وجدان یا سوپر ایگو
سوپر ایگو شامل، ایگوی آرمانی و وجدان اخلاقی است.
فروید، مفهومی به نام سوپر ایگو یا فرامن را معرفی کرد که مترادف وجدان است. سوپر ایگو مفهومی استعاری است که والدین آن را از ۳ تا ۶ سالگی، در کودک به وجود می آورند.
در معنای کلی، کارکردهای سیستم سوپر ایگو عبارتند از تحت نظر گرفتن ایگو، تعیین ارزشها و استانداردها، داوری، اعمال مجازات بر خود (و دیگری). سوپر ایگو را می توان قسمتی از ذهن شخص دانست که مراقب ایگو است، داوری اش می کند، از ایگو انتقاد می کند و مجازاتش می کند؛ عمدتاً ناهوشیار است و توان خود را از منابع عمیقاً ناهوشیار می گیرد (یعنی از اید). این قسمت از ذهن می تواند سخت گیرانه و ظالمانه بر ایگو و یا دیگری عمل کند، اما می تواند برخورد ملایم تر و مهر آمیزتری هم داشته باشد(بارنت و همکاران ، ۲۰۱۸)
چرا برخی افراد دارای وجدانی قوی تر بوده و از انجام برخی کارها، ناراحت می شوند ولی برخی دیگر این طور نیستند؟
وقتی افراد در سنین اولیه کودکی خود می باشند(۱ تا ۳ سالگی) به راحتی تمایلات خود را ابراز می کنند، اما زمانی که کودک بزرگتر می شود و به سن سه، چهار سالگی می رسد، کم کم والدین و اطرافیان روی تربیت و ایجاد انضباط در وی کار می کنند. مسلما ابراز یک سری تمایلات و خواسته ها توسط کودک، ممنوع شمرده می شود و عده ای دیگر مورد تحسین و تشویق قرار می گیرد. کودک با سیستم پاداش و تنبیه یک انضباط اولیه را در خود به وجود می آورد و کم کم مسئولیت پذیری در قبال رفتارها و ابراز تمایلات نیز ایجاد می شود.
اگر والدین چنین الگوهای انضباطی را در کودک به وجود نیاورند، در این صورت شخص احساس مسئولیت اجتماعی و فردی نکرده و هر زمان هر کاری که دلش بخواهد را انجام می دهد. البته نباید برای ایجاد انضباط در کودک بیش از حد فشار آورد و مقررات سخت و خشک پدید آورد، زیرا در این صورت حالات عصبی مختلفی در فرد پدید می آید و به سلامت روان او آسیب می زند.
سوپر ایگو چیست؟
فروید، مفهومی به نام سوپر ایگو یا فرامن(Super ego) را معرفی کرد که مترادف وجدان است. سوپر ایگو مفهومی استعاری است که والدین، آن را از ۳ تا ۶ سالگی، در کودک به وجود می آورند. از دید روانکاوی، سوپر ایگو، مجموعه ای از همانند سازی هاست(یعنی درونی سازی الگوهای بین فردی ابتدایی). سوپر ایگو درونی شده باورهای والدین است، هر کاری که آنها بکنند، ما هم در بزرگسالی همان کار را با خودمان ادامه می دهیم. در واقع روابط بزرگسالی تکرار همان روابط کودکی با والدین است.
والدین، ارزش ها و ضد ارزش ها را به کودک یاد می دهند. اگر در خانه به کودک خوب و بد آموخته نشود، او وجدان اخلاقی نخواهد داشت، بنابراین تنبیه و تشویق، زیربنای ساختمان سوپرایگو است. تشویق دائمی برای کارهای خوب و تشویق نکردن برای کارهای بد که به معنای تنبیه است.
کارکرد سوپر ایگو شامل ایده آل های فرد و وجدان اخلاقی است، که سخت گیری بیش از حد آن، احساس گناه زیادی ایجاد می کند و سهل گیری بیش از حد، کاری می کند که رنجش دیگران، موجب احساس گناه در فرد نشود. بنابراین سوپر ایگو شامل موارد زیر است :
- ایگوی آرمانی : ایگوی آرمانی را می توان بازنمود استانداردهایی دانست که سوپر ایگو با این استانداردها درباره ایگو داوری می کند. ایگوی آرمانی جنبه های هشیار و ناهشیار دارد. رابطه ی ایگو با ایگوی آرمانی مبتنی بر میل به رشد و تحول مطابق با استانداردهای آن است؛ برعکس، رابطه اش با سوپر ایگو به دلیل آرزوهای برآورده نشده، پیوند تنگاتنگ تری با اضطراب دارد.
- وجدان اخلاقی : وجدان شخص را معمولا صدای درون توصیف می کنند و از این لحاظ به معرفت آگاهانه و به طور کلی خودآگاهی انسانی نزدیک است. وجدان اخلاقی یک محکمه نادیدنی است که از ما انتقاد می کند، پس از آن حکم صادر می کند که این کارها را انجام بده، آن کارها را انجام نده. این فرمان چنان قوی است که اگر ما غیر از آن را عمل کنیم، احساس گناه می کنیم.
افراد از نظر وجدان اخلاقی به ۳ گروه تقسیم می شوند:
۱- افرادی که وجدان اخلاقی بسیار قوی و مستحکمی دارند و بی جهت و بی دلیل احساس گناه می کنند. وسواسی ها در این دسته جای دارند. آنها وجدان اخلاقی بسیار سخت گیری دارند و بدون این که واقعاً گناهی کرده باشند، احساس گناه می کنند. سوپر ایگوی قوی باعث تشکیل دفاع های منشی و سرسخت در فرد می شود.
۲- افرادی که وجدان اخلاقی ندارند. ما به آنها لقب بزهکاران جامعه یا ضد اجتماع می دهیم. بزهکارانی که مرتکب دزدی و قتل می شوند. از ارتکاب به جرم ها نیز احساس خرسندی و خشنودی دارند و خود را در شمار افراد زرنگ می بینند.
۳- افرادی متعادل که نه مثل وسواسی ها، وجدان اخلاقی قوی و سخت گیر دارند و نه مثل بزهکاران فاقد وجدان اخلاقی اند. اگر کار بسیار بدی را مرتکب شوند، احساس گناه می کنند. همچنین با انجام یک خطای کوچک، احساس گناه نمی کنند.
در ایران بیشتر افراد از گروه اول و دوم هستند. در جامعه ای زندگی می کنیم که برخی، وجدان اخلاقی قوی ای دارند و به شکل وسواسی عمل می کنند و برخی وجدان اخلاقی ندارند، آنها شارلاتان ها و بچه زرنگ های جامعه را تشکیل می دهند.
نشانه های سوپر ایگوی بیمارگون
دوانلو این موارد را نشانه های افرادی می داند که از سوپرایگوی آسیب دیده رنج می برند:
- ۱. رفتارهای خودتخریب گر (خود آسیب رسان)
- ۲. تکانه های قتل خواهانه و سادیستیک سرکوب شده
- ۳. احساس گناه و غم شدید
- ۴. مقاومتی شدید نسبت به نزدیکی هیجانی و عاطفی
در بازگشایی آغازین ناهشیار بیمارانی که سوپرایگوی آسیب دیده دارند، بسیار ضروری است که ابتدا مقاومت در برابر نزدیکی هیجانی در انتقال مورد توجه قرار گیرد. شکست در انجام این کار و ادامه کار با تکانه های زیربنایی، خطای پرتکرار بالینگران تازه کار است.
قطعا بیماری که نمی تواند صمیمیت و نزدیکی را تحمل کند، در ابتدای کار به درمانگر، که یک غریبه است اجازه نخواهد داد که به احساسات سرکوب شده دردناکِ دفن شده او نزدیک شود. تا زمانی که این سد توسط بیمار فروکش نکند، درمانگر نمی تواند به او در نفوذ به دیوارهای ضخیم ناهشیارش بپیوندد. اولین چالش با مقاومت در برابر نزدیکی هیجانی در این بیماران، معمولا منجر به موج عظیمی از احساسات دردناک می شود.
سوپر ایگو نیرویی مهیب و زیانبار است. معیاری ایده ال تعیین می کند که طبق آن مسائل جنسی ممنوع و پرخاشگری امری ضد اجتماعی تلقی می گردد.(آنا فروید)