انواع شخصیت نمایشی
شناخت جزئیات و ویژگی های تیپ شخصیت نمایشی
افراد دارای شخصیت نمایشی، به علت برخورداری از خود محوری بالا، تشنه توجه دائمی و همیشگی هستند.
افراد با تیپ شخصیتی نمایشی(Hysterionic) با سه موضوع جنسیت، رابطه جنسی و قدرت اشتغال خاطر دارند. آنها به عنوان افرادی توجه طلب و خودنما دیده می شوند. این افراد بهطور ناهشیار، جنسیت خود را ضعیف، ناقص یا درجه دوم تلقی میکنند و افراد جنس مخالف را قدرتمند، هیجان انگیز، خواستنی و حسادت انگیز میدانند. آنها از نظر رفتار بیرونی، معمولا جذاب، توجه طلب و اغواگر به نظر میآیند.
شخصیتهای نمایشی، در درون خود از تحریک و تهییج بیش از حد میترسند. احساسات و تمایلات آنها سبب اضطرابشان میشود. آنها میترسند که مغلوب هیجانات خود شوند؛ اغراق آمیز بودن شیوه صحبت کردن آنها تلاشی است ناهشیار برای غلبه بر عواطف و تمایلات آنها. سبک شناختی در این شخصیت امپرسیونیستی(سطحی نگری) است، زیرا به دلیل ترس از دیدن و دانستن زیادی، ترجیح میدهند نگاهی دقیقی به جزئیات نداشته باشند.
بروز علائم جسمانی غیرقابل توضیح از لحاظ پزشکی که نشان از تعارض های تجزیه ای(تبدیلی) است در این افراد دیده می شود. رفتارها، خصوصا رفتارهای جنسی در این افراد ممکن است تکانشