دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

نظریه هنری والن

اصول تحول روانی در نظام والن

نظریه والن از بسیاری جهات شبیه دیدگاه گزل است و بر پایه‌های عصب شناختی و رشد داخلی(نظریه نمو یافتگی) استوار است؛ البته والن برای محیط نقش بیشتری قایل است.

هنری والن

هنری والن (۱۸۷۹ – ۱۹۶۲) را می‌توان از نخستین روان‌شناسانی دانست که با درک عمیق خود از مفاهیم و اصول فلسفه علمی به تبیین تحول نظام ذهنی کودک پرداخته است.

هنری والن، در جنگ جهانی اول، به نقش دستگاه عصبی در رشد روانی پی برد. او در جنگ دوم هم در نهضت مقاومت شرکت داشت. او طرفدار ماتریالیسم دیالکتیک و کمونیسم بود، بنابر این طبیعی است که در توجیه و تبیین تحول روانی به دو زمینهٔ دستگاه عصبی و محیط اجتماعی بیشتر توجه کرده باشد. او کتاب “مبانی فکر” را پس از پژوهش هایی به روش بالینی پیاژه، خلق کرد.

هنری والن نظریه والن از بسیاری جهات شبیه دیدگاه گزل است و مبتنی است بر پایه‌های عصب شناختی و رشد داخلی(نظریه نمو یافتگی)، ولی والن برای محیط(عوامل اجتماعی) نقش بیشتری قایل است. برای والن مرحله دارای مفهوم دیالکتیکی است.

چکیده ای از زندگی و خدمات هنری والن: 

۱ – حضور در جبهه جنگ جهانی اول به عنوان پزشک به منظور معالجه و بررسی ضایعات عصبی بیماران
۲ – کشف اهمیت دستگاه عصبی در زمینه رشد روانی به دنبال مشاهده مجروحین جنگ
۳ – انتشار کتاب  کودک ناراحت  با هدف نشان دادن ریزه کاری های دستگاه عصبی و اختلالات آن
۴ – پایه گذاری آزمایشگاه روانی – زیستی کودک در پاریس

والن در زمینهٔ تحول روانی معتقد به اصولی بود. او ابتدا سه اصل و سپس این اصول را به ۵ اصل خلاصه کرد:

اصل تناوب کنشی : شکل گیری سازمان روانی در گذار از مراحل به لحاظ عاطفی و شناختی ناپیوسته است. کنش های روانی در طول مراحل شکل گرفته و تحول ناپیوسته است. در هر مرحله از مراحل تحول، کودک از لحاظ شناختی و عواطف به طور متناوب به تحول می‌رسد، که این بیانگر مرکز گریزی و مرکز گرایی است. گرایش های مرکز گریز (شناختی) و گرایش های مرکز گرا(عاطفی) به طور متناوب جانشین یکدیگر می‌شوند.

اصل غلبه کنشی : در هر مرحله تحول یک کنش و فعالیت غالب است و وجود آن کنش نشانگر آن مرحله است و این کنش بر کنشهای دیگر غلبه دارد.

اصل توحید و تمایز : در هر مرحله یک سری تعارضات و تمایز و آشفتگی وجود دارد که سرانجام این تمایزها توحید یافته، جمع شده و در یک چهارچوب قرار می‌گیرند. وقتی این کار انجام شد وارد مرحله بعدی می‌شود. بنابراین غلبه بر تعارضات به معنای پایان مرحله و آغاز مرحله بعدی و تعارضات آن مرحله می‌باشد.

اصول تحول روانی در نظام والن

پست های مرتبط

۱- اصل عدم پیوستگی: به نظر والن، دستگاه روانی ما دارای تحول پیوسته نیست بلکه نظام‌های مختلف مرتبا جانشین یکدیگر می‌شوند.

۲- اصل وحدت شخص: یعنی در طول تحول، در حالی که فرآیندهای روانی ما مرتبا تحول می‌یابند، آنچه در تمام مراحل و ادوار این مسیر ثابت می‌ماند، وحدت شخص است.

۳- اصل پویایی تحول: هرگاه سازمان روانی ما دستخوش تغییراتی شود، نظام جدیدی برقرار می‌شود و همه این حالات به عنوان یک مرحله توحید می‌یابند و ساخت جدیدی را پدید می‌آورند.

۴- اصل سوگیری تحول: به نظر والن در تمام زمینه‌ها (اعم از حرکتی، هیجانی، کنش‌های عقلی)، همیشه جریان تحول از کل نامتمایز به طرف تمایز یافتن است. به عنوان مثال هیجان در آغاز به صورت یک واکنش کلی است و بعدا در جهت متفاوت شدن گام بر می‌دارد و جنبه‌های مختلفی چون خشم، ترس و غیره به خود می‌گیرد.(رشد از بی تمایزی به سمت تمایز یافتن است).

۵- اصل نقش نمو یافتگی و محیط: به نظر والن رشد عصبی مرتبا یک فرد را در جهت تکامل سوق می‌دهد، اما محیط است که باید موقعیت‌های تمرین را برای این دستگاه به وجود آورد. در واقع علاوه بر رشد دستگاه عصبی، محیط نیز باید نقش خود را ایفا کند.

مراحل مختلف تحول روانی از نظر والن

  • ۱- مرحله درون رحمی 
  • ۲- مرحله از بدو تولد تا ۳ سالگی
  • ۳- مرحله شخصیت گرایی (از ۳ تا ۶ سالگی) : بحران تضادورزی کودک در این مرحله اتفاق می افتد.
  • ۴- مرحله مقوله ای یا سن مدرسه
  • ۵- مرحله نوجوانی

۱- دوره درون‌رحمی

از چهار ماهگی، جنین حرکاتی انجام می‌دهد. جنین با مادر همزیستی فیزیولوژیک دارد و با محیط خارج هیچ مبادله ای ندارد. به دلیل نبود تحریکات بیرونی و اجتماعی، در یک خواب کامل به سر می برد. این مرحله، مرحله همزیستی بدنی یا به عبارتی دقیق‌تر یک نوع زندگی انگلی است.

۲- از تولد تا سه‌سالگی: این دوره خود به سه مرحله تقسیم می‌شود:

الف- مرحله برانگیختگی حرکتی(از تولد تا سه‌ماهگی) 

نخستین نشانه بارز نوزاد پس از تولد، فعالیت حرکت بازتابی اوست. والن این مرحله را، مرحله تکانه محض یا برانگیختگی حرکتی نامیده است. پاسخ حرکتی به انواع محرک‌ها(بیرونی، درونی و بینابینی) پاسخ انعکاسی است. گاه دارای طرحی است که کمابیش با موضوع هماهنگی دارد، مانند مکیدن و گاه کنش آن به صورت تخلیه‌های تکانه‌ای است بدون آنکه کودک بتواند برای این‌گونه پاسخ‌ها تسلطی داشته باشد.

ب- مرحله هیجان‌پذیری(از سه‌ماهگی تا شش‌ماهگی)

با شروع این مرحله است که ارتباط تخلیه‌های تکانه‌ای با دنیای خارج کاملا جنبه غالب پیدا می‌کند و والن نام آن را مرحله هیجانی می‌گذارد و از آن به عنوان مرحله وابستگی عاطفی با محیط نیز یاد می‌کند. این وابستگی عاطفی در امتداد وابستگی واقعی زندگی جنینی است و به دنبال آن وابستگی تغذیه‌ای خاص یا زندگی انگلی ماه‌های اول به وجود می‌آید. در رابطه با نیازهای اولیه است که کودک نخستین روابط خود را برقرار می‌سازد و این روابط در حدود شش‌ماهگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مرحله همان‌قدر که مراقبت‌های مادری برای کودک لازم است، محبت از جانب اطرافیان نیز ضرورت دارد. از نظر والن هیجان بر تمام روابط کودک با محیط سایه می‌افکند.

ج- مرحله حسی – حرکتی(از شش‌ماهگی تا سه‌سالگی)

در این مرحله پیاژه و والن دیدگاه‌های مشابهی دارند. برای والن این مرحله، مرحله اساسی است. مشخصه این مرحله فرآیندی است که والن آن را “قابلیت جامعه‌پذیری مهار نشده” نامیده است و آن عبارتست از اینکه کودک به سوی خواص عینی اشیاء جلب می‌شود و می‌خواهد جهان اشیاء را کشف کند. علاوه بر این، والن اهمیت فراوانی به دو جنبه مختلف از رشد یعنی راه رفتن و سخن گفتن می‌دهد که دنیای کودک را دگرگون می‌کند و راهگشای جهانی نو برای او می‌گردد.

۳- دوره شخصیت‌ گرایی(۳ تا ۶ سالگی): در این دوره، موجودیت شخص مقدم بر سایر امور است. مساله اصلی در این مرحله این است که من، از استقلال بیشتری برخوردار می شود. در این مرحله توجه به زندگی درونی از سر گرفته می شود. این دوره نیز به سه مرحله تقسیم می‌شود:

الف- مرحله تضاد و وقفه (از سه تا چهار سالگی)

در این مرحله به نظر والن، اولین بحران‌های شخصیت در طول تحول شروع می‌شود. یعنی در حدود سه‌سالگی است که کودک قادر است به معنای ذهنی بگوید “من” یا “مال من”. به دلیل رسیدن کودک به خود اثباتی و تشکیل من در وی به تدریج فعالیتهایی که مبتنی بر نفی، نه و امتناع است در او مشاهده می شود، بنابراین در مقابل بزرگسالان مرتبا در حالت تضاد است. کودک چیزهایی را می‌خواهد مختص خود بداند که امکان‌پذیر نیست و عملا در رابطه با محیط دچار حالات وقفه می‌شود.

ب- مرحله سن لطف یا دلربایی (از چهار تا پنج‌ سالگی)

در این مرحله کودک صرف نظر از اینکه یک نوع حالت به خود دلباختگی دارد، سعی می‌کند که دیگران را هم مجذوب و فریفته خویش سازد. در این مرحله به عقیده والن عقده‌ها تشکیل می‌شوند.

ج- مرحله تقلید نقش( ۵ تا ۶ سالگی) 

در این مرحله کودک به تقلید نقش‌ها روی ‌می‌آورد. والن اساس تحول دستگاه روانی را بر شخصیت بنا می‌کند که یک کلیت بدنی و روانی است. تقلید الگو نقش اساسی در درک جهان بیرونی دارد و کودک به تدریج یاد می گیرد که برای شکل گیری هر چه بیشتر شخصیت خود باید از الگوهای دیگر تقلید کند، این الگوها می توانند والدین ، دیگران یا پدیده های مختلف باشند. برای مثال کودک نقش مادر را در بازی های خود تقلید می کند.

۴- دوره فکر مقوله ای ( ۶ تا ۱۱ سالگی)

آنچه ظهور این مرحله را خبر می دهد به وجود آمدن توانایی تازه ای در کودک است که والن آن را انضباط فکری می نامد. به نظر والن این مرحله، زمان تشکیل سازمان منطقی در دستگاه روانی کودک است. طفل در این دوره سعی می‌کند آنچه قبلا به صورت فاعلی و غیرعینی و به صورت انفعالی وجود داشت، این بار بیرون بریزد. کودک در این مرحله صاحب یک فکر منطقی می‌شود و از این پس امور را ردیف و طبقه‌بندی می‌نماید.

۵- دوره نوجوانی(بلوغ)

 آخرین مرحله تحول روانی از دید والن مرحله نوجوانی است. در این مرحله بحران دوم شخصیت در فرد اتفاق می افتد. در دوره شخصیت گرایی (مرحله تضاد و وقفه) بین کودک و بزرگسالان او بحران شکل می گیرد و کودک بین اثبات خود و دستورالعمل های بزرگسالان به ویزه والدین با تضاد مواجه می گردد. در مرحله نوجوانی بحران دوم با همان ماهیت دوباره شکل می گیرد و میل به خود ارزنده سازی در او بسیار زیاد است. از طرف دیگر او با دستورالعمل ها و هنجارهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی مواجه می شود. چنانچه این تعارض حل نشود نوجوان دچار بحران می شود.

ویژگی های دیگر مرحله نوجوانی عبارتند از :

  • ۱- توجه نوجوان به دنیای درونی خویش
  • ۲- جستجو گرایی نوجوان
  • ۳- گسترش شخصیت چند ظرفیتی
  • ۴- تغییرات پی درپی در احساسات نوجوان که ناشی از محرکهای محیطی، اجتماعی و مدرسه می باشد.

در سنین ۱۲-۱۱ سالگی دستگاه روانی با بزرگترین تشویش روبروست و اشتغالاتش مسائل مربوط به شخصیت اوست. چون یک نوجوان مرتبا می‌خواهد وجود خود را اثبات نماید و آنچه را فکر می‌کند به کرسی بنشاند، طبعا در این مرحله آخر فکر نوجوان به نظر والن از یک حالت متافیزیک متوجه یک حالت علمی می‌شود. یعنی فکر در ابتدای این دوره پایه و اساس علمی ندارد و از امکانات علمی استفاده نمی‌کند و بعدا در این دوره است که فکر در جهت مسائل علمی قرار می‌گیرد و پایه فکر علمی پیدا می‌کند.

منابع:

  • روانشناسی ژنتیک (تحول روانی از تولد تا پیری) – محمود منصور – نشر سمت.
  • روانشناسی ژنتیک ۲ ( از روان تحلیل گری تا رفتارشناسی ) – دکتر محمود منصور و دکتر پریرخ دادستان، انتشارات رشد.
۳.۸ ۱۸ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

6 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پری
۱۳۹۹/۰۴/۲۶ ۱۲:۴۸

سلام آقای دکتر، قسمت هیجان پذیری تایپش ایراد داره قابل خوندن نیست

بهنام
۱۴۰۱/۰۲/۰۵ ۰۳:۰۳

عالی بود و بی نقص

سپاس از شما اقای دکتر 🌷🌷 با اجازه خلاصه برداری کردم

تارا
۱۴۰۱/۱۰/۰۹ ۱۲:۳۶

عالی بود، همیشه از این صفحه استفاده میکنم….

M.A
۱۴۰۲/۰۲/۲۴ ۲۱:۵۰

عالی بود سپاس چقدر دقیق و روان از متن اصلی استخراج شده بود

مهین
۱۴۰۲/۰۹/۲۲ ۱۹:۱۱

عالی عالی جناب آقای دکترتشکر