دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

خانواده درمانی آکرمن

آکرمن، رویکرد روان تحلیلی را برای کار کردن با خانواده‌ها مطرح کرد

در خانواده درمانی آکرمن، اعتقاد بر این است که بایستی روی نیروهای ناهشیار که آسیب را بوجود آورده‌اند، کار کرد. نقش درمانگر یک معلم، والد یا مفسر است.

خانواده درمانی

این نظریه در دهه ۱۹۵۰ شکل گرفت. اصول اساسی روان تحلیلی، منبع رویکرد آکرمن(Nathan Ackerman) بودند. آکرمن ابتدا روانپزشک کودک بود. در دهه ۱۹۳۰ به خانواده و تاثیر آن بر سلامت روانی افراد علاقمند شد. در سال ۱۹۶۱ اولین نشریه خانواده را با نام فرآیند خانواده منتشر کرد؛ این نشریه همراه با کتاب روان پویایی های زندگی خانواده به حوزه خانواده درمانی اعتبار بخشید.

آکرمن که گاهی اوقات از وی به عنوان پدربزرگ خانواده درمانی یاد می شود، خانواده را نظامی از شخصیت های در حال تعامل تصور می کند که هر فرد خرده نظام مهمی در داخل خانواده به حساب می آید. در نظر وی خانواده زیر مجموعه ای از جامعه است.

آکرمن

ویژگی های خانواده درمانی تحلیلی :

  1. دشواری روابط جاری از تعامل اولیه والدین با کودک شکل گرفته است.
  2. گذشته در زمان حال، فعال است.
  3. اهمیت اطلاعات اجتماعی و تاریخچه فردی در زندگی
  4. چگونگی تاثیر جنبه های بین فردی و درون فردی بر یکدیگر
  5. تغییر تدریجی است و لازمه آن سخت کوشی با صرف وقت و سرمایه گذاری است.
  6. معمولا جلسات هفته ای یک بار و به مدت یک ساعت و طول درمان از ۲۰ تا ۴۰ جلسه متغیر است.

مفروضه های خانواده درمانی آکرمن :

این نظریه بر کار کلاسیک زیگموند فروید استوار است. نظریه ی روانکاوی در عین توجهی که ظاهرا به رشد شخصیت بیمار دارد عمیقا به تعامل فرد و خانواده اش اهمیت می دهد. برای درک ضمیر ناخوآگاه باید بافت آن درک شود که  یکی از این بافت ها، واقعیت تعاملات خانوادگی است.

۱- پاتولوژی هم بافته: خانواده و اعضای خاصی از آن ناسازگار باقی می مانند. فرآیند ناخودآگاهانه ای وجود دارد که نزد اعضای خانواده اتفاق می افتد و آن ها را کنار هم نگه می دارد. میان اعضای خانوده دائما تبادلات ناهشیاری صورت می گیرد که رفتار هر کدام از اعضا می تواند بازتابی بیمارگون از تحریفی باشد که در سراسر خانواده وجود دارد.

۲- قواعد خانوادگی: چنانکه افراد از قواعد خانوادگی نانوشته سرپیچی کند، آنگاه آگاهانه تصمیم می گیرد که خانواده را ترک کند و سلامت خود را حفظ کند و یا توسط اعضای دیگر به داخل الگوهای خانوادگی کشیده می شوند.

۳- نظریه تجربیات درونی شده: روش تبیین روابط بین نسل هاست. به این معنی که موجودات از زمان تولد به دنبال برقراری روابط با دیگران هستند؛ این یک نیاز بنیادین است. پس افراد با ابژه ها(یک شخص مهم) پیوند تعاملی برقرار می کنند و  ویژگی های خوب و بد وی را درون فکنی می کنند، و در بزرگسالی این درون فکنی ها پایه و اساس برقراری روابط با دیگر افراد به خصوص افراد محبوب می شود. این نظریه، روشی را در اختیار قرار می دهد تا به تبیین استدلال های مربوط به انتخاب های زناشویی و الگوهای تعاملی خانواده بپردازند.

نظریات درونی شده اولیه و ناخودآگاه و حل نشده ای که افراد بزرگسال ممکن است به روابط زناشویی وارد کنند می تواند به شکل گیری الگو های ناسازکار منجر شود که اشخاص بدان وسیله به یکدیگر آویزان می شوند. این الگوها حالت تکرار شونده ای به خود می گیرند، مگر اینکه یکی یا هر دو همسر یا یکی از بچه هایشان آگاهی بیشتری پیدا کنند، اقداماتی را برای متمایزسازی خود از تجربیات درونی شده قبلی، به عمل آورند و در این فرآیند یاد بگیرند که به شیوه جدید عمل کنند.

۴- انفکاک (دوپارگی): فرایند ارزیابی در پایین ترین سطح خود به شیوه های ناخودآگاهانه صورت می گیرد(کرنبرگ، ۱۹۷۶). در انفکاک، بازنمایی یا کاملا خوب است یا کاملا بد، که نتیجه آن فرافکنی کیفیت های خوب یا بد به اشخاصی است که درون بافت (محیط) شخص قرار دارند. از طریق انفکاک افراد توانایی پیش بینی کردن دلهره خود و حتی اشخاص مهمی که در محیط شان زندگی می کنند را دارند و می توانند آن را مهار کنند.

آکرمن خانواده را نظامی از شخصیت های در حال تعامل تصور می کند. هر فرد خرده نظام مهمی در داخل خانواده به حساب می آید. برای درک کارکرد خانواده می بایست درون دادهای وارده از سایر منابع مختلف مورد توجه قرار گیرد، که این دروندادها شامل موارد زیر است :

  1. شخصیت منحصر به فرد هر عضو خانواده
  2. پویه های خانواده در انطباق با نقش ها
  3. تعهد خانواده در قبال مجموعه ای از ازرش ها
  4. رفتار خانوده در قالب یک واحد اجتماعی

در اصطلاح خانواده درمانی، نشانه های بیماری در یک شخص، شاخص رفتار بین فردی است و جایگاه تعارضات، اضطراب ها و دفاع های مشترک خانوادگی را نشان می دهد.

آکرمن می گوید مشکلات خانواده فقط زمان هایی بروز نمی کند که نارسایی در نقش ها یا نامکمل بودن نقش ها باشد، بلکه هنگامی که نوعی بن بست یا تعارض ناگشوده وجود دارد، مشکلات پدیدار خواهند شد. تعارضات در چند سطح رخ می دهد :

  1. در درون یکی از اعضای خانواده
  2. میان اعضای خانواده هسته ای 
  3. میان نسل های خانواده گسترده 
  4. میان خانوده و جامعه اطراف آن

تعارض در هر سطحی باشد، به سراسر نظام خانواده ریشه می دواند. ممکن است چیزی که به صورت بحران در نقش های مکمل پدیدار می شود، منجر به تعارض بین فردی در خانواده شده و نهایتا به صورت تعارض درون روانی در یک یا چند عضو از خانواده مبدل گردد، اگر این تعارضات درون خانودگی به شکل مدوام و آسیب زا باشند، تعارضات هر شخص عمیق تر خواهد شد.

یکی از اهداف درمانی آکرمن، قطع کردن این زنجیره هاست. که برای این منظور، تعارض درون روانی به حیطه گسترده تعامل های خانوادگی کشانده می شود.

اگر تعارض میان اعضا وخیم شود، این خطر وجود دارد که خانواده به دسته بندی های مخالف با یکدیگر دست بزند. معمولا این فرآیند زمانی پیش می آید که یک نفر غالبا کسی که فرق زیادی با اعضای خانواده دارد، به بلاگردان یا توسری خور خانواده تبدیل می شود و وقتی شخص منزوی شد و به خاطر مقصر شناخته شدن درباره چند دستگی خانواده کیفر دید، مجددا دسته بندی های مختلفی از نقش ها در خانواده شکل می گیرد. یک عضو مبدل به ستمگر می شود، یک نفر دیگر نقش شفابخش یا ناجی را در قبال این قربانی یا توسری خور ایفا می کند.

درمان :

از جنبه تشخیصی آکرمن سعی می کرد جریانات عاطفی عمیق تر خانواده، مثل ترس ها، بدگمانی ها، احساس های ناامیدی، میل به انتقام را کاملا درک کند. با استفاده از پاسخ های هیجانی شخصی، احساس خانواده را حدس می زد، به الگوی نقش های مکمل پی می برد و با ور رفتن با دفاع ها آنها را خلع سلاح می کرد و دلیل تراشی های توجیهی آنان را برملا می ساخت.

در یک زمان مناسب، ارتباط نامناسب خانواده با اضطراب های درون روانی اعضای مختلف را نشان می داد و سرانجام وقتی شناخت اعضای خانواده از احساس ها، افکار و اعمالشان فزونی می یافت، آکرمن به آنها کمک می کرد تا از سایر الگوهای ارتباط خانوادگی آگاه شوند و بتوانند روش های جدیدی را برای کسب صمیمیت، اشتراک نظر و همانندسازی پیدا کنند.

در رویکرد آکرمن، تشخیص و درمان درهم تنیده اند، به جای آنکه از یک شیوه رسمی و الزامی تبعیت کنند، به مشاهده جدال های درمانی خانواده پرداخته و به واقعیت های تاریخی که ظاهر می شوند گوش فرا می دهد. درمانگر از نقاب حفاظتی بیرونی خانواده، توافق های سری در مورد سخن گفتن راجع به موضوعات خاص، شخصیت هر یک از اعضا و سازش آنان با نقش های خانوادگی و حال و هوای عاطفی خانواده، آگاهی پیدا می کند.

آکرمن معتقد بود که درمانگر مثل یک عامل شتاب دهنده است که وظیفه اش وارد شدن به فضای خانوادگی و راه انداختن تعامل های عاطفی معناداری است. در همان حال با مهرورزی و تشویق اعضا، کاری می کند که اعضا به خاطر تماسی که با درمانگر دارند خودشان را بهتر بشناسند. درمانگر چون نقش شتاب دهنده را دارد باید گستره وسیعی از نقش ها را ایفا کند: راه انداز، چالش گر، مواجهه گر، حامی، مفسر و وحدت بخش.

فنون درمانی :

  1. انتقال : فرافکنی احساسات، نگرش ها یا تمایلات به درمانگر است. در خانواده درمانی هدف درک احساسات غالب در واحد خانواده و تعیین اینکه چه هیجان هایی به سمت چه اشخاصی سوق یافته اند، به کار می رود.
  2. تحلیل خواب و رویاها : هدف آن دسته از نیازهای درون خانواده که برآورده نشده اند می باشد، تا راهبردهایی برای رفع کمبودهای اعضا شکل گیرند.
  3. مواجهه : تذکر به خانواده که چگونه رفتارشان با خواسته هایشان مغایرت دارد یا در حال تعارض است. این فن برای حل تعارضات خانوادگی مناسب است.
  4. تاکید بر نقاط قوت : بیشتر خانواده ها به این دلیل به خانواده درمانگر مراجعه می کنند که در تاکید بر نقاط ضعف خویش مانده اند، به همین دلیل خانواده درمانگر سعی می کند که آنها را با نقاط قوت خویش آشنا کنند.
  5. تاریخچه زندگی : می تواند به صورت داستان وار یا مختصر باشد. با گرفتن شرح حال زندگی خانواده و سنجش آن قادرند الگوهای قبلی و فعلی تعاملات خویش را درک کنند. گرفتن تاریخچه باعث اعتماد بیشتر خانواده به درمانگر و همچنین بینش و بصیرت در اعضای خانواده می شود.
  6. مکملیت : درجه هماهنگی در تلفیق کردن نقش های خانوادگی است. وظیفه درمانگر این است که کمک کند تا اعضا برای روابطشان رضایت خاطر فراهم کنند.

مقایسه خانواده درمانی روان تحلیلی با دیگر رویکردها :

  1. نگرش خطی دارد.
  2. تاکید بر قدرت ضمیر ناخودآگاه بر رفتار درون شخصی
  3. بررسی مکانیزم های دفاعی اعضای خانواده
  4. به لحاظ هزینه مالی، سنگین و وقت زیادی می طلبد.
  5. مستلزم توان هوشی بالاتر از متوسط است.

منابع : 

  1. گلادینگ، ساموئل، خانواده درمانی (تاریخچه ، نظریه ، کاربرد) ترجمه : فرشاد بهاری و همکاران. 
  2. گلدنبرگ، ایرنه، هربرت، خانواده درمانی. ترجمه : حمید رضا حسین شاهی برواتی و همکاران.
  3. نظری، محمد علی، مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی.
۴.۲ ۶ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نفس
۱۳۹۹/۰۴/۰۳ ۰۳:۰۳

سلام ممنونم بابت مطالبتون…

ماریا نیسی
۱۴۰۱/۰۱/۰۳ ۱۴:۲۴

ممنون از مطالب مفید و کاربردی که گذاشتید