دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

نیازهای روان‌ شناختی اریک فروم

تیپ های شخصیت از دیدگاه فروم

فروم نیازهای روان‌شناختی(Human Needs) را شامل نیاز به ارتباط، تعالی، ریشه دار بودن، هویت و جهت یابی می دانست.

اریک فروم

انسانها، به عنوان موجودات زنده، دارای تعدادی نیازهای فیزیولوژیک هستند که در انسان و حیوان خاستگاه و ماهیت یکسانی دارند. اما آدمی با حیوانات، از دو جنبه تفاوت دارد:

  1. نخست از این جهت که انسان این نیازها را به شیوه‌ای غریزی یعنی با پیروی از الگوهای رفتاری خشک و ثابت ارضاء نمی‌کند. رفتار آدمی بی‌نهایت متغیر، متنوع و انعطاف‌پذیر است.
  2. تفاوت دوم در این جاست که انسان به وسیله مجموعه‌ای از نیازهای ثانوی(یعنی نیازهای دارای ماهیت روان‌شناختی) برانگیخته می‌شود؛ نیازهایی که به دلایل اجتماعی ایجاد شده‌اند و از یک فرد به فرد دیگر تفاوت‌های زیادی دارند.

به عقیده فروم دو سائق(Drive) امنیت‌جویی‌ برای گریز از تنهایی و سایق متعارض با آن یعنی آزادی، جهانی هستند. انتخاب میان برگشت به امنیت از یک‌ سو و پیش رفتن به سوی آزادی از سوی دیگر، غیرقابل گریز است. همه تلاش‌ها و کوشش‌های آدمی به وسیله این قطبیت تعیین می‌شود.

فروم نیازهای روان‌شناختی(Human Needs) را به مقوله های زیر طبقه‌بندی کرده است:

۱- نیاز به ارتباط (Relatedness):

این نیاز از این حقیقت سرچشمه می‌گیرد که آدمی، به لحاظ اینکه توانایی تصور و استدلال و تخیل دارد، رابطه غریزی‌اش را با طبیعت از دست داده است. در نتیجه انسان باید روابط خاص خود را بیافریند. رضایت‌آمیزترین رابطه، رابطه‌ای است مبتنی بر عشق ثمربخش با انسان دیگر که به مسئولیت، احترام و تفاهم متقابل منجر شود. ناکامی در ارضای این نیاز خودشیفتگی به بار می آورد.

افراد به ۳ طریق با دنیا ارتباط برقرار می کنند:    

  1. سلطه پذیری : فردی که تسلیم دیگری می شود، خودش را با بخشی از یک نفر یا چیز بزرگتر از خودش (مثلا خدا) مرتبط می سازد. به این ترتیب هویت خویش را در ارتباط با قدرتی که تسلیم آن شده است، می یابد.
  2. قدرت : فردی که عاشق قدرت و تسلط بر دیگری است. قدرت طلبان از افراد سلطه پذیر حمایت می کنند. زمانی که یک فرد سلطه پذیر و یک سلطه جو یکدیگر را پیدا می کنند، اغلب رابطه همزیستی برقرار می نمایند، رابطه ای که برای هر دو رضایت بخش است، اما مانع از پیشروی به سوی یکپارچگی و سلامت روانی می شود. در روابط همزیستی، اتحاد بین دو نفر احساسات ناهشیار خصومت است.
  3. عشق : عشق تنها راهیست که فرد می تواند از طریق آن با دنیا متحد شود و در عین حال به فردیت و یکپارچگی برسد. وحدت با کسی یا چیزی بیرون از خویشتن.

فروم در کتاب هنر عشق ورزیدن، ۴ عنصر مشترک در تمام عشق های واقعی را بیان می کند:

  1. اهمیت: مایل باشد از او مراقبت کند
  2. مسئولیت: به نیازهای جسمانی و روانی آنها پاسخ می دهد.
  3. احترام: برای آنها آن گونه که هستند احترام قایل می شود.
  4. همدلی و شناخت: در نظر گرفتن دیگری از نقطه نظر خود.
پست های مرتبط

۲- نیاز به ریشه‌دار بودن (Rootedness):

ناشی از این است که انسان احساس می‌کند که جزء جدایی‌ناپذیر جهان است و به جایی تعلق دارد. در دوران کودکی، این نیاز با چسبیدن به مادر ارضاء می‌شود. پس از دوران کودکی، شخص می‌کوشد این نیاز را با ایجاد احساس دوستی با دیگر زنان و مردان برآورده سازد. احساس خویشاوندی، ارضاکننده ترین نوع ریشه داری است.

فروم ملی گرایی را نوعی زنا با محارم می دانست زیرا احساس همبستگی ما را به گروهی خاص محدود می کند؛ از این رو ما را در جهان منزوی می کند. به عقیده فروم احساس زنای با محارم در اشتیاق عمیق به برگشتن در رحم محصور یا بدست آوردن پستان های تغذیه کننده، ریشه دارد. برداشت فروم از عقده ادیب به عنوان میل به برگشتن به رحم یا پستان مادر یا به شخصی که وظیفه مادر داشته باشد، مربوط می شود.

پیوند تازه با دنیای طبیعی(natural world)، امنیت می دهد و احساس تعلق پذیری و ریشه دار بودن را دوباره ایجاد می کند. ریشه دار بودن را می توان با راهبردهای ثمربخش زیر میسر کرد: 

  1. از مدار قدرت مادر خارج شدن و موجود کامل شدن
  2. به صورت فعال با دنیا ارتباط برقرار کردن

تثبیت: راهبرد بی ثمر برای این نیاز است. یعنی بی میلی سرسختانه به فراتر رفتن از ایمنی ای که مادر تأمین کرده است. این افراد بسیار وابسته هستند و وقتی حفاظت مادرانه از آنها دریغ می شود، می ترسند و احساس ناامنی می کنند.

اریک فروم ۳- نیاز به تعالی و خلاقیت:

 آدمی نیاز شدیدی به این دارد که از طبیعت حیوانی‌اش فراتر رود. او می‌خواهد شخص خلاق و خیال‌پرداز باشد، نه اینکه در حد یک مخلوق صرف باقی بماند. انسانها بر خلاف حیوانات نیاز به تعالی دارند. نیاز به خلاقیت به صورت میل به فراتر رفتن از وجود منفعل و تصادفی و رسیدن به قلمرو هدفمندی و آزادی تعریف می شود.

تعالی را می توان از طریق روشهای مثبت ومنفی جستجو نمود،  افراد می توانند ماهیت منفعل خود را با آفریدن زندگی یا نابود کردن آن تعالی بخشند. آفریدن یعنی، فعال بودن و مراقبت کردن از آنچه آفریده شده است. اخلالگری و خلاقیت گرایشات فطری هستند که نیاز به تعالی را ارضا می کنند، اما خلاقیت گرایش غالب است. 

فروم معتقد بود که اگر جلوی نیاز به خلاقیت به هر دلیلی گرفته شود، فرد ویرانگر می شود. انسانها می توانند زندگی را با نابود کردن آن متعالی سازند. وی در کتاب آناتولی ویرانگری انسان اعلام می کند: انسان ها تنها گونه ای هستند که از پرخاشگری بیمارگون استفاده می کنند، یعنی کشتن به دلایلی غیر از بقا.

۴- نیاز به هویت:

 نیاز به کسب هویت، تلاش یک انسان است برای اینکه فردی منحصر به فرد شناخته شود و احساس کند که هویت خاصی دارد. احساس هویت از طریق فضایلی که انسان شخصا کسب می‌کند و یا از راه پیوستن و همکاری با فرد یا گروه دیگر، حاصل می‌شود. فروم معتقد بود که پیروی روشی ناسالم برای ارضا کردن نیاز به هویت است، زیرا از آن پس هویت فرد به جای اینکه با توجه به ویژگی های خود او توصیف شود، فقط با ارجاع به ویژگی های گروه تعریف می شود.

انسان نیاز دارد برداشتی را از خودش تشکیل دهد، تا بگوید: «من، منم» یا «من فاعل اعمالم هستم». افراد بدون درک هویت نمی توانند سلامت عقل خود را حفظ کنند و این تهدید، انگیزه نیرومندی در افراد تأمین می کند تا برای کسب هویت تقریبا دست به هر کاری بزنند. افراد روان نژند سعی می کنند خودشان را به افراد قدرتمند یا سازمان های اجتماعی یا سیاسی وابسته کنند، اما افراد سالم، نیازی کمی به پیروی از توده مردم دارند و به دست کشیدن از خویشتن نیاز چندانی ندارند.

۵-  نیاز به معیار جهت‌ یابی :

هر فرد به یک جهان‌ بینی نیاز دارد. به عبارت دیگر، در هر فردی میل به داشتن یک طریق ثابت و مداوم در درک و فهم جهان هستی وجود دارد. این نیاز ممکن است در اصل منطقی یا غیرمنطقی باشد. معیار منطقی، برداشت واقع بینانه و عینی از واقعیت را فراهم می کند. معیار غیر منطقی، دیدگاهی ذهنی است که در نهایت ارتباط ما را با واقعیت قطع می کند.

انسانها به خاطر جداشدن از طبیعت به یک نقشه راه(معیار جهت یابی) نیاز دارند تا راه خود را در این جهان پیدا کنند، انسانها بدون چنین نقشه ای، سرگردان خواهند شد و نمی توانند به صورت هدفمند و باثبات عمل کنند.

۶- نیاز به برانگیختگی و تحریک:

به نیاز مداوم ما برای یک محیط محرک اطلاق می‌شود که در آن بتوانیم در سطوح بالایی از هوشیاری و فعالیت عمل کنیم. مغز چنین تحریک بیرونی مداومی را می‌طلبد تا سطوح متعالی عملکرد خود را حفظ کند. بدون چنین تهییج و تحریکی، حفظ ارتباط ما با جهان اطرافمان دشوار می شود.

۷- نیاز به وحدت و یگانگی (Unity) : حس یکپارچگی بین درون یک فرد و دنیای طبیعی و انسان های بیرونی

۸- نیاز به مؤثر بودن و اثربخشی (Effectiveness) : احساس نیاز به انجام رساندن و پایان یک وظیفه.

مثبت منفی نیاز 
عشق ثمربخش سلطه پذیری یا سلطه جویی ارتباط
خلاقیت (آفرینندگی) ویرانگری تعالی
یکپارچگی تثبیت ریشه دار بودن
فردیت سازگاری با گروه هویت
هدفهای منطقی هدفهای غیر منطقی معیار جهت یابی

نحوه ای که این نیازها  برآورده می‌شوند، بستگی به شرایط و فرصت‌هایی دارد که به وسیله فرهنگ فراهم می‌شوند. بدین‌ترتیب، طریقه ای که یک شخص با جامعه سازگار می‌شود، عبارت است از نوع سازشی که فرد بین این نیازها و شرایط اجتماعی که در آن زندگی می‌کند، ایجاد می‌نماید. در نتیجه این سازش، شخصیت فرد به وجود می آید.

تیپ های شخصیت از دیدگاه فروم

فروم چند تیپ شخصیت را مطرح کرد که زیربنای رفتار انسان هستند و توضیح می دهند که چگونه با دنیای عملی ارتباط برقرار می کنیم. شکل های خالص این تیپ ها نادر هستند، اغلب شخصیت ها ترکیبی از چند تیپ هستند ولی معمولا یکی غالب است.

جهت گیری بی ثمر :

۱- تیپ شخصیت گیرنده

افراد دارای شخصیت گیرنده انتظار دارند چیزی را که می خواهند، برای مثال، عشق، دانش، یا لذت، از منبع بیرونی، معمولا از فرد دیگری بگیرند.افراد این تیپ در روابط خود با دیگران گیرنده هستند،به جای اینکه دوست بدارند نیاز دارند دوستشان بدارند،به جای اینکه بیافرینند،می گیرند.این افراد شدیدا به دیگران وابسته هستند و در صورتی که به حال خود رها شوند، فلج می شوند، آنها بدون کمک دیگران از انجام دادن جزئی ترین کارها بر نمی آیند.

شخصیت گیرنده به تیپ شخصیت جذب دهانی فروید شباهت دارد، زیرا هر دو از خوردن و نوشیدن ارضا می شوند.این نوع ارضا روش اصلی تشخیص دادن تیپ شخصیت گیرنده است. تیپ گیرنده عاشق غذا و نوشیدنی است. این افراد با خوردن و نوشیدن بر اضطراب و افسردگی غلبه می کنند. دهان ویژگی بارز تیپ شخصیت گیرنده است. اغلب بیانگرترین ویژگی آنهاست. لبها به باز بودن گرایش دارند، انگار که در حالت مداوم تغذیه شدن هستند.

