فانتاسمهای جنسی
فانتاسمهای هر فرد حریم خصوصی اوست
میل جنسی و فانتاسمهای جنسی در ارتباط تنگاتنگ میباشند. هر قدر نیاز جنسی قویتر باشد، فانتاسمها و استفاده آنها در روابط جنسی بیشتر خواهد بود.
تخیلات جنسی، افکار و رویاهایی هستند که باعث تحریکات جنسی میشوند. از آنجا که فانتاسمها در حیطهی ذهن عمل میکنند، دامنهی وسیعی دارند، میتوانند از مرز سنتها، اخلاق، مذهب و تمامی قوانین اجتماعی، گذر کنند.
در پارهای موارد، تخیلات جنسی راه فراری است از محرومیتهای جنسی و موانعی که زندگی روزمره به فرد تحمیل میکند. از ورای این تخیلات، فرد قادر است واقعیت را مطابق سلیقه و میل خود تغییر دهد. به عنوان مثال، با زیباترین هنرپیشه عشقبازی کند. هرچند که این گذار از واقعیت و غرق شدن در رویا و خیال مدت زمان زیادی دوام نمی آورد، ولی میتواند به عنوان مسکنی برای روح و جسم عمل کند.
فانتاسمها در حقیقت سوپاپ اطمینانی برای احساسات و خواستهای واپسزده، هستند.
داشتن تخیلات جنسی نه تنها منفی، زشت و خجالتآور نیست، بلکه در پارهای موارد میتواند به عنوان عاملی مثبت در حفظ روابط خانوادگی عمل کند و راه حلی برای درمان ناتوانیهای جنسی باشد. زوجهایی که پس از سالها زندگی مشترک، تمایلات جنسیشان به یکدیگر کاهش یافته و یا از بین رفته است، با توسل به فانتاسمهای گوناگون، محرکی برای بازیابی میل جنسی و داشتن رابطهی جنسی با شریکشان خواهند داشت.
میل جنسی و فانتاسمهای جنسی در ارتباط تنگاتنگ میباشند. هر قدر نیاز جنسی قویتر باشد، فانتاسمها و استفاده آنها در روابط جنسی بیشتر خواهد بود.
از لحاظ محتوا، فانتاسمهای زنانه تفاوتهای فراوانی با فانتاسمهای مردانه دارد. خارج از مدل فرهنگی-اجتماعی و نقش تاریخی متفاوت زن و مرد در جامعه، متفاوت بودن ارگانهای جنسی زن و مرد، نقش مهمی در رفتارهای جنسی و فانتاسمهای مرد و زن دارد (ارگان جنسی زن درونی و ارگان جنسی مرد بیرونیست).
به علت ویژگیهای خاص زنان که بیشتر با مغزشان عشقبازی میکنند تا ارگانهای جنسیشان، فانتاسمهای رومانتیک بین زنان فراوانتر از مردان است. در فانتاسمهای زنانه، جنبههای انفعالی بارز است (بازتاب آناتومی زن است). همچنین فانتاسمهای مازوخیستی در زنان بیشتر از مردان میباشد.
اندام جنسی مرد بیرونیست و بالطبع تخیلات او هم اغلب محتوای فعال دارد (تسخیر کردن زن، غلبه کردن بر او، احساس قدرت داشتن، به چنگ آوردن، داشتن شریکهای جنسی متعدد). از آنجا که دیدن و نگاه کردن در تحریک جنسی مردان نقش اساسی دارد، فانتاسمهای مردان بیشتر حول و حوش دیدن اعضای جنسی، رابطهی جنسی زن و مرد، رابطهی جنسی دو زن با هم، دیدن زن برهنه و غیره میباشد.
بطور کلی اگر بخواهیم بصورت سمبولیک فانتاسمهای زنانه و مردانه را با هم مقایسه کنیم، فانتاسمهای زنانه بیشتر شبیه فیلمهای عاشقانه و احساسی میباشد و فانتاسمهای مردانه شبیه فیلمهای سکسی(pornographiy).
با گذشت زمان و افزایش تجربیات جنسی و تغییرات خلق و خو، مدل و شکل فانتاسمها هم تغییر میکنند. در سنین بالا و کم شدن میل جنسی، بالطبع فانتاسمهای جنسی هم کمتر میشود. مگر در افرادی که برای طولانی کردن زندگی جنسیشان، آگاهانه به تخیلات جنسی متوسل میشوند و به این طریق میل جنسی را در خود تقویت میکنند.
داشتن فانتاسمهای جنسی با وجودی که جالب است ولی اگر تبدیل به تنها شیوهی تحریک و ارضای جنسی گردد و فرد مجبور باشد در تمام روابط حقیقیاش از فانتاسمهای مشخص برای تحریک جنسی استفاده کند، وارد اَشکال بیمارگون رفتار جنسی میشود. فرد هرچه بیشتر با واقعیت و روابط حقیقی فاصله بگیرد و این فانتاسمها به اشکال وسواسی و تکراری تبدیل شوند، باعث اختلال در زندگی روزمره میگردد.
وجود بعضی از فانتاسمها باعث اضطراب و تشویش در فرد میگردد. ترس از خود، ترس از خشونت و بیرحمیای که در او وجود دارد، پذیرش این ها در تضاد با قوانین اخلاقی و سنتی جامعه میباشد. (به عنوان مثال، فانتاسمهایی مثل همجنس گرایی، رابطه با نزدیکان، رابطه با حیوانات، سادومازوخسیم، سکس گروهی). فرد نه تنها از داشتن چنین تخیلاتی به هراس میافتد بلکه ترس از این که شاید روزی این خواستها و یا تخیلات را به واقعیت تبدیل کند، او را پریشان و مضطرب میسازد. در چنین مواردی غالبا یک زمینهی بیماری روانی وجود دارد.
داشتن یک نوع فانتاسم مثلا رابطه جنسی با همجنس الزاما به معنی این نیست که فرد حتما همجنسگراست و یا حتما به این نوع رابطه دست خواهد زد. بطور کلی فانتاسم باید در همان محدودهی ذهن و تخیل و رویا باقی بماند، تحقق بخشیدن به آن از یک طرف باعث نابودی آن میگردد و از طرف دیگر، در خیلی از موارد چون با واقعیات و قوانین اجتماعی متداول فرد مغایرت دارد، میتواند به تخریب زندگی خانوادگی و یا روابط فرد با طرافیانش منجر گردد.
فانتاسمهای هر فرد حریم خصوصی اوست و نباید با دیگران مطرح شود. فانتاسم اگر به واقعیت تبدیل شود دیگر فانتاسم قلمداد نمیشود، چون از حیطهی ذهن خارج میشود و به نابودی خودش منجر میگردد.
تمام اشکال فانتاسمها اگر به شکل وسواسی و آزار دهنده نباشند، حتی آنهایی که تحقیرآمیز و کاملا خلاف اخلاق جامعه میباشند، طبیعی هستند. افرادی که روان درمانی میشوند میتوانند از فانتاسمهایشان در شناخت خودشان استفاده کنند.
رابطه جنسی یکی از جاهایی است که ناخودآگاه بدون نقاب و سانسور و به صورت واقعی خودش را نشان می دهد.
تمایلات جنسی سمبولیک
زمانی که در دوران نوزادی و کودکی، نیازهای کودک ارضا و برآورده نشود و احساسات منع شوند، در بزرگسالی به شکل سمبلیک سر بر می آورند.
اعضای جنسی نیز مانند هر سیستم عضوی، زمانی واقعی عمل می کند که شخص به واقع خودش باشد. وقتی شخص غیر واقعی است و نیازها و هیجان های دوران کودکیش را ناخوداگاه انکار می کند، اعضای جنسی نیز عملکردی غیر واقعی دارند. بنابراین برای بعضی زن ها رابطه جنسی ممکن است به معنی عشق نداشته دوران کودکی از طرف والدین باشد، یا برای بعضی از مردان رابطه جنسی می تواند به معنی قدرت فردی، زور و یا انتقام باشد.
وظیفه تخیل در طول رابطه جنسی، بازسازی تلاش های کودک – والد دوران اولیه زندگی است. تفاوت اصلی رابطه جنسی بزرگسالی و بازسازی شده، با دوران کودکی در این است که فرد در طول رابطه جنسی چیزی را به دست می آورد که همیشه دوست داشت و تصور می کرد باید در دوران کودکی، به دست آورد: یعنی همان بوسیده شدن، در آغوش گرفته شدن، نوازش و مورد عشق واقع شدن و احساس شدن.
برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب سرشت جنسی انسان (کریستوفر ریان، ساسیلدا جفا) مراجعه فرمایید.