نظریه رابرت سلمن
دوستي يکي از منابع عاطفي کودک است
کودکان، بر حسب سن، از دوستی برداشت های مختلفی دارند. با بالا رفتن سن، کودک بیشتر آماده می شود که با همسالان خود رابطه برقرار کند و روابط او بیش از پیش موفقیت آمیز می شود.
رابرت سلمن(Robert Selman) در سال ۱۹۸۱، مسئله دوستیهای کودکان را مورد مطالعه قرار داده است. کار او بسیار شبیه مطالعات کلبرگ در رشد اخلاقی است؛ به این صورت که داستانهایی را که روابط دوستانه و موضوع دوستی را شامل میشوند برای کودکان بیان میکند و سپس به منظور ارزیابی میزان درک آنها از دیگران، خودآگاهی و توانایی ابراز خود، و نیز درک شخصیت و عقاید آنها درباره مفهوم دوستی سوالهایی از آنها میکند و سپس به تحلیل پاسخهای کودکان میپردازد. مثال زیر از جمله داستانهای سلمن است.
کاوه و داریوش پنج سال است که با هم دوست هستند. پسر دیگری به نام اکبر به تازگی به همسایگی آنها نقل مکان کرده است ولی داریوش او را دوست ندارد؛ چون فکر میکند او از خود راضی و افادهای است. حالا اکبر، کاوه را برای بازی و رفتن به خرید دعوت کرده است. مشکل کاوه این است که با داریوش می خواهد در همان روز در بیرون خانه بازی کند. حالا فکر میکنید کاوه چه خواهد کرد؟
این نوع از داستانها سؤالهایی درباره ماهیت دوستیها، دوستان قدیم در مقابل دوستان جدید و میزان وفاداری و اعتماد به آنها پدید میآورد و به نوعی چالشهای جدیدی در زمینه نوع دوستیهای کودکان و معنا و مفهوم ارتباط با دیگران و همسالان پدید میآورد.
رابرت سلمن با الهام گرفتن از نظریه پیاژه در مورد دوستی نظریه ای فراهم نموده است که ۵ مرحله دارد.
- دوستی های لحظه ای یا همبازی موقت (Momentary Playmates) : ۳ تا ۷ سال. دوستی در این مرحله بر حسب نزدیکی و امتیازهای مادی و جسمی تعریف می شود.
- دوستی های یک طرفه (One-Way Assistance) : 4 تا ۹ سال. دوستی بر حسب نیازها و علایق شخصی می باشد.
- دوستی های دو طرفه (Two-Way) : 6 تا ۱۲ سال. در این مرحله کودک از متقابل بودن دوستی آگاهی می یابد و قوانین دوستی برایش اهمیت می یابد.
- دوستی های صمیمانه (Intimate Relationships) : 11 تا ۱۵ سال. در این مرحله، دوستی موجب رشد روابط صمیمی و متقابل می شود و تعهد، اهمیت خاصی می یابد یعنی مالکیت و انحصاری بودن دوستی معنا پیدا می کند.
- دوستی های بالغانه (Mature Friendship) : 15 سال به بالا. در این مرحله به نیازهای رشدی هر فرد احترام گذاشته می شود؛ بعبارت دیگر خودمختاری جای مالکیت و انحصاری بودن دوستی را می گیرد.
از نظر سلمن، کودکان تا قبل از ۷ سالگی در سطح صفر و در سطح خودمحوریاند؛ آنها اینطور فکر میکنند که فقط بودن در کنار یک همبازی و خوش گذرانی در لحظاتی که با او هستند، تعریف از دوست را نمایان میسازد. بنابراین کودک ۵ ساله ممکن است که بچههای همسایه را یک دوست صمیمی معرفی کند، فقط به خاطر اینکه در نزدیکی آنها زندگی میکند و با او بازی میکند.
دوستیهای مرحله ۱، یعنی ۴ تا ۹ سالگی، بر اساس آگاهی و تعامل با دیگران و نیز احساسات حاصل از ارتباط با دیگران پدید میآیند. داشتن فعالیت مشترک به عنوان پایهای اصولی برای دوستی مرحله ۲ می باشد. کودکان به این مسئله پی میبرند که دیگران ممکن است دیدگاه مشترکی با آنها نداشته باشند، شروع به داشتن این دیدگاه میکنند که دوست کسی است که «کارهای خوبی را برای من انجام دهد». دوستیها در این سطح اغلب یک طرفه است و کودک هیچ فشاری را برای انجام این کارها بهطور متقابل احساس نمیکند. اگر کودکی دعوت کودک دیگر، برای بازی کردن در حیاط پشتی را نپذیرد، ممکن است از دایره دوستان او خارج شود.
در مرحله ۲، یعنی ۶ تا ۱۲ سالگی، دوستیهای کودکان بر اساس داد و ستد خالصانه شکل میگیرد و دوستان به یکدیگر کمک میکنند. همچنین ارزیابیهای دو جانبه از اعمال یکدیگر رخ میدهد. در این مرحله، بچهها علاقه زیادی برای داشتن یک دوست نشان میدهند و شروع میکنند به در نظر گرفتن دوستی به عنوان رابطه متقابل که بر پایه اعتماد متقابل است و در آن هر دو فرد به هم احترام میگذارند، به همدیگر محبت میکنند و عاطفه را رد و بدل میکنند. در این مرحله دیگر داشتن فعالیت های مشترک برای دوست شدن کافی نیستند. در این مرحله، همانطور که بچهها اصرار بر این نکته میکنند که دوستانشان باید از نظر رواشناختی شبیه به خودشان باشند.
در مرحله ۳ و ۴، دوستیها پایدار و محکم تر میشوند. روابط با دیگران و همسالان بر اساس اعتماد و اطمینان ادامه مییابد. افراد میتوانند روابط را از زاویه فرد سوم نیز بنگرند و به عبارت بهتر، زاویه دید دیگران و ارزیابی آنان از ارتباطات اهمیت پیدا میکند. در اوایل دوره نوجوانی، بسیاری از کودکان به مرحله سوم یا چهارم از رشد سلمان میرسند.
تفاوت های جنسیتی در دوستی ها
در یک مطالعه طولی که توسط مکوبی و ژاکلین(۱۹۸۷) انجام گرفته، کودکان ۴ ساله سه چهارم وقت خود را برای بازی با دوستان هم جنس خود و یک چهارم آنرا برای بازی با دوستان جنس مخالف صرف می کنند. کودکان ۵ تا ۱۰ ساله برای بازی با افراد هم جنس خود در مقایسه با جنس مخالف، یازده مرتبه بیشتر وقت صرف می کنند. بعلاوه دختر بچه های پیش دبستانی تمایل دارند در گروههای کوچک، مخصوصا در گروههای دو نفری وارد شوند، در صورتیکه پسر بچه ها، گروههای بزرگتر را ترجیح می دهند. یکی از دلایلی که این رفتارها را توجیه می کند اینست که پسرها، در مقایسه با دخترها بازی هایی انتخاب می کنند که به شرکت کنندگان بیشتری نیاز دارد. بعلاوه سبکهای بازی دو جنس متفاوت است. بازی های پسرها به تحرک و رقابت بیشتری نیاز دارد، دخترها بیش از پسرها به دنبال صمیمیت هستند، که گروه های دو نفری این مسأله را مساعد می کند.
آنچه در روابط بین همسالان اهمیت دارد وابستگی های خاصی است که بین آنها ایجاد می شود. دوستان برای کودک تکیه گاهی محسوب می شوند و به آنها احساس ایمنی می دهند. آنان حکم درمانگر قابل اعتماد و سرمشق رفتاری را برای کودک دارند و اعمال کودک را که معیارهایی متفاوت از معیارهای بزرگسالان دارد ارزیابی می کنند. پاداش و تنبیه آنان در تغییر شکل رفتار کودک تأثیر می گذارد. کنش متقابل با دوستان باعث می شود او احساسات و عقاید دیگران را درک کند و در برابر آن حساس باشد.
دوستی های زمان کودکی، ناپایدار است، به سرعت شکل می گیرد و به همان سرعت از هم می پاشد. دوستی های پیش دبستانی غالبا بستگی به محل زندگی کودکان(مجاورت مکانی) و علایق و فعالیت های مشترک و داشتن اسباب بازیهای جالب دارد(هیز، ۱۹۷۸). پیش از دوره نوجوانی، نزدیکی و وفاداری از مهمترین معیارها برای انتخاب دوستان است، بخصوص در میان دخترها.
کودکان مایلند از میان همجنسان، هم نژادان و همسن های خود دوست انتخاب کنند. دوستی بین دو جنس مخالف، نادر است و دوستی نزدیک بین نژادهای مختلف نیز چندان رایج نیست. کودکانی که به یک مدرسه می روند و در یک محله زندگی می کنند معمولا از لحاظ طبقه اجتماعی شبیه به هم هستند پس دوستانشان هم اغلب از بین همین افراد است. البته دوستان کودک لزوماً از لحاظ هوش و خصوصیات شخصیتی شبیه به او نیستند، ولی علایق، نگرشها، خصوصیات اجتماعی (مثلا هر دو مایل به معاشرت با دیگران هستند یا هیچ کدام علاقه ای به این کار ندارند) و ارزشهای مشترک دارند.
کودکان وقتی به دوران نوجوانی می رسند، از هر طبقه اجتماعی که باشند، آنهایی که مایلند به دانشکده بروند با هم دوست می شوند و آنهایی که نمی خواهند به دانشکده بروند و هدفهای دیگری دارند به طرف هم جذب می شوند( دانکن، فیدرمن و دانکن، ۱۹۷۲).
کندل(۱۹۷۸) دو بار، یکی در آغاز مدرسه و بار دوم در پایان آن، نوجوانان دبیرستانی را از لحاظ دوستانی که انتخاب کرده بودند، گرایش های اجتماعی و خصوصیات شخصیتی ارزیابی کرد. سپس شباهتهای بین دوستان را در ۳ الگوی دوستی بررسی و مقایسه کرد:
- دوستی های پایدار : آنهایی که از آغاز تا پایان سال با هم دوست بودند.
- دوستی های ناپایدار : آنهایی که در آغاز سال با هم دوست بودند اما در پایان سال دوست نبودند.
- دوستی های جدید : آنهایی که از آغاز سال با هم دوست نبودند و طی سال با هم دوست شدند.
شباهت بین افراد در انتخاب دوست و تداوم دوستی نقش مهمی دارد. افرادی که در طول سال با هم دوست شدند و آنهایی که در طول سال دوستیشان را با هم حفظ کردند بیش از آنهایی که در پایان سال دوستیشان را به هم زدند به یکدیگر شباهت دارند.
تئوری نقشگیری سلمن
مطابق با نظریه سلمن کودکان به تدریج که توانایی تمیز دیدگاه خود از دیگران را پیدا میکنند به درک بهتری از خودشان و دیگران نائل میآیند. سلمن معتقد است که برای شناسایی دیگری، شخص بایستی بتواند خود را به جای او بگذارد و افکار، احساسات، انگیزهها، و به طور خلاصه عوامل درونی که مؤثر بر رفتارش هستند، را بشناسد. اگر کودک چنین توانایی مهمی را که مهارت نقشگیری نامیده میشود، بدست نیاورد تنها این گزینه را خواهد داشت که او را بر حسب اسنادهای بیرونی مثل ظاهر او، فعالیت هایش و یا داراییهایش توصیف نماید.
رابرت سلمن، بر پایه پاسخ های کودکان و نوجوانان به وضعیت های دشوار اجتماعی و عقاید متفاوتی که در مورد یک رویداد دارند، تغییر در مراحل درک دیگران را در یک زنجیره پنج مرحله ای بیان می کند:
- سطح۰ : مرحله درک دیگران نامتمایز یا خودمحورانه (۶-۳سالگی): کودکان در این مرحله تشخیص می دهند که خود و دیگران می توانند احساسات متفاوتی داشته باشند ولی غالبا این دو را قاطی می کنند.
- سطح۱ : مرحله اجتماعی-اطلاعاتی (۹-۴سالگی): کودکان در این مرحله می فهمند که علت وجود دیدگاه های متفاوت این است که افراد به اطلاعات متفاوتی دسترسی دارند. (نقشگیری اطلاعاتی – اجتماعی)
- سطح۲ : مرحله خودنگرانه (۱۲-۷سالگی): کودکان در این جا می توانند «پا توی کفش دیگران بگذارند» و افکار، احساسات و رفتار خودشان را از دیدگاه دیگران در نظر بگیرند. (نقشگیری خود انعکاسی)
- سطح۳ : مرحله درک دیگران شخص ثالث(۱۴-۱۰)سالگی: در این مرحله، افراد می توانند از موقعیت دو نفره فراتر روند و نقطه نظر یک فرد ثالث بی طرف را نیز تجسم کنند. (نقشگیری متقابل)
- سطح۴ : مرحله درک دیگران به صورت اجتماعی(۱۴سالگی تا بزرگسالی): افراد می فهمند که دیدگاه شخص ثالث می تواند تحت تاثیر دو یا چند نظام بزرگ تر قرار داشته باشد. (نقشگیری اجتماعی)
منابع
- THE 5 STAGES OF CHILDREN’S FRIENDSHIPS
- روانشناسی رشد، لورا برک، ترجمه سید محمدی