درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
ACT، موج سوم درمان های رفتاری است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مخلوطی از ۴ رویکرد توجه-آگاهی، پذیرش، تعهد و تغییر رفتار است و هدف آن رسیدن به انعطافپذیری روانی است
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy)، شامل تمرکز حواس مراجع به خود به عنوان عامل تمایز است. درمان پذیرش و تعهد (ACT) یک تکنیک روان درمانی است که پذیرش افکار، احساسات و رویدادهای منفی را ترویج میکند. این رویکرد که در سال ۱۹۸۶ توسط استیون هیز(Steven Hayes) معرفی شد، نخستین درمان موج سومی است که مطالعات تجربی بسیاری، اثربخشی آن را تایید کردهاند. ACT یک مخفف خوب است زیرا همانند معنای لغوی خود تاکید بر عمل کردن و اقدام دارد.
رفتاردرمانیهای موج اول در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی بر تغییر رفتاری آشکار تمرکز داشتند و در آنها از تکنیکهای شرطی سازی عامل و کلاسیک استفاده میشد. موج دوم در دهه ۷۰ میلادی شامل مداخلات شناختی به عنوان راهبرد کلیدی بود که با رفتاردرمانی شناختی(CBT) معرفی شد.
درد، چه جسمی باشد و چه هیجانی، پدیده ای جهانی است. اگرچه درد ممکن است ناخوشایند تصور شود، آنچه درد را به رنج طاقت فرسا تبدیل می کند، تقلا برای فرار یا اجتناب از درد است. این فرض، هسته و اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است (هیز،۱۹۹۹). اکت(ACT)، نوعی رفتار درمانی تجربی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness) است.
در اصل ACT، در نظریه چهارچوب رابطهای (RFT) بسط داده شده و به تدریج که در همه زمینههای زندگی توانست به افراد مزایای کاملی را ارائه دهد، رشد پیدا کرد. تئوری چهار چوب رابطه (RFT) یک نظریه شناختی است که شامل فرایند های شرطی سازی رابطه ای می باشد. در این تئوری، زبان ذاتا مشکل ساز در نظر گرفته می شود و درد و رنج روانشناختی ایجاد می کند.
روشها و اصول ACT (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، باعث افزایش انعطاف پذیری روانی و خلاقیت ذهنی میشوند که در رفتارهای مثبت و انتخابهای زندگی ما تاثیر بسزایی دارد. نظریه پردازان ACT به این نکته اشاره میکنند که بیشتر کشمکشهای انسان به خاطر وجود ۴ عامل است:
- ترکیب شدن با افکار
- ارزیابی تجربیات
- اجتناب از افکار
- استدلال و دلیل آوری
نام ACT (اکت) خود به یاد آورنده وجود دو معنای ضروری است:
- پذیرش بدبختیها، شکستها و بیماریها
- تعهد به تغییر کردن برای بهتر شدن و پیروی از زنجیره مناسبی از اقدامات
۶ فرآیند اصلی در ACT
ACT مدعی است انعطاف پذیری روانشناختی در بطن کارکرد هیجانی سالم قرار دارد. مراجعان از طریق ۶ فرایند انعطافپذیری (hexaflex) هدایت میشوند تا به گشودگی برسند و بر اساس تجربه واقعی اقدام کنند.
- بودن در لحظه حال (Living in the present moment)
- فاصله گیری شناختی (ناهم جوشی، Defusion)
- پذیرش (Acceptance)
- خود به عنوان زمینه (Self as Context)
- ارزشها (Values)
- عمل متعهدانه (Committed Action)
۱- ارتباط با لحظه حال، یعنی بودن به لحاظ روحی و روانی در حال حاضر؛ به معنای اتصال آگاهانه با هر آنچه که همین جا و همین حالا اتفاق می افتد. بودن در لحظه حال به معنی در زمان حال بودن و آگاه بودن از چیزی است که در همین لحظه در حال وقوع است. هدف ACT این است که با منطقی کردن افکار و رفتار افراد مطابق با زمان حال، بیداری ذهنی آنها را ارتقا بخشد. ارتباط با لحظه حال که اغلب اشاره به توجه آگاهانه دارد، باعث افزایش آگاهی همراه با بی قضاوتی در تجربه فعلی فرد می شود.
۲- فاصله گیری شناختی، به معنای یادگیری نحوه جدا شدن یا فاصله گرفتن از افکار بیهوده، نگرانی ها و خاطرات است. جداسازی یعنی تغییر دادن روشی که افکارمان بر روی ما تاثیر میگذارند. روانشناسی ACT با استفاده از این مولفه، تاثیر نامطلوب و محدودکننده اعتقاداتی که باعث استرس میشوند را کم میکند. برای مثال ممکن است تسهیل کنندههای ACT، افراد را تشویق کنند تا افکارشان را بلند بگویند یا برای افکارشان اسم بگذارند و به آنها برچسب بزنند تا زمانی که به نظر برسد که افکار آنها بیاثر شدهاند.
۳- پذیرش، به معنای فراهم نمودن فرصتی برای احساسات و عواطف غم انگیز است. پذیرش روانشناختی یک جایگزین برای اجتناب از تجربه است. پذیرش شامل شناخت کامل و آگاهی از احساساتمان است، بدون اینکه سعی کنیم آنها را تغییر دهیم. برای مثال شخصی که دچار افکار وسواس گونه است، یاد میگیرد که آنها را به عنوان چیزی که در ذهنش وجود دارند، با وجود اینکه غیر منطقی و دردناکاند، بپذیرد. اکت به ما اجازه میدهد به جای اینکه افکارمان را کنترل کنیم یا به اجبار تغییرشان دهیم، آنها را بپذیریم و آگاهانه احساسات دردناک را با احساسات مثبت و رو به تعالی جایگزین کنیم.
۴- خود به عنوان زمینه
روانشناسی اکت، خود را از سه بعد میبیند:
- الف) خود به عنوان زمینه، در چهارچوب رابطهای «من» در مقابل «تو»؛ یا «اکنون» در مقابل «بعدا».
- ب) خود به عنوان یک مفهوم، که یک چهارچوب وجودی دارد. «من چه کسی هستم؟»، «به چه چیزی فکر میکنم؟» و «چه احساسی دارم؟»
- ج) خود به عنوان یک فرآیند که یک چهارچوب زمانی دارد و شامل طرز فکر ما درباره حال، گذشته و آینده است.
خویشتن مشاهدهگر (ABSERVING SELF)، بخشی از شماست که مسئول آگاهی و توجه است. ذهن انسان از دو بخش تشکیل شده است.
- Thinking self : بخشی از ذهن که همیشه در حال فکر کردن است و نیز مسئول همه افکار، باورها، خاطرات، قضاوت و توهمات و… می باشد.
- Abserving self : بخشی از ذهن شما که قادر به آگاه بودن از هر آنچه در هر لحظه فکر یا احساس می کنید و یا انجام می دهید، است. بدون این بخش، شما قادر نخواهید بود مهارت های تمرکز حواس را شکل دهید و شکوفا کنید.
۵- ارزشها، آنچه که شما از زندگی می خواهید. آنچه که شما خواستار تحمل کردنش هستید. آنچه که می خواهید با توجه به فرصت زندگیتان روی این سیاره انجام دهید و آن چیزی که دوست دارید کسانی که شما را می شناسند شما را با آن ویژگی بشناسند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، اعمال مختلف و ابزارهای خودیاری را ترکیب میکند تا به افراد اجازه دهد که اهداف زندگی خود را در حالی انتخاب کنند که نظام ارزشی اصولی را درک کردهاند.
۶- اقدام کردن، عملی که توسط ارزش هایتان هدایت شده است و نیز انجام آنچه که مهم است حتی اگر آن عمل (اقدام) مشکل یا ناراحت کننده باشد. روشها و تمرینات روانشناسی اکت به تغییر الگوهای رفتاری ناهنجار که موانع روانشناختی را ایجاد میکنند، کمک میکند.
تفاوت بین ارزش و هدف
ارزش ها با اهداف متفاوت هستند، گرچه این دو به راحتی اشتباه گرفته می شوند. اهداف متناهی هستند، آنها پایان می یابند و فرد به سمت موضوع بعدی حرکت می کند؛ اما ارزش ها بی نهایت هستند، آنها کیفیت عمل انتخاب شده ای هستند که هرگز قابل تحقق نیستند اما لحظه به لحظه می توانند عمل کنند و مسیر ما را معین نمایند.
به عنوان مثال، رفتن به تعطیلات در کنار خانواده یک هدف است، در حالی که عشق به خانواده یک ارزش است. دوچرخه سواری هفتگی یک هدف است، در حالی که مراقبت از سلامتی شما یک ارزش است. ارزش های شما به شما می گوید که باید به چه جهتی بروید، در حالی که اهداف شما مراحلی هستند که به شما کمک می کنند تا به زندگی معنادار نزدیک شوید.
لزوم شناخت ارزش کلمات
ACT یک طرح درمانی است که وزن زیادی به زبان می بخشد. ما از زبان هم برای برقراری ارتباط و هم برای اندیشیدن درونی استفاده می کنیم. درمانگران ACT نحوه استفاده مراجعان از زبان را درک می کنند و به بهتر شدن آن کمک می کنند. در کودکی، بسیاری از ما یاد می گیریم که هنگام گفتگو با دیگران مودب باشیم. مهربانی می تواند هنگام صحبت با شخص دیگر آسان باشد، زیرا شما نمی خواهید به احساسات آن شخص صدمه بزنید. با این حال، ما غالباً به نحوه گفتگو با خود توجه کمی می کنیم.
مراجعان اغلب از کمبود مهربانی در خود رنج می برند، آنها خود را با برچسب های بیرحمانهای مانند: بیارزش، احمق، کم ارزش و غیره میشناسند و از تاثیر زبان بر خودشان آگاه نیستند. وقتی مرتباً از یک برچسب منفی مانند احمقانه برای خود استفاده می کنیم، به معنای واقعی کلمه ذوب می شویم. در اکت درمانی به مراجعان کمک می شود تا افکار خود را به جای تفسیر دقیق از واقعیت، تنها به عنوان افکار غیرواقع بینانه ببینند و آنها را جدی نگیرند.
روشها و مهارتهایی که معمولاً در روانشناسی اکت استفاده میشوند (گیفورد و هیز،۲۰۰۵):
- استعارهها و پارادوکسها
- فعالیتهای گروهی
- تمرینات گروهی
- فعالیتهای مبتنی بر ذهن آگاهی
- تقویت کنندههای انگیزشی
- ارزیابی ارزشها
استعارههای اکت درمانی چه هستند؟
طرفداران روانشناسی اکت اظهار میکنند که افکار انسان ترجیح میدهند از طریق مثال آموزش ببیند و این همان چیزی است که باعث میشود استعارهها، بخش ضروری روانشناسی اکت باشد. استعارههای اکت اغلب بر اساس ذهن آگاهی هستند. آنها به افراد کمک میکنند تا دید کاملی نسبت به موقعیت کنونی بدست آورند و بر این اساس اقداماتشان را انتخاب کنند. تعدادی از استعارههای اکت که استیون هیز (۲۰۱۴) پیشنهاد داده است:
برگها روی رودخانه:
در این استعارهی ACT، افراد تصور میکنند که در کنار رودخانهای نشستهاند و اجازه میدهند افکارشان با برگهای روی رودخانه شناور شود. با استفاده از هدایت کردن خیال و راهنمایی تدریجی، درمانگر به افراد میگوید که افکار منفی خود را تصور کنند که از زندگیشان محو میشوند. این روش احساس آرامش و تسلط به وجود میآورد و به افراد کمک میکند به طور موثر موانع روان شناختیشان را از بین ببرند.
قطار خیالی:
یکی از استعاره های اکت استعاره قطاری خیالی است که در این استعاره فرد قطاری را تصور میکند که در حرکت است و هر واگن از قطار بر چسبی از افکار منفی یا نگرانیهایی دارد که فرد در حال حاضر با آنها روبرو است. در این حالت به فرد کمک میشود تا درک کند که باید به مشکلات به صورت عینی نگاه کند. همان طور که یک قطار در حال حرکت را از فاصله دور میبیند.
توپ ساحلی:
توپ ساحلی برای ایجاد پذیرش و قبول واقعیت بسیار کاربردی است. در این استعاره، افراد افکار پر استرسشان را مثل یک توپ ساحلی در نظر میگیرند و تلاش میکنند که توپ را به زیر آب فرو ببرند. موضوع این نیست که چقدر سخت تلاش میکنند. به محض اینکه هل دادن توپ را متوقف کنند، توپ دوباره به سطح آب بر میگردد. به همین ترتیب ما با گریختن از چیزهایی که آزارمان میدهند، فقط میتوانیم احساساتمان را به طور موقت سرکوب کنیم. ما نمیتوانیم آرامش ذهنی را که به دنبالش هستیم بدست بیاوریم، مگر اینکه وجود احساسات و افکارمان را بپذیریم و برای اینکه آنها را از ریشه از بین ببریم، تلاش کنیم.
ایجاد رابطه درمانی در اکت
آموزش اصول درمان پذیرش و تعهد به درمانگران کمک میکند که قابلیتهای ضروری مانند شفقت، پذیرش، همدلی و حضور را در خود تقویت کنند. به علاوه ACT به درمانگران آموزش میدهد که به لطف ویژگی های زبان، همترازِ مراجع خود هستند؛ بنابراین نیازی نیست که فردی روشنفکر و همهچیزدان باشند.
در واقع، درمانگران اکت ممکن است به مراجع اینطور بگویند: «نمیخواهم اینطور فکر کنید که زندگیام کاملا تحت کنترل قرار دارد. شما کوهِ مشکلات خود را دارید و من هم کوه مشکلات خود را دارم. اینطور نیست که من به قله رسیده باشم و در حال استراحت هستم. من فقط میتوانم از این جایگاهی که هستم، موانعی را که سر راهتان میبینم و شما قادر به دیدنشان نیستید به شما گوشزد کرده و راههای دیگری را برای عبور از آنها به شما نشان دهم.
استیون هیز (پدید آورنده رویکرد اکت)، پادزهر درد و رنج انسان را در انعطاف پذیری روانشناختی می داند. انعطاف پذیری روانشناختی شامل ارزشیابی، اجتناب و دلیل آوری است.
فعالیت هایی که درمانگر ACT در طول درمان انجام می دهد شامل موارد زیر است:
۱- کمک به بیمار برای ارتباط با لحظه حاضر : یکی از فعالیتهای مهم درمانگر ACT در طول درمان کمک به بیمار است تا وی بتواند هر چه بیشتر با لحظه ی حاضر ارتباط برقرار نماید. در درمان ACT اعتقاد بر آن است که توانایی بودن در لحظه حاضر می تواند سبب ایجاد انعطاف پذیری ذهنی مان گردیده و میزان آگاهی مان را از محیط اطراف افزایش دهد. درمانگر ACT برای کمک به بیمار برای برقراری بیشتر ارتباط با لحظه حاضر از تکنیک های ذهن آگاهی (Mindfulness) استفاده می نماید. در تکنیک های توجه آگاهی شخص بر روی انجام برخی از فعالیتها (مانند فعالیتهایی که به هنگام راه رفتن یا غذا خوردن در چسم و ذهن ایجاد می شود) متمرکز می شود.
۲- مقابله با افکار ، تصورات و خاطرات ناخوشایند: درمانگر ACT مانند درمانگر شناختی- رفتاری مراجع خود را تشویق می نماید تا با افکار ، تصورات و خاطرات ناراحت کننده اش مقابله نماید. از نظر درمانگر ACT مراجع باید به جای گرفتار شدن در تله افکار ناراحت کننده آنها را به مبارزه بطلبد و راههایی را برای مقابله با آنها بیابد.
۳- تشویق مراجع به پذیرش تجربیات : درمانگر ACT تلاش می نماید تا مراجع ذهن خود را برای پذیرش احساسات و هیجانات خود باز نماید و احساسات و هیجانات خود را آن طور که هست مورد پذیرش قرار دهد.
۴- توجه به ارزش های مراجع : درمانگر ACT در جریان درمان تلاش می کند تا ارزش هایی که برای مراجعش مهم هستند را مورد شناسایی قرار دهد و اگر لازم باشد در مورد این ارزش ها در طول درمان با مراجع خود صبحت نماید . به نظر درمانگر ACT ارزش ها عامل اساسی معنا دار نمودن زندگی می باشند و جهت زندگی را تعیین می نمایند.
۵- تشویق مراجع برای تعهد بیشتر برای انجام برخی از فعالیت ها : از نظر درمانگر ACT زندگی کامل و معنا دار زمانی امکان پذیر خواهد بود که شخص ارزش های مناسب بعلاوه فعالیت های منطبق با آن ارزش ها را داشته باشد. به عبارت دیگر درمانگر ACT اعتقاد دارد دارا بودن ارزش ها برای یک زندگی پربار و معنا دار کافی نیست و لازم است که مراجع برای انجام فعالیت هایی که زندگیش را پرمعنا و غنی سازد تعهد بیشتری داشته باشد.
۶- هدایت نمودن ذهن مراجع در جهت انعطاف پذیری ذهنی بیشتر : از نظر درمان ACT حالت انعطاف پذیری ذهنی عبارت است از توانایی برای بودن در لحظه ی حاضر همراه با باز بودن ذهن به تجربیات مختلف می باشد.
منبع : ACT به زبان ساده (الفبای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد). نویسنده: راس هریس. مترجم: انوشه امینزاده