دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

مراحل رشد ایمان فولر

ایمان در تمامی مراحل بر اساس روابط فردی رشد می کند

در نظریه معنوی فولر، رشد ایمان از جایی شروع می شود که کودک می تواند شروع به صحبت کردن کند و زبان و تفکر را با هم به کار ببرد.

ایمان

ایمان (faith) در معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یا چیزی است و از معنای اصطلاحی آن، اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی، ملائکه، پیامبران، ائمه و به تعبیری امور غیب است. ایمان در تعریف برون دینی، باوری استوار و مستقل از خرد یا تجربه، به نوعی ایده است. ایمان هسته مرکزی یک دین و محوری است که همه آموزه‌های آن دین حول آن جمع می‌شود.

ایمان، مفهومی است که در تمامی ادیان الهی نقش کلیدی بازی کرده و برای دستیابی انسان به سعادت یک گزینه بسیار مهم است. همانطور که رشد بشر از یک الگوی خاص پیروی می کند، رشد ایمان نیز مراحلی دارد که کاملا قابل شناسایی بوده و با رشد فرد، تکامل می یابد. رشد ایمان یک نوع تجربه انسانی و جهانی است که تا حدودی ذاتی و غریزی بوده و لزوما نباید به دین و مذهب مرتبط باشد. به این معنی که ایمان می تواند به شکل اعتماد یا وفاداری به منابع ارزشی دیگری خود را نشان دهد، مانند ایمان به خانواده، کشور و یا حتی حرفه و شغل.

ایمان مانند خیلی از جنبه های دیگر زندگی طی مراحلی رشد می کند. نظریه مراحل رشد ایمان جیمز فاولر (James Fowler) یکی از مهم ترین مدل های رشد معنوی ـ مذهبی است. این نظریه بر مربیان مذهبی، علاقه مندان به مذهب و روانشناسان رشد تأثیر گذاشته است. فولر متخصص الهیات است. وی معتقد است که عبور از مراحل به ترتیب به صورت خودکار که فرد بزرگ می شود منتقل نمی شود، امکان دارد فردی بزرگسال باشد ولی از نظر رشد ایمان هنوز در مراحل اولیه و کودکی باشد.

فولر مسیر ۵ مرحله ای رشد ایمان خود را به شکل مارپیچ (حلزونی) در نظر گرفت. مسیر حلزونی به این معناست که ممکن است بزرگسالانی وجود داشته باشند که حتی از مرحله اول رشد ایمان هم که مختص کودکان و نوجوانان است، عبور نکرده باشند.

مراحل رشد ایمان

  1. مرحله شهودی فرافکنی Intuitive
  2. مرحله اسطوره ای mythic 
  3. مرحله تصنعی عرفی (تلفیقی) synthetic
  4. مرحله فردگرایانه تاملی Individualistic reflection
  5. مرحله ایمان عطفی (ایمان جهانی)  conjunctive faith

مرحله شهودی-فرافکنی رشد ایمان در سن ۳ سالگی تا ۷ سالگی در کودکان شکل می گیرد. در این مرحله خیال پردازی ها و تقلید کودکان باعث می شود تا عمیقاً تحت تاثیر داستان ها، خلق ها، روحیه و رفتارهایی قرار گیرند که ایمان بزرگسالان را نشان می دهند. در واقع تحت تاثیر ایمان بزرگسالان خود قرار دارند. کودکان در این مرحله از این که کدام اعمال شان درست و غلط است آگاه می شوند. این مرحله همانند مرحله اول از رشد اخلاقی کلبرگ است.

از زمانی که کودک شروع به صحبت کردن و برقراری ارتباط کلامی می کند، وارد مرحله اول یعنی ایمان شهودی می شود. در این مرحله شیوه تفکر کودک درباره جهان اطراف خود به صورت شهودی بوده و تصوراتش نامحدود است. کودک در این مرحله کاملا خود محور است به این معنی که تصور می کند که دیگران از نقطه نظر او به همه چیز می نگرند و مانند او فکر می کنند.

در این مرحله، داستان ها و تصاویر الهی که والدین و فرهنگ به کودک عرضه می کنند، معانی مذهبیش را شکل می دهند. بنابراین با اتکا به تعریف والدین از خدا، اغلب در این سنین، کودک خدا را مانند هوایی که در اطراف وجود دارد، درک می کند. فاولر معتقد است که حتی در خانواده هایی که بی مذهب هستند، کودکان از الگوی مشابهی برای ساخت معانی استفاده می کنند. از دیگر ویژگی های کودکانی که در مرحله ایمان شهودی قرار دارند این است که توانایی درک نیات دیگران را ندارند. به این معنی که در نظر آنان کودکی که سهوا دو ظرف را می شکند نسبت به کودکی که عمدا یک ظرف را می شکند، مقصر تر و بیشتر لایق تنبیه است. بنابراین، قضاوتشان درباره رفتار دیگران نسبتا ضعیف است.

بنابر نظریه فاولر، ایمان در تمامی مراحل بر اساس روابط فردی رشد می کند و در این مرحله رابطه کودک با والدین هسته اصلی شکلی گیری ایمان است. بحران و خطر این مرحله این است که ذهن کودک سرشار از تصاویر وحشتناک شود و برای انجام اعمال اخلاقی از تصوراتش سوءاستفاده شود. بعضی جملاتی که والدین به کودکان می گویند برای او تولید اضطراب کرده و بسیار مخرب هستند. مثال واضح در این خصوص بیان این جمله به کودکان است: اگر دروغ بگویی به جهنم می روی و در آتش می سوزی.

مرحله اسطوره ای در سن ۷ سالگی تا ۱۱ سالگی در کودکان دیده می شود. در این مرحله کودکان درونی کردن داستان ها، اعتقادات، مراسم جامعه مذهبی خود را آغاز می کنند و آن ها را کلمه به کلمه جذب می کنند. برای مثال آن ها اغلب تصوراتی عینی از خداوند دارد که در آسمان زندگی می کند و همه را زیر نظر دارد. کودک زمانی وارد مرحله دوم رشد ایمان می شود که درمی یابد که چه چیزی واقعی است و مرز بین خیال و واقعیت را تشخیص می دهد. این مرحله از سنین مدرسه آغاز می شود یعنی زمانی که کودکان وارد جامعه شده و داستان ها و باورها و تشریفات مذهبی جامعه خود را متوجه می شوند. این مرحله همانند مرحله دوم از رشد اخلاقی کلبرگ است.

در مرحله دوم خدا به طور معمول با اصطلاحات انسانی شرح داده شده و در نظر کودکان رحیم و مهربان در نظر گرفته می شود. آنها نه می توانند از ایمان خود پا پس بکشند و نه توانایی تامل و اندیشیدن در این مورد را دارند. از دیگر ویژگی های این مرحله این است که کودک عدالت الهی را درک می کند و باور دارد که خوبی پاداش داده می شود و بدی تنبیه و عواقب بدی در پی دارد. این مرحله، آغاز تفکر در مورد احساسات و رشد ایده های ایمانی است و زمانی پایان می یابد که کودک در میابد که جهان زود بازده واقعیت ندارد یعنی انسان های بد لزوما بلافاصله مجازات نمی شوند و اتفاقات بد ممکن است برای آدم های خوب هم رخ بدهد.

فاولر از طریق مصاحبه هایی که با بزرگسالان انجام داد، متوجه شد که اگرچه این مرحله بیشتر مربوط به دانش آموزان دبستانی است اما برخی از بزرگسالان نیز ممکن است در این مرحله تثبیت شده باشند و ایمانشان بیشتر از این رشد نکرده باشد.

مرحله تصنعی-عرفی(ترکیبی) در نوجوانی تشکیل می شود. ارزش های نوجوانان در این مرحله بر اساس تایید افراد مهم مانند والدین، دوستان، معلمان یا فردی که برایش اهمیت دارد تعیین می شود و این عقاید و ارزش ها مبنایی برای هویت آن ها تشکیل می دهد. در کل نوجوانان خواهان خدایی هستند که آن ها را بپذیرد و هویت شخصیشان را قبول کند؛ آن ها خداوند را خستگی ناپذیر و اسرارآمیز می دانند. نوجوانان با جملات شخصی با خدا ارتباط برقرار می کنند و خدا را مانند دوست، همراه یا راهنما می دانند. این مرحله همانند مرحله سوم از رشد اخلاقی کلبرگ است.

انتقال به مرحله سوم از طریق توجه و تفکر نوجوان درباره تناقضات و تضاد هایی که در داستان ها و روایت ها وجود دارد، اتفاق می افتد، که به این نوع تفکر، تفکر صوری می گویند. فرد در این مرحله بر اساس تجربیاتی که از ارتباطاتش با دوستان، همسالان و همکاران کسب کرده، دست به بررسی گذشته، حال و پیش بینی آینده می زند و به یک ایمان واحد می رسد. این ایمان، هویت او را پایه ریزی می کند و یک دیدگاه شخصی به او می دهد، هرچند این دیدگاه هنوز تحت نفوذ دیگران و بخصوص افراد مهم زندگی فرد قرار دارد.

از آنجایی که این دوره زندگی، زمان رشد شخصیت و هویت یابی است، جستجوی مبانی الهی نیز اغلب در این دوره آغاز می شود. نوجوانان معمولا خواهان خدایی هستند که آنها را بپذیرد و هویت شخصیشان را تصدیق کند. خطر مهم این مرحله این است که نظرات و انتقادهای افراد مهم، استقلال نوجوان را از او سلب کرده و تمامی باور هایش را زیر و رو می کند به طوری که نوجوان اعتماد به نفس خود را از دست داده و احساس می کند که وجودش بی معنا و بی فایده است. به همین جهت انتقال از مرحله سوم به چهارم رشد ایمان، برای همه افراد اتفاق نمی افتد و برخی ممکن است در مراحل دو و سه ایمانی باقی بمانند. اما به طور کلی تجربه یک زندگی مستقل می تواند در ورود به مرحله چهار ایمان موثر باشد.

مرحله فردگرایانه تاملی در بزرگسالی شکل می گیرد. بزرگسالانی که به این مرحله می رسند درباره عقاید و ارزش های خود نقادانه تامل می کنند و می پذیرند که دیدگاه آن ها در مورد دنیا فقط یکی از چند دیدگاه احتمالی در مورد دنیاست. آنها فعالانه نظرهای شخصی ایجاد می کنند و با گذشت زمان به اصلاح آن می پردازند. آنها می پرسند “این مناسک و نمادهای مذهبی واقعاً چه معنایی دارند ؟”. این مرحله همانند مرحله ۴ از رشد اخلاقی کلبرگ است.

برای بسیاری از افراد، مرحله چهارم در اواسط دهه سوم زندگی تا اوایل دهه چهارم اتفاق می افتد. در این مرحله هویت فرد شکل گرفته و دیدگاه شخصی او نسبت به خود، جهان و خالق، به طور کلی تثبیت می شود. به این صورت که دیدگاه ها و نظرات دیگران در نظر گرفته می شود اما ضرورتا پذیرفته نمی شود.

این مرحله دو ویژگی عمده دارد که اولی پشت سر گذاشتن انتقاداتی است که به جهان بینی فرد وارد می شود و پیش از این تاثیر گذار بوده اند. مورد دوم نیز شکل گیری مفهوم خود اجرایی است، یعنی فرد مسئولیت نوع نگرش و سبک زندگی خود را به طور کامل گردن می گیرد. در نهایت در این مرحله تمامی باورها، عقاید، رسوم و نمادهای ارثی به دقت بررسی می شوند. ممکن است برخی از باورهای مذهبی یا سنتی کنار گذاشته شوند و آنهایی که باقی می مانند، به صورت کاملا آگاهانه حفظ می شوند.

مرحله ایمان عطفی(ایمان جامع) در اواخر بزرگسالی تشکیل می شود . تعداد کمی از افراد به این مرحله می رسند. این افراد دیدگاه گسترده ای را درباره کل بشریت تشکیل می دهند. آن ها در برابر شکنجه ها، آزارها و بی عدالتی ها مقاومت می کنند و همه افراد را به خیر، نیکی و راه راست تشویق می کنند، و برای تحقق بخشیدن به هدایت افراد به راه درست خیلی تلاش می کنند. این مرحله همانند مرحله ۵ و ۶ از رشد اخلاقی کلبرگ است.

در این مرحله تعهدی که نسبت به عدالت به وجود می آید فراتر از طبقه اجتماعی، جوامع یا گروه های نژادی و مذهبی خاص است. فرد برای تمامی نماد ها و تشریفات مذهبی ای که در سنت های مختلف وجود دارد، احترام قائل می شود. افرادی که در این مرحله از رشد ایمان قرار دارند اعتقاد دارند که حقیقت می تواند از جوانب مختلف مورد بررسی قرار گیرد و هر کسی با هر دین و اعتقاد و مذهبی می تواند به آن دسترسی پیدا کند و این وظیفه ایمان است که تنش میان آنها را برطرف کند. در واقع کسانی که در این مرحله ایمان قرار دارند به گفتگوی مذاهب مختلف علاقه داشته و پذیرای فرهنگ ها و مذاهب دیگر هستند.

ایمان جهانی که با نام روشنگری نیز شناخته می شود، آخرین مرحله رشد ایمان است. فردی که به این مرحله می رسد همه افراد را صرف نظر از ملیت، طبقه اجتماعی، جنسیت، سن، نژاد، ایدئولوژی سیاسی و باور های مذهبی به عنوان مخلوق خدا در نظر می گیرد و آنها را لایق عشق بی قید و شرط می داند. در میان افراد سرشناسی که در مرحله ایمان جهانی قرار داشتند می توان به گاندی، مارتین لوترکینگ، نلسون ماندلا و مادر ترزا اشاره کرد.

منبع : روانشناسی رشد تالیف لورا برک، ترجمه یحیی سیدمحمدی، جلد ۲

۴ ۹ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها