دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

رمان الجزایر

کتی اکر

کتی اکر هسته ی مرکزی داستان نویسی پست مدرنیستی است. پلی است میان خاستگاه ادبیات پست مدرن آمریکا از یک سو و خاستگاه ادبیات و نظریه ی پست مدرن و پساساختارگرای فرانسوی و از این لحاظ تقریبا با هیچکس در میان نویسندگان آمریکایی و فرانسوی قابل مقایسه نیست. آثار او به دنبال خلق بدنی ویژه برای ادبیات هستند. بدنی که در آن تمامی بدنهای فراموش شده، در انقیاد گرفته شده، سرکوب و نابود شده احیا و احضار می شوند؛ و در آن تمامی لذت های ممنوعه ای که در بدن های ممنوعه نهفته است، هویدا می شوند. کار اکر نمونه ی درخشان ادبیاتی است که بدون هیچ تلاشی برای سمت گیری سیاسی، بدون هرگونه نشان گذاری سیاسی، به خاطر شیوه ی اجرا و خلق اثر و به خاطر روابط و مناسبات دیگرگون درون اثر، عمیقا سیاسی است. نثر او ترکیبی است از مقاله، داستان و شعر، نثر علمی، روایی و کودکانه را در هم می آمیزد و فضایی می آفریند که سرد، مرده و مخوف است.

Kathy Acker
Kathy Acker

یادداشت هایی در باب نوشتن |کتی اکر

زندگی یک انسان وقتی آغاز می شود که دو انسان به نام های پدر و مادر بدون هیچ دلیلی در این دنیا کودکی را وارد این دنیا می کنند. بعد پدر و مادر رو به بچه می کنند و به او می گویند که باید چنین و چنان کند و برای خودش کسی بشود وگرنه پرت اش می کنند بیرون یا رو می کنند به بچه و می گویند »تو حال آدمو بهم میزنی«. بچه می فهمد که زمانی بخشی از یک سوراخ گرم و کامل بوده است نه بخشی بیرون از آن و حالا او برای خودش وجود دارد. او جداست. او خودش است. او معنایی ندارد. گریه ی کودک وقت تولد در اعتراض به این بی معنایی است که ترسناک و ملال آور و دردناک است.

بچه نمی تواند به عقب برگردد. به جای رنج کشیدن، بچه میگوید من رنج پوچی نیستم. من جدا هستم. نفرت مطلق و همیشه علیه شما و علیه هرچیزی که وجود دارد هست و خواهد بود. من یک شورشی بالفطره هستم. شاعر می داند که هر عملی چقدر مضحک است چون عملا پوچ است، پس همه سعی اش را میکند تا شعرش و هر کار دیگری که میکند تا سرحد امکان احمقانه باشد. درباره ی شیوهی نوشتن: چیزی به نام عمل واقعی وجود ندارد. منظور ما از »عمل« خلق کردن است. چرا که معنایی وجود ندارد. خلق کردن آزادی محض است: پیش از آن تنها پوچی وجود دارد؛ همه چیز با خلق کردن اصول اش آغاز می شود. در ابتدا و در درجه ی نخست هدف خودش را اختراع می کند و اینگونه در بیهوده گی آگاهی شریک می شود. من هیچ اخلاقی نمی خواهم. نمی خواهم بگویم هیچ چیزی درست است. هیچ میلی به این ندارم که به کسی بگویم چه کار کند. من تدریس را فقط به خاطر پول انجام می دهم. نمیگویم این شیوه ای است که شما می نویسید. من مدام می گویم که از نوشتن چیزی نمی دانم. من می خواهم به آنچه که هست نه بگویم می خواهم از آن بگذرم: من هیچ محتوایی نمی خواهم فقط افراط گرایی می خواهم.  وقتی انسان این حقیقت را دریافته است: که پایان دیگری در این زندگی نیست به غیر از آن پایانی که انتخاب شده است، دیگر هیچ میلی برای گشتن به دنبال یک پایان نخواهد داشت. اما فرض کنید که ما اهمیت نمی دهیم که چه انتخابی می کنیم.

دانلود رمان الجزایر

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها