دفاع های رسمی و تاکتیکی
دفاع های تاکتیکی در روابط بین فردی استفاده می شوند.
دفاع های رسمی از آگاهی هشیارانه نسبت به افکار و احساساتی پیشگیری می کنند که برای ایگو تهدید کننده هستند. این دفاع ها ماهیتی درون روانی دارند
دفاع ها راهبردهای شناختی، هیجانی و بین فردی هستند که توسط افراد استفاده شده تا از طریق آنها افکار و احساسات اضطراب زا را خارج از آگاهی نگاه دارند. دفاع ها با هدف کاهش اضطراب به کار می روند و شامل دفاع های رسمی و تاکتیکی می شود.
دفاع های رسمی یا اصلی
این دفاع ها(formal defense) از آگاهی هشیارانه نسبت به افکار و احساساتی پیشگیری می کنند که برای ایگو تهدید کننده هستند. این دفاع ها ماهیتی درون روانی دارند.
به دو دسته طبقه بندی می شوند:
- دفاع های سرکوب گرا : عقلانی سازی، دلیل تراشی، ناچیز انگاری، جابه جایی و واکنش وارونه
- دفاع های واپس گرا : انکار، فرافکنی، جسمانی سازی، برون ریزی و تخلیه تکانه ها
دفاع های تاکتیکی
دفاع های تاکتیکی(tactical defense) در روابط بین فردی استفاده می شوند تا از نزدیکی هیجانی و ایجاد صمیمیت جلوگیری به عمل آورند. این دفاع ها شامل به کارگیری تمامی شگردهای کلامی و غیر کلامی بیمار در روابط بین فردی است تا از نزدیکی هیجانی و رابطه صمیمی با دیگران جلوگیری کند.
به دو دسته طبقه بندی می شوند:
- کلامی : مبهم و کلی گویی، شاخه به شاخه پریدن، طعنه و کنایه گویی، تمایل به جدال یا مناظره
- غیر کلامی : اجتناب از ارتباط چشمی، تبسم و خندیدن، گریه کردن، دست به سینه و پا روی پا گذاشتن
همسازی و ناهمسازی دفاع
-
(Ego-Dystonic)
گاهی اوقات افراد تا حدودی نسبت به عمل دفاعی خود در جهت فرار از تجربه احساسات دردناک آگاهند و در بعضی مواقع به سادگی نسبت به عمل خود بینش می یابند. این آگاهی نشان دهنده یک دفاع ناهمساز(dystonic) است و نشانه ای از کارکرد سازش یافتگی ایگو و سطح قابل قبول خودشناسی بیمار است. دفاعهای دیستونیک با خودپنداره و ارزشهای فرد ناسازگار هستند. این مکانیزمهای دفاعی به گونهای عمل میکنند که فرد آنها را به عنوان بخشی از شخصیت خود نمیپذیرد و ممکن است آنها را ناپسند یا نامناسب بداند. مثال: فردی که به طور ناگهانی و بدون دلیل مشخصی احساس اضطراب میکند و این احساس را با شخصیت خود ناسازگار میداند.
-
(Ego-Syntonic)
برخی دفاع هایی که یک فرد به کار می برد، عمدتا جزئی از عادات شخصیتی وی هستند، از این رو دفاع های همساز(syntonic) خوانده می شوند. جمله های من اینطورم دیگه، شخصیتم اینطور شکل گرفته و مانند اینها معمولا انعکاسی از تنیدگی دفاع ها در خوی و همساز شدن آنهاست. دفاعهای سینتونیک با خودپنداره و ارزشهای فرد هماهنگ هستند. این مکانیزمهای دفاعی به گونهای عمل میکنند که فرد آنها را به عنوان بخشی از شخصیت خود میپذیرد و آنها را طبیعی و مناسب میداند. مثال: فردی که به شدت منظم و دقیق است و این ویژگی را به عنوان بخشی از شخصیت خود میپذیرد.
تقسیم بندی دوانلو از دفاع ها
دوانلو (۱۹۹۰) در نوشته های مختلف خود دفاع ها را به سه دسته سرکوبگر، وسواسی و واپس رونده تقسیم می کند.
۱- دفاع های سرکوبگر افکار و احساسات دردناک را در خارج از حیطه آگاهی هشیار قرار می دهند. سرکوبی، واکنش وارونه، و جابجایی را می توان در مقوله دفاع های سرکوبگر قرار داد .
۲- دفاع های وسواسی به عایق بندی عواطف از شناخت می پردازند. در واقع در دفاع های وسواسی فکر و احساس تهدیدآمیز، سرکوب نمی شود، بلکه بار احساسی مسأله از جنبه شناختی آن مجزا و فرد در سطح فکر با آن روبه رو می شود. عقلانی سازی، دلیل تراشی، مجزاسازی، و نشخوار ذهنی از جمله دفاع های وسواسی هستند.
۳- دفاع های واپس رونده نیز بازگشت به روش های دفاعی متداول در سطوح فروتر تحول است. در این گروه از دفاع ها فرد از روش های کودکانه و بسیار سازش نایافته برای مهار احساسات اضطراب آور استفاده می کند. این گروه از دفاع های بدوی، اگر در مقوله دفاع های خوی قرار گیرند انعکاسی از سطح پایین سازش یافتگی بیمار است و در بیماران با خوی شکننده در مقوله اولین دفاع هایی هستند که در شروع درمانگری ظاهر می شوند. اما در نورزها دفاع های سطح بالاتر فعال اند؛ دفاع های واپس رونده در این بیماران تنها در شرایط پر استرس ظاهر می شوند. فرافکنی، درون فکنی، بدنی سازی، فعل پذیری، گریه دفاعی، برون ریزی، و انکار از جمله دفاع های واپس رونده اند.
مقاومت
فروید از آغاز تولد تحلیل روانی، نیرویی را شناسایی کرد که در جهت توقف یا سطحی سازی فرایند افشا فعال می شود، نیرویی که در برابر به خاطر آوردن و تجربه مجدد رویدادهای دردناک و اضطراب زا ایستادگی می کند. او این نیرو را مقاومت(Resistance) نامید. این عامل، قوی ترین مانع در موفقیت درمان است.
دوانلو تأکید می کند که دفاع های تاکتیکی و اصـلی(رسمی) یـک پیوستار را تشکیل می دهند و هر نوع تلاش در جهت تمـایز دقیق بین آنها بی حاصل است. در بیماران با مقاومت بالا، دفاع های تـاکتیکی ابعادی از دفاع های اصلی هستند و در واقع می توان آنها را به عنوان جلودار ساختار دفاع هـای اصلی دانسـت. اما در بیماران با مقاومت پایین، دفاع عمدتا در قالب دفاع هـای تاکتیکی ظاهر می شود.
- بیماران دارای مقاومت کم، فقط از دفاع های تاکتیکی استفاده می کنند.
- بیماران دارای مقاومت متوسط، هم دفاع های تاکتیکی و هم دفاع های رسمی را به کار می گیرند.
- بیماران بسیار مقاوم و بیماران دارای ساختار منش شکننده، ممکن است فاقد دفاع های تاکتیکی باشند، بنابراین تسلیم دفاع های رسمی (واپس رانی و سرکوبی) می شوند.
منابع
- روان درمانگری پویشی فشرده و کوتاه مدت . پاتریشیا دلاسلوا
- روان درمانگری پویشی فشرده و کوتاه مدت: مبادی و فنون. نیما قربانی. نشر سمت.
- مرجع روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت. نت کن. علیرضا طهماسب