معیارهای DSM-5 برای اختلالات شخصیت
معمولا در سنین نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی آغاز میشود.
فردی که دچار اختلال شخصیت است، در درک موقعیتها و ارتباط با افراد دچار مشکل میشود. از ویژگی های مهم ابتلا به اختلال شخصیت، عدم بینش و آگاهی نسبت به وجود مشکل است.
DSM-5 اختلال شخصیت را اینگونه تعریف می کند : الگوی بادوام تجربه درونی و رفتار است که با آنچه از فرهنگ و جامعه فرد انتظار می رود بسیار متفاوت است؛ فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع شده است، در طول زمان ثبات دارد، و به رنج و نابسامانی منجر می شود.
۳ ویژگی کلی اختلالات شخصیت:
- فقدان آگاهی (بینش)
- مشکلات هویت (بحران هویت)
- مشکلات مزمن در روابط میان فردی
احتمال آنکه بیماران دچار اختلال شخصیت تن به کمک های روانپزشکی ندهند و داشتن هر گونه مشکلی را انکار کنند، بسیار بیشتر از این احتمال در بیماران دچار اختلالات اضطرابی، اختلالات افسردگی، یا اختلالات وسواسی – جبری است.
اشخاصی که به اختلالهای شخصیتی دچار هستند، صفات شخصیتی ناسازگارانه دارند و این صفتها آنقدر ژرف و عمیق حکاکی شدهاند که در برابر هرگونه تغییر و دگرگونی مقاومت میکنند. در بیشتر مواقع این اشخاص گمان میکنند دیگران باید تغییر کنند تا با آنها مطابقت داشته باشند. تجربههای ناسازگارانهٔ آنها از خودشان و دنیا از کودکی و نوجوانی آغاز میشود و بهتدریج و در همه جا بر زندگیشان تأثیر میگذارد. شخصیت میتواند سازگار یا ناسازگار باشد و این ارتباط نزدیکی با «انعطافپذیری» دارد. اختلال شخصیت یعنی «رفتارهای ناسازگار و انعطافناپذیر در برخورد با محیط و موقعیتها».
علایم اختلال شخصیت، برون دگرساز(آلوپلاستیک) است، یعنی می تواند محیط بیرونی خود را تغییر دهد و بر نیازهای خود منطبق سازد؛ و نیز خود همخوان(ego-syntonic) است، یعنی برای ایگوی فرد قابل قبول و پذیرفتنی است؛ لذا افراد دچار اختلال شخصیت از بابت رفتار غیر انطباقی خود احساس اضطراب نمی کنند. از آنجا که این گونه افراد به طور معمول از آنچه اجتماع به عنوان علایم آنها می شناسند، احساس ناراحتی نمی کنند، اغلب آن ها را فاقد انگیزه درمان و مقاوم در برابر آن می دانند.
معیار های کلی DSM -5 برای اختلالات شخصیت
A : الگوهای پایدار از تجربه های درونی و رفتار ها که با آنچه از فرهنگ فرد انتظار می رود بسیار متفاوت است. این مجموعه یا الگوی تجربه ها و رفتارها در دو حوزه (یا بیشتر) از موارد زیر مشاهده می شود :
- ۱) شناخت (cognition، روش های ادراک خود، دیگران، و رویدادها)
- ۲) عاطفی (affectivity، دامنه شدت و بجا بودن واکنش های هیجانی)
- ۳) عملکرد میان فردی(interpersonal functioning)
- ۴) کنترل امیال (impulse control)
B : این الگوی پایدار غیر قابل انعطاف است و دامنه وسیعی از موقعیت های شخصی و اجتماعی را در بر می گیرد .
C : این الگوی پایدار به رنج شخصی یا نابسامانی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر زمینه های مهم زندگی شامل می شود .
D : این الگو ثبات دارد، به مدت طولانی ادامه می یابد، و شروع آن در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی بوده است .
E : این الگوی پایدار را نمیتوان به صورت تجلی ( تظاهر ) یا پیامد یک اختلال روانی دیگر بهتر توضیح داد .
F : این الگوی پایدار را نمی توان یه آثار فیزیولوژیک یک ماده (مثلا، مواد سوء مصرفی، یا داروهای تجویزی) یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
DSM-5، بر اساس شباهت های توصیفی اختلالات شخصیت، آنها را به ۳ گروه تقسیم می کند.
- افراد مبتلا به اختلالات گروه A : اختلالات شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید، و اسکیزوتایپال. معمولا عجیب و غریب به نظر می رسند.
- افراد مبتلا به اختلالات گروه B : اختلالات شخصیت آنتی سوشال(ضد اجتماعی)، بوردرلاین(مرزی)، هیستریونیک (هنر پیشه)، و نارسیستیک(خودشیفته). معمولا دراماتیک، هیجانی، و غیر قابل پیش بینی به نظر می رسند.
- افراد مبتلا به اختلالات گروه C : شامل اختلالات شخصیت اجتنابی، وابسته و وسواسی -اجباری است. وجه اشتراک این اختلالات، ترس و اضطراب است.
باورهای اصلی مرتبط با اختلال های شخصیت
اختلال شخصیت |
باور اصلی |
اسکیزوتایپال | بهتر است از دیگران جدا باشم. |
پارانوئید | نمیتوانم به مردم اعتماد کنم. |
اسکیزوئید | رابطه چیز ناجور و ناخوشایندی است. |
نمایشی | مردم برای خدمت به من و تحسین من به وجود آمدهاند. |
خودشیفته | چون خاص هستم، لایق قوانین و قواعد خاص هستم. |
مرزی | من لایق تنبیه هستم. |
ضد اجتماعی | حق دارم قوانین را نقض کنم. |
اجتنابی | اگر مردم، من واقعی را بشناسند طردم میکنند |
وابسته | برای زنده ماندن و شاد بودن به مردم نیاز دارم. |
وسواسی جبری | مردم باید بهتر عمل کنند و بیشتر تلاش کنند. |
منبع : آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5 /جلد اول/ ترجمه دکتر مهدی گنجی