صمیمیت جنسی
صمیمیت، تجربه نزدیکی احساسی است.
صمیمیت جنسی به معنای نیاز به ارتباط برقرار کردن، در میان گذاشتن و بیان افکار، احساسات و تمایلات جنسی زوجین با یکدیگر است.
تمایلات جنسی انسان، کانون توجه، علاقه و تحلیل دائمی برای نوع بشر بوده است. توصیف های رفتار جنسی از زمان نقاشی های روی دیوار غارها، نقاشی های آناتومیک داوینچی تا سایت های پورن امروزی، وجود داشته است. تمایلات جنسی انسان جنبه های فیزیولوژیکی، فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی دارد. برای فرد بهنجار، جاذبه جنسی نسبت به فردی دیگر و هیجان عشقی که متعاقب آن می آید، عمیقأ با احساس شادی درونی همراه است. رفتار جنسی بهنجار که برای خود شخص و طرف مقابل لذت بخش است، شامل تحریک اعضاء جنسی اولیه است، که با احساس گناه و اضطراب همراه نبوده و در عین حال جنبه جبری هم ندارد(کاپلان و سادوکس،۲۰۰۲). در این مطلب با صمیمیت جنسی آشنا می شویم.
صمیمیت
از نظر استرنبرگ(۱۹۸۷) صمیمیت احساسی است که نزدیکی، تعلق و تماس را ایجاد می کند. صمیمیت یک فرایند تعاملی است؛ محور این فرایند، آگاهی، فهم، پذیرش و همدلی با هیجانات فرد دیگر است. صمیمیت نیازی اساسی و مهم برای آدمی است و تنها یک تمایل یا رغبت نیست(باگاروزی،۲۰۰۱).
استرنبرگ در مدل سه وجهی خود از عشق، صمیمیت را احساس نزدیکی به دیگری می داند و معتقد است که مشارکت و همدلی با نیازهای طرف مقابل، صمیمیت را به دنبال دارد. فردی که میزان صمیمیت بالاتری در روابط را تجربه می کند، قادر است خود را به شیوه مطلوب تری در روابط عرضه کند و نیازهای خود را به شکل موثرتری به شریک و همسر خود ابراز نماید (پاتریک، سلز، ۲۰۰۷). صمیمیت یک نیاز واقعی و اساسی انسان است که در یک چارچوب دلبستگی رشد می کند (باگاروزی، ۲۰۰۱).
صمیمیت تجربه نزدیکی احساسی و عاطفی است و زمانی رخ می دهد که دو نفر از لحاظ احساسی بتوانند به هم نزدیک شوند و احساسات واقعی، افکار، ترس ها و آرزوهای یکدیگر را کشف کنند. این می تواند تنها زمانی رخ دهد که دو نفر به یکدیگر خالصانه اعتماد کنند و خطر آسیب های موجود را بپذیرند. صمیمیت یک نیاز جهانی برای بشر است، بدون آن ما دلتنگی را تجربه می کنیم. کمبود ادراک صمیمیت یکی از عمومی ترین دلایل فروپاشی روابط است(راندال و همکاران،۲۰۰۹).
از جمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعامل سازنده میان انسانها و عشق به همنوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است. مطالعه علمی درباره روابط صمیمانه به عنوان یک جنبه مهم از زندگی زناشویی از دهه ۱۹۶۰ با بررسی های میلر و همکاران آغاز شده است(میلرو همکاران ،۲۰۰۶). از نظر نظریه پردازان خانواده، روابط صمیمانه میان همسران موجب ایجاد هویت خانوادگی، تأمین بهداشت روانی اعضای خانواده و عاملی محافظت کننده و نیرومند در برابر مشکلات فردی و اجتماعی است.
باگاروزی صمیمیت را شامل ۹ بعد صمیمیت هیجانی(عاطفی)، روانشناختی، عقلانی، جنسی، جسمانی، معنوی، زیبا شناختی، اجتماعی-تفریحی و زمانی می داند. شدت صمیمیت و ابعاد نه گانه آن در هر فرد، متفاوت از فرد دیگر است. در این میان صمیمیت جنسی موضوعی پیچیده است که نیاز به توجه ویژه ای دارد؛ زیرا رضایتمندی در این زمینه بر جنبه های دیگر روابط زوجین اثر می گذارد. مشاوران در طول سال ها کار با مراجعان متوجه گردیده اند که صمیمیت جنسی بیشترین حساسیت و در عین حال بیشترین مشکلات را برای زوج ها به ارمغان می آورد. اگر زوجین نسبت به تفاوت های خود در تقاضاهای جنسی آگاهی داشته باشند می توانند قبل از آنکه ارتباطشان دچار مشکل گردد، آن را مورد درمان قرار دهند. برعکس اگر زوجین به صمیمیت جنسی خود آگاه نباشند، باید شاهد برون ریزی مشکلات باشند(باگاروزی، ۲۰۰۱).
صمیمیت جنسی
صمیمیت جنسی در ازدواج با ارزش است، زیرا تعهد زوجین به ثبات ارتباط را محکم می کند و به طور مثبتی با سازگاری و رضایت زناشویی همراه است (هلر و وود ، ۱۹۹۸). یکی از نیازهای عاطفی زوج ها، روابط توأم با صمیمیت است که منبع مهمی برای شادی، احساس معنا و رضایت زناشویی در زندگی است(بپیلاژ و همکاران،۲۰۰۵).
صمیمیت جنسی احساس نزدیکی، تشابه و رابطه عاشقانه با شخص دیگر است و مستلزم شناخت و درک عمیق فرد دیگر به منظور بیان افکار و احساسات است. صمیمیت، تنها یک تمایل یا آرزو نیست بلکه یک نیاز اساسی و واقعی بوده و مفهوم وسیعی دارد که شامل خود افشایی، رابطه جنسی، نزدیکی هیجانی، بدنی و عقلی است.
فردی که میزان صمیمیت بالاتری را تجربه می کند قادر است خود را به شیوه مطلوب تری در روابط عرضه کند. رضایت زناشویی می تواند در زوج هایی که میزان صمیمیت بالاتری دارند، بیشتر باشد (پاتریک، سلز،۲۰۰۷). صمیمیت و کامیابی جنسی و افزایش سطح لذت و رضایت حاصل از آن در بین زوجین، عامل اصلی در جلوگیری از گسیختگی و بریدگی تمایلات در رفتارهای جنسی آنان و جستجوی ارضای جنسی در روابط فرا زناشویی است(وایت و کیت، ۱۹۹۰).
صمیمیت مجموعه ای از احساسات پذیرش، اعتماد، تعهد و دلسوزی است که برای استمرار ازدواج و روابط بلند مدت حیاتی است(ماسترز و همکاران، ۱۹۸۶). زوجین در محیط صمیمانه و شاد، روابط جنسی رضایت بخش تری دارند و جذابیت این روابط در طی زمان باقی می ماند. برای رابطه صمیمانه، رابطه جنسی بسیار مهم است. نارضایتی و فقدان صمیمیت، سرزندگی و شادابی زوجین را از بین می برد و بر کیفیت ازدواج اثر می گذارد.
صمیمت جنسی موجب بالا رفتن کیفیت زندگی شده و رضایت بیشتر از زندگی را برای فرد به همراه دارد.
عدم وجود صمیمیت جنسی
صمیمیت یک نیاز واقعی است که ریشه های تحولی خاصی دارد و از نیازی بنیادی تر به نام دلبستگی نشأت می گیرد. آشفتگی های شدید در ایجاد دلبستگی مادر-نوزاد یا ناتوانی در شکل گیری دلبستگی سالم دوران نوزادی، به هر دلیلی که باشد، پیامدهای ناگواری برای رشد دلبستگی در زندگی آینده دارد.
مطالعات نشان می دهد که برخورداری از صمیمیت در میان زوج های متاهل، از عوامل مهم ایجاد ازدواج های پایدار است (کرافورد و آنگر، ۲۰۰۴) و اجتناب از برقراری روابط صمیمانه، از عواملی است که موجب شکست در زندگی خانوادگی می شود (بلوم، ۲۰۰۶). بسیاری از مردم همواره در زندگی خود به دنبال ایجاد این حس صمیمیت جنسی با شریک خود هستند اما در بسیاری موارد نه تنها به این حس نمی رسند بلکه دچار شکست در یک رابطه عادی می شوند. علت این مشکل گاهی این است که در این بین یکی از طرفین نمی خواهد آنقدر به شریکش نزدیک باشد و همواره نگران از بین رفتن حریم شخصی اش است و حس نگرانی می کند.
گاهی نیز عدم ایجاد صمیمیت جنسی بین طرفین واقعا به علت مشکلات جدی بین دو طرف است و افراد از لحاظ اخلاقی با یکدیگر مشکل دارند و شخصیت شان با یکدیگر جور در نمی آید. چنین روابطی بهتر است در آغاز رابطه با حرف و صحبت شناخته شده و در صورت عدم تفاهم به درازا نکشند.
برخی دیگر نیز به شدت خود را با کار و مسائل روزمره درگیر می کنند و به قدری با زندگی می جنگند که فرصتی برای شریک زندگی خود ندارند. این افراد در واقع در جستجوی صمیمیت جنسی هستند، اما نه تنها هیچ وقت آن را به دست نمی آورند بلکه برای یک صحبت عادی با شریک خود نیز احساس ناراحتی می کنند.
ابعاد صمیمیت جنسی
- شناخت : اولین مرحله برای رسیدن به صمیمیت جنسی شناخت طرف مقابل است. اینکه شما بدانید او چگونه فردی است، چه خصوصیات اخلاقی دارد، چه عاداتی در زندگی روزمره او وجود دارد، فعالیت روزانه اش به چه صورت است، و از همه مهم تر اینکه علایق جنسی او را شناسایی کنید و بدانید که چگونه در یک رابطه جنسی او به بالاترین حس لذت(ارگاسم) می رسد.
- پذیرش : بعد از اینکه شریک خود را به خوبی شناختید بسیار مهم است که بدانید اگر عادت بدی در زندگی او یافتید و ویژگی ای از او مشاهده کردید که برای شما قابل تحمل نبود در وهله اول با صحبت از او بخواهید که این مشکل را برطرف کند تا به رابطه صمیمانه تان آسیبی نرسد. سعی کنید در تغییر این عادت به او کمک کنید؛ اما اگر نتوانست و این عادت آن قدر هم بزرگ نبود که تاثیر زیادی روی زندگی شما داشته باشد او را همان گونه که هست بپذیرید و اجازه ندهید چیزی به صمیمیت جنسی بین شما آسیب بزند.
- درک تفاوت ها : در دنیا هیچ دو انسانی کاملا مثل هم نیستند. شما و شریکتان هرچقدر هم که عادات مشابه داشته باشید، در مواردی با یکدیگر متفاوت هستید. باید توجه داشته باشید که هیچ گاه این تفاوت ها را عیب ندانید و آن ها را در فرد مقابل بپذیرید و تلاش کنید که صمیمیت جنسی را با وجود همین تفاوت ها بین خود برقرار نمایید.
- احساس امنیت : برای رسیدن به احساس صمیمیت جنسی اجازه دهید که شریکتان از وجود شما احساس امنیت کند. این موضوع فقط مربوط به آقایان نیست و بانوان نیز می توانند پشتیبان همسر(پارتنر) خود باشند. اگر او در مورد مسائل روزمره با شما احساس آرامش کند در مورد مسائل جنسی نیز بسیار صمیمانه تر خواهد بود.
- رابطه جنسی عاطفی : مهم ترین بخش برای ایجاد صمیمیت جنسی داشتن رابطه جنسی مرتب و مطابق میل طرفین است. رابطه جنسی باید به صورتی برقرار شود که هدف آن فقط ارضای نیاز بدنی نباشد و روشی برای ابراز علاقه و عشق به یکدیگر باشد. سعی کنید رابطه جنسی شما مرتب باشد و حداقل هفته ای ۲ تا ۳ بار انجام شود. در انجام رابطه خلاقیت به خرج دهید و محل انجام رابطه و نوع پوزیشن خود را مرتبا تغییر دهید تا برای هم تکراری نشوید. تکرار موجب می شود که افراد هرچقدر هم که به یکدیگر علاقه داشته باشند از هم دلسرد و نسبت به هم بی میل شوند.
مهم ترین موضوع در مورد ایجاد صمیمیت جنسی و رابطه جنسی این است که در مورد رابطه تان با یکدیگر صحبت کنید. از صحبت کردن در مورد رابطه جنسی خجالت زده نباشید. علایق خود را به شریکتان بگویید و آنها را در رابطه بعدی امتحان کنید. صحبت کردن در مورد رابطه جنسی بهترین راه برای ایجاد حس صمیمیت جنسی بین زوج هاست.
صمیمیت جسمی
صمیمیت جسمی یعنی نیاز به تماس جسمی با همسر؛ نزدیکی جسمی بدین شکل را نباید با صمیمیت جنسی که هدفش برانگیختگی جنسی است اشتباه گرفت. صمیمیت جسمی را می توان با یک نوازش ساده یا در آغوش گرفتن بیان کرد. صمیمیت جنسی به معنای نیاز به ارتباط برقرار کردن، در میان گذاشتن و بیان افکار، احساسات و تمایلات جنسی زن و شوهر با یکدیگر است( نوری زاده و همکاران، ۱۳۹۱).
رابطه نوع دلبستگی و صمیمیت جنسی
از عوامل فردی که بر روابط جنسی، رضایت جنسی و صمیمیت حاصل از آن تاثیر میگذارد، دلبستگی است. دلبستگی یک پیوند هیجانی و زیست شناختی است و نزدیکی کودک با مراقب خود را به خصوص در زمان مشاهده ترس و خطر تداعی میکند. کمپل و تیلور (۱۹۸۰) دلبستگی را به عنوان یک «ریسمان عاطفی» طولانی مدت توصیف می کنند. رایج ترین تعریف از مفهوم نظریه دلبستگی، ظرفیت فرد برای نگرانی و اعتماد، به خصوص در پریشانی است. رفتارهای دلبستگی صرفاً به صورت واکنش به جدایی توصیف نشده است، بلکه واکنش طبیعی به هرگونه ناراحتی یا عدم قطعیت است(اینزورث؛ بالبی، ۱۹۶۹).
دلبستگی یک رابطه هیجانی نزدیک میان دو بزرگسال است و به وسیله علاقه دو طرفه و تمایل به نزدیکی مشخص میشود. دلبستگی برای رشد سالم اهمیت حیاتی دارد. به نظر بالبی دلبستگی زمانی به وجود می آید که رابطه گرم، صمیمانه و پایا بین کودک و مادر که برای هر دو رضایت بخش و مایه خوشی است، وجود داشته باشد. دلبستگی در سال اول زندگی به تدریج شکل میگیرد و کیفیتی متقابل دارد، یعنی کودک و مادر متقابلا به هم دلبسته میگردند.
بر طبق نظر هازان و همکاران، افراد با سبک دلبستگی مضطرب-دوسوگرا به سطح بالایی از صمیمیت نیاز دارند. رفتارهای جنسی آنها بر رفتارهای مراقبت کنندگی و تمایل به امنیت و صمیمیت، برتری دارند. آنها میل جنسی بالایی دارند و از موقعیتهای جنسی استفاده می نمایند تا نیاز برآورده نشده امنیت خود را بازیابند. آنها ممکن است شریک های جنسی مختلفی داشته باشند.
افراد با دلبستگی اجتنابی به احتمال زیاد درگیر روابط جنسی خارج از تعهد در بیرون از خانواده می شوند. آنها به دنبال رابطه جنسی کاملی هستند و شرکای جنسی بیشتری را در طول زندگی ترجیح می دهند(هازان و همکاران، ۱۹۹۴). اما افراد با سبک دلبستگی ایمن، همدل هستند و می توانند صمیمیت را تجربه کنند. آنها درگیر آن گونه روابط جنسی می شوند که برای هر دو زوج لذت بخش و کامل کننده باشد و هدف در این ارتباط کسب صمیمیت جنسی و لذت دو طرفه است(میلر و فشکین، ۱۹۹۷).
از دیدگاه دلبستگی، هر یک از زوجین با انتظارات و تجاربی از گذشته خود وارد رابطه می شوند که نقش مهمی در چگونگی پاسخ دهی آنها به همسر خود دارد (هازان و شیور، ۱۹۸۷). بنابراین مشکلات زوجین فقط ناشی از فقدان مهارت های ارتباطی نیست بلکه ناشی از نوع تجارب اولیه دلبستگی آنها نیز هست. سبک های دلبستگی متفاوت باعث به وجود آمدن رفتارهای متفاوت در تعاملات زناشویی می شود، افراد با سبک های دلبستگی ایمن در موقعیت های اضطراب زای زندگی بهتر می توانند به دنبال حل مسئله بگردند و رفتارهای طردکننده کمتری را در برابر همسرشان از خود نشان می دهند. در مقابل افراد با سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی در طول تعارضات زناشویی، رفتارهای منفی زیادی از خود نشان می دهند (گوئین و همکاران، ۲۰۰۹).
افراد با دلبستگی ایمن، سطح بالاتری از اعتماد و رضایت و سطح پایین تری از تعارضات دارند، افراد ایمن روابط سالم تری در بزرگسالی دارند و در روابط پایدارتر هستند (فنی و نولر، ۱۹۹۰)؛ در مقابل، افراد نا ایمن در روابط بزرگسالی خود سطح پایینی از رضایت، تعهد و اطمینان را نشان می دهند(سیمپسون، ۱۹۹۰). زن دوسوگرا با همسر اجتنابی پایین ترین حد رضایت زناشویی را گزارش کرده اند(فنی و نولر،۱۹۹۶). همسران افراد ایمن رضایت بالاتری را گزارش می کنند؛ این همسران عشق و علاقه بیشتری را نسبت به یکدیگر نشان می دهند.
نظریه الگوی تحولی (گسترده زندگی)
کسانی مثل سالیوان و اریکسون با دید تحولی نسبت به ظرفیت درگیر شدن در روابط صمیمانه نگاه کرده اند. بر اساس نظر سالیوان، حساس ترین زمان برای آغاز شکل گیری روابط صمیمی، پیش نوجوانی است. ظهور یک دوست صمیمی همجنس در این زمان را نمایانگر یک انتقال احساس در زمینه ادراک روابط بین فردی می داند.
اریکسون مواجهه موفقیت آمیز با بحران هویت را به عنوان یک پیش نیاز جهت تجربه صمیمیت ذکر می کند. فقط پس از یک احساس هویت است که فرد می تواند صمیمیت با جنس دیگر را تحقق بخشد. همبستگی مثبت بالایی بین هویت و صمیمیت وجود دارد؛ پس هویت حداقل شرط لازم برای صمیمیت است.
نظریه مک آدامز در مورد صمیمیت
مک آدامز (Mc Adams) صمیمیت را بعنوان یک انگیزه پایدار مطرح می کند؛ این انگیزه با آمادگی فرد برای تجربه نزدیکی گرم و عاشقانه را منعکس می کند. وی در بررسی های خود به این نتیجه رسید که اعضای انجمن های خیریه نمره بالایی از انگیزش صمیمیت کسب نموده، همسالان خود را گرمتر، محبوب تر، صمیمی تر ادراک می کنند و حالات خودخواهی و سلطه جویی کمتری گزارش کردند. همچنین دریافت، افراد با نمره بالا در انگیزش صمیمیت وقت خود را بیشتر به تفکر در مورد روابط با مردم اختصاص داده و در ارتباط کلامی و نوشتاری بیشتر درگیر می شوند، و عواطف مثبت عینی تری در روابط نشان می دهند.
منبع: باگاروزی. نیس. تکنیک های افزایش صمیمیت در زوج درمانی. ترجمه حمید پور و اندوز. نشر ارجمند.
عالی بودش