دفاع ها: دومین انحراف از مسیر احساسات
با مکانیسم های دفاعی چگونه رفتار کنیم؟
دفاع ها افکار، تکانه ها و امیال ناپذیرفتنی را دفع می کنند. دفاع ها برای جلوگیری از صمیمیت هیجانی در روابط بین فردی هم عمل می کنند.
مکانیسم های دفاعی ما را از دست احساساتمان نجات می دهند. مکانیسم های دفاعی از استراتژی های شناختی، هیجانی و میان فردی تشکیل شده اند تا اضطراب و احساسات برانگیزنده اضطراب را از ذهن هشیارمان دور کنند. ایگو به صورت ناهشیار، اعمالی را ابداع می کند که ما را از اضطراب و احساساتمان دور کند، در این صورت ایگوتان خوشحال می شود، چون موفق شده از درد هیجانی جلوگیری کند.
در جلسه درمان، وقتی احساسات را کنکاش می کنیم، بیماران از دفاع ها استفاده می کنند. دفاع ها بصورت خودکار و ناخودآگاه، جنبه هایی از واقعیت و احساسات را که اضطراب آورند دور می کنند. چون دفاع ها نمی گذارند واقعیت را به درستی ببینیم، در رسیدن به اهداف شکست می خوریم و احساسات منفی بیشتری را تجربه می کنیم.
کارکردهای دفاع های روانی
دفاع ها با تغییر دادن نحوه دیدن یا تفسیر واقعیت، نحوه احساس ما را تغییر می دهند، اما خود واقعیت را عوض نمی کنند. مثلا زنی که بدون رعایت روش های جلوگیری، رابطه جنسی برقرار می کند، از انکار استفاده می کند. او به جای روبرو شدن با واقعیت بیرونی (حامله شدن)، سعی در تغییر حالت درونی اضطراب دارد. بنابر این دفاع ها باعث عملکرد مرضی می شوند.
دفاع ها افکار، تکانه ها و امیال ناپذیرفتنی را هم دفع می کنند. مثلا زنی که شوهرش او را زده است برای دفع عصبانیتی که قادر به پذیرش آن نیست از دفاع عقلانی سازی استفاده کرده و می گوید: کار ناپخته ای کرد.
دفاع ها برای جلوگیری از صمیمیت هیجانی در روابط بین فردی هم عمل می کنند. مثلا شوهر در جواب پرسش زنش که آیا عاشق اوست، می گوید نمی دانم منظورت از عشق چیست، معلومه که به هم عادت کردیم. او عقلانی سازی می کند تا زنش و احساسش را دور نگه دارد.
دفاع ها عزت نفس را حفظ کرده و احساسات منفی را دفع می کنند. مثلا دانشجوی اخراجی دکتری می گوید اخراج شدنم مهم نیست چون به هر حال من قصد گرفتن دکتری نداشتم. او برای اجتناب از افت عزت نفس، از انکار استفاده می کند.
خاستگاه بین فردی مکانیسم های دفاعی
ما از کودکی یاد می گیریم هر عنصری از واقعیت(محرک، احساس، مشکلات)، که مراقبانمان را مضطرب می کند نادیده بگیریم تا پیوندمان را با آنها را حفظ کنیم. مثلا پدری که سو رفتار فیزیکی دارد به پسرش نگاه می کند و می گوید: اون لبخند رو از صورتت پاک کن، تو دیگه مرد شدی. پسر احساساتش را مخفی می کنه تا این دلبستگی ناایمن را حفظ کند.
دفاع ها در کودکی آموخته شده و بی شمار تکرار و تقویت می شوند، و در بزرگسالی، ساختار منش سرسختی را خلق می کنند.
همه اینها خارج از آگاهی شخص رخ می دهند. حافظه ناخوداگاه، دفاع ها را بر می انگیزند. دفاعها ناخوداگاه عمل می کنند.
از آنجا که دفاع ها ناخودآگاه اتفاق می افتند، بیمار نمی تواند بدون کمک درمانگر آنها را ببیند. ابتدا به بیمار کمک می کنیم که دفاع هایش را مشاهده کند. وقتی دفاع ها را به صحنه آگاه ذهن می آوریم، بیمار می تواند با احساسات خود روبرو شود، یا بوسیله دفاع از آنها اجتناب کند. شناسایی دفاع های بیمار عملی محبت آمیز است. آنها نشانه ها را ایجاد می کنند.
آیا خطر ندارد دفاع های بیمار را از او بگیریم؟
ما نمی توانیم این کار را بکنیم. ما نمی توانیم توان عقلانی سازی را از فرد بگیریم. دفاع ها رفتار هستند. وقتی دفاع را به آگاهی بیمار در می آوریم، بیمار می تواند آنها را انتخاب کند. او می تواند با احساسش رو به رو شود یا از آن اجتناب کند. به بیمار توضیح می دهیم که اجتناب از احساسات چه عواقبی دارد، لذا گرفتن دفاع ها از بیمار خطری نخواهد داشت.
آیا دفاع ها برای کارکرد ما ضروری هستند؟
دفاع های سالم و بالغ برای عملکرد سالم ضروری هستند. دفاع های غیر انطباقی، مشکلات فعلی و نشانه ها را ایجاد می کنند.
دفاع های دوران کودکی دشمن فرد بزرگسال است. دفاع های کودک، برای انطباق با والدین و ترس های آنها در کودکی مناسب بوده است که در بزرگسالی نیز بیمار سعی می کند از دفاع های دوران کودکی خود برای کنار آمدن با مخاطبانی استفاده کند که به اشتباه آنها را مشابه فردی خطر آفرین در گذشته اش می داند.
کار بر روی دفاع ها
تلاش برای غلبه بر مکانیسم های دفاعی، کار دفاعی (Defense Work) نامیده می شود. طبق گفته دوانلو و کاگلین و فردریکسون کار دفاعی در ۴ مرحله انجام می شود:
- شناخت و شناسایی (identification) دفاع : روشن سازی دفاع برای مراجع و تفکیک احساس از هر آنچه که غیر احساس (اضطراب، دفاع، فکر، محرک و …) تلقی می شود. باید وقتی مضطرب یا از لحاظ هیجانی برانگیخته می شویم، به رفتارها و افکار به خصوصمان توجه کنیم؛ همچنین باید به نظاره گری خودمان در طول روز عادت کنیم.
- روشن سازی (clarification) و شفاف سازی دفاع : نشان دادن تاوان دفاع و عملکرد دفاع به مراجع. همه مکانیسم های دفاعی، کارکرد و مزیتی دارند که کاملا عقلانی و منطقی هستند؛ تناقض در این است که هرچند عملی هوشمندانه در نظر گرفته می شوند و فرد را ایمن نگه می دارند ولی علت نشانه ها و علائم روان شناختی تان محسوب می شوند، چون از ابراز خود واقعی تان جلوگیری می کنند.
- بررسی پیامدهای دفاع ها : وقتی از جنبه های مخرب مکانیسم دفاعی باخبر می شویم و متوجه می شویم که عاملی اثرگذار بر علائم و نشانه های بیماری روانی ماست، چنین ادراکی به احساسات شدید منجر می شود. اغلب وقتی فرد متوجه می شود که سالهای زندگی اش را به خاطر مکانیسم دفاعی هدر داده است و به تاثیرات منفی بر روابط، عزت نفس و کیفیت زندگی اش پی می برد احساس غم و اندوه و خشم به وجود می آید. این احساسات می توانند مفید باشند چون می توانند سرآغاز کنار گذاشتن مکانیسم دفاعی و عملی کردن تغییر برای همیشه باشند.
- رویارویی و مقابله با دفاع : ترغیب بیمار برای روبرو شدن با چیزی که از آن می ترسد. با خبر شدن از پیامدهای منفی مکانیسم های دفاعی، در بیشتر مواقع منجر به کنار گذاشتن آن دفاع نمی شود. این مرحله نیاز به فشار و چالش (از سوی درمانگر) است. هر بار که دفاعی ناسازگار به سراغتان امد، در برابر آن نمی ایستید، بلکه صرفا به وجود مکانیسم دفاعی اعتراف می کنید و مسیری درست و اصیل در پیش می گیرید؛ تلاش می کنید خود واقعی تان باشید.
پرسشنامه آنلاین سبک های دفاعی
منابع
- هم آفرینی تغییر . جان فردریکسون . ترجمه عنایت سیگارودی
- پیوند دوباره با جوهره خویشتن . کریستین نایب . ترجمه الهام موسویان
خیلی خوب بود. آخر بیشتر مطالب تون منبع یا کتاب معرفی می کنید که عالیه این یکی اما منبع نداشت.
درود
کتاب هم آفرینی تغییر، فنون تاثیرگذار درمان پویشی، جان فردریکسون، ترجمه خلیقی سیگارودی، نشر ارجمند.