ترجمه Wunsch که مرکز ثقل نظریه فروید را در باب آرزومندی تشکیل میدهد ، کار آسانی نیست و نمیتوان آن را به سادگی به الفاظی چون میل و خواهش برگرداند . زیرا اگر آن را به معنای اخیر بگیریم ، در آن صورت کلمات مناسب تری را که Begehr (حرص و تقاضای مبرم) یا Verlangen (درخواست ، میل و رغبت) از جمله آنهاست ، در زبان آلمانی می یابیم. Wunsch در آلمانی به معنای اخص "آرزو"است اما فروید آن را به معنای قوی آن یعنی " آرزوی حاصل از تمنا میگیرد"که درواقع آرزویی نا خودآگاه است.
تمامی فرآورده های ناآگاه به حول تجربه ارضای رانش و به انجام رساندن آرزومندی می چرخند. در نظر فروید، آرزومندی یا تمنا تحرکی نفسانی می باشد که در پی برقراری مجدد اولین تجربه ارضای رانش در طفولیت است. * اصل ارضای آرزومندی را در فعالیت موجود در رویا می توان دید. " تصویر خاطره انگیز ادراکات در خواب با خاطره تحریکات ناشی از نیازهای فرد پیوندی نزدیک دارد. همین که نیاز مورد نظر مجددا در فرد ظاهر می شود ، به جهت رابطه و پیوند های موجود در نفسانیات تحریکی روانی در او ایجاد میکند و وی را به سوی تصویر خاطره آمیز ادراک اولیه می راند و موجب بیداری ادراک آن می شود بدین معنی که موقعیت اولین تجربه ارضا را مجددا برقرار می سازد.ما چنین تحرک نفسانی را آرزومندی می خوانیم." همین تحریک روانی است که در رویا ، فانتسم ، عوارض نفسانی و آن چه مربوط به اعمال نا بهنگام روزمره (اشتباهات لفظی ، اعمال سوی و….) می شوند ، کارگزاری دارد.همین امر در مورد لطیفه و بذل گویی نیز صادق است ، زیرا این دو مقوله از آنجا موجب خنده و مسرت افراد می شوند که حامل آرزومندی های ناآگاه آنها هستند.
**برخلاف نظریه هایی که آرزومندی را تظاهری فعال در تحقق واقعی ارضای امیال می دانتد، فروید اساس را بر تصرف قلبی و مجدد ارضای اولیه آرزومندی می گذارد ، بدین معنی که تمنا را اساسا کوششی در باز یافتن مطلوب گمشده نخستین در ایام طفولیت می داند.
*منبع : کتاب واژگان فروید / مترجم : دکتر کرامت موللی / نشر نی