دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

روانشناسی اجتماع نگر

تمرکز اصلی روانشناسی جامعه نگر روی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی بر بهداشت روان بود.

روانشناسی اجتماع نگر، مسائل روانی را فراتر از سطح فردی بررسی می کند و به روانشناسان به عنوان فعالان سیاسى، کارگذاران تغییر اجتماعی و اندیشه سازان اعتبار می بخشد.

روانشناسی اجتماع نگر

روانشناسی اجتماع نگر، رویکردی به سلامت روانی است که اهمیت زیادی برای نیروهای محیطی در ایجاد و کاهش مشکلات قائل است. ابعاد اصلی این دیدگاه عبارت‌اند از نسبیت فرهنگی، تنوع و بوم‌شناسی (هماهنگ اشخاص و محیط).

این دیدگاه تلویحاً به چند نکته اشاره می‌کند.

  • نخست آن‌که روان‌شناسان اجتماع نگر نباید صرفاً به محیط‌های غیر رضایت‌بخش یا اشخاص ناتوان بپردازند بلکه باید هماهنگی محیط‌ها و اشخاص را وجهه همت خود قرار بدهند ـ هماهنگی خاصی که ممکن است خوب باشد یا خوب نباشد.
  • ثانیاً روان‌شناسان اجتماع نگر باید با شناسایی امکانات و نقاط قوت مردم و جوامع، دنبال یافتن راه‌های دیگر باشند. در نتیجه توجه خود را به قابلیت‌های اشخاص و محیط‌ها معطوف کنند نه ضعف‌ها و نقایص آنان.
  • ثالثاً روان‌شناسان اجتماع نگر، تفاوت‌های میان مردم و جوامع را مطلوب می‌دانند. پس منابع و امکانات اجتماعی را نباید بر اساس یک ملاک قابلیت واحد توزیع کرد و تخصیص داد. روان‌شناس اجتماع نگر تابع یک هنجار یا ارزش اجتماعی واحد نیست بلکه دنبال ترویج تنوع است.

به نظر راپاپورت (۱۹۷۷) دیدگاه روانشناسی اجتماع نگر با سه دغدغه مشخص می‌شود. توسعه منابع انسانی، فعالیت سیاسی و علم. روانشناسی اجتماع نگر رشته‌ای نیست که بر مریضی افراد یا درمان انفرادی تأکید داشته باشد. روانشناسی اجتماع نگر بر پیشگیری متمرکز است نه معالجه. در ضمن افراد و سازمان‌های اجتماعی را تشویق می‌کند مشکلات خود را تحت کنترل بگیرند و بر مشکلات خویش غلبه کنند (آن هم از طریق حس اقتدار) تا دیگر نیازی به مداخله حرفه‌ای سنتی نباشد.

اصول روانشناسی اجتماع نگر

۱. «علل» مشکلات چه هستند؟

مشکلات معلول تعامل درازمدت فرد، موقعیت اجتماعی و نظام‌ها(سازمان‌ها) هستند؛ این موارد بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند.

۲. مشکلات چگونه تعریف می‌شوند؟

مشکلات را در سطوح مختلفی می‌توان تعریف کرد اما تحلیل بیشتر در سطح سازمان و اجتماع یا محله صورت می‌گیرد.

۳. روانشناسی اجتماع نگر در کجا اجرا می‌شود؟

پست های مرتبط

روانشناسی اجتماع نگر معمولاً در درمانگاه‌ها و هم‌چنین به‌صورت میدانی یا در بافت‌های اجتماع موردنظر اجرا می‌شود.

۴. خدمات چطور طراحی می‌شوند؟

روان‌شناسان اجتماع نگر فقط به افراد جویای کمک خدمات نمی‌دهند بلکه نیازها و مخاطرات اجتماع را نیز در نظر می‌گیرند.

۵. در مداخلات روانشناسی اجتماع نگر بر چه چیزی تأکید می‌شود؟

در این رویکرد بر پیش‌گیری از مشکلات تأکید می‌شوند نه درمان مشکلات.

۶. چه کسی صلاحیت مداخله دارد؟

در این رویکرد سعی می‌شود روان‌شناسی از طریق مشورت در اختیار دیگران گذاشته شود؛ مداخلات عملاً در قالب برنامه‌های خودیاری یا توسط افراد آموزش دیده غیر روان‌شناس و غیرمتخصص اجرا می‌شوند.

مفهوم بهداشت روانی اجتماعی

کمیسیون مشترک سال ۱۹۵۵ بهداشت روانی و بیماری، توصیه‌های بنیادی چندی را مطرح کرد که زمینه‌ساز رشد و توسعه روانشناسی اجتماع نگر شدند. این توصیه‌ها شامل این موارد بود: (۱) تحقیق بیشتر در مورد پدیده‌های بهداشت روانی؛ (۲) ارائه تعریفی گسترده از کسانی که خدمات بهداشت روانی ارائه می‌دهند؛ (۳) ارائه خدمات بهداشت روانی در سطوح اجتماع؛ (۴) ترویج این تلقی که بیماری روانی محصول عوامل اجتماعی است (عواملی چون طرد شدن و انزوا) و (۵) حمایت مالی دولت مرکزی از این توصیه‌ها.

در سال ۱۹۶۳، بودجه‌هایی از سوی دولت به ساخت و تجهیز مراکز جامع بهداشت روانی در امریکا اختصاص یافت. مرکز بهداشت روانی اجتماعی وقتی واجد شرایط دریافت این بودجه‌ها می‌شد که پنج نوع خدمات اصلی را ارائه می‌داد: (۱) مراقبت به‌صورت بستری کردن؛ (۲) مراقبت سرپایی؛ (۳) بستری کردن پاره‌وقت (مثلاً بیماران در طول روز کار کنند و شب به بیمارستان برگردند)؛ (۴) ارائه خدمات فوریتی شبانه‌روزی؛ (۵) ارائه خدمات مشورتی به متخصصان، دانشجویان و کارمندان. علاوه بر این خدمات، امید می‌رفت که مراکز بهداشت روانی مزبور تشخیص، توان‌بخشی، تحقیق، آموزش و ارزیابی نیز انجام بدهند. ولی با وجود مطرح شدن بحث «انقلاب سوم» در بهداشت روانی توسط هابس (۱۹۶۴)، هنوز مدل پزشکی مدل غالب بود و ظاهراً بی‌توجهی به اقلیت‌ها، فقرا و حتی کودکان ادامه داشت.

اسمیت و هابس (۱۹۶۶) در یک مقاله بسیار نافذ اظهار داشتند کنترل اجتماعی مراقبت‌ها و خدمات روانی ضروری است. آن‌ها برای پیشگیری نقش بسیار مهمی قائل بودند. به‌این‌ترتیب، این تلقی که نظام اجتماعی، محیط مناسبی فراهم نیاورده است، جای دیدگاه نقص شخصیتی را گرفت. پس مرکز بهداشت روانی اجتماع نباید فقط نقص‌های افراد را بر طرف کند بلکه باید کارکرد نظام را بهبود بخشد.

مفهوم پیش‌گیری در روانشناسی اجتماع نگر

پیش‌گیری در بلندمدت مقرون‌به‌صرفه‌تر و مؤثرتر از درمان انفرادی است.

پیشگیری اولیه: این نوع پیش‌گیری بارزترین مظهر فاصله گرفتن از شیوه‌های سنتی مقابله با مشکلات روانی است. جان کلام پیشگیری اولیه را در تأکید کاپلان (۱۹۶۴) بر «مقابله و رفع شرایط مخرب قبل از آنکه فرصت ایجاد بیماری پیدا شود» می‌بینیم. برنامه های کاهش تبعیض، بهبود آموزش مدارس، مشاوره ژنتیک، مراقبت دوران بارداری از زنان محروم و برنامه ناهار مدارس نیز جزء این گروه از پیشگیری‌ها هستند.

پیشگیری ثانویه: این نوع پیشگیری شامل برنامه‌هایی می‌شود که تشخیص زودهنگام مشکلات روانی و درمان آن‌ها در همان مراحل اولیه را در دستور کار خود دارند. ایده اصلی در پیشگیری ثانویه. حمله به مشکلات در زمانی است که قابل مهارند و پیش از آن‌که در برابر مداخله مقاوم شوند. غالباً در این رویکرد غربال شمار کثیری از مردم توصیه می‌شود. این افراد همان کسانی هستند که دنبال کمک گرفتن نمی‌روند و ظاهراً خطری آن‌ها را تهدیدی نمی‌کند. کشف زودهنگام و درمان افرادی که مشکلات شدید و مخربی در رابطه با مصرف مشروبات الکلی دارند، نمونه‌ای از پیشگیری ثانویه است.

پیشگیری ثالث: هدف پیشگیری ثالث، کاهش مدت و تأثیرات منفی اختلالات روانی پس از وقوع است؛ در نتیجه، پیشگیری ثالث از این‌جهت با پیش‌گیری اولیه و ثانویه فرق دارد که هدفش کم کردن تعداد موردهای جدید اختلالات روانی نیست، بلکه تأثیرات اختلالات روانی را پس از تشخیص داده شدن کم می‌کند. محور اصلی بسیاری از برنامه‌های پیش‌گیری ثالث، توان‌بخشی است. هدف برنامه چه آموزش مهارت‌های زندگی مستقل‌تر به عقب‌ماندگان ذهنی باشد و چه کسب مجدد مهارت‌هایی اجتماعی توسط بیمارانی که مبتلا به اسکیزوفرنی بوده‌اند و تازه ترخیص شده‌اند، جلوگیری از بروز مشکلات اضافی در آن اهمیت دارد.

مدل‌های دیگری پیشگیری: یکی از این طبقه‌بندی‌ها در گزارش سال ۱۹۹۴ موسسه پزشکی تحت عنوان کاهش خطر اختلالات روانی آمده است. در این مدل که تابع اصطلاحات آر.گوردون (۱۹۸۷،۱۹۸۳) است، سه نوع مداخله از نوع پیش‌گیری مطرح می‌شود.

  • مداخلات پیشگیرانه همگانی که هدفش کل جمعیت است؛ این مداخلات پر هزینه‌اند چون روی تک‌تک افراد اجرا می‌شوند.
  • مداخلات پیشگیرانه انتخابی که هدفشان افراد یا زیر گروه‌های خاصی است که بیش‌ازحد متوسط احتمال دارد (در آینده نزدیک یا دور) دچار اختلال شوند. مبنای شناسایی این افراد نیز عوامل خطر زیست‌شناختی، روان‌شناختی یا اجتماعی خاصی هستند که با پیدایش اختلال موردنظر مرتبطند؛
  • مداخلات پیشگیرانه دلالتی که هدفشان افرادی است که «به‌شدت در معرض خطرند» و ملاک شناسایی آن‌ها نیز داشتن نشانه‌های زیر آستانه‌ای یک اختلال یا علائم زیست‌شناختی خاصی است که حاکی از گرایش افراد مزبور به ابتلای به اختلال موردنظرند.

ارزش این مدل از آن‌جهت است که پیش‌گیری، درمان اختلال روانی و نگهداری را روی پیوستاری می‌گذارد که تمام مداخلات مربوط به اختلالات روانی را نشان می‌دهد. پیش‌گیری قبل از ایجاد اختلال صورت می‌گیرد؛ درمان روی کسانی صورت می‌گیرد که واجد (یا تقریباً واجد) ملاک‌های تشخیصی اختلال هستند؛ و نگهداری که عبارت است از مداخله کردن در مورد افرادی که بیماری آن‌ها همچنان نیاز به توجه دارد.

ایجاد احساس اقتدار

به نظر راپاپورت(۱۹۸۱) هدف اصلی روانشناسی اجتماع نگر، پیش‌گیری از بروز احساس ضعف و قدرت نداشتن است. راپاپورت (۱۹۸۱) از همان ابتدا معتقد بود بالا بردن احساس کنترل بر سرنوشت در مردم، بهتر از پیشگیری یا درمان است. نمونه‌های بالا بردن احساس کنترل داشتن بر سرنوشت عبارت‌اند از کاهش بدرفتاری با کودک و همسر و حذف بهره‌کشی از زنان، کارگران مهاجر و کهن‌سالان و هم‌چنین کاهش سوگیری نسبت به معلولان و بیماران روانی.

مفاهیم مداخله اجتماعی در روانشناسی اجتماع نگر

روان‌شناس اجتماع نگر دنبال بازسازی نقش‌ها و سازمان‌های اجتماعی است. برای مثال، روان‌شناسان اجتماع نگر برای کاهش مشکلات ناشی از بزهکاری و ارتکاب جرم به تغییر دادن مؤسسات و سازمان‌های اجتماعی رو می‌آورند تا امکانات و منابع لازم را در اختیار مجرمان و بزهکاران بالقوه قرار بدهند. ایده نهفته در پس این‌گونه راهبردهای مداخله اجتماعی این است که وقتی امکانات یا راه‌های مختلف در اختیار افراد گذاشته شود، خودشان مشکلات خویش را حل خواهند کرد. هم‌چنین مردم قابلیت‌ها و نقاط قوتی دارند. تغییر محیط یا اعطای حق تصمیم‌گیری به روان‌شناس اجتماع نگر فرصت می‌دهد بین شخص و محیط تناسب مقتضی ایجاد کند نه این‌که افراد را طوری تغییر بدهد که مطابق نظر اکثریت شوند.

تمرکز بر راهبردهای مداخله: یک‌راه برای مقایسه گرایش‌های بالینی سنتی و اجتماع نگر، تمرکز بر راهبردهای مداخله است. به نظر هلر، پرایس، راینهارز، ریگر و واندرسمن (۱۹۸۴) این‌گونه راهبردها در دو بعد با هم فرق دارند: نظری (ضعف در مقابل قابلیت) و بوم‌شناختی (فردی، سازمانی، اجتماعی).

مشورت

مشورت چیست؟ اورفورد (۱۹۹۲) در تعریف مشورت می‌گوید:

مشورت فرایندی است که از آن طریق یک نفر(مشورت‌جو) که مسئول خدمات دادن به دیگران(مراجعان) است داوطلبانه با شخص دیگری(مشاور) که تخصص دارد و به او کمک خواهد کرد خدمات بهتری به مراجعانش بدهد، مشورت می‌کند.

جدول راهبردهای تغییر بر مبنای گرایش نظری و سطح تحلیل

گرایش نظری فردی سازمانی اجتماعی
ضعف درمان‌های جسمی برای برگرداندن تعادل بیوشیمیایی یا فیزیولوژیک روان‌درمانی گروهی یا آموزش حساسیت برای اصلاح مشکلات میان فردی بستری کردن یا ایجاد تسهیلات ویژه برای معلولان یا کسانی که مشکلات هیجانی دارند
قابلیت اکثر رفتاردرمانی‌ها، خصوصاً مهارت‌آموزی آموزش و مشورت با هدف افزایش قابلیت‌های شغلی کارکنان سازمان‌ها ایجاد محیط‌های جدید و تدوین برنامه‌های دیگر
تهیه برنامه‌های پیش‌گیری برای افرادی که به‌شدت در خطرند تهیه برنامه‌های پیشگیری برای کاهش فشارهای روانی سازمانی و افزایش توان مقابله تهیه برنامه‌های پیشگیری اجتماعی برای کاهش فشار روانی محیطی و افزایش قابلیت‌های شهروندان

در مشورت رویکردهای مختلفی می‌توان داشت:

  • نخست، مشورت در زمینه بهداشت روانی است. این نوع مشورت محصول سنت روان‌کاوی و روان‌پویشی است. این نوع مشورت غالباً در نواحی روستایی یا توسعه‌نیافته صورت می‌گرفت که تعداد متخصصان بهداشت کافی نبود.
  • رویکرد دوم محصول سنت رفتاری بود. فن‌آوری اصلاح رفتار که در محیط‌های آزمایشگاهی خیلی موفق بود چاره‌ای نداشت جز آنکه در موقعیت‌های واقعی زندگی اجرا شود. به همین جهت افراد حاضر در محیط زندگی فرد بیمار (مثلاً اعضای خانه یا مدرسه) باید روش صحیح تقویت کردن رفتارهای مطلوب را یاد می‌گرفتند. یا مشورت می‌شد چنین آموزش‌هایی را به آنان داد.
  • رویکرد سوم هم سازمانی بود و بر مشورت با صنایع تأکید داشت. متخصصان با مدیران یا راهبران گروه‌ها کار می‌کردند تا روحیه، رضایت شغلی و تولید صنایع افزایش و ناکارآمدی، غیبت‌ها، اعتیاد به الکل یا مشکلات دیگر کاهش یابد.

انواع مشورت روانی

شاید مقبول‌ترین طبقه‌بندی انواع مشورت، طبقه‌بندی کاپلان (۱۹۷۰) باشد.

  1. مشورت موردی مراجع مدار: در این نوع مشورت بیشتر بر کمک به یک مراجع یا بیمار خاص تمرکز می‌شود تا بتواند مشکل فعلی خودش را حل کند. مثلاً از متخصص بالینی خواسته می‌شود به همکاری خودش در مورد مشکل تشخیصی یک بیمار خاص مشورتی بدهد.
  2. مشورت موردی مشورت‌جومدار: در این نوع مشورت، به مشورت‌جو کمک می‌شود مهارت‌های مورد نیازش برای رفع مشکلات موردهای آتی را بیفزاید. برای مثال به معلم نحوه تقویت انتخابی رفتار جهت کاهش شلوغ کردن بچه‌ها در کلاس آموزش داده می‌شود.
  3. مشورت اجرایی برنامه‌مدار: در این نوع مشورت به اجرا یا اداره یک برنامه خاص کمک می‌شود. مثلاً مشاور استخدام می‌شود تا برای کشف موردهای ناسازگاری در مدرسه یک «نظام هشدار سریع» طراحی کند.
  4. مشورت اجرایی مشورت جومدار: در این نوع مشورت، مهارت‌های یک مسئول اجرایی بهبود می‌یابد تا در آینده بهتر کار کند. برای مثال مشاور، کار یک گروه حساسیت متشکل از مسئولان اجرایی را زیر نظر می‌گیرد تا مهارت‌های ارتباطی آنان را بیفزاید. هدف این است که مشکلات ناشی از اجرای یک برنامه بهداشت روانی شناسایی شود و مهارت های مراجع در مقابله با مشکلات مشابه افزایش یابد.

فنون و دوره‌ها: چند فن موجب افزایش اثربخشی فراینده مشورت می‌شوند. در اکثر موارد، فرایند مشورت حاوی این دوره‌هاست:

  1. دوره ورود یا آمادگی. در دوره مقدماتی، ماهیت دقیق نقش مشاور و وظایف طرفین مشخص می‌شود.
  2. دوره شروع یا گرم کردن. در این دوره، رابطه کاری تثبیت می‌شود.
  3. دوره اقدامات دیگر. در این دوره راه‌حل‌ها و راهبردهای دیگر مشخص می‌شوند.
  4. پایان. در صورت به توافق رسیدن طرفین بر سر عدم ضرورت مشورت، فرایند مشورت خاتمه می‌یابد.

شیوه‌های اجتماعی دیگر به‌جز بستری کردن

یکی از این شیوه‌های جایگزین، کلبه اجتماعی است. کلبه اجتماعی چیزی شبیه خانه بین راه است که بیماران دچار اختلالات مزمن و دارای سابقه بستری شدن، مهارت‌های لازم برای زندگی مستقل را در آن یاد می‌گیرند. برنامه مندوتا برنامه پیشگامی بود که در آن به بیماران «غیرقابل ترخیص» یاد می‌دادند کار پیدا کنند، آشپزی کنند، خرید کنند و غیره. همچنین بیمارستان‌های روزانه مشهور را داریم که نسبت به بیمارستان‌های سنتی شبانه‌روزی، مؤثرتر و کم‌هزینه‌ترند.

مداخله در بحران

هدف اصلی مداخله در بحران، رسیدگی به افرادی است که شدیداً تحت تأثیر فشار روانی هستند و حمایت از آن‌ها برای اینکه دچار بیماری روانی مزمن نشوند. اشخاص بحران‌زده غالباً «قابل‌دسترسی» هستند و امکان مداخلات بلندمدت برای آن‌ها وجود دارد. در مداخله در بحران، روش‌ها و امتیازات سنتی کنار گذاشته می‌شوند.

یکی از قدیمی‌ترین کاربردهای فلسفه مداخله در بحران، تأسیس مراکز پیش‌گیری از خودکشی بوده است.

مداخله در اوایل کودکی

دست‌اندرکاران بهداشت عمومی و بهداشت روانی مدتی‌هاست متوجه مشکلات و محرومیت‌های آموزشی و تربیتی فقرا شده‌اند. آن‌ها به‌شدت از این مسئله می‌ترسند که محرومیت در دوره‌های حساس رشد، تأثیر مادام‌العمری بر کودکان بگذارد. محیط‌های فقیر دوران پیش از دبستان و اندک بودن تجربه‌های کودکان در این مقطع تقریباً تضمین‌کننده عملکرد ضعیف آنان در مدرسه است و آنان را در معرض انواع مشکلات روانی، حقوقی و اجتماعی قرار می‌دهد. ولی توسل به مداخلات مربوط به مقطع پیش از دبستان حکم یک پیشگیری حقیقی را دارد.

برنامه‌های سرآغاز: احتمالاً بهترین برنامه مربوط به اوایل کودکی، برنامه سرآغاز است. برنامه سرآغاز یکی از برنامه‌هایی بود که به‌طور اخص برای کودکان محروم طراحی شده بودند. هدف این برنامه، آماده کردن کودکان محروم پیش‌دبستانی برای ورود به دبستان بود.

خودیاری

گروه‌های خودیاری غیرحرفه‌ای مثل الکلی‌های بی‌نام، والدین بدون پدر و مادر، ال ـ انن(Al – Anon) و گروه‌های دیگر می‌توانند بخش مؤثری از درمان موردنظر متخصص ارجاع دهنده باشند.

ولی گروه‌های خودیاری چه نیازهایی را برطرف می‌کنند؟ اورفورد (۱۹۹۲) برای گروه‌های خودیاری هشت کارکرد اصلی قائل است: (۱) حمایت هیجانی اعضای گروه؛ (۲) ارائه الگوهای نقش ـ معرفی کسانی که همان مشکلات اعضای گروه را داشته‌اند و بر مشکل خود غلبه کرده‌اند؛ (۳) تدارک راه‌هایی برای درک مشکلات اعضای گروه؛ (۴) ارائه اطلاعات مهم و مرتبط با مشکلات؛ (۵) طرح ایده‌های جدید در مورد کنار آمدن با مشکلات؛ (۶) فراهم آوردن فرصتی برای کمک به یکدیگر؛ (۷) فراهم آوردن امکان معاشرت اجتماعی؛ و (۸) افزایش احساس تسلط اعضا بر مشکلاتشان.

پیراحرفه‌ای‌ها

یکی از مشهودترین ویژگی‌های جنبش اجتماع‌نگری، استفاده از افراد عادی به‌عنوان درمانگر است؛ افرادی که آموزش بالینی رسمی ندیده‌اند و پیراحرفه‌ای نام دارند. خلاصه‌بندی‌های جدیدتر حاکی از شواهدی هستند که نشان می‌دهند پیراحرفه‌ای به‌اندازه حرفه‌ای‌ها مؤثرند (و در برخی موارد حتی از آن‌ها مؤثرترند).

خلاصه روانشناسی اجتماع نگر

روانشناسی اجتماع نگر رویکردی به بهداشت روانی است که نیروهای محیطی و اجتماعی را در ایجاد و کاهش مشکلات دخیل می‌داند. این رویکرد بر پیشگیری متمرکز است نه بر معالجه و افراد و اجتماع را تشویق می‌کند عنان مشکلات خویش را در دست بگیرند و بر آن‌ها فائق آیند تا دیگر نیازی به مداخله حرفه‌ای نداشته باشند. عوامل چندی موجب پیدایش رشته روانشناسی اجتماع نگر شدند از جمله تشکیل شدن کمیسیون مشترک بهداشت روانی و بیماری در سال ۱۹۵۵؛ بودجه اختصاص‌یافته توسط کندی در سال ۱۹۶۳ برای ساخت مراکز بهداشت روانی اجتماع؛ کنار گذاردن رویکرد بستری کردن و نگهداری؛ کمبود متخصصان بهداشت روانی و وقایع سیاسی ـ اجتماعی دهه ۱۹۶۰.

چند مفهوم در روانشناسی اجتماع نگر حساس و کلیدی هستند. مفهوم بهداشت روانی اجتماع به این معناست که اجتماعات مسئول اعضای خود می‌باشند و خدمات بهداشت روانی اجتماع باید به پیشگیری از مشکلات و کارکرد بهتر اجتماع و نظام‌هایش کمک کنند. روان‌شناسان اجتماع نگر به این دلیل روی پیشگیری متمرکزند که اعتقاد دارند پیشگیری در بلندمدت مقرون‌به‌صرفه و مؤثرتر از درمان انفرادی آن هم پس از شروع مشکلات است. روان‌شناسان اجتماع نگر هم‌چنین دنبال راهبردهای افزایش احساس اقتدارند؛ یعنی سعی می‌کنند حس تسلط بر سرنوشت را در افراد بالا ببرند؛ و بالاخره روان‌شناسان اجتماع نگر می‌خواهند با بازسازی نقش‌ها و مؤسسات اجتماعی، تغییرات مثبتی ایجاد کنند. افزایش روش‌های مثبت و امکانات افراد، احتمال موفقیت آنان را بالا می‌برد و بین شخص و محیط توازن و هماهنگی ایجاد می‌کند.

روان‌شناسان اجتماع نگر غالباً نقش مشاور متخصصان بهداشت روانی، معلمان، کشیش‌ها و دیگر مسئولان اجتماع را ایفا می‌کنند؛ این کار را نیز با توصیه‌ها و تخصص خویش انجام می‌دهند. خدمات دیگر روان‌شناسان اجتماع نگر عبارت‌اند از مداخله در بحران، مداخله در دوران کودکی و نوجوانی، گروه‌های خودیاری و کمک به پیراحرفه‌ای‌ها جهت خدمات دادن به آحاد اجتماع.

منبع : روانشناسی بالینی فیرس

روانشناسی جامعه نگر: مفاهیم، کاربردها، ارزش ها و عمل

۵ ۲ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها