دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

ساختمان سلول عصبی

مغز انسان شامل 100 میلیارد نورون است

سلول های عصبی که به آن ها نورون نیز می گویند، سیگنال های مغز ما را ارسال و دریافت می کنند.

نورون

سلول عصبی یا نورون، شامل سه قسمت اصلی است که عبارتند از: یک جسم سلولی، چند رشته دندریت و معمولا یک رشته آکسون. دندریت ها گیرنده اطلاعات هستند. از طریق دندریت ها هر نورون با هزاران نورون دیگر در ارتباط است، بوسیله آنها ممکن است تحریک یا مهار شود. واکنش نورون در هر زمان به جمع جبری این تحریکات(excitations) و بازداری ها(inhibitions) بستگی دارد که در نهایت به تحریک  یا عدم تحریک جسم نورون منجر می شود.

آکسون ها انتقال پیام را انجام می دهند. زمانیکه جسم نورون تحریک شود جریان تحریک به اکسون و از طریق آن به نورون های بعدی انتقال می یابد. نورون های بعدی نیز به جمع جبری تحریکی که از نورون های قبلی گرفته اند پاسخ خواهند داد. این مجموعه تشکیل دهنده یک مدار مغزی است که کار معینی را انجام می دهند.

مجموعه سلول هایی که کار واحدی انجام می دهند بافت نام دارد. مانند بافت عصبی، بافت ماهیچه ای و بافت همبند. بافت همبند در لابه لای بافت های دیگر بدن قرار دارد و وظیفه آن پشتیبانی و مراقبت از بافت های دیگر است. تنها یک قسمت از بدن فاقد بافت همبند است و ان دستگاه عصبی مرکزی است.

وظیفه بافت همبند را در دستگاه عصبی مرکزی، بافت گلیال انجام می دهد. سلول های گلیال محافظ نورون هاست و بر سه نوع است: میکروگلیها، الیگودندروگلیها و آستروسیت ها که به ترتیب (سلول های گلیال کوچک)، (سلول های گلیال کم دندریت)، (سلولهای ستاره ای شکل) هستند. تعداد این سلول ها تقریبا ده برابر نورون هاست و به همین دلیل مغز کمترین فضای خارج سلولی را دارد.

سیستم عصبی از دو دسته از سلول ها تشکیل شده است:

  • ۱-سلول های تحریک پذیر یا نورون 
  • ۲-سلول های تحریک ناپذیر شامل نوروگلیا

تعداد نورون ها در مغز انسان حدود ۱۰۰ میلیارد است و تعداد نوروگلی ها چندین برابر تعداد نورون ها است. اگرچه تعداد نوروگلی ها (neuroglia) چندین برابر تعداد نورون ها است، اما به دلیل اندازه کوچک نوروگلی ها، تقریباً نصف مغز و نخاع توسط نورون ها و نصف دیگر توسط نوروگلی ها ساخته می شود.

اجزای تشکیل دهنده نورون

هر نورون از هسته و سیتوپلاسم اطراف آن تشکیل شده که مجموعه شان جسم سلولی (cell body) را به وجود می آورند. به زایده های نازکی که از جسم سلولی منشعب هستند زایده های عصبی گفته می شود. زایده های عصبی شامل آکسون و دندریت ها هستند. تعداد دندریت ها در نورون ها معمولاً زیاد است و با شاخه شاخه شدن های زیاد، درخت دندریتی را ایجاد می کنند. دندریت ها پیام ها را به جسم سلولی هدایت می کنند. در حالی که آکسون پیام ها را از جسم سلولی دور می کند. آکسون در نورون تک است و در یک نورون آکسون های متعدد وجود ندارد (برخلاف دندریت ها که معمولاً متعددند).

جسم سلولی: جسم سلولی cell body یا soma از هسته و سیتوپلاسم تشکیل شده. هسته در اغلب نورون ها حالت کروی یا بیضی شکل دارد. معمولاً یک یا چند هستک در داخل هسته دیده می شود.

پست های مرتبط

دندریت: دندریت ها زایده هایی هستند که در حقیقت ادامه سیتوپلاسم جسم سلولی هستند و نقطه شروع آنها را مشکل می توان مشخص کرد. بنابراین عناصر سیتوپلاسمی در داخل دندریت دیده می شود. دندریت ها هرچه از جسم سلولی دور می شوند، باریک تر شده و شاخه شاخه می شوند. در داخل دندریت ها و سیتوپلاسم جسم سلولی، ریبوزوم ها وجود دارند.

آکسون: آکسون زایده ای است که از جسم سلولی یا از تنه یک دندریت اصلی شروع می شود. شروع آن در روی جسم سلولی بصورت برآمدگی تپه ای شکلی به نام تپه آکسونی است. 

انواع نورون ها

نورون ها سلول هایی با اندازه های بسیار متفاوت هستند که قطر کوچک ترین نورون ها درحدود پنج میکرون و قطر بزرگ ترین نورون ها حدود ۱۲۰ میکرون است. طول آکسون نورون ها از چند میلی متر تا حدود یک متر است.

بر اساس نوع زایده های سلولی، نورون ها را به سه گروه تقسیم می کنند:

نورون

۱-نورون های یک قطبی: در این نوع از نورون ها یک زایده به جسم سلولی متصل است و کمی دورتر از جسم سلولی به شاخه های دندریتی و آکسون تقسیم می شود. مثل نورون های گره (عقده) پشتی اعصاب نخاعی.

۲-نورون های دوقطبی: این نورون ها دارای دو زایده در دو قطب جسم سلولی هستند. مانند نورون های دوقطبی شبکیه چشم.

۳-نورون های چندقطبی: این نورون ها دارای زایده های متعددی هستند. به طوری که به جسم سلولی، معمولاً یک آکسون و چند دندریت متصل است. اکثر نورون های سیستم عصبی مرکزی از این نوع هستند. 

دسته بندی سلول های نوروگلیا :

آستروسیت (ماکروگلیا) : بزرگترین و پرتعدادترین سلولهای گلیا هستند. در شکل ها و اندازه های مختلفی وجود دارند. از ویژگی های این سلول ها داشتن زوائد متعدد است. این سلول ها سیناپس ها را می پوشانند و با سلولهای جدار مویرگها تماس دارند.

وظایف آستروسیت ها : 

  • ۱- با تکثیر خود جای نورون های از دست رفته را پر می کنند.
  • ۲- فضای بین نورون ها را پر می کنند و یک غشا در سطح دستگاه عصبی مرکزی و محیطی تشکیل می دهند.
  • ۳- پوششی اطراف سیناپس ها ایجاد می کنند. این پوشش مانع خروج ناقل های شیمیایی از فضای سیناپسی می شوند و همچنین آنها را جذب می کنند. بنابراین زمان وجود ناقل ها در فضای سیناپسی را کنترل می کنند.
  • ۴- اتصال آستروگلیاها به جدار مویرگ ها باعث ایجاد سد خونی- مغزی می شود.
  • ۵- ذخیره ساز پتاسیم هستند. در فعالیت شدید عصبی که میزان زیادی پتاسیم در فضای خارج سلول جمع می شود. آستروگلیاها پتاسیم را جمع آوری و به مکان هایی با پتاسیم کمتر منتقل می کنند یا به گردش خون می فرستند.
  • ۶- ذخیره ساز گلوکز هستند. گلوکز را حمل می کنند تا به شکل گلیکوژن ذخیره شود. وقتی نورون ها فعالیت شدیدی دارند و به گلوکز زیادی نیاز دارند، از این گلوکز ذخیره استفاده می کنند.

سلول های گلیال

الیگودندروسیت : این سلول ها وظیفه ساخت میلین را در دستگاه عصبی مرکزی (CNS) بر عهده دارند. میلین سرعت انتقال عصبی را چندین برابر می کند. فاصله بین این قطعات(میلین ها) را گره رانویه می گویند. 

میکروگلیا :  کوچک ترین سلولهای گلیال هستند. این گروه از سلول ها، ماکروفاژ بوده و از سلول های دستگاه ایمنی محسوب می شوند. در ترمیم و تعمیر دخالت دارند و در صورت تورم دستگاه عصبی (مثلا عفونت یا تومور) تکثیر پیدا می کنند. تجمع میکروگلیال ها در این شرایط را گلیوز می گویند

سلول اپاندیم : این سلول ها، بطنهای مغز و مجاری دستگاه عصبی را مفروش می کنند.

سلول شوان : که در ساختن میلین نورون های دستگاه عصبی محیطی (PNS) نقش دارد.

سیناپس چیست؟

به محل اتصال بین نورون ها و یا نورون ها با سایر سلول ها سیناپس می گویند. بنابراین قسمتی از نورون می تواند با هر قسمتی از نورون بعدی سیناپس داشته باشد. شایع ترین سیناپس، سیناپس بین آکسون یک نورون با دندریت نورون بعدی است. به فضای بین این دو نورون، فضای سیناپسی می گویند. به نورونی ک پیام عصبی (مثل درد، احساس گرسنگی و هر نوع پیام دیگری) را منتقل می کند، نورون پیش سیناپسی و به نورونی که پیام را دریافت می کند، نورون پس سیناپسی می گویند. انتقال پیام از یک نوع نورون به نورون دیگر ممکن است شیمیایی باشد. یعنی پیام با انتقال مواد شیمیایی خاصی منتقل شود و یا ممکن است الکتریکی باشد.

میلین چیست؟

بسیاری از نورون ها را لایه ای از جنس غشا (پروتئین و فسفولیپد) به نام غلاف میلین پوشانده است. میلین رشته های آکسون و دندریت را عایق بندی می کند. میلین موجب می شود که پیام عصبی در آکسون و دندریت سریع تر حرکت کند. غلاف میلین در قسمت هایی از رشته قطع می شود که به این قسمت ها “گره رانویه” گفته می شود.

در بیماری مالتیپل اسکلروز (MS) غلاف میلین دستگاه عصبی مرکزی و محیطی به شکل حمله ای و پیشرونده تخریب می شود. این یک بیماری خود ایمنی است که دستگاه ایمنی بدن به میلین ها حمله می کند. در بیماری گلین باره(GB)، که آن هم بیماری خودایمنی است، ضایعه فقط محدود به دستگاه عصبی محیطی است.

سلول های شوان چیست؟

سلول های شوان، سلول هایی هستند که همه رشته های سیستم عصبی محیطی (یعنی رشته های عصبی خارج از مغز و نخاع) را می پوشانند. در رشته های عصبی میلین دار، هر سلول شوان دور یک آکسون را پوشش داده و غلاف میلین را درست می کند. در سیستم عصبی مرکزی (یعنی در مغز و نخاع) سلول هایی به نام “اولیگودندروسیت ها” میلین را می سازند. اما سلول های شوان و اولیگودندروسیت ها دو تفاوت مهم با هم دارند:

۱- یک سلول شوان فقط یک بخش از میلین رشته عصبی را درست می کند، در حالی که یک اولیگودندروسیت، ممکن است ۴۰، ۵۰ بخش را میلین دار کند.

۲- رشته های بدون میلین هم، در سیستم عصبی محیطی به وسیله سلول های شوان پوشیده شده اند. ولی در سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) رشته های بدون میلین توسط اولیگودندروسیت احاطه نمی شود.

سد خونی مغزی (BBB)

سد خونی مغزی از سلول های جدار مویرگ های مغز ایجاد شده است که با هم اتصالات محکمی دارند. مویرگها کاملا توسط انشعابات آستروسیتها پوشیده شده اند. آستروسیتها با ترشح موادی باعث استحکام بیشتر سلولها و مقاومت الکتریکی بالای آنها می شوند. این سد فقط به موادی اجازه عبور می دهد که برای مغز لازم هستند و از عبور سایر مواد جلوگیری می کند.

مواد چربی دوستی که در غذا وجود دارند برای مغز می توانند سمی باشند. پروتئین حمل کننده ای به نام پی گلیکوپروتئین که در غشای سلول های مویرگ ها وجود دارد از ورود این مواد جلوگیری می کند. بسیاری از تومورها این ماده را می سازند و همین مواد باعث مقاومت تومور در برابر شیمی درمانی می شود. در خفگی مغزی، سد خونی مغزی می شکند، و به علت تجمع بیش از حد آب در فضای بین سلولی ورم مغزی ایجاد می شود. ورم باعث باز شدن اتصال سلول های سد خونی مغزی می شود و مواد مختلف به مغز سرازیر میشوند.

در چند نقطه سد خونی مغزی وجود ندارد. این قسمت ها را اندام دوربطنی نامیده اند که شامل هیپوفیز پشتی و شبکه کوروئید هستند. عدم وجود سد باعث می شود هیپوفیز پشتی بتواند هورمون های اکسی توسین و وازوپرسین را مستقیما به گردش خون بفرستد.

تانی سینها توسط اتصالات تنگ و محکم به یکدیگر متصل هستند تا اندام دور بطنی را از قسمت های دیگر مغز جدا سازند.

منبع : مقدمات نوروسایکولوژی / دکتر داود معظمی / نشر سمت / فصل ۱

۴.۳ ۶ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

3 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mehrmah Zeerak
۱۳۹۵/۱۰/۰۳ ۲۰:۱۲

تشکر. معلومات عالی بود.

دنیز
۱۳۹۹/۰۶/۱۷ ۱۰:۵۶

با سلام و تشکر از سایت خوبتون لطفا خلاصه یا نکات کنکوری سایر منابع مهم مثل رشد لورا برک، شخصیت شولتز و… رو هم اختصاص بدید. موفق باشید