دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

دستگاه عصبی خودمختار و غدد درون ریز

غده هیپوفیز، غده رهبر نیز نامیده می شود.

دستگاه عصبی خودمختار (Autonomic Nervous System) بخشی از سیستم عصبی محیطی است که وظیفه کنترل عملکردهای غیرارادی بدن را بر عهده دارد.

دستگاه غده‌های درون‌ریز

می دانیم دستگاه عصبی محیطی دو بخش دارد. دستگاه تنی که کنترل عضلات را بر عهده دارد و از پوست ، ماهیچه ها و گیرنده های حسی گوناگون، اطلاعات دریافت می کند. دستگاه خود مختار(Autonomous nervous system)، غده های درون ریز و ماهیچه های صاف قلب، عروق خونی و پوشش درونی معده و روده را اداره می کند.

نام خود مختار برای این دستگاه به خاطر این است که بسیاری از فعالیت های تحت کنترل آن به صورت خودمختار یا خودگردان انجام می گیرد، از قبیل گوارش و گردش خون که حتی در خواب یا بیهوشی نیز ادامه دارد.

علائم کوچکی که در خلال گفت و گو متوجه آنها می شویم از جمله تغییرات ماهیچه ای و انقباضات چهره ی فرد مقابل، حرکات چشم و گشادی مردمک، زیر و بمی و سرعت صدای او به علاوه منظره درونی خودمان، مثل ترشح بزاق، قورت دادن آب دهان، تنفس و ضربان قلب، همگی به وسیله دستگاه تنظیم کننده مستقلی به هم پیوند داده شده اند. همه آنها محصول هماهنگی بین دو شاخه دستگاه عصبی خودمختار هستند:

  1. سمپاتیک که نقش پدال گاز بدن را دارد. (Sympathetic Nervous System): این بخش مسئول واکنش‌های “جنگ و گریز” است که بدن را برای مواجهه با تهدیدات آماده می‌کند. این سیستم باعث افزایش ضربان قلب، گشاد شدن مردمک‌ها، افزایش تنفس و آزادسازی انرژی از ذخایر بدن می‌شود.
  2. پاراسمپاتیک که مثل پدال ترمز عمل می کند. (Parasympathetic Nervous System): این بخش مسئول بازگرداندن بدن به حالت آرامش پس از واکنش‌های سمپاتیک است. این سیستم باعث کاهش ضربان قلب، کاهش تنفس، تنگ شدن مردمک‌ها و افزایش فعالیت‌های گوارشی می‌شود.

این دو با همکاری یکدیگر نقش مهمی در مدیریت جریان انرژی بدن ایفا می کنند. یکی برای مصرف انرژی آماده می شود و دیگری برای نگهداری آن. دستگاه عصبی سمپاتیک مسئول برانگیختگی است که واکنش جنگ یا گریز (فرار یا رفتار اجتنابی داروین) از آن جمله است. حدود ۲ هزار سال قبل جالینوس پزشک رومی، نام سمپاتیک را بر آن نهاد. دستگاه عصبی سمپاتیک خون را به ماهیچه ها منتقل می کند تا بتوانند اقدام سریعی انجام دهند؛ این کار تاحدی با تحریک غده های فوق کلیوی برای ترشح آدرنالین انجام می شود که ضربان قلب را بیشتر می کند و فشارخون را افزایش می دهد.

دومین شاخه دستگاه عصبی خود مختار، دستگاه عصبی پاراسمپاتیک (مخالف هیجانات) نام دارد که به وظایف خود مراقبتی ای مانند هضم غذا و ترمیم زخم کمک می کند. پاراسمپاتیک با تحریک ترشح استیل کولین، انگیختگی را متوقف می کند، سرعت ضربان قلب را کاهش می دهد، به عضلات استراحت می دهد و تنفس را به حالت عادی بر می گرداند. همان طور که داروین اشاره داشت، تغذیه، سرپناه و جفت گیری به پاراسمپاتیک وابسته اند.

خودتان هم می توانید با یک راه ساده فعالیت این دو دستگاه را حس کنید. هرگاه نفس عمیقی می کشید سمپاتیک را فعال می کنید. انفجار هورمون های آدرنالین حاصل شده سرعت ضربان قلبتان را افزایش می دهد؛ به همین خاطر است که بسیاری از ورزشکاران قبل از شروع مسابقه چند نفس کوتاه و عمیق می کشند. در مقابل، بازدم موجب فعال سازی پاراسمپاتیک می شود که از سرعت قلب می کاهد. اگر در کلاس های یوگا و مراقبه شرکت کنید مربیتان احتمالاً ازتان می خواهد توجه ویژه ای به بازدم کنید؛ چون بازدم های عمیق و طولانی به آرامشتان کمک می کنند. هنگام نفس کشیدن، دائماً سرعت ضربان قلب را کم و زیاد می کنیم و برای همین فاصله بین دو ضربان هیچ وقت دقیقاً به یک شکل نیست.

دستگاه پاراسمپاتیک، ضربان قلب را پایین می آورد، ترشح بزاق را بالا و مردمک چشم را تنگ می کند. نورون‌های سمپاتیک از بخش‌های سینه‌ای و کمری نخاع می‌آیند و با گره‌های بیرون طناب نخاعی، اتصال‌های سیناپسی می‌سازند. نورون‌های پاراسمپاتیک از ناحیهٔ بصل‌النخاع در ساقهٔ مغز و بخش پایینی (خاجی) نخاع بیرون می‌آیند و با عقده‌های مجاور اندام تحریک‌ شده پیوند می‌خورند. غالب اندام‌های داخلی از هر دو بخش دستگاه عصبی خودمختار (که برعکس یکدیگر عمل می‌کنند) عصب می‌گیرند.

هرچند این دو دستگاه در جهت عکس یکدیگر عمل می کنند اما استثناهایی برای این اصل وجود دارد. بخش سمپاتیک در موارد ترس و هیجان تسلط دارد. اما یکی از نشانه های نسبتا رایج پاراسمپاتیک در ترس شدید  تخلیه غیر ارادی مثانه یا روده است. عمل کامل جنسی در نرها، هم مستلزم نعوظ (پاراسمپاتیک) و هم در پی آن انزال (سمپاتیک) است به این ترتیب هر چند این دو دستگاه غالبا در جهت عکس یکدیگر عمل می کنند اما تعامل پیچیده ای نیز بین انها وجود دارد.

دستگاه غدد درون‌ریز (endocrine glands)

پست های مرتبط

پتانسیل غشا

دستگاه عصبی از راه فعال‌سازی مستقیم ماهیچه‌ها و غده‌ها بر فعالیت‌های سریع‌التغییر بدن نظارت دارد. دستگاه غده‌های درون‌ریز عملش کندتر است و به‌ کمک مواد شیمیائی به‌نام هورمون بر فعالیت‌های مجموعه یاخته‌ها در سراسر بدن اثر می‌گذارد. هورمون‌ها را غده‌های مختلف درون‌ریز به جریان خون می‌ریزند. هورمون‌ها به سراسر بدن می‌روند و به شیوه‌های گوناگون بر انواع یاخته‌ها اثر می‌گذارند. هر یاخته گیرند‌ه‌هائی دارد که فقط مولکول‌های هورمون مختص همان یاخته را شناسائی می‌کنند و مولکول‌های هورمون مناسب را از جریان خون به درون یاخته می‌کشند. برخی از غده‌های درون‌ریز را دستگاه عصبی فعال می‌سازد و برخی دیگر را تغییرات شیمیائی درون بدن.

اهمیت هورمون‌های غده‌های درون‌ریز در تنظیم فعالیت جانداران به اندازه اهمیت دستگاه عصبی است، اما سرعت عمل این دو دستگاه متفاوت است. تکانه عصبی در چند صدم ثانیه سراسر بدن جاندار را طی می‌کند، حال آنکه اثر غده درون‌ریز پس از چند ثانیه تا چند دقیقه ظاهر می‌شود. وقتی هورمون ترشح می‌شود باید توسط جریان خون به منطقهٔ هدف برسد و این خود، فرآیندی بسیار کند است.

غده هیپوفیز (pituitary gland)

یکی از مهمترین غده‌های درون‌ریز، تا حدودی به‌ صورت جوانه از مغز برآمده و درست زیر هیپوتالاموس قرار دارد. به این‌ خاطر که غده هیپوفیز بیشترین تعداد هورمون را می‌سازد و بر ترشح غده های درون‌ریز دیگر کنترل دارد، غده رهبر نام گرفته است. کار یکی از هورمون‌های هیپوفیز تنظیم رشد بدن است. کمبود شدید این هورمون موجب کوتولگی و ترشح زیادی آن موجب غول‌پیکری می‌شود. هورمون‌های دیگر هیپوفیز مسئول راه‌اندازی سایر غده‌های درون‌ریز از قبیل تیروئید (thyroid)، غده‌های جنسی و لایه بیرونی غده فوق‌کلیوی (adrenal gland) هستند. رفتار عشقبازی، جفت‌گیری و تولیدمثل در بسیاری از حیوان‌ها مبتنی بر کنش متقابل پیچیده‌ای بین دستگاه عصبی و تأثیر غدهٔ هیپوفیز بر غده‌های جنسی است.

غده هیپوفیز در پایه مغز و در زیر هیپوتالاموس قرار دارد. هیپوتالاموس بخشی از مغز است که نقش مهمی در تنظیم فعالیت‌های غدد درون‌ریز دارد و ارتباط نزدیکی با غده هیپوفیز دارد. هیپوتالاموس با آزاد کردن هورمون‌های مختلف، فعالیت غده هیپوفیز را کنترل می‌کند و بدین ترتیب تأثیر قابل توجهی بر تنظیم بسیاری از فرآیندهای بدنی مانند رشد، متابولیسم، و تعادل آب و الکترولیت‌ها دارد.

رابطه بین هیپوفیز و هیپوتالاموس نشانگر کنش‌های متقابل پیچیده بین دستگاه عصبی و دستگاه غدد درون‌ریز است. در پاسخ به فشار روانی (ترس، اضطراب، درد، رویدادهای هیجان‌زا و نظایر اینها) نورون‌های خاصی در هیپوتالاموس، ماده‌ای به‌نام عامل رهاسازی کورتیکوتروپین (corticotropin-release factor – CRF) ترشح می‌کنند.

هیپوفیز درست زیر تالاموس قرار دارد و ماده مزبور از راه ساختار مجرامانندی وارد آن می‌شود و آن را به ترشح هورمون آدرینوکورتیکوتروفیک (adrenocorticotrophic – ACTH) تحریک می‌کند.(همان هورمون عمده شرایط اضطراری). این هورمون نیز از راه جریان خون به غده‌های فوق‌کلیوی و اندام‌های گوناگون دیگر رفته، سبب ترشح ۳۰ نوع هورمون می‌شود که هر یک در انطباق بدن با موقعیت‌های اضطراری نقش دارد. این توالی رویدادها نشان می‌دهد که دستگاه غدد درون‌ریز در کنترل هیپوتالاموس و از این طریق در کنترل سایر مراکز مغزی است.

غده‌های فوق‌ کلیوی

در خلق و سطح انرژی و توان مقابله با فشار روانی نقش پراهمیتی دارد. هستهٔ درونی آن اپی‌نفرین (epinephrine) و نوراپی‌نفرین (norepinephrine) (آدرنالین و نورآدرنالین) ترشح می‌کند. اپی‌نفرین به شیوه‌های گوناگون و غالباً به‌ همراهی بخش سمپاتیک دستگاه عصبی خودمختار، جاندار را برای فوریت‌ها آماده می‌سازد. برای مثال، اپی‌نفرین به شیوه‌ای همانند دستگاه سمپاتیک بر ماهیچه‌های صاف و غده‌های عرق اثر می‌گذارد، سبب تنگ‌شدن عروق خونی معده و روده‌ها می‌شود و ضربان قلب را تندتر می‌کند (هرکس آدرنالین تزریق کرده باشد این شرایط را به‌خوبی می‌شناسد).

نوراپی‌ نفرین نیز جاندار را برای عمل در اضطرارها آماده می‌سازد. وقتی این ماده از راه جریان خون به هیپوفیز می‌رسد، آن را به ترشح هورمونی وا می‌دارد که بر قشر خارجی غده‌های فوق‌کلیوی اثر می‌گذارد؛ این هورمون دوم نیز به‌ نوبهٔ خود کبد را به افزودن سطح قند خون تحریک می‌کند تا انرژی لازم برای واکنش سریع بدن فراهم آید.

هورمون‌های دستگاه غددهای درون‌ریز و ناقلان عصبی نورون‌ها، کارکردهای همسان دارند، به این معنی که هر دو پیام‌هائی را بین یاخته‌های بدن مبادله می‌کنند. پیک عصبی پیام‌هائی را به نورون‌های همجوار می‌برد و تأثیرش بسیار موضعی است. در مقابل، ممکن است هورمون راه درازی را در بدن طی کند و به شیوه‌های گوناگون بر یاخته‌های متفاوت اثر بگذارد. همسانی بنیادی در میان این پیک‌های شیمیائی (علیرغم تفاوت‌هایشان) در اینجا است که بعضی از آنها هر دو کارکرد را دارند. برای نمونه، وقتی اپی‌نفرین و نور اپی‌نفرین را یاخته‌های عصبی رها کنند این مواد به‌مثابهٔ پیک عصبی عمل می‌کنند و چنانچه غدهٔ فوق‌کلیوی آنها را رها کند به مثابه هورمون.

منابع :

  • زمینه روانشناسی هیلگارد. انتشارات رشد. فصل دوم
  • بدن فراموش نمی کند. بسل ون در کولک
۵ ۱ رای
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها