دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

تفکر جادویی و خرافات

تفکر جادویی یعنی اعتقاد به باورها بیشتر از اعتقاد به شواهد و تجربیات است.

خرافه باور و اعتقادی غیر علمی و غیر منطقی است که در بسیاری از افراد وجود دارد. خرافات معمولا در مواقع حساس و لحظه‌هایی که عدم اعتماد و اطمینان به آینده وجود دارد، زاده می‌شود.

تفکر جادویی و خرافات

همه‌ ما در طی زندگی روزمره خود به حد زیادی با تفکر جادویی(یا خرافات) مواجه ایم. تفکر جادویی(Magical thinking) به این معناست که باور داشته باشیم یک رویداد در نتیجه رویداد دیگر رخ می‌دهد، بدون اینکه پیوند علی بین آنان وجود داشته باشد. مانند این باور که “من امروز از دنده چپ بیدار شدم، پس باران می‌بارد!” اشکال این نوع از تفکر دقیقا در نبود پیوند قابل قبول علمی مشخص می‌شود. این نوع تفکر ما را آسیب پذیر می‌کند زیرا باور می کنیم که هر چیزی می‌تواند باعث چیز دیگری شود و حتی فاجعه بارتر این که رخ دادن پدیده ای بدون علت را امکان پذیر بدانیم.

انسان ابتدایی ناگزیر بود که هستی را بشناسد و حوادث عالم را برای خود تبیین یا معنادار کند. در این جستجو چون تجربه‌ کافی نداشت و نمی‌توانست با مشاهده و آزمایش، بسیاری از اشیا و امور پیرامون خود را بشناسد، به ناچار برای کم کردن اضطراب خود به خیال پناه می‌برد و با تخیل ابتدایی خودش هستی را تبیین می‌کرد و به این ترتیب پاسخ هایی برای مسائل بی‌شمار هستی می‌یافت.

بنابراین، خرافه پرستی در واقع همزمان با شروع شناخت بشر از خویش آغاز شد. زمانی که انسان درصدد برآمد به کمک وسایلی به حوادث آینده مسلط شود تا بر ترس هایش چیره شده و به نحوی احساس امنیت کند.

تفکر جادویی یعنی اعتقاد بر اینکه یک واقعه در نتیجه واقعه دیگری به‌ وجود آمده است، درحالی که هیچ‌ رابطه علت و معلولی بین این دو وجود ندارد. تفکر جادویی یک اصطلاح بالینی است که برای توصیف طیف گسترده ای از باورهای غیر علمی و غیر منطقی، استفاده می شود.

بسیاری معتقدند، دعاهای پیش از مسابقه های ورزشی به ورزشکاران روحیه می دهد و آنها را آرام می‌کند. اینگونه اعتقادات جزء خرافات محسوب نمی‌شوند و قطعا در بالا بردن روحیه ورزشکاران تاثیر دارد، اما برخی اعتقادات عجیب و غریبی دارند مثلا این که پیش از شروع مسابقه باید چند ضربه به توپ بزنند، در غیر این صورت در آن مسابقه موفق نخواهند شد. شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید خرافات و موهوماتی از این دست در نتیجه بروز اختلالات وسواسی رخ می دهد. در علم روانشناسی به آن اختلال وسواس اجباری گویند. برای چنین افراد وسواسی، عادت به انجام برخی اعمال خاص باعث ایجاد اختلال در زندگی روزمره می شود. مثلا: فردی مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی باور دارد که فکر کردن به کشتن مـادر موجب می شود که ناخواسته او را با چاقو به قتل برساند.

عملکرد روانشناختی تفکر جادویی

فروید جزو اولین کسانی بود که به موضوع تفکر جادویی پرداخت. او درباره نوعی فرایند تفکر ابتدایی صحبت می کرد، که در آن شخص احساس می‌کند خواسته‌هایش می‌تواند بر جهان خارج تاثیر بگذارد. این نوع تفکر بیشتر وقتی ایجاد می‌شود که کنترل خود یا زندگی‌تان را از دست بدهید یا با یک حادثه ناگوار اضطراب‌آور (مانند از دست دادن عزیزان) مواجه شوید. در واقع افراد با استفاده از تفکر جادویی سعی می‌کنند چیزی را کنترل کنند که قابل کنترل نیست.

طبق نظریه‌های تسکین و کنترل اضطراب، مردم در شرایطی که دارای عدم اطمینان و نوعی احساس خطر باشند که نتوانند با آن مقابله کنند، به باورهایی چون سحر و جادو روی می‌آورند. سحر و جادو برای بازگرداندن حس کنترل به کار گرفته می‌شود.

افرادی که تفکر جادویی دارند بیشتر در معرض خطر ابتلا به اسکیزوفرنی قرار دارند، افرادی که از اختلال وسواس جبری رنج می برند نیز، سطح بالای تفکر جادویی را نشان می‌دهند؛ همچنین در آن‌ها اعتقاد به همجوشی فکر و عمل (اعتقاد به اینکه افکار مستقیما باعث اعمال می‌‍‌‌شود) نیز دیده می‌شود. اغلب تصور می‌شود که تنها بیماران روان‌پریش یا مبتلا به اختلال وسواس فکری(OCD) معتقد هستند که با افکار و اعمالشان توانایی کنترل حوادث خارجی را دارند. ولی یک مطالعه که به تازگی منتشر شده، سطح تفکر جادویی در افراد مبتلا به OCD و  GAD و یک گروه کنترل که شامل افراد سالم بود را سنجید. نتایج این مطالعه نشان داد که سطح تفکر جادویی بین دو گروه GAD و OCD مشابه است.

ناقل شیمیایی کلیدی در تفکر جادویی، دوپامین می باشد.

پست های مرتبط

پیامدها و کارکردهای منفی خرافات

۱- توجه به وضع آنی و سپردن آینده به دست حادثه: چون آدمی از درمان دردها عاجز می ماند، به تسلی خود می پردازد و گذران بودن همه چیز را دستاویز تسکین خویش می سازد که «این نیز بگذرد». در چنین شرایطی انسان ها در هر امری فقط به وضع آنی آن توجه می کنند و آینده را به دست حادثه می سپارند؛ با هرچه پیش آید می سازند و به آنچه می گذرد نمی اندیشند.

۲- جبر گرایی و بی قانونی: خرافات انسان را از شناخت علت امور باز می دارد؛ جامعه ای که خرافات در آن رواج دارد آن جامعه و اعضای آن در صدد علاج دردهای اجتماعی بر نمی آید. به عبارتی، خرافات، رنج فکر کردن و شکل تحلیل عقلانی در امور روزمره را از دوش انسان بر می دارد.

۳- بی اختیاری انسان: خطر خرافه گرایی این است که موجب بی اختیاری، بی ارادگی و بی تدبیری انسان می شود و او را به تنبلی سوق می دهد. زیرا یک انسان سنتی همیشه خود را به تقدیر وابسته می داند و گمان می کند که سرنوشت انسان از پیش طراحی شده است.

علل پدید آمدن خرافات و تفکر جادویی

نولسون یکی از مورخان مشهور در اثر خود به نام “خاستگاه خرافات و رسوم عامه” می‌گوید خاستگاه تفکر خرافی (superstition thinking) را باید در تلاش های نخستین انسان و در موارد زیر جستجو کرد:

  • توضیح اسرار طبیعت و هستی خویش
  • آرزوی مطلوب ساختن سرنوشت خویش و دیدن اتفاقات آینده در زمان حال
  • آرزوی بر کنار ماندن از تاثیر شیطان‌های غیر قابل ادراک
  • تلاش ناگزیر برای نفوذ در آینده

از سوی دیگر و به طور کلی می‌توان گفت که سه عیب انسان که ترس، حیرت و جهل سه انگیزه اساسی و مهم در افکار جادویی و خیال های خرافی است.

نظریه یادگیری در مورد تفکر جادویی

به نظر اسکینر وقتی ما به جامعه می‌نگریم ارزش ها و افکار را نمی‌بینیم، بلکه در عوض صحنه ها و پدیده‌هایی مانند انسان ها چگونه زندگی می‌کند؟ چگونه فرزندان خود را پرورش می‌دهند؟ چگونه با هم رفتار می‌کند؟ چگونه بر یکدیگر حکومت می‌کنند و.. در منظر دید و مشاهده‌ ماست. از این رو فرهنگ یک جامعه متشکل از رفتارهاست و نه ارزش‌ها و افکار. رفتار‌هایی که خود معلول نیروهای خارجی مثل تشویق و تنبیه می‌باشد. در نتیجه شناخت رفتار، نیازمند مفاهیمی چون ارزش و فکر نبوده بلکه به شناخت عوامل و متغیرهای تعیین کننده رفتار یعنی عامل تقویت نیاز دارد.

“اسکینر” که اساس نظریه خود را بر پایه اصل تقویت رفتار قرار داده است، بیان می‌کند هرگاه میان یاس و ظهور یک تقویت کننده، پیوندی تصادفی وجود داشته باشد، رفتار حاصل را رفتار خرافی می‌نامیم. مردی که هنگام قدم زدن در پارک اسکناسی پیدا کند، هر کاری که در لحظه پیدا کردن اسکناس یا درست در لحظه ی پیش از آن انجام می داده را مهم می داند. بنابراین، آن عمل تقویت می گردد. بدین ترتیب رفتارهایی همچون قدم زدن در پارک معین، نگاه کردن به زمین و… افزایش می یابد.

نظریه همرنگی اجتماعی

نظریه همرنگی اجتماعی ریشه خرافات را در اعمال فشارهایی می‌داند که از جانب گروه یا اجتماع به فرد یا اشخاص وارد می‌آید و افراد خود را ملزم می‌دانند تا در رفتار و عقاید خود تغییراتی ایجاد کنند و خود را با جماعت هم‌رنگ سازند. مطابق این نظریه، اعتقاد یا باور زمانی حاصل می‌شود که فرد به طور مکرر، یک حادثه یا پدیده را عینا تجربه می‌کند که در این صورت، تکرار این تجربه منتهی به اعتقاد به آن پدیده می‌شود.

نظریه وجودی (اگزیستانسیال)

از دیدگاه وجودی، انسان برای فرار از مسئولیت و بار سنگین آن، تمایل دارد که دائما تحت کنترل و سیطره باشد، وجود خرافات و باور به وجود نیروهایی جادویی خلا تنهایی وجودی وی را پر کرده و با گرفتن آزادی و حق انتخاب وی، بار سنگین مسئولیت را از دوش او برمی‌دارد. همچنین انسان خواهان یافتن معنا به وسیله ارتباط دادن مسائل نامرتبط با تفکر جادویی، سعی در معنا بخشیدن به جهان خود را دارد.

خرافه ها گرچه به شکل های گوناگون یافت می شوند اما همگی یک ریشه مشترک دارند و آن این است که بشر از بی اطلاعی و عجز و ناتوانی خود در اضطراب بوده و از این رو پیوسته تلاش کرده است تا طبیعت را به گونه ای بشناساند تا خود را از ترس آن رهایی بخشد. بنابراین خرافه وسیله ی تسکین عجز بشر است.

چگونه تفکر جادویی را متوقف کنیم؟

تفکر جادویی مانعی برای درست تصمیم گرفتن ما و در موارد شدید، تهدیدی برای سلامت روان است؛ اما هر چه عمیق تر به خود می‌نگریم تمایل کمتری برای حذف این افکار داریم، راهکار‌هایی برای کاهش این افکار وجود دارد که به آن‌ها اشاره می‌شود:

  • آگاهانه امیال و سوگیری های خود را شناسایی کنید. آن‌ها را یادداشت کنید. تلاش کنید که علل آن‌ها را بیابید. سپس سعی کنید که آنها را آگاهانه حذف کنید.
  • زمانی که موضوعی قابل اثبات بنظر می‌رسد حتما خواستار اثبات آن شوید. تلاش کنید تا عقلانی و منطقی باقی بمانید و چیز هایی را که اثبات نشده اند، انکار کنید؛ حتی اگر از نظر احساسی متمایل هستید که آن‌ها را باور کنید.
  • تلاش کنید که به عقایدتان فقط به عنوان یک گرایش احترام بگذارید، در این صورت قادر خواهید بود به جای عمل کردن با اطمینان به باور‌هایتان به اثبات شده ها عمل کنید.
  • از تمایل خود برای اینکه اجازه دهید دیگران به جای شما فکر کنند آگاه باشید و اجازه ندهید افکار دیگران در تصمیم گیری های شما تاثیرگذار باشد.

منابع 

۴ ۱۴ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
عزیز آقازاده
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ ۲۳:۰۱

سلام
مطلب بسیار آموزنده ای بود چون من خودم وسواس تفکر جادویی دارم