خیانت امری غیر اخلاقی
یکی از دلایل اصلی طلاق، خیانت می باشد
خیانت عبارت است از اینکه یکی از طرفین رابطه، مفاد این قرار داد را به زیان دیگری و بدون اطلاع و اذن او نقض کرده است. به این معنا، خیانت غیراخلاقی است.
خیانت به معنای زیر پا گذاشتن یک قرارداد است. از این زاویه به یک مفهوم نسبی میرسیم. خائن به مفهوم پیمانشکن است. مسئله اینجاست که پیمان بعنوان قرار دادی جمعی و گروهی امری فرهنگی – اجتماعی – تاریخی است. بنابراین پیمان ها قراردادی هستند و پیمانشکنی نیز امری قراردادی است و مفهوم آن به نسبت زمان و مکان تغییر میکند. پیمان ها میتوانند بر سر ارزشهایی خانوادگی، سیاسی، اخلاقی، مذهبی، ایدئولوژیک و غیره باشند.
خیانت کلمه مناسبی برای استفاده از سوی یک ناظر بیطرف نیست. وقتی از این کلمه استفاده میشود، پیشاپیش قضاوتی صورت گرفته و فرد «خیانتکار» محکوم شده است. کلمه خیانت در جامعه ما بار منفی زیادی دارد.
خیانت زناشویی
خیانت در زناشویی یکی از پدیدههای رایج در سراسر دنیاست که در سالهای گذشته بر آمار آن افزوده شده است. بررسی خیانت به عنوان یک چالش آماری یا پدیده اجتماعی نیازمند بررسی چند جانبه رفتارهای فرهنگی و اجتماعی در هر بافت فرهنگی خاص است. اما آمارها در سراسر جهان حاکی از تغییر در الگوهای زندگی افراد و به طبع تاثیر گذاشتن بر روابط انسانی است. در ایران هم الگوی خیانت از مردان به زنان تغییر کرده و میزان خیانتهای زنان در زندگی زناشویی بالا رفته است.
مطابق آمارها در آمریکا حدود ۳۰ تا ۶۰ درصد افراد متاهل در مرحلهای از زندگی مشترکشان خیانت میکنند. در دیگر آمارها بیشتر از ۵۰ درصد ازدواجها منجر به طلاق میشوند. همینطور تحقیقات نشان داده است که درصد بالای خیانت در زندگی مشترک در زوجهای زیر ۳۰ سال اتفاق میافتد و دلیل آن هم پیدا کردن شانسهای بهتر در زندگی است و دلیل دیگر مطابق همین تحقیقات، عادت کردن به داشتن چند شریک جنسی است.
طبق بررسیهای مجله درمان رابطه زوجین، چیزی در حدود ۵۰ درصد از زنان متاهل و در حدود ۶۰ درصد از مردان متاهل رابطه خارج از ازدواج را در مرحلهای از زندگی مشترکشان تجربه میکنند. و چون مطابق آمارها خیلی از روابط به ازدواج منتهی نمیشود، چیزی حدود ۸۰ درصد از زوجین در ازدواجشان خیانت میکنند.
در طول دهههای گذشته در کشورهای مختلف دنیا جهشی عظیم در روابط زناشویی و مساله خیانت صورت گرفته است. در تحقیق صورت گرفته در دانشگاه کالیفرنیا در سال ۱۹۹۸، حدود ۲۴ درصد از مردان و حدود ۱۴ درصد از زنان تجربه رابطه جنسی خارج از ازدواج را داشته اند، اما همین ارقام در ۱۰ سال گذشته به صورت صعودی بالاتر رفته است.
بعضی از محققان درصد بالای خیانت زناشویی را به دلیل رشد و توسعه اینترنت میدانند. طبق بررسیهای انجام شده که در مجله «طلاق» منتشر شده است تنها ۴۶ درصد از مردان بر این باورند که داشتن رابطه ی آن لاین خیانت در زناشویی است و برعکس ۷۵ درصد از افرادی که ازدواج کردهاند، بر این باورند که دیدن سایتهای سکسی در اینترنت در طول دوران زناشویی اشکالی ندارد.
در تحقیق دیگری که در «انستتیوی مطالعات خانواده استرالیا» منتشر شده است، یکی از دلایل اصلی جدایی نیز خیانت بوده است که از این میزان ۲۵ درصد را زنان و ۲۰ درصد را مردان تشکیل میدهند. با توجه به آمار و ارقام ارائه شده میتوان گفت که درصد خیانت در زندگی مشترک به طور کلی در مقیاس جهانی و در کل دنیا رو به افزایش است.
دلایل مختلفی برای تغییر در سبک زندگی زناشویی و بالا گرفتن خیانت در آن وجود دارد. مطابق آمارهای ارائه شده، حدود ۵۷ درصد از مردم اینترنت را برای خیانت کردن به شریک زندگیشان به کار می برند. ۳۸ درصد از افراد در سکس چتهای آنلاین شرکت می کنند، چیزی حدود ۵۰ درصد از افراد با اولین کسی که سکس چت داشته اند، تلفنی صحبت کردهاند و ۳۱ درصد از افرادی که گفتگوی آن لاین داشته اند، نهایتا این گفتوگو به داشتن سکس منتهی شده است.
خیانت امری غیر اخلاقی
خیانت عبارت است از اینکه یکی از طرفین رابطه، مفاد این قرار داد را به زیان دیگری و بدون اطلاع و اذن او نقض کرده است. به این معنا، خیانت غیراخلاقی است.
خیانت کردن در واقع به زیان و آسیب به دیگری منتهی میشود و زیان به دیگری را ما غالبا در حوزه اخلاقی ناروا تلقی میکنیم. دلیلش هم این است که در این نوع روابط انسانی افراد به شدت آسیبپذیر میشوند. شما حصارهای دفاعی روحتان را پایین میآورید و در نتیجه در برابر تیرهایی که از جانب شریک عاطفی شما به سمت شما روانه میشود. خب خیلی بیدفاع ترید لذا آسیبپذیرتر میشوید.
دلیل دیگری که خیانت در روابط عاطفی را غیراخلاقی میکند، این است که غالباً مستلزم دروغ است، یعنی فرد برای اینکه خیانت خودش را از شریک عاطفیاش پنهان کند یا اطلاعات نادرست به او میدهد، که به آن میگوییم دروغ فعال، یا اطلاعات درست و لازم را از او پنهان میکند که به آن میگوییم دروغ نافعال.
خیانت منحصر به عمل جنسی نیست
آنچه ما خیانت میدانیم این است که فرد بر خلاف تعهد متقابلی که با شریک جنسی خودش دارد، در خفا و بدون موافقت با شریک جنسی، آن مفاد را نقض کند. حالا گاهی وقتها این در عمل جنسی است و گاهی در برقراری روابط عمیق عاطفی با دیگری است. مثلا فرض کنید بدون اطلاع شریک عاطفیاش، با کسی به سفری برود. اما در عین حال کاملاً روشن است که عمل جنسی حساسیت بیشتری برمیانگیزد، برای اینکه مناسبات جنسی نشانه سطح عمیقی از روابط و تعلقات عاطفی تلقی میشود.
بنابراین در بسیاری از مواقع شما وقتی کسی را دوست دارید و عاشق کسی هستید، جسم و روحش را توأمان میخواهید و خودتان را جسماً و روحاً متعلق به طرف مقابل میدانید. این رابطه بسیار عمیقی که شما با بدن و با تن دیگری برقرار میکنید بخش مهمی از شکلگیری یک رابطه عاطفی است. طبیعی است که این حساسیت بیشتری بر میانگیزد.
جامعه ایران و خیانت
با اینکه در آمارهای جهانی میزان خیانت زناشویی ثبت شده است، اما در مورد کشور ایران به دلیل ملاحظات فرهنگی، ثبت و ارائه آمار دقیق در خصوص خیانت در زندگی مشترک، همچنان تابو محسوب می شود. با این حال در سالهای گذشته رشد بیسابقه طلاق در جامعه ایران و ملاحظات فرهنگی و مذهبی همچنان مساله خیانت را سربسته نگه داشته است.
در سالهای اخیر این مساله آن چنان رشد داشته که در فیلمها و سریالهای ایرانی به یکی از موضوعات اصلی و یکی از معضلات اجتماعی تبدیل شده است. در خصوص آسیب شناسی مساله خیانت در جامعه ایران باید گفت، آن طور که در اکثر روزنامهها و مجلات به آن پرداخته شده، الگوی خیانت از زنان به مردان تغییر کرده و در واقع میزان خیانتهای زنان در زندگی زناشویی بالا رفته است.
به گفته دکتر مصطفی اقلیما (رئیس انجمن علمی مددکاری ایران)، آمار خیانتهای زناشویی در ایران بالاست: «به دلایل اجتماعی مردان ایرانی پیش از ازدواج بسیار بیشتر از زنان، با جنس مخالف در ارتباط و دوستی هستند. همین ارتباطات میتوانند در شرایطی منجر به خیانت به همسر شوند. بنابراین، خانمها بسیار کمتر به همسرانشان خیانت خواهند کرد. بسیاری از آقایان، چیزی در حدود ۸۰ درصد در اوایل ازدواج به همسرانشان خیانت میکنند. همچنین پس از اینکه مردان سنشان بالاتر رفت، در سنین ۴۰ سالگی، باز هم آمار خیانت آنها به همسرانشان بالاست؛ چیزی در حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد.»
او همچنین بر این باور است که: «آمار بالای خیانت را میتوان از پروندههای موجود در دادگاههای خانواده رصد کرد. بسیاری از طلاقها در پی خیانتهای زناشویی، و عمدتا خیانت مرد به زن شکل می گیرند.»
در سال ۱۳۹۲ در تحقیقی که در شهر کرج صورت گرفته و در جریان آن ۸۶۰ زن متاهل در قالب جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند، مشخص شد که ۳۳ درصد این زنان روابط جنسی خارج از ازدواج داشتند. قرائی مقدم، آسیبشناس اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم با بیان این آمار و ارقام، در اینباره میگوید: «بیشتر این زنان در گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال قرار داشتند و جالب اینکه درصد بالایی از آنها از رفتار خود ابراز شرمساری نمیکردند و آن را رفتاری عادی و به روز میدانستند. به گفته وی ۲۳ درصد از این زنان رفتار خود را رفتاری عادی میدانستند و هفت درصد نیز گفته بودند که از این رفتار خود چندان رضایت ندارند. تنها سه درصد این افراد پاسخی برای این رفتار خود نداشتند.»
اگرچه عضو هیات علمی دانشگاه تربیت معلم بر انگیزه مادی به عنوان یکی از مهمترین دلایل گرایش زنان به برقراری رابطه جنسی با افرادی به غیر از همسران خود تاکید دارد، اما ناصر قاسمزاد، دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان جامعه نظر دیگری دارد. از نظر این روانشناس مقوله مالی و اقتصادی بحثی است که بیشتر در زیرمجموعه روسپیگری جای میگیرد. این در حالی است که دلیل اصلی این رفتار در میان زنان دارای همسر به مشکلات و کمبودهای عاطفی و جنسی باز میگردد و در مواردی این زنان حتی حاضر میشوند برای برقراری یک رابطه و تداوم آن هزینه نیز بپردازند.»
راه حل اخلاقی در مورد خیانت به شریک
روابط عاطفی عمیق خصوصاً از جنس رمانتیک یک مقداری روابط غیرتمدار هستند. یعنی به اصطلاح غیر نمیپسندند و به یک معنا شما وقتی که کسی را برای شریک عاطفی برمیگزینید، انحصارگرا هستید. یعنی مایلید که شما برای او باشید و او برای شما باشد.
در پارهای از موارد به نظر میآید که ما وقتی نسبت به دیگری غیرت میورزیم، یک غیرت منفی است، یعنی شما می خواهید طرف را از آن خود بکنید، مثل، ماشین یا خانهای که دارید. یعنی شما در صورتی میتوانید به دیگری اتکا کنید که آن طرف هم وجودش به شما متکی باشد.
حالا اگر شریک شما شخص سومی را وارد این رابطه کند چه میشود؟ در اینجا به نظر میآید که شما خطری را احساس خواهید کرد. چرا؟ برای اینکه به همان میزان که شریک عاطفی شما به آن دیگری متکی است، ممکن است از شما مستقل تلقی شود. با در میان آوردن شخص دیگر ممکن است که آن طرف برای اینکه دل دیگری را به دست بیاورد کارهایی بکند که دل شما را مجروح کند.
اصولاً وقتی اعداد طرفین درگیر در یک رابطه عاطفی افزوده میشود، احتمال آسیب پذیری افراد به نحو تصاعدی بالا میرود. به همین دلیل است که معمولاً در روابط عاطفی عمیق، افراد انحصار طلبند. در این جور مواقع به نظر میآید که شجاعت اخلاقی یا بلوغ اخلاقی و اجتماعی فرد ایجاب میکند که فرد بلافاصله از خودش بپرسد که آیا این تمایل ناشی از اشکالی بوده که در متن رابطهاش با شریک عاطفیاش به وجود آمده؟
اگر این طور است در این صورت شرط اول این است که به این مشکل بپردازد یعنی مسئله را با شریک عاطفی خود در میان بگذارد، در صورت لزوم از مشاور متخصص استفاده کنند و در نهایت تلاش کنند مشکلی را که در بینشان بوده مرتفع کنند و سلامت رابطهشان را بازیابند.
اما ممکن است پاسخ به این سؤال منفی باشد یعنی مشکلی در کار نیست و این درگیری عاطفی جدید نه حاصل یک مشکل بلکه حاصل یک وضعیت تازه بوده است. خب در این صورت، او باید شجاعت اخلاقی داشته باشد، و قصد و وضعیت خودش را با طرف مقابلش به نحو شفقتآمیزی در میان بگذارد. یعنی به شکلی که ملاحظه آسیبپذیریهای او را داشته باشد. این حداقل احترامی است که شما میتوانید به شریک عاطفی خودتان بگذارید و هویت انسانی و قدرت تشخیص او را به عنوان یک انسان بالغ به رسمیت بشناسید.