استقلال زوجین
یکی از مشخصه های رشد اجتماعی، داشتن استقلال است
اینکه فکر کنیم طرف مقابل میتواند همه نیازهای ما را تامین کند، میتواند کل رابطه را خراب کند. داشتن حدی از استقلال به معنای حمله به شریک زندگیمان نیست
فرهنگ جمعی ما، عشق را این طور تصویر میکند که زوجها باید همه کارها را تقریبا با هم انجام دهند و در مرکز زندگی یکدیگر باشند. در این فرهنگ، یک رابطه خوب رابطهای است که در آن عاشق و معشوق همه چیز هم باشند.
انتظار میرود که در یک رابطه همه نیازهای افراد در همه زمینههای وجودی از رابطه جنسی گرفته تا نیازهای فرهنگی و روش آشپزی تامین شود. از ما انتظار دارند که روح و جسم همدیگر را تکمیل کنیم و حتی هر دو یک تیم ورزشی را دوست داشته باشیم، هر دو به یک جای مشترک سفر کنیم و دوستانمان، دوستان طرف مقابل هم باشند. این روش در بلند مدت، نسخه بدبختی است.
هیچ دو نفری نمیتوانند در همه زمینهها با هم جور باشند و تلاش برای این کار به تلخکامی میانجامد. ما در ناخودآگاه جمعی تصویر خاصی از عشق در ذهن داریم که با واقعیت همخوانی ندارد. در این تصویر، هر حرکت مستقلی گناه است و معنایش این است که همدیگر را دوست نداریم. اگر به تنهایی به سفر برویم یا جدا از هم بخوابیم، نشانه خطر است. به همین دلیل یگدیگر را مجبور به کارهایی میکنیم که واقعا دوست نداریم؛ از دیدار اجباری دوستان گرفته تا تفریحاتی که به آن علاقه نداریم.
یک روش واقعی و منطقیتر در یک رابطه عاطفی این است که بپذیریم هر کدام از ما تنها قادریم در برخی از موارد، نیاز یکدیگر را برطرف کنیم و بسیاری زمینههای دیگر وجود دارد که باید به شکل دیگری تامین شود.
ما باید در نظر بگیریم که داشتن حدی از استقلال به معنای حمله به شریک زندگیمان نیست؛ بلکه تضمینی است برای یک تعهد واقعی. زوجهایی که رابطهای با دوام دارند، آنهایی نیستند که همه کارها را با هم انجام میدهند؛ آنهایی هستند که تفاوتهای خود را به شکلی غیر دراماتیک و بدون احساس خیانت دیدن، تفسیر میکنند.
استقلال زوجین
یکی از ملاک های مهم برای تجربه زندگی مشترک موفق، استقلال زوجین است. یکی از مشخصه های رشد اجتماعی، داشتن استقلال است. افراد مستقل توانایی ها و محدودیت هایشان را به خوبی می شناسند و این شناخت به تصمیم گیری صحیح کمک می کند.
حدی از استقلال و عدم وابستگی به معنی خراب بودن رابطه نیست، بلکه به این معناست که طرفین یاد گرفتهاند، روی آنچه که هر کدام میتوانند برای یکدیگر به ارمغان بیاورند، تمرکز کنند، بدون اینکه سرزنش شوند. لازم نیست به خاطر اینکه دوست نداریم به یک جای مشترک برویم یا با دوستانی که به نظرمان کسل کننده میرسند معاشرت کنیم. در عوض یاد میگیریم، به آن جنبههایی از زندگی که واقعا میتوانیم در آن نیاز طرف مقابل را تامین کنیم، اهمیت بدهیم.
مستقل بودن، تصمیم گیری را به شدت آسان می کند؛ زیرا قبول می کنید تنها فردی هستید که تحت تاثیر تصمیمات تان قرار می گیرید.
افراد مستقل مهارت و اعتماد به نفس بیشتری در مواجهه با مشکلات زندگی شان دارند. دلیل آن می تواند این باشد که آن ها برای انجام کار آمادگی بیشتری دارند تا این که منتظر پشتیبانی یا اجازه دیگران بمانند. مستقل بودن به معنای آن است که شما علاقه بیشتری به امتحان کردن چیز های جدید دارید.
معایب نداشتن استقلال در زندگی مشترک
افرادی که استقلال ندارند، توجه شان بیشتر معطوف به دیگران است تا خودشان، و اهل اندیشیدن نیستند. چون خود را قبول ندارند، دائم دنبال کسی هستند تا به جای آن ها تصمیم بگیرد و مسئولیت را از گردن آن ها سلب کند. گاهی حتی برای امور ساده ای مانند انتخاب رنگ پارچه دچار تزلزل می شوند.
دو راه برای رسیدن به استقلال
- از طریق مطالعه کتاب های روان شناسی، درباره چگونگی رفتار اجتماعی با دیگران برای رسیدن به استقلال
- از طریق تجربه، به این معنا که با تجربه ای که از کارهای گذشته داریم نسبت به آینده فکر کنیم.
انواع استقلال
- استقلال عاطفی: به معنای آن است که شما بیشتر تصمیمات شخصی و چالش های زندگی تان را بدون شرکت دادن دیگران، حل می کنید و پیش می روید.
- استقلال مالی: زمانی که صحبت از مستقل بودن می شود، هیچ حسی بهتر از پرداخت هزینه های شخصی توسط خود فرد نمی تواند او را ارضا کند. استقلال مالی یعنی شما کنترل کاملی روی دخل و خرجتان دارید و به هیچ فردی جوابگو نیستید.
نتیجه گیری
برای لذت بردن از یک رابطه هماهنگ، باید اطمینان داشته باشیم که غیر از همسرمان منابع مختلفی برای سرگرمی، آرامش و لذت داریم و در عین حال، وقتی با مشکلی بر میخوریم، میتوانیم از حمایت آنها مطمئن باشیم. اینکه فکر کنیم طرف مقابل میتواند همه نیازهای ما را تامین کند، میتواند کل رابطه را خراب کند.
درگیریها و ناامیدی هایمان زمانی قابل حل می شود که دست از سر شریک عاطفیمان برای تکمیل نیمه خالی وجودمان برداریم.
برای مطالعه بیشتر به کتاب کار زوج درمانی (۳۰ تکنیک اثربخش برای بازسازی مجدد رابطه زناشویی)، اثر کتلین میت یانگمن مراجعه فرمایید.