بیولوژی طرحواره های ناسازگار اولیه
سیستم آمیگدال از نظر تكاملی مقدم بر قشر مغز است
خاطرات هشیار در هیپوکامپ و قشر عالی مغز و خاطرات ناهشیار در آمیگدال ذخیره می شوند.
پژوهشهای اخیر به این نکته اشاره می کنند که تنها یک سیستم هیجانی در مغز وجود ندارد، بلکه چندین سیستم وجود دارد. هیجان های مختلفی وجود دارند که درگیر مکانیسم های حیاتی هستند. پاسخ به خطر، جستجوی غذا، رابطه جنسی و جفت یابی، مراقبت از فرزندان، پیوندهای عاطفی– اجتماعی، و به نظر می رسد که هریک از آنها توسط شبکه ی مغزی منحصر به فردی واسطه مندی می شوند. تاکید ما بر شبکه مغزی مرتبط با شرطی شدن ترس و حوادث آسیب زاست.
سیستم های مغزی درگیر در شرطی شدن ترس و حوادث آسیب زا
مطالعات انجام شده بر روی بیولوژی مغز به نواحی خاصی اشاره می کنند که توسط طرح واره های مبتنی بر حوادث آسیب زای دوران کودکی مانند رهاشدگی یا بدرفتاری، برانگیخته می شوند. لدو می گوید: در حین بروز یک حادثه ی آسیب زا خاطرات هشیار توسط سیستمی ذخیره می شوند که با هیپوکامپ و نواحی قشر مغز مرتبط است و خاطرات ناهشیار توسط سازو کارهای شرطی شدن ترس شکل می گیرند که این ساز و کارها از طریق سیستم آمیگدال عمل می کنند. این دو سیستم به طور موازی فعال می شوند و درباره تجربه آسیب زا اطلاعات متفاوتی ذخیره می کنند. هر یک از این دو سیستم می توانند به محض روبه رو شدن با محرکهایی که در طول حادثه آسیب زا وجود داشته است خاطرات خود را بازیابی کنند. نتایج بازیابی سیستم آمیگدال به صورت آمادگی پاسخهای بدنی در مقابل خطر ظاهر می شوند و سیستم هیپوکامپ نیز خاطرات را به صورت هشیارانه به یاد می آورد.
بنابراین طبق نظر لدو بین سازوکارهای مغزی سهیم در ثبت ذخیره و بازیابی خاطرات هیجانی یک حادثه آسیب زا و سازوکارهای مرتبط با پردازش شناختواره ها و خاطرات هشیار همان حادثه، تفاوت وجود دارد. آمیگدال خاطرات هیجانی را ذخیره می کند، در حالی که هیپوکامپ و قشر عالی مغز خاطرات شناختی را نگهداری می کنند. پاسخهای هیجانی می توانند بدون فعال شدن سیستم های پردازش قشر عالی مغز که درگیر تفکر، استدلال و هشیاری هستند، اتفاق بیفتند.
ویژگی های سیستم آمیگدال
- ۱- سیستم آمیگدال، ناهشیار است. واکنشهای هیجانی می توانند بدون ثبت هشیارانه محرک اتفاق بیفتند. زاینس(۱۹۸۴) سالها قبل مدعی بود هیجان ها می توانند بدون شناختواره ها به وجود آیند.
- ۲- سیستم آمیگدال، سریع تر عمل می کند.
- ۳- سیستم آمیگدال، خودکار است. زمانی که سیستم آمیگدال مشغول ارزیابی خطر است، هیجان ها و پاسخهای بدنی به صورت خودکار رخ می دهند. سیستم درگیر در پردازش شناختی با پاسخهای خودکار ارتباط زیادی ندارد. ویژگی متمایز پردازش شناختی، انعطاف پذیری در پاسخ دهی است. زمانی که شناخت داریم حق انتخاب نیز داریم.
- ۴- خاطرات هیجانی در سیستم آمیگدال پردوام و ماندگارند. لدو می نویسد: خاطرات ناهشیار مربوط به ترس که از طریق آمیگدال ثبت می شوند دائما در مغز شعله ور می گردند. آنها احتمالا در تمام طول زندگی با ما هستند. فراموش نکردن محرک های ترسناک، ارزش بقایی دارد. این خاطرات نسبت به خاموشی مقاومند. حتی خاطراتی که به نظر می رسد خاموش شده اند اغلب تحت شرایط فشارزا به طور خود انگیخته دوباره سروکله ی آنها پیدا می شود. خاموشی می تواند مانع بیان پاسخهای شرطی شده ی ترس شود، ولی خاطرات زیربنایی پاسخها را نمی تواند از بین ببرد. خاموشی تنها با کنترل قشر مغز بر پاسخهای آمیگدال امکان پذیر است نه از بین بردن خاطرات آمیگدال. به همین دلیل معتقدیم که احتمالا طرح واره ها نمی توانند به طور کامل بهبود یابند.
- ۵- سیستم آمیگدال از تفاوت ها شناخت دقیقی ندارد.
- ۶- سیستم آمیگدال از نظر تکاملی مقدم بر قشر مغز است.
از این رو هدف درمان افزایش کنترل هشیارانه بر طرح واره هاست که این کار با کم رنگ کردن خاطرات، هیجان ها، احساسهای بدنی، شناختواره ها و رفتارهای همراه با آنها، میسر می گردد.
منبع : طرحواره درمانی(راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی) / ترجمه دکتر حمیدپور / جلد ۱ / نشر ارجمند .