مکانیزم همانندسازی
همانندسازی تمایلی ناخودآگاه به جذب ویژگی های شخصیتی فردی دیگر است.
همانندسازی، یکی از انواع مکانیزم های دفاعی است که به طور ناخودآگاه از ساختار روانی انسان در برابر تنشهای درونی و بیرونی محافظت میکند.
همانندسازی اصطلاحی در روانکاوی است که بیشتر از نوشتههای فروید ریشه میگیرد. اگر به معادل انگلیسی این اصطلاح (identification) نگاه کنیم، میتوانیم بگوئیم که در این مکانیزم دفاعی، فرد، هویت(identity) یک شخص دیگر را، تا حدی، به خود میگیرد.
مکانیزمهای دفاعی (Defence mechanism) راهبردی برای مدیریت تنشهای درونی و بیرونی هستند که با ایجاد محدودیتهایی در پردازش خودآگاه مانع از ایجاد فروپاشی در روان انسان میشوند. مکانیزم همانندسازی از جمله ساز و کارهای دفاعی است که از سالهای اولیه کودکی در انسان شکل میگیرد. بر اساس این مکانیزم افراد یاد میگیرند برای غلبه بر نقاط ضعفی که در درون خود احساس میکنند، باید از برخی الگوها در زندگیشان تقلید نمایند.
مثال: افرادی که مورد خشونت قرار میگیرند، اغلب با همانندسازی کردن با الگوهای خشن و ایجاد کردن این رفتار در خود سعی میکنند از احساس ضعف و درماندگی اجتناب کرده و به نوعی بر آن غلبه پیدا کنند. باید بدانید که مکانیزم همانند سازی، ساز و کاری دفاعی و ناخودآگاه است؛ در نتیجه خود فرد از رفتاری که انجام میدهد آگاه نیست. به همین خاطر اگر به او بگویید که در حال تقلید است به احتمال زیاد با شما مخالفت خواهد کرد.
اتنخاب مُد، موسیقی، مجلات یا کتابها، یا حتی طرز حرف زدن، نیز میتوانند نمونههایی از همانندسازی باشند، به این شرط که فرد را از لحاظ روانی به افرادی که وی آنها را موفق، قدرتمند، یا جذاب میداند، نزدیکتر سازد. پوشیدن تیشرت ها یا ژاکت هایی که آرم تیم های ورزشی، شرکت های تجاری، یا سازمان های مختلف را دارد نیز نمونهای از همانند سازی است.
تقلید کردن پسر از پدر و دختر از مادر نیز نوعی همانند سازی سالم است. در این حالت، کودک با والدین خود همانند سازی میکند (ارزشهای آنها را درونی سازی میکند) و به این ترتیب، از تنبیه شدن به علت در پیش گرفتن ارزشهایی متضاد، اجتناب میکند. پیوستن یک نوجوان بدون اعتماد به نفس به گروههای شبه نظامی یا نظامی نیز نوعی همانند سازی است.
فروید اصطلاح همانند سازی را به ۲ شیوه به کار میبرد:
- ۱- فرایندی است که در آن، ego(من) تلاش میکند تا اشیأ یا رویدادهای محیطی را با خواستهها و آرزوهای Id مطابقت دهد.
- ۲- تمایل به افزایش دادن احساس ارزشمند بودن، از طریق متصل شدن به یک شخص، گروه یا سازمانی که برای فرد مهم به حساب میآید.
این مکانیسم برای رشد ایگو و سوپر ایگو بسیار حائز اهمیت است، زیرا شخصی که به نحو موفقیت آمیزی خود را با شخص دیگر همانند کرده است، اعمال و رفتارش شباهت زیادی با رفتار و سلوک آن شخص پیدا خواهد کرد و ارزشها و افکار وی را مورد پذیرش قرار خواهد داد. تحت شرایط مناسب خانوادگی، پسر خردسال با توسل به این مکانیزم، رفتار و خصوصیات مردانگی را از پدرش تقلید می کند. به همین سان دختر نیز رفتار و کردار و اطوار مادرش را تقلید می کند. اما هنگامی که بین والدین تضاد و ناهماهنگی وجود داشته باشد کیفیت فوق تغییر خواهد کرد.
همانندسازی راهبرد مفیدی برای کنار آمدن با ترس است. آنا فروید مورد دختر بچه ای را نقل می کند که از ترس اینکه مبادا با شیخ روبرو شود، می ترسید در تاریکی از راهرو رد شود. او با گرفتن ژستهای خاص هنگام رد شدن از راهرو بر این ترس غلبه می کرد، و به برادر کوچکش توضیح داده بود که برای اینکه نترسی باید وانمود کنی که تو شبحی هستی که ممکن است با تو روبرو شود(دیوید رزنهان، سیلگمن)
افراط در همانند سازی
زمانی که همانندسازی به صورت افراطی و مزمن مورد استفاده قرار گیرد، ممکن است موجب اختلال در هویت شخصی (Personal Identity) شود، بگونهای که فرد فکر میکند همان کسی است که با او همانندسازی کرده است و بدین ترتیب تمام نیازها، تفکرات، گفتهها و… الگو را درونی می کند و دیگر هویت مستقلی را نمیتوان برای فرد تصور نمود. اختلال شخصیت نمایشی و ضد اجتاعی نمونهای از اختلالاتی است که در زیر بنای آنها ردپایی از این مکانیزم قابل تشخیص است.
کودک چنان خود را با پدر و مادر همسان می سازد که تمام صفات خوب و بد آنان، حتی بیماری هایشان را تقلید می کند. افراط در این مکانیزم ممکن است برای سلامت روان خطرناک باشد، مانند زمانی که شخص توهم خود بزرگ بینی دارد. گاهی افراد در نسبت دادن خود به دسته های مذهبی نیز افراط می کنند، که این موضوع هم آسیب زاست(آزاد،۱۳۷۴). همانندسازی با افراد شرور و پذیرفتن سرمشق های نامطلوب (مثل باندهای خلافکار)، گاهی ممکن است به علت احتیاج شخص به تنبیه و یا تراکم تمایلات ضد اجتماعی باشد، زیرا به طور کلی شخص با کسانی که بیشتر به او شباهت دارند و مورد پسند اوست همانند می شود (احمدوند، ۱۳۸۲).
درون فکنی
درون فکنی نوع شدید همانندسازی است که در آن فرد، ارزشها و ویژگی های فرد و یا گروه دیگر را جذب ساختار خود می کند. درون فکنی یعنی درونی کردن احساسات، ارزشها و ویژگیهای فرد دیگر؛ ویژگیهایی که خودمان در آن زمینه ضعف داریم. در واقع مکانیزم درونفکنی وقتی پدید میآید که ما چیزی را که دوست داریم از دست میدهیم. در این مورد، ما به صورت ذهنی چیز از دست داده را جذب روان خود میکنیم و آن را به عنوان جزئی از خود میپذیریم.
با استفاده از این مکانیزم دفاعی، کودک تمایلات دیگران را به خودش نسبت میدهد و کوشش میکند تا از آنها تقلید کند. مکانیسم دفاعی درون فکنی یکی از مهمترین و نیرومندترین عوامل در تشکیل و رشد شخصیت است و به این ترتیب کودک میتواند ارزشها، اعتقادات، رفتار و کردار والدین خود را فرا بگیرد.
افرادی که در زندگی بیش از حد همانندسازی و درون فکنی میکنند، نمیتوانند به شیوهای سالم با نقاط ضعف خود رو به رو شوند.
منابع :
- نظریه های شخصیت. دوآن شولتز، سیدنی آلن شولتز. یحیی سیدمحمدی(
مترجم). نشر ویرایش. - سادوک و کاپلان. خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی. ترجمه فرزین رضایی
- نظریههای شخصیت، حمزه گنجی، نشر ساوالان
- روان شناسی نابهنجاری. مارتین سلیگمن، دیوید روزنهان، یحیی سیدمحمدی(مترجم)
همانند سازی با سادیسم ذهنی و دیگر انگاری همراه با کمپلکس های جنسی است که با تعدد شخصیت ایجاد لذت در فرد دارای سادیسم میکند بدیند سان فرد دارای کمپلکس جنسی از دیدگاه فروید سعی به کسب لذت جنسی بیشتر با همانند سازی و سادیسم ذهنی میکند همراه با تصویر سازی جنسی کسب لذت مادر مآبانه از شریک جنسی خود .
سلام ببخشید دختری که از موقعیت مادرش به شدت خوشحال میشه از مکانیسم دفاعی همانند سازی استفاده میکنه درسته؟ میشه یکم راجبش توضیح بدید چگونه هستش؟
درود
دختری که از موقعیت مادرش خوشحال میشه و سعی می کنه اون موقعیت رو تقلید کنه از مکانیسم دفاعی همانند سازی استفاده میکنه. در همانند سازی، شخص، ناخود آگاه رفتار دیگری را تقلید می کند. به این معنی که شخص می کوشد خود را شبیه کسی بسازد که قبلا افکار و رفتار او را مورد پذیرش قرار داده و درون فکنی کرده است. پسر خردسال با توسل به این مکانیسم رفتار مردانه و خصوصیات مردانگی از پدرش تقلید می کند؛ به همین سان دختر نیز رفتار و کردار و اطوار مادرش را تقلید می کند.