دوپاره سازی

کلاین معتقد است میزان موفقیت فرد در غلبه بر اضطراب‌های موضع افسرده‌وار، حیاتی‌ترین ویژگی رشد هیجانی اوست

در درمان مبتنی بر انتقال (TFP)، آسیب روانی در بیماران مرزی ناشی از ناتوانی در ادغام تصاویر خوب و بد از خود و دیگران است.

بر اساس نظریه روابط ابژه، نحوه ارتباط مادر و کودک نقش مهمی در روند رشد کودک دارد. اگر مادر به اندازه کافی خوب باشد، کودک قادر به رشد خود(Self) است.

اتو کرنبرگ ایده های نظریه روانکاوی را با نظریات کلاین و دیگر رویکردهای روابط موضوعی تلفیق کرد. وی باور داشت که موضوع، مقدم بر سائق است.

در تیپ منشی مرزی، بازنمایی بد بر بازنمایی خوب قالب است. این بازنمایی آنها را مجبور می‌کند که عشق و روابط جنسی را به صورت متفاوتی درک نمایند.

در دوپاره ‌سازی فرد نسبت به اطرافیانش احساس‌های خوب و بد را جداگانه تجربه می‌کند و نمی‌تواند تصویر یکپارچه‌ای از آنان داشته باشد.