تیپ گیرنده به تیپ شخصیت مطیع هورنای نیز شباهت دارد، تیپی که به صورت حرکت به سوی مردم توصیف شد. جامعه ای که تیپ شخصیت گیرنده را پرورش می دهد،جامعه ای است که در آن بهره کشی یک گروه از گروه دیگر رواج دارد.

۲- تیپ شخصیت بهره کش

در تیپ شخصیت بهره کش نیز فرد برای چیزی که می خواهد به دیگران متوصل می شود. اما افراد این تیپ به جای اینکه انتظار داشته باشند از دیگران بگیرند،با زور یا حیله گری می گیرند.اگر چیزی به آنها داده شود،آن را بی ارزش می دانند. آنها فقط چیزی را می خواهند که به دیگران تعلق داشته یا برای آنها با ارزش باشد، خواه این همسر باشد یا شئ یا ایده. برای افراد این تیپ، چیزی که دزدیده یا تصرف شده باشد از چیزی که آزادانه به آنها داده شده باشد ارزش بیشتری دارد.

تیپ بهره کش شبیه تیپ پرخاشگر دهانی فروید است و با دهان گزنده که ویژگی بارز این افراد است، مشخص می شود. اگر گفته شود که آنها اغلب درباره ی دیگران اظهارات گزنده می کنند،بازی با کلمات نیست. نمونه هایی از جهت گیری بهره کش، دسته های مهاجم و رهبران فاشیست هستند که آشکارا دوست دارند بر دیگران مسلط شوند.

۳- تیپ شخصیت محتکر

در تیپ محتکر فرد امنیت را از آنچه که بتواند احتکار یا پس انداز کند کسب می کند.این رفتار گدامنشانه نه تنها در مورد پول و اموال مادی بلکه در مورد هیجانها و افکار نیز مصداق دارد. این افراد دیوارهایی را دور خودشان می کشند و خود را با تمام چیزهایی که انباشته کرده اند احاطه می کنند، از آنها در برابر مهاجمان محافظت کرده و تا حد امکان چیزی را بیرون نمی دهند. ویژگی آنها نظم وسواسی درباره ی اموال،افکار،و احساسات است. آنها نیز با رفتارشان خود را لو می دهند.

این افراد را نیز می توان از جلوه های صورت و حرکات بدنشان تشخیص داد.دهان انها لب فرو بسته است،حرکات انها بیانگر نگرش کناره گیر آنهاست.در حالی که حالت بدن تیپ گیرنده وسوسه انگیز است و حالت بدن تیپ بهره کش پرخاشگرانه و نوک تیز است،حالت بدن تیپ محتکر زاویه دار است،انگار که آنها می خواهند بر مرزهای بین خودشان و دنیای بیرون تاکید کنند.

این تیپ به شخصیت نگهدارنده ی مقعدی فروید و تیپ جدای هورنای(حرکت به دور از مردم) شباهت دارد. فروم معتقد بود که جهت گیری محتکر در قرنهای ۱۸ و ۱۹ در کشورهایی خیلی شایع بود که اقتصاد طبقه ی متوسط پایدار داشتند و با اصول صرفه جویی،محافظه کاری،و روشهای تجاری حساب شده ی پرو تستان مشخص می شدند.

۴- تیپ شخصیت بازاری

تیپ شخصیت بازاری  در قرن بیستم به وجود آمد و با جوامع سرمایه داری، مخصوصا جامعه ایالات متحده ارتباط دارد. در فرهنگ بازاری مبتنی بر کالا، موفقیت یا شکست بستگی دارد به اینکه خودمان را چقدر خوب بفروشیم. مجموعه ارزشها برای شخصیت ها و کالاها یکی است. شخصیت فرد صرفا کالایی می شود که باید فروخته شود. بنابراین،ویژگیهای شخصی،مهارتها،دانش،یا انسجام ما اهمیتی ندارد،بلکه مهم این است که چه بسته ی خوبی باشیم.ویژگیهای سطحی مانند لبخند زدن، دلپذیر بودن، و خندیدن به جوکهای رئیس از خصوصیات و توانایی های درونی مهم تر می شوند.

چنین جهت گیری نمی تواند امنیت بوجود آورد زیرا در این حالت با مردم ارتباط واقعی نداریم. اگر این بازی برای مدت طولانی ادامه یابد، دیگر با خودمان ارتباط نخواهیم داشت و حتی از خودمان آگاه هم نخواهیم بود.نقش بسته ای که مجبور به ایفای آن می شویم،شخصیت واقعی ما را از خودمان و دیگران پنهان می کند.در نتیجه،ما بیگانه می شویم، بدون جوهر شخصی و بدون روابط معنی دار.

فروم

جهت گیری ثمربخش

 تیپ شخصیت ثمربخش ایده آل و بیانگر هدف اصلی رشد انسان است.ثمربخش بودن به خلاقیت هنری یا اکتساب چیزهای مادی محدود نمی شود. بلکه، جهت گیری ثمربخش نگرشی است که هر یک می توانیم به آن دست یابیم. گرچه شخصیت ثمربخش برای افراد و برای جوامع ایده آل است،ولی هنوز به دست نیامده . بهترین کاری که می توانیم در محدوده ی ساختار اجتماعی فعلی انجام دهیم، ترکیبی از جهت گیریهای ثمربخش و بی ثمر است.

تاثیر جهت گیری ثمربخش می تواند تیپ های بی ثمر را دگرگون کند. برای مثال: حالت پرخاشگری تیپ بهره کش می تواند به ابتکار عمل تبدیل شود،و خست تیپ محتکر می تواند به اقتصاد سالم تغییر یابد.فروم معتقد بود که از طریق تحول اجتماعی و فرهنگی، گرایش ثمربخش می تواند حاکم شود.

فروم در کتاب ۱۹۶۴ خود با عنوان the heart of man جهت گیری های مرده گرا و زنده گرا را معرفی کرد.

تیپ شخصیت مرده گرا

تیپ شخصیت مرده گرا(جهت گیری بی ثمر) مجذوب مرگ، جنازه، ویرانی، مدفوع و کثافت است. وقتی این افراد از بیماری، مرگ و مراسم تدفین صحبت می کنند، خوشحال تر به نظر می رسند. آنها دل مشغول گذشته بوده و سرد و بی تفاوت هستند. آنها عاشق قانون و نظم و استفاده از زور و قدرت هستند. رویاهای آنها بر جنایت، خون و جمجمه ها متمرکز هستند. فروم باور داشت که آدولف هیتلر نمونه ای از تیپ مرده گرا بود. اما همه ی این گونه افراد ظالم نیستند. ممکن است برخی از آنها بی آزار به نظر برسند، اما ردی از نابودی عاطفی را در مسیر خود بر جای می گذارند.

فروم مادری را مثال می زند که به طور وسواسی نگران شکست های فرزندش است و غالبا درباره ی آینده ی او پیش بینی های مایوس کننده می کند. فروم می گوید: ((او به شادی فرزندش پاسخ نخواهد داد، به هیچ چیز تازه ای که در او رشد می کند توجه نمی کند….او به صورت آشکار به فرزندش صدمه نمی زند ولی به آرامی بر سر راه شادی او مانع ایجاد می کند، فرزند او می خواهد رشد کند و مادر در نهایت با جهت گیری مرده گرای خود وی را آلوده می کند.))

افراد مرده گرا عاشق تکنولوژی نیز هستند و خود را با وسایلی چون استریوی پیشرفته یا تجهیزات کامپیوتری احاطه می کنند، نه به خاطر اینکه از موسیقی یا دستکاری داده ها لذت می برند بلکه به این علت که به دستگاهها عشق می ورزند.

تیپ شخصیت زنده گرا

 تیپ شخصیت زنده گرا جهت گیری ثمر بخش است.این افراد عاشق زندگی،رشد کردن،آفریدن،و ساختن هستند.آنها سعی می کنند بر دیگران تاثیر بگذارند،نه با زوز یا کنترل کردن بلکه با عشق،منطق،و الگو بودن.آنها به رشد خود و دیگران علاقه داشته و آینده نگر هستند.

شکلهای افراطی تیپ های شخصیت مرده گرا و زنده گرا نادر هستند، اغلب افراد آمیزه ای از هر دو تیپ هستند. شخصیت مرده گرای افراطی روان پریش و دیوانه خواهد بود.شخصیت زنده گرای افراطی قدیس خواهد بود.هیچ یک از آنها در دنیای عملی خوب عمل نخواهد کرد.

اریک فروم

 تیپ شخصیت مال پرست

در تیپ شخصیت مال پرست تعریف و معنی زندگی فرد به اموال و چیزهایی که در اختیار دارد وابسته است.این جهت گیری نه تنها اموال مادی مانند اتومبیل،پوشاک،خانه،یا جواهرات را در بر می گیرد بلکه افراد و حتی چیزهای غیر مادی مانند عقاید را نیز شامل می شود.  فروم می گوید:  ((افراد این تیپ به دنیا و خودشان می گویند من با آنچه که دارم و مصرف می کنم برابرم……اموال من خودم و هویتم را تشکیل می دهند.))

این افراد ارزش خود را بر حسب مقایسه ی اموال خودشان با اموال دیگران تعریف می کنند.آنها بسیار رقابت جو هستند و برای جلو افتادن از ارزشهای مادی دوستان و آشنایان تلاش بی وقفه ای به خرج می دهند.آنها در این جریان از دیگران بیگانه می شوند و به انها دشمنی می ورزند.

فروم معتقد بود که تیپ شخصیت مال پرست شبیه شخصیت نگهدارنده مقعدی فروید است. این تیپ فرویدی به صورت خسیس،یکدنده،و منظم توصیف می شود که بر پس انداز و احتکار کردن اموال مادی تمرکز دارد.فروید معتقد بود که شخصیت نگهدارنده مقعدی بیمارگون است و جامعه ی چنین شخصیت هایی الزاما جامعه ای بیمار خواهد بود.فروم نیز باور داشت که هر جامعه ای که اکثر افراد آن از تیپ مال پرست باشند، جامعه ای بیمار است.

تیپ شخصیت هستی گرا

در رابطه با تیپ شخصیت هستی گرا افراد خود را بر حسب آنچه که هستند نه بر حسب آنچه که دارند توصیف می کنند. تیپ های هستی گرا چندان رقابت جو نیستند، توصیف احساس ارزشمندی آنها از درون نشات می گیرد نه از مقایسه کردن خودشان با دیگران. آنها با دیگران همکاری می کنند،به آنها عشق می ورزند.تقسیم کردن با دیگران به جای تلاش برای جلو افتادن از آنها،لذت بردن از زندگی را برای آنها بیشتر می کند. همان گونه که شاهد هستید، تیپ شخصیت هستی گرا ویژگیهای مشترکی با تیپ زنده گرا دارد.

فروم افراد دارای تیپ شخصیت هستی گرا را به این صورت توصیف کرد: در زندگی مشارکت می کنند،تجربه می کنند،بر زمان حال تمرکز دارند،و با خود و جامعه رو راست هستند.او معتقد بود که امکان به وجود آوردن زندگی هستی گرا از طریق روان کاوی و خود کاوی وجود دارد. او روشهای خاصی مانند تداعی آزاد و تحلیل زندگینامه را برای بهبود بخشیدن خود توصیه کرد که به پرورش جهت گیری ثمر بخش هستی گرا کمک می کنند.

منابع :
  1. نظریه‌های شخصیت، پی شولتز، ترجمه یحیی سید محمدی، انتشارات ویرایش
  2. نظریه های شخصیت، جس فیست، گرگوری فیست، ترجمه یحیی سید محمدی، نشر روان
۳.۱ ۱۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

6 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
behjat salimi
۱۳۹۴/۰۵/۲۹ ۱۶:۲۱

سلام خوبین؟
چند وقت پیش رفتم مشاوره خیلی به کارش مسلط بود گفتم به شما هم خبر بدم
پیشنهاد می کنم برین پیشش

فاطمه پازوکی
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ ۱۸:۰۰

ببخشید من میخواستم از مطالب سایتتون برای پروزه ی دانشگاهیم استفاده کنم . ولی نمیشه.لطفا راهنماییم کنید. مرسی

رحیم زاده
۱۳۹۸/۱۰/۲۰ ۰۲:۳۳

بسیارعالی و علمی و مفید.
اینکه منبع مقالات گفته میشه , عالیه.
ممنون از مطالب خوبتون.

تاجی ملکشی
۱۳۹۹/۱۱/۰۴ ۱۲:۲۶

بسیار عالی. ممنون از جمع آوری اطلاعات دقیق در اینترنت. پیروز باشید.

سحر
۱۴۰۲/۰۴/۱۴ ۱۴:۴۷

بسیار این سایت رو دوست دارم و هر وقت به مشکلی میخورم اولین سایتی که مراجعه میکنم همین سایت هست