مراحل رشد کرنبرگ
شکل گیری اید و ایگو و سوپر ایگو
اتو کرنبرگ ایده های نظریه روانکاوی را با نظریات کلاین و دیگر رویکردهای روابط موضوعی تلفیق کرد. وی باور داشت که موضوع، مقدم بر سائق است.
اتو کرنبرگ(Otto F. Kernberg) بر این باور است که روابط موضوعی درونی شده، طی فرایندی به شکل ساختارهای روانی اید، ایگو و سوپر ایگو منتهی می شود و در قالب زنجیره ای از مراحل رشد صورت میپذیرد. نقصان های پدید آمده در فرایند رشد بهنجار، ممکن است به انواع اختلالات ذهنی یا آسیب های روانی بینجامد.
مرحله اول
نخستین مرحله رشد، نخستین ماه زندگی را شامل می شود. این دوره تاثیر بسیار اندکی در شکل گیری ساختارهای شخصیت دارد. سپس اندک اندک بازنماییهای خود و بازنماییهای موضوع به گونهای نامتمایز از یکدیگر، شکل میگیرند. واژه نامتمایز در این جا بدین معناست که بازنماییهای خود و بازنماییهای موضوع، در هم آمیخته اند. مشکلات و آسیب ها در این مرحله در قالب نقصان در رشد «خود» و بازنمایی موضوع و ناتوانی در برقراری همزیستی بهنجار با مادر در نتیجه این نقصان، نمایان میشود؛ که اصطلاحا آن را «سایکوز اوتیستی» مینامند(سنت کلر،۱۹۴۰).
مرحله دوم
مرحلهی دوم از ابتدای ماه دوم آغاز میشود و حدودا تا شش یا هشت ماهگی به طول میانجامد. ویژگی بارز این مرحله تشکیل و تحکیم واحدهای «خوب» بازنماییهای خود – موضوع (یا به بیان دیگر، انگاره نامتمایز موضوع و خود) است. تجارب لذت بخش و خشنود کننده کودک با مادر در این مرحله، به شکلگیری انگاره های خود که با انگارههای موضوع (مادر) در هم آمیختهاند میانجامد، که بعدها، در پیرامون آنها ایگو شکل خواهد گرفت.
در همان هنگام که تجارب لذت بخش بازنمایی خود – موضوع های «خوب» را می سازد، تجارب آزار دهنده و خشم آلود، بازنمایی خود-موضوع های «بد» را میسازد .در این مرحله بازنماییهای «خوب» با استفاده از مکانیزم های بدوی دوپاره سازی از بازنمایی های بد جدا نگاه داشته میشوند.
مرحلهی دوم زمانی به پایان میرسد که در بازنمایی خود – موضوع «خوب» انگارهی موضوع تفکیک شود. برخی اوقات انگاره های یاد شده، در قالب بازنمایی خود – موضوع مجددا در هم میآمیزند و سپس دوباره از هم متمایز میشوند. در این مرحله موضوع های بد تمایز نیافته اند و کودک خردسال آن ها را به حاشیه تجارب روان شناختی خود میراند و از این طریق برای نخستین بار احساس و مفهوم «آن بیرون» یا دنیایی «خارج از خود» در او شکل میگیرد. این مرحله با بخشی از مرحله همزیستی ماهلر همپوشی دارد.
مرحله سوم
این مرحله از شش تا هشت ماهگی آغاز می شود و حدودا بین ۱۸ تا ۳۶ ماهگی پایان مییابد. مرحله سوم رشد با ادغام بازنماییهای «خوب» و «بد» خود در قالب یک مفهوم خود منسجم پایان میپذیرد. افزون بر این، بازنمایی های «خوب» و «بد» موضوع نیز در قالب یک بازنمایی موضوعی «کلی» انسجام مییابد و از این طریق پایداری موضوع حاصل میشود.
به کارگیری مکانیزم دوپاره سازی یعنی جداسازی خوب و بد در این مرحله طبیعی است. یک کودک بهنجار، به تدریج از دوپاره سازی کم تر استفاده میکند، حال آنکه در شخصیت مرزی دوپاره سازی برای محافظت از ایگوی ضعیف در برابر اضطراب مختل کننده، همچنان ادامه مییابد(کرنبرگ، ۱۹۷۶).
مرحله چهارم
مرحلهی چهارم از نیمه سومین سال تولد کودک آغاز میشود. .طی دوره ادیپی ادامه مییابد و تقریبا در ششمین سال زندگی پایان میپذیرد. این مرحله با وهله های فرعی تمرین، نزدیکی مجدد و پایداری موضوع در نظریه ماهلر همپوشی دارد.
ویژگی بارز این مرحله ادغام انگاره های جزیی در انگاره های کلی است. خود انگارههای «خوب» کودک که به احساسات خوشایند و لذت بخش آغشتهاند، و خود انگاره های «بد» کودک که با احساسات پرخاشگرانه و ناخوشایند همراهاند، در قالب یک سیستم «خود» کلی ادغام میشوند. به طریقی مشابه، انگاره های «بد» موضوع که ملازم با احساسات خشمگنانهاند، با انگارههای «خوب» موضوع که ملازم با احساسات لذت بخش و خوشایند هستند (مادر) در هم میآمیزند؛ بدین ترتیب، کودک به بازنمایی کامل و واقع بینانهتری از مادر خویش دست مییابد. همچنین دنیای متشکل از هم شیران و خویشان و نزدیکان، اندک اندک برای کودک معنا پیدا میکند.
در این مرحله، مکانیزم سرکوب عمدتا به عملیات دفاعی ایگو تبدیل میشود. از این مرحله به بعد مکانیزم سرکوب، ساختارهای اید و ایگو را از یکدیگر جدا میسازد. به موازات فراگیر شدن مکانیزم سرکوب و سازمان یافتهتر شدن اید، آن دسته از عناصر بدوی که زمانی به هشیاری کودک دسترسی داشتند سرکوب و در بخش ناهشیار اید نگه داشته میشوند. انگاره های مشکل ساز خود و موضوع، به همراه احساسات آزارنده همراه با آن ها، در اید یا ناهشیار باقی می مانند و تنها در خلال واپسروی شدید یا فروپاشی ساختارهای روانی، مانند وضعیت “فروپاشی روانی″ به سطح هشیاری باز میگردند(کرنبرگ،۱۹۷۶).
در مرحله چهارم، سوپر ایگو نیز همچون یک ساختار درون روانی مستقل منسجم میشود. کرنبرگ به پیروی از یاکوبسن به یک طرح سه سطحی، برای تحول سوپر ایگو قائل است.
- ساختارهای اولیه سوپر ایگو از درونی سازی انگاره های موضوعی خصمانه و غیر واقعی ناشی می شود. این پیش درآمدهای سادیستیک سوپر ایگو با سوپر ایگوی سادیستیک و بدوی در نظریه کلاین و موضوع ضد لیبیدویی در نظریه فیربرن متناظرند. اگر کودک با ناکامی و پرخاشگری اولیه شدیدی مواجه شود، صور ابتدایی سوپر ایگوی او دارای شدت و آزارگری فزون تری خواهد بود.
- دومین سطح از ساختار های سوپر ایگو از بازنمایی های موضوع آرمانی و «خود» آرمانی ایگو نشئت می گیرد. سوپر ایگو کودک باید این بازنمایی های آرزومندانه، شبه جادویی و لذت آور را با بازنمایی های پرخاشگرانه و سادیستیک پیشین تلفیق و یکپارچه کند. این یکپارچگی به کمرنگ شدن آرمانهای مطلق، بدوی و خیال پردازانه و همچنین بازنماییهای سادیستیک منجر میشود.
- سومین سطح شکلگیری سوپر ایگو عبارت از درونی سازی و یکپارچه سازی در خواست ها و بازداری های واقع گرایانه تر والدین در خلال دورهی ادیپی ( کرنبرگ،۱۹۷۶)
مرحله پنجم
در نظریه کرنبرگ پنجمین مرحله رشد در اواخر دوران کودکی آغاز می شود و با تکمیل فرایند انسجام یابی سوپر ایگو همراه است. در این مرحله از شدت تضاد بین سوپر ایگو و ایگو کاسته می شود.
منبع : درآمدی بر روابط موضوعی و روانشناسی خود. مایکل سنتکلر. ترجمه : طهماسب و علی آقایی. نشر نی.
سلام و درود بر شما من از مطالب زیبا ومفید وپربار شما نهایت استفاده را میکنم ولازم دانستم بخشی از تشکر خود را بیان کنم
درود. با تشکر از شما