دفاع های رسمی و تاکتیکی
دفاع های تاکتیکی در روابط بین فردی استفاده می شوند.
دفاع های رسمی از آگاهی هشیارانه نسبت به افکار و احساساتی پیشگیری می کنند که برای ایگو تهدید کننده هستند. این دفاع ها ماهیتی درون روانی دارند
دفاع ها راهبردهای شناختی، هیجانی و بین فردی هستند که توسط افراد استفاده شده تا از طریق آنها افکار و احساسات اضطراب زا را خارج از آگاهی نگاه دارند. دفاع ها با هدف کاهش اضطراب به کار می روند و شامل دفاع های رسمی و تاکتیکی می شود.
دفاع های رسمی یا اصلی یا ماژور
این دفاع ها(formal defense) از آگاهی هشیارانه نسبت به افکار و احساساتی پیشگیری می کنند که برای ایگو تهدید کننده هستند. این دفاع ها ماهیتی درون روانی دارند.
به دو دسته طبقه بندی می شوند:
- دفاع های سرکوب گرا : عقلانی سازی، دلیل تراشی، ناچیز انگاری، جابه جایی و واکنش وارونه
- دفاع های واپس گرا : انکار، فرافکنی، جسمانی سازی، برون ریزی و تخلیه تکانه ها
دفاع های تاکتیکی
دفاع های تاکتیکی(tactical defense) در روابط بین فردی استفاده می شوند تا از نزدیکی هیجانی و ایجاد صمیمیت جلوگیری به عمل آورند. این دفاع ها شامل به کارگیری تمامی شگردهای کلامی و غیر کلامی بیمار در روابط بین فردی است تا از نزدیکی هیجانی و رابطه صمیمی با دیگران جلوگیری کند.
به دو دسته طبقه بندی می شوند:
- کلامی : مبهم و کلی گویی، شاخه به شاخه پریدن، طعنه و کنایه گویی، تمایل به جدال یا مناظره
- غیر کلامی : اجتناب از ارتباط چشمی، تبسم و خندیدن، گریه کردن، دست به سینه و پا روی پا گذاشتن
میان رایج ترین دفاع های تاکتیکی، می توان به کلمات پوششی، حاشیه پردازی، طفره رفتن، کلی گویی، سخنرانی غیرمستقیم یا فرضی، عقب نشینی، اندیشناکی و ابهام اشاره کرد.
کلمات پوششی:
وقتی ما از بیمار دعوت می کنیم تا احساسش را توصیف کند، او ممکن است به جای احساس های خود، مجموعه ای از کلمات را ابراز نماید. برای مثال،به جای این که بگوید که از رئیسش که در حضور جمع او را تحقیر و تمسخر کرده است خشمگین است، خواهد گفت که احساس پریشانی، آشفتگی، رنجش یا ناراحتی دارد. این کلمات، احساس واقعی او را پنهان می کنند.
حاشیه پردازی (متنوع سازی):
ممکن است بیمار برای اجتناب از احساس، موضوع صحبت را عوض کند. این برخورد آزادانه و راحت با احساس ها نیست. بلکه، معاشرت نکردن و فاصله گرفتن از احساس هاست.
- درمانگر: تو تعریف کردی که مشاجراتی با همسرت داشتی. آیا می تونی نمونه ای از این مشاجرات رو تعریف بکنید تا آن را بررسی کنیم؟
- بیمار: خوب اول باید در مورد عمه ام به شما بگم (دفاع: حاشیه پردازی)
- درمانگر: قبل از اینکه به خاله هات برسیم، یه مثال خاص از دعواهای تو باهمسرت رو بررسی کنیم (مسدود کردن دفاع)
طفره رفتن :
برخی از بیماران، از دادن پاسخ های شفاف و روشن اجتناب می کنند و بنابراین، درمانگر نمی تواند تصویر شفافی از مشکلاتشان داشته باشد.
- درمانگر: شما اشاره کردید که مشاجراتی در محل کار داشتید.
- بیمار: مطمئن نیستم که بگویم این مشاجره بود. شاید بیشتر یک عدم تفاهم یا بحث بوده باشد (دفاع: طفره رفتن).
- درمانگر: ابتدا گفتید که یک مشاجره بود. بعد گفتی یک اختلاف بود و حالا می گویی سوءتفاهم بوده است. آیا متوجه هستی که چطور از دادن پاسخ شفاف اجتناب می کنی؟ (به دفاع اشاره کنید)
کلی گویی:
بیمار ممکن است خودش را به صورتی کلی و عمومی برای درمانگر توصیف کند. به دفاع اشاره کنید و آن را مسدود نمایید و به بیمار کمک کنید تا اختصاصی تر و با وضوح بیشتر صحبت کند.
- درمانگر: مشکلی که از من می خواهی تا در رفع آن به تو کمک کنم، چیست؟
- بیمار: این یک مشکل معین و مشخصی نیست. یک مشکل کلی است. شاید یک مشکل عاطفی یا رفتاری باشد (دفاع: کلی گویی).
- درمانگر: اما به طور خاص، چه مشکل عاطفی ای وجود دارد که می خواهید برای رفع آن به شما کمک کنم؟ (به دفاع اشاره کنید و بیمار را تشویق کنید که اختصاصی و روشن صحبت کند.)
سخنان غیرمستقیم یا فرضی:
به جای صحبت دقیق و متمرکز در مورد موضوع اضطراب انگیز، بیمار آن را کنترل و محدود می کند. آنها می گویند «شاید»، «ممکن است»، «می تواند اینطور باشد»، «تصور می کنم»، «اینطور فکر می کنم»، «ممکن است حق با شما باشد»، «به گونه ای»، «من باید ناراحت باشم». از طریق این عبارات، بیماران حقایق را به فرضیه ها تبدیل می کنند.
- درمانگر: شما مشکلاتی در صمیمیت با همسرت داری. آیا این مشکلی است که از من می خواهید برای حل آن به شما کمک کنم؟
- بیمار: اینطور تصور می کنم (دفاع: صحبت فرضی).
- درمانگر: تصور می کنی؟ اینطور هست یا نیست؟ (مسدود کردن دفاع)
عقب نشینی (انصراف):
عقب نشینی، شکلی از خنثی کردن undoing است. بیمار چیزی را می گوید و سپس آن را پس می گیرد.
- درمانگر: احساست نسبت به او بابت گفتن این حرف چیست؟
- بیمار: عصبانی ام.
- درمانگر: آن خشم را به طور فیزیکی در بدنت چطور تجربه کردی؟
- بیمار: مطمئن نیستم که خشم بوده، شاید بیشتر آزردگی و رنجش بود (دفاع: عقب نشینی)
- درمانگر: آیا متوجه هستی که چطور از خشمت کناره گرفتی؟ (به دفاع اشاره کنید)
اندیشناکی (تعمق):
شگفتی، فکر کردن و اندیشمندی ممکن است همکاری به نظر بیایند، اما در واقع آنها دفاع هستند. بیمار در حالت آشفتگی می ماند تا از تجربه احساسی اجتناب کند. اندیشناکی را متوقف کنید. به بیمار کمک کنید تا آن را مشاهده کند و در مقابل آن بایستد.
- بیمار: درمانگران دیگر گفته اند که من تمایل به منفعل-پرخاشگر بودن دارم (دفاع ها: اندیشناکی و فرافکنی به درمانگران دیگر).
- درمانگر: شما چطور؟ آیا این نظر شما هم هست که منفعل-پرخاشگرید؟ (فرافکنی را مسدود کنید.)
- بیمار: فکر می کنم با توجه به تعداد درمانگرانی که به این مسئله اشاره کرده اند، من هم موافقم (دفاع ها: اندیشناکی و فرافکنی).
- درمانگر: (اندیشناکی را متوقف کنید) نظر خود شما چیست؟
همسازی و ناهمسازی دفاع
-
(Ego-Dystonic)
گاهی اوقات افراد تا حدودی نسبت به عمل دفاعی خود در جهت فرار از تجربه احساسات دردناک آگاهند و در بعضی مواقع به سادگی نسبت به عمل خود بینش می یابند. این آگاهی نشان دهنده یک دفاع ناهمساز(dystonic) است و نشانه ای از کارکرد سازش یافتگی ایگو و سطح قابل قبول خودشناسی بیمار است. دفاعهای دیستونیک با خودپنداره و ارزشهای فرد ناسازگار هستند. این مکانیزمهای دفاعی به گونهای عمل میکنند که فرد آنها را به عنوان بخشی از شخصیت خود نمیپذیرد و ممکن است آنها را ناپسند یا نامناسب بداند. مثال: فردی که به طور ناگهانی و بدون دلیل مشخصی احساس اضطراب میکند و این احساس را با شخصیت خود ناسازگار میداند.
-
(Ego-Syntonic)
برخی دفاع هایی که یک فرد به کار می برد، عمدتا جزئی از عادات شخصیتی وی هستند، از این رو دفاع های همساز(syntonic) خوانده می شوند. جمله های من اینطورم دیگه، شخصیتم اینطور شکل گرفته و مانند اینها معمولا انعکاسی از تنیدگی دفاع ها در خوی و همساز شدن آنهاست. دفاعهای سینتونیک با خودپنداره و ارزشهای فرد هماهنگ هستند. این مکانیزمهای دفاعی به گونهای عمل میکنند که فرد آنها را به عنوان بخشی از شخصیت خود میپذیرد و آنها را طبیعی و مناسب میداند. مثال: فردی که به شدت منظم و دقیق است و این ویژگی را به عنوان بخشی از شخصیت خود میپذیرد.
دفاع های تاکتیکال: واضح هستند – ناهمساز (dystonic) – به راحتی ترک می شود.
دفاع های اصلی و عمده: کمتر واضح است – همساز (syntonic) – به سختی ترک می شود.
تقسیم بندی دوانلو از دفاع ها
دوانلو (۱۹۹۰) در نوشته های مختلف خود دفاع ها را به سه دسته سرکوبگر، وسواسی و واپس رونده تقسیم می کند.
۱- دفاع های سرکوبگر افکار و احساسات دردناک را در خارج از حیطه آگاهی هشیار قرار می دهند. سرکوبی، واکنش وارونه، و جابجایی را می توان در مقوله دفاع های سرکوبگر قرار داد .
۲- دفاع های وسواسی به عایق بندی عواطف از شناخت می پردازند. در واقع در دفاع های وسواسی فکر و احساس تهدیدآمیز، سرکوب نمی شود، بلکه بار احساسی مسأله از جنبه شناختی آن مجزا و فرد در سطح فکر با آن روبه رو می شود. عقلانی سازی، دلیل تراشی، مجزاسازی، و نشخوار ذهنی از جمله دفاع های وسواسی هستند.
۳- دفاع های واپس رونده نیز بازگشت به روش های دفاعی متداول در سطوح فروتر تحول است. در این گروه از دفاع ها فرد از روش های کودکانه و بسیار سازش نایافته برای مهار احساسات اضطراب آور استفاده می کند. این گروه از دفاع های بدوی، اگر در مقوله دفاع های خوی قرار گیرند انعکاسی از سطح پایین سازش یافتگی بیمار است و در بیماران با خوی شکننده در مقوله اولین دفاع هایی هستند که در شروع درمانگری ظاهر می شوند. اما در نورزها دفاع های سطح بالاتر فعال اند؛ دفاع های واپس رونده در این بیماران تنها در شرایط پر استرس ظاهر می شوند. فرافکنی، درون فکنی، بدنی سازی، فعل پذیری، گریه دفاعی، برون ریزی، و انکار از جمله دفاع های واپس رونده اند.
مقاومت
فروید از آغاز تولد تحلیل روانی، نیرویی را شناسایی کرد که در جهت توقف یا سطحی سازی فرایند افشا فعال می شود، نیرویی که در برابر به خاطر آوردن و تجربه مجدد رویدادهای دردناک و اضطراب زا ایستادگی می کند. او این نیرو را مقاومت(Resistance) نامید. این عامل، قوی ترین مانع در موفقیت درمان است.
دوانلو تأکید می کند که دفاع های تاکتیکی و اصـلی(رسمی) یـک پیوستار را تشکیل می دهند و هر نوع تلاش در جهت تمـایز دقیق بین آنها بی حاصل است. در بیماران با مقاومت بالا، دفاع های تـاکتیکی ابعادی از دفاع های اصلی هستند و در واقع می توان آنها را به عنوان جلودار ساختار دفاع هـای اصلی دانسـت. اما در بیماران با مقاومت پایین، دفاع عمدتا در قالب دفاع هـای تاکتیکی ظاهر می شود.
- بیماران دارای مقاومت کم، فقط از دفاع های تاکتیکی استفاده می کنند.
- بیماران دارای مقاومت متوسط، هم دفاع های تاکتیکی و هم دفاع های رسمی را به کار می گیرند.
- بیماران بسیار مقاوم و بیماران دارای ساختار منش شکننده، ممکن است فاقد دفاع های تاکتیکی باشند، بنابراین تسلیم دفاع های رسمی (واپس رانی و سرکوبی) می شوند.
منابع
- روان درمانگری پویشی فشرده و کوتاه مدت . پاتریشیا دلاسلوا
- روان درمانگری پویشی فشرده و کوتاه مدت: مبادی و فنون. نیما قربانی. نشر سمت.
- هم آفرینی تغییر. جان فردریکسون. ترجمه سیگارودی
- مرجع روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت. نت کن. علیرضا طهماسب