چرا سبک دلبستگی مهم است
سبک دلبستگی، به تجربیاتمان در روزهای اول زندگی و نحوه مراقبت والدین مان بستگی دارد
سبک دلبستگی، نشان دهنده چگونگی ارتباط ما با جهان است. افراد مضطرب تمایل به داشتن روابط صمیمانه و افراد اجتنابی تمایل به استقلال دارند.
همه میدانیم که کیفیت ارتباطات، تاثیر زیادی بر روی رضایت و شادی ما در زندگی میگذارد. از طرفی دیگر، هنگامی که روابط ما به خوبی پیش نمیرود و یا اشتباهات یکسانی را به صورت مداوم مرتکب میشویم، احساس ناامیدی و گیجی می کنیم و به آینده بدبین می شویم. بهترین راه حل برای این مشکل، این است که در مورد نحوه دلبستگی خود در روابط بیشتر فکر کنیم. علم دلبستگی، قلب زندگی ماست.
این مفهوم از دیرباز در علم روانشناسی مورد بحث بوده است و به این موضوع باز میگردد که ما چطور با دیگران ارتباط برقرار میکنیم و نسبت به افراد مهم در زندگی مان چه احساسی داریم. در واقع دلبستگی، جوهره وجود است؛ محور انسانیت است. دلبستگی یک غریزه جهانی برای بقاست؛ بدون زمان و بدون سن است. در کودکی مهم ترین منابع دلبستگی ما پدر و مادرمان هستند؛ در بزرگسالی، شریک عاطفی ما به طور معمول منبع دلبستگی اصلی ما می شود.
همه ما در یکی از ۴ گروه زیر، از لحاظ سبک دلبستگی قرار میگیریم :
- ایمن (Secure Attachment): زمانی که شما احساس خوبی در رابطه دارید. افراد با سبک دلبستگی ایمن، دارای عزت نفس بالایی هستند، دنیا را یک جایگاه امن می دانند. افرادی که سبک های دلبستگی ایمن دارند روابط بلند مدتتری دارند و نسبت به دیگران متعهدتر هستند. این دسته از افرد دارای هوش هیجانی بالایی هستند و به درستی میتوانند هیجانهای خود را شناسایی و مدیریت کنند.
- اضطرابی یا دوسوگرا (Ambivalent Attachment): هنگامیکه احساس ناامنی دارید و کمی در رابطه مضطرب هستید. افرادی که به راحتی عاشق می شوند ولی از رابطه خود احساس رضایت ندارند؛ رفتار آنها بین عشق و نفرت در نوسان است. این دسته از افراد از عدم حضور فرد مقابلشان ابراز نارضایتی شدید می کنند اما وقتی به او می رسند، باز هم ابراز نارضایتی می کنند. این افراد در روابط خود به دیگران اعتماد ندارند اما به امید برآورده شدن نیازهایشان، فردی بسیار وابسته و آویزان می شوند. نیاز شدید آنها، دوست داشته شدن توسط فرد مقابل است و آنها به امید کسب این آرزو هر کاری می کنند.
- اجتنابی (Avoidant Attachment): در این حالت شما از برقراری هرگونه رابطه ای اجتناب میکنید و یا در روابط خود سرد هستید. اگرچه اینگونه افراد در ظاهر افرادی خودکفا و مستقل هستند و از برقراری ارتباط گرم و صمیمانه با دیگران اجتناب می کنند، ولی این رفتار پوششی بر روی درون ناامن و عزت نفس پایین آنها می باشد. این افراد، در جمع معمولا قلدرمآب و کنترل گر هستند و با زورگویی به دنبال کسب عزت نفس گمشده شان می گردند. شکاک بودن جزء لاینفک شخصیت آنهاست. این دسته از افراد اغلب افراد مشکوک و مسئله دار را انتخاب می کنند تا تاییدی بر الگوی بی اعتمادی خود بدست آورند.
- بی نظم یا آشفته (Disorganized Attachment): در این وضعیت، افراد ترکیبی از حالتهای اجتنابی و مضطرب را دارند، به همین دلیل گاهی گرم و گاهی سرد و بی قرار هستند که بستگی به موقعیت دارد. این الگوی دلبستگی، اغلب در کودکانی که در معرض مشکلات بالینی قرار دارند یا کودکانی که تجربه ضربه روانی شدید مثل از دست دادن والدین، جدایی از والدین یا مورد سوء استفاده قرار گرفته شدن را دارند، مشاهده میشود. تمام رفتارهای عاشقانه ی آنها از سر نیاز وحشتناک سیری ناپذیر آنها در جلب محبت معشوق می باشد. احتمال بی وفایی در این دسته از افراد بیشتر از دیگران است. اینگونه از افراد به علت ترس شدید از خیانت، ممکن است در انجام آن پیش دستی کنند. منطق غلط فکری بعضی از آنها اینست که اگر خیانت نکنی، خیانت می بینی.
سبک دلبستگی ما بستگی به تجربیاتمان در روزهای اول زندگی و نحوه مراقبت والدین مان دارد. نبود ارتباط امن با والدین می تواند سیم کشی نورون های مغز ما را در کودکی تغییر دهد. خبر خوب این است که به لطف انعطاف پذیری مغز، این مسیرهای نورونی می تواند در بزرگسالی هم ساخته شود.
علت عمده اختلال ADHD، اختلال بیش فعالی، انواع مختلف اختلالات اضطرابی و مشکلات یادگیری، سبک دلبستگی ناایمن می باشد.
اگر در خانواده ای روابط گرم نبوده و با آغوش باز از فرزندان پذیرایی نمیشود، سبک دلبستگی اجتنابی خواهد شد. اگر در دوران کودکی، والدین از یکدیگر جدا شده و یا کانون خانواده را ترک کرده باشند، سبک اضطرابی می شود. اگر افراد خانواده رفتاری غیر قابل پیش بینی و یا دلهره آور داشته باشند، سبک ترکیبی خواهد شد؛ زیرا در این حالت پیامهایی گیج کننده از افراد دریافت میشود که انتظارش نمی رود.
افرادی که ارتباطات مثبت در طول زندگی داشته اند، سبک دلبستگی آنها از نوع ایمن خواهد شد. اما برخی موارد استثنایی وجود دارد، مثلا: اگر شما روابط عاشقانه سخت و چالش برانگیزی را تجربه کرده باشید که در آن عهدشکنی و عدم اعتماد بسیار وجود داشته، دارای سبک دلبستگی اضطرابی و یا ترکیبی خواهید شد. از طرفی اگر روابط عاشقانه مستحکم و خوبی را داشته باشید، احساس امنیت خواهید کرد که میتواند سبکهای دلبستگی اضطرابی و یا اجتنابی را بسیار بهبود ببخشد.
افراد مضطرب تمایل به داشتن روابط صمیمانه و افراد اجتنابی تمایل به استقلال دارند.
سبک دلبستگی بسیار جالب است؛ زیرا نشان دهنده چگونگی ارتباط ما با جهان است. حتی میتواند نوع مشکلاتی که در محیط کار و یا در روابط دوستانه خود داریم، مشخص نماید. سبک دلبستگی به مفهومی اطلاق میشود که ما آن را «روابط شی» مینامیم و به این موضوع که ما چگونه دیگران را در زندگی خود درک میکنیم، گفته میشود.
به صورت کلی میتوان گفت که اگر در بین ۳ تا ۱۰ سالگی، تجربه خوبی از ارتباط با افرادی که در اطراف شما قرار دارند، داشته باشید با بیشتر افرادی که پس از آن نیز وارد زندگی شما میشوند، ارتباط خوبی خواهید داشت. البته شاید نسبت به غریبهها و افرادی که رفتارهای غیرقابل پیش بینی دارند؛ وضعیت متفاوت باشد؛ اما در کل میتوان گفت که روابط شی شما مثبت خواهد بود.
اگر در زندگیتان افرادی بوده اند که شما را ترسانده، نادیده گرفته و یا به طرق مختلف آسیبهایی را به شما وارد کرده اند، روابط شی شما خیلی مثبت نخواهد شد. در این حالت به همه مشکوک شده و از صمیمی شدن با افراد میترسید؛ زیرا از تایید و رد شدن توسط افراد مختلف واهمه دارید.
سبک دلبستگی ما چگونه بر زندگی مان در بزرگسالی تاثیر می گذارد؟
۱- سمیرا دختری است که پس از طلاق پدر و مادرش و ندیدن پدر برای مدت طولانی، دچار سبک اضطرابی در دلبستگی شده است. سالها بعد، پس از ازدواجش، مدام این سوال را از خود میپرسید که آیا شریک زندگی اش واقعا به او علاقه دارد؟ به همین دلیل همیشه سعی میکرد با شریک زندگی خود رابطه ای بسیار صمیمانه داشته باشد؛ زیرا به دلیل اتفاقاتی که در زندگی کودکی او رخ داده بود، باور داشت، ارتباطات همه زوجین روزی به پایان میرسد.
۲- امید پسری است که دارای سبک اجتنابی است. او در کودکی از لحاظ احساسی رابطه خوبی با والدین خود نداشته؛ زیرا آنها مدام سرکار بوده اند. او در زندگی آموخته بود که از هیچ کسی کمک نگیرد و همیشه مستقل باشد و به خودش تکیه کند. هنگامیکه ازدواج کرد و صاحب فرزند شد، با همسر خویش مشکلاتی فراوان داشت؛ زیرا هیچ گاه نمیتوانست همسرش را مورد حمایت عاطفی قرار دهد. همچنین با فرزندان خود نیز بسیار سرد برخورد میکرد و هیچ گونه احساس همدلی بین آنها وجود نداشت.
۳- علی دارای سبک ترکیبی در دلبستگی است. این فرد در خانه ای بزرگ شده که مادرش حالتی خشن و عصبی داشت و همچنین پدرش نیز افسرده و غمگین بود. او مشکلات بسیاری را در محل کار داشت، به صورتی که از همکاران خود بسیار عصبی و ناراحت میشد و نسبت به انتقاد و رد شدن، بسیار حساس بود.
با دیدن این مثالها متوجه میشوید که چه طور سبک دلبستگی بر زندگی ما تاثیر می گذارد. تعاملات ما بر اساس سبک دلبستگی شکل میگیرد، به طور مثال اگر سبک دلبستگی ما از نوع اضطرابی باشد، با افرادی که در اطرافمان قرار دارند، طوری رفتار میکنیم تا از این موضوع مطمئن شویم که آنها به ما علاقه مند هستند. اگر سبک دلبستگی ما از نوع اجتنابی باشد، ممکن است به پیامهای عاشقانه ای که از افراد اطرافمان میرسد، کاملا بی تفاوت باشیم؛ زیرا احساس ضعف یا خجالت میکنیم.
این اقدامات در هیچ یک از این افراد آگاهانه نیستند، برخی از افراد برای فاصله گرفتن و برخی از افراد به داشتن رابطه ای بسیار صمیمی تمایل دارند و هیچ یک از این دو گروه دلیل این احساسات خود را نمیدانند.
راه حل چیست؟
پیدا کردن راه حل، بسیار سخت است؛ زیرا سبک دلبستگی ما ریشه در شخصیت و رفتارمان دارد. البته خبر خوبی برای شما داریم، افزایش آگاهی از خودتان میتواند اولین قدم برای حل کردن این مشکل باشد. در واقع با آگاهی از هر آن چیزی که شخصیتمان را شکل داده است، میتوانیم بین رخدادهای گذشته و زمان حال تفاوت قائل شویم و آنچه مربوط به گذشته است را مورد توجه قرار ندهیم.
در ادامه مثالهای دیگری را بررسی می کنیم:
مریم دختری است که همسر سابقش چندین بار به او خیانت کرده است، به همین دلیل هم اکنون توانایی اعتماد کردن به دیگران را به صورت کامل از دست داده است. حتی در رابطه اخیرش نسبت به نامزد جدیدش بدبین است و تصور میکند که بالاخره روزی او را برای بودن با زنی دیگر، ترک خواهد کرد. مریم به دلیل تجربههای تلخ خود در گذشته، بر اثر برخی از اتفاقات ساده مانند دیر کردن نامزدش و یا دیر جواب دادن پیامکها، به راحتی عصبانی شده و نشانههایی مانند ترس، اضطراب و ناامیدی در او ظاهر میشود.
برای درمان او، پیشنهاد میشود که نسبت به این نشانه ها بی اعتنا بوده و با خودش صحبت کند. به طور مثال از خودش بپرسد که چرا نگران است؟ چه اتفاق متفاوتی باید رخ میداد تا او نگران نباشد؟ در این حالت نسبت به پاسخهایی که میدهد آگاهی یافته و در نتیجه میتواند عکس العملهایش را هنگام قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی تغییر دهد. در طول زمان این کار آسان تر و آسان تر خواهد شد، اگرچه همیشه میتواند او را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما از استرس او به میزان قابل توجهی کاسته و قادر است زمان حال را از گذشته به خوبی جدا کند.
آرش دارای سبک اجتنابی در دلبستگی میباشد و مشکلات فراوانی را با نامزد خود دارد. او احساس میکند که در رابطه ای که با نامزد خود دارد به دام افتاده؛ زیرا از نظر خودش تمام استقلال و آزادی خود را در این رابطه از دست داده است. در واقع مشکل او، درخواست نکردن نیازهایش در رابطه است، او نیاموخته است که باید از طرف مقابل خود در رابطه بخواهد که نیازهایش را برآورده نماید. او باید این مهارت را بیاموزد و همچنین به کارهایی که نامزدش برای او انجام میدهد، بیشتر توجه کند.
همان طور که در موارد فوق مشاهده کردید، با آگاهی و بینش میتوانیم، احساسات عاطفی خود را درک نماییم. نکته اصلی این است که ما روابط خود را به خاطر اتفاقاتی که در گذشته رخ داده، خراب نکنیم.
اگر همواره در روابط مان الگوهای مشابهی تکرار میشود و یا برای تامین نیازهایمان در روابط با مشکل رو به رو می شویم، نشان دهنده این موضوع است که باید خودمان را بررسی نماییم.
منابع :
- What Is Attachment and Why Is It Important
- همدلی مستمر در رابطه درمانی . آنابل بوگاتی . حامد حکیمی.
بسیار بسیار کاربردی بود
به قول معروف زدین تو خال😁
سرافرازی آرزومندم
درود. سپاسگزارم
سلام
اسم من آرش است
وقتی پاراگراف آخر را خواندم خنده ام گرفت
چون دقیقا وضعیت روحی و رفتاری من را توصیف میکرد
“زیرا از نظر خودش استقلال و آزادی خودش را از دست داده است”
کاملا درسته.تو روابطی که دارم همیشه این موضوع من را آزار می دهد و شدیدا واکنش نشان می دهم به محدود شدن
البته در گذشته فکر میکردم محدود کردن است
الان با خواندن این مطلب باید فکر و تصوراتم رو واقعا تغییر بدم
با تشکر فراوان