مطابق‌ با نظریه‌ سلمن‌ کودکان‌ به‌ تدریج‌ که‌ توانایی‌ تمیز دیدگاه‌ خود از دیگران‌ را پیدا می‌کنند به‌ درک‌ بهتری‌ از خودشان‌ و دیگران‌ نائل‌ می‌آیند. سلمن‌ معتقد است‌ که‌ برای‌ شناسایی‌ دیگری، شخص‌ بایستی‌ بتواند خود را به‌ جای‌ او بگذارد و افکار، احساسات‌، انگیزه‌ها، و به‌ طور خلاصه‌ عوامل‌ درونی‌ که‌ مؤثر بر رفتارش‌ هستند، را بشناسد. اگر کودک‌ چنین‌ توانایی‌ مهمی‌ را که‌ مهارت‌ نقش‌گیری‌ نامیده‌ می‌شود، بدست‌ نیاورد تنها این‌ گزینه‌ را خواهد داشت‌ که‌ او را بر حسب‌ اسنادهای‌ بیرونی‌ مثل‌ ظاهر او، فعالیت هایش‌ و یا دارایی‌هایش‌ توصیف‌ نماید.

رابرت سلمن، بر پایه پاسخ های کودکان و نوجوانان به وضعیت های دشوار اجتماعی و عقاید متفاوتی که در مورد یک رویداد دارند، تغییر در مراحل درک دیگران را در یک زنجیره پنج مرحله ای بیان می کند:

  • سطح۰ : مرحله درک دیگران نامتمایز یا خودمحورانه‌ (۶-۳سالگی): کودکان در این مرحله تشخیص می دهند که خود و دیگران می توانند احساسات متفاوتی داشته باشند ولی غالبا این دو را قاطی می کنند.
  • سطح۱ : مرحله اجتماعی-اطلاعاتی (۹-۴سالگی): کودکان در این مرحله می فهمند که علت وجود دیدگاه های متفاوت این است که افراد به اطلاعات متفاوتی دسترسی دارند. (نقش‌گیری‌ اطلاعاتی‌ – اجتماعی‌)
  • سطح۲ : مرحله خودنگرانه (۱۲-۷سالگی): کودکان در این جا می توانند «پا توی کفش دیگران بگذارند» و افکار، احساسات و رفتار خودشان را از دیدگاه دیگران در نظر بگیرند. (نقش‌گیری‌ خود انعکاسی‌)
  • سطح۳ : مرحله درک دیگران شخص ثالث(۱۴-۱۰)سالگی: در این مرحله، افراد می توانند از موقعیت دو نفره فراتر روند و نقطه نظر یک فرد ثالث بی طرف را نیز تجسم کنند. (نقش‌گیری‌ متقابل‌)
  • سطح۴ : مرحله درک دیگران به صورت اجتماعی(۱۴سالگی تا بزرگسالی): افراد می فهمند که دیدگاه شخص ثالث می تواند تحت تاثیر دو یا چند نظام بزرگ تر قرار داشته باشد. (نقش‌گیری‌ اجتماعی‌)

منابع