دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

رشد ادراکی

منظور از رشد ادراکی، تغییرات نظامند در فرایندها و توانایی های ادراکی است که کودکان در طی رشد نشان می دهند.

رشد ادراکی

از دیرباز این پرسش مطرح بوده که آیا توانایی ادراک، فطری است یا آموختنی. این همان مسئله آشنای فطرت در مقابل تربیت است. اینک روانشناسان معاصر مسئله را به‌شکل ‘این یا آن’ نمی‌بینند. امروزه هیچ‌کس تردیدی ندارد که وراثت و تجربه هر دو بر ادراک اثر می‌گذارند. برای پژوهشگران امروزی، این پرسش که ‘ آیا رشد ادراک‌ آموختنی است؟’ جای خود را به پرسش‌های دقیق‌تری داده است، مانند:

  • الف) کودکان شیرخوار از کدام توانایی‌های تمیز ادراکی برخوردار هستند؟
  • ب) اگر حیوان‌ها در شرایطی پرورش یابند که دامنه یادگیری آنها محدود شود (تحریک کنترل‌شده)، این امر چه تأثیری در توانایی تمیز ادراکی آنها در مراحل بعدی خواهد داشت؟
  • ج) پرورش در شرایط کنترل‌شده چه تأثیری بر هماهنگی ادراکی – حرکتی دارد

تمیز ادراکی در کودکان

برای کشف اینکه کدام توانایی‌های ادراکی فطری هستند، شاید مستقیم‌ترین راه این باشد که ببینیم کودکان شیرخوار چه توانایی‌هایی دارند. ممکن است تصور شود که در چنین پژوهشی باید تنها نوزادان بررسی شوند، زیرا اگر قابلیتی مادرزادی باشد باید از اولین روز زندگی وجود داشته باشد. اما چنین تصوری بسیار ساده‌انگارانه است. برخی از توانائی‌های مادرزادی از قبیل ادراک شکل، تنها پس از رشد سایر توانایی‌های بنیادی همچون توانایی دیدن جزئیات، ظاهر می‌شود. رشد سایر توانایی‌های فطری ممکن است مستلزم وجود نوعی درون‌داد محیطی برای مدت زمان نسبتاً طولانی باشد.

پی بردن به اینکه کودک شیرخوار چه چیزی ادراک می‌کند دشوار است، زیرا شیرخواره نمی‌تواند حرف بزند یا از دستورالعمل پیروی کند، و علاوه بر آن، مجموعه رفتارهای نسبتاً محدودی دارد. پژوهشگر برای پژوهش دربارهٔ ادراک کودک، باید شکلی از رفتار را بیابد که کودک شیرخوار از طریق آن بتواند نشان دهد که قادر به تمیز و تشخیص است. رفتاری که غالبا برای این منظور مورد توجه قرار می‌گیرد تمایل نوزاد به نگاه کردن به برخی از اشیاء بیش از اشیاء دیگر است. روانشناسان از این رفتار در روش نگاه ترجیحی (preferential looking method) استفاده می‌کنند.

در این روش دو محرک در کنار هم به نوزاد ارائه می‌شوند. آزمایشگر، پنهان از دید نوزاد، از اتاقکی در پشت محرک‌ها به چشم‌های او نگاه می‌کند و مدت زمانی را که نوزاد به‌هریک از محرک‌ها می‌نگرد، یادداشت می‌کند. گاهی جای محرک‌ها با روش تصادفی عوض می‌شود. اگر کودک به‌طور مداوم به محرکی بیش از محرک دیگر نگاه کند، آزمایشگر نتیجه می‌گیرد که کودک می‌تواند آن دو را از هم تمیز دهد (بین آنها فرق بگذارد.)

تدبیر دیگر، روش خوگیری (habituation method) است. این روش مبتنی بر این مشاهده است که هرچند کودکان شیرخوار به اشیاء جدید چشم می‌دوزند، اما خیلی زود از این کار خسته می‌شوند (خوگیر می‌شوند). فرض کنید شیء جدیدی برای مدتی ارائه شود و سپس شیء دیگری جای آن را بگیرد. اگر کودک شیء دوم را بسیار شبیه یا عیناً مانند شیء اول ادراک کند، باید مدت زمان اندکی به آن چشم بدوزد. اما اگر آن را کاملاً متفاوت با شیء اول ادراک کند باید مدت زیادی به آن خیره شود. از این طریق آزمایشگر می‌تواند مشخص کند که آیا تصویرهای دو شیء معین به‌ نظر کودک یکسان می‌آیند یا نه، و این در مطالعه انواع گوناگون ثبات ادراکی بسیار حائز اهمیت است.

ادراک عمق

ادراک عمق تقریبا از ۳ ماهگی ظاهر می‌شود اما تا حدود ۶ ماهگی استقرار کامل نمی‌یابد. کودکان تنها از ۵ ماهگی‌ به‌بعد در مواجهه با دو شی، به‌طرف شی نزدیکتر دست دراز می‌کنند. نشانه نزدیکی شی در اینجا اندازه نسبی است که از نشانه‌های یک‌چشمی محسوب می‌شود. شواهد دیگری در زمینه رشد ادراک عمق یک‌چشمی از تحقیق در مورد پرتگاه دیداری (visual cliff) به‌دست آمده است.

پرتگاه دیداری متشکل است از سکویی که رویش صفحه شیشه‌ای قرار گرفته است. سطح زیر شیشه با پارچه‌ای نقش‌دار پوشانده شده که در سمت کم‌عمق درست زیر شیشه و در سمت عمیق با فاصله تقریبا یک‌متر زیر شیشه قرار گرفته است. کودکی که می‌تواند سینه‌خیز برود (۶ تا ۷ ماهه) روی سکو گذاشته می‌شود. یکی از چشم‌های کودک پوشانده شده تا اثر نشانه‌های دوچشمی عمق حذف شود. هنگامی که مادر از سمت کم‌عمق کودک را با صدا یا اشاره به‌سوی خود بخواند، کودک سینه‌خیز به سویش می‌رود. اما وقتی مادر او را از سمت عمیق به‌ سوی خود بخواند، کودک از پرتگاه دیداری عبور نمی‌کند. بنابراین، در کودکی که به سن خزیدن رسیده باشد، ادراک عمق به‌خوبی رشد یافته است.

پست های مرتبط

پرتگاه دیداری وسیله‌ای است برای نشان دادن اینکه کودک آدمی و حیوان همین‌که بتواند حرکت کند، قادر به درک عمق نیز هست. پرتگاه دیداری متشکل از دو سطح است که هر دو طرحی شطرنجی دارند و با شیشه ضخیمی پوشانده شده‌اند. یکی از این دو سطح درست زیر شیشه و دیگری تقریباً یک متر پایین‌تر از شیشه قرار دارد. وقتی بچه گربه روی بخش میانی در فاصله دو قسمت گود و کم‌عمق گذاشته شود، از رفتن به‌سمت گود پرهیز می‌کند اما به‌راحتی به‌سمت کم‌عمق می‌رود.

ادراک شکل

برای ادراک شیء، نخست باید بتوان بخشی از آن را از بخش دیگر تمیز داد. این توانائی به‌ وضوح دید (visual acuity) موسوم است. حساسیت به تقابل (contrast sensitivity) نیز که با وضوح دید ارتباط دارد، عبارت است از توانائی تمیز نوارهای تیره و روشن در شرایط مختلف. (نوارهای تیره و روشن را می‌توان قسمت‌های مختلف یک طرح دانست.)

در کار بررسی وضوح دید معمولا از روش نگاه ترجیحی استفاده می‌شود. در این روش، طرحی از خطوط راه‌راه به‌عنوان محرک اول و صفحه‌ای به رنگ خاکستری یکنواخت به‌عنوان محرک دیگر به‌کار می‌رود. در آغاز، نوارها نسبتاً پهن هستند و کودک ترجیح می‌دهد بیشتر طرح را تماشا کند تا صفحه یکنواخت را. سپس پژوهشگر به‌تدریج از عرض نوارها کم می‌کند تا آنجا که کودک دیگر ترجیحی نشان ندهد. به احتمال زیاد کودک در این مرحله دیگر نمی‌تواند نوار را از زمینه‌اش تمیز دهد، به این معنی که طرح راه‌راه، از لحاظ ادراکی دیگر قسمت‌های متمایز ندارد و همانند صفحه‌ای یکنواخت دیده می‌شود. کودکان در حدود سن یک‌ ماهگی برخی از طرح‌ها را می‌توانند ببینند، اما وضوح دید آنان بسیار ضعیف است. وضوح دید در ۶ ماه اول زندگی به‌سرعت افزایش می‌یابد و سپس سرعت افزایش آن کمتر می‌شود و بین ۱ تا ۵ سالگی به‌ سطح بزرگسالی می‌رسد.

ادراک ثبات

همانند ادراک شکل و عمق، رشد انواع ثبات ادراکی، به‌ ویژه ثبات شکل و اندازه، نیز در نخستین ماه‌های زندگی آغاز می‌شود. صحت این ادعا را می‌توان با آزمایشی در مورد ثبات اندازه با روش خوگیری (یعنی این اصل که نگاه کردن کودک شیرخوار به‌ هر شیء در او ایجاد خوگیری یا عادت می‌کند) نشان داد. به کودکان ۴ ماهه ابتدا یک خرس اسباب‌بازی و پس از اندک زمانی، خرس اسباب‌بازی دیگری را نشان دادند. اسباب‌بازی دوم دو نوع بود: الف- به اندازهٔ اسباب‌بازی اصلی بود ولی برای اینکه اندازه تصویر آن بر شبکیه متفاوت باشد دورتر از اولی قرار می‌گرفت؛ ب- اندازه‌اش با اسباب‌بازی اصلی متفاوت بود.  اگر این کودکان به ثبات اندازه دست یافته باشند می‌بایستی اسباب‌بازی نوع ‘الف’ را هم‌اندازه اسباب‌بازی اصلی ادراک‌ کنند، و درنتیجه، در مقایسه با اسباب‌بازی نوع ‘ب’ زمان اندکی به آن نگاه کنند. نتیجه آزمایش همین نکته را تأیید کرد.

منبع: زمینه های روانشناسی هیلگارد

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها