دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

طلاق

هر چند طلاق فرایند جدایی عاطفی و فیزیکی یک زوج است، اما در واقع کمتر اتفاق می افتد که این فرایند حاصل توافق و تصمیم مشترک آن زوج باشد. معمولاً یکی از همسران برخلاف خواست طرف مقابل ، ابتکار عمل را در دست گرفته و گام یا گامهای نخست را برای تحقق جدایی و طلاق  بر می دارد.

پژوهشها نشان می دهند که غالباً این زنان هستند که ابتدا تصمیم به طلاق گرفته و ابتکار عمل را ، در دست می گیرند ( ۶۱ درصد در مقابل ۲۹ درصد) و تصمیم مشترک به طلاق نیز نسبتاً نادر (حدود ۱۰ درصد) است . روشن است که زنان به دلایلی مانند حفظ عزت نفس خود ، در گزارش دهی سهم خود در تصمیم به طلاق ، مبالغه می کنند و در مقابل مردان نیز در اذعان به نقش خود در این زمینه محافظه کار بوده و تمایل دارند که نقش خود را در این تصمیم کمتر از واقع گزارش نمایند، اما فراتر از اینها، یافته های پژوهشی نشان می دهند که در اغلب موارد زنان مسئول تصمیم به طلاق هستند .

هرچند بسیاری از تجارب مرتبط با طلاق تجاربی مشترک و عام هستند اما گاهی اوقات از نظر نوع و ماهیت تجارب و غالباً از لحاظ زمانبندی آن تجارب و احساسات مرتبط با آنها ناهمخوانی هایی میان همسران وجود دارد . معمولاً شخصی که ابتکار عمل را در دست دارد و شروع کننده نامیده می شود از لحاظ زمانی زودتر از همسر خود (غیر شروع کننده) تجارب و احساسات مرتبط با مراحل این فرایند را از سر می گذراند و به اصطلاح جلوتر حرکت می کند.  

بنابراین، فرد شروع کننده ماهها و شاید هم سالها به طلاق فکر کرده، در مورد آن اشتغال ذهنی داشته و نهایتاً  تصمیم خود را گرفته است، احساس کنترل بیشتری بر موقعیت دارد، در مورد پایان دادن به رابطه احساس گناه می کند و تا حدودی در مورد پیامدهای طلاق از جمله مسایل مالی، پیامدهای اجتماعی، سرنوشت فرزندان، نگران و مضطرب است. 

زمانی که شروع کننده تصمیم خود را می گیرد و همسر را از این تصمیم آگاه می کند ، غالباً فرد غیر شروع کننده به نوعی شوکه و گیج است ، احساس درماندگی می کند، و امیدوار است فرصت دوباره ای به وی داده شود . احساساتِ غالب در چنین شرایطی احساس خیانت ، تحقیر ، خشم ، افسردگی و فقدان کنترل بر شرایط هستند . او نمی خواهد که طلاق اتفاق بیافتد و تلاش خود را برای ممانعت از آن به کار می گیرد.

در صورت وقوع طلاق نیز، فرد شروع کننده بیشترین دشواری ها را قبلاً از سرگذرانده است در حالی که سخت ترین لحظات فرد غیرشروع کننده بعد از طلاق فرا خواهند رسید.

با جدی شدن موضوع طلاق به واسطه اصرارها یا اقدامات فرد شروع کننده ، پیامها به کرّات مورد سوء برداشت واقع می شوند . از نظر فرد شروع کننده همه چیز کاملاً روشن است ؛ او حرفهایش را زده و تصمیم خود را به صراحت بیان کرده است . او از اینکه همسرش نمی تواند بپذیرد که رابطه پایان یافته است، در تعجب است . از طرف دیگر ، از نظر فرد غیرشروع کننده هنوز برای ناامیدی زود است . او امیدوار است که همسر عصبانی اش از تصمیم خود منصرف شود و فرصت دوباره ای برای ادامه زندگی مشترک فراهم گردد. در این شرایط او پیامها را به شکل نادرستی تفسیر کرده و سطوح نامناسبی از صمیمیت را بروز می دهد. تفسیر نادرست پیامها به نوبه خود زنجیره ای از سوء تفاهمات و مشاجرات را به دنبال خواهد داشت .

در هر حال طلاق از نظر زنان (و همچنین مردان) از جمله دشوارترین تجارب زندگی است که با احساسات وحشت از بر عهده گرفتن مسئولیت آینده اقتصادی خود و فرزندان ، اندوه در مورد فروپاشی واحد خانواده ، اضطراب در مورد چگونگی اداره تعهدات مربوط به کار و خانواده ، آزردگی در مورد فداکاری های بی پاسخ خود در راه زندگی مشترک، تنفر از همسر سابق، نارضایتی از وضعیت موجود، نگرانی در مورد دشواریها و دیوانسالاری ها در فرایند قانونی طلاق، ترس از تکرار همان اشتباهات در یک رابطه دیگر و فقدانهای بسیاری که با سوگ از دست دادن عزیزان مقایسه شده اند، همراه است. 

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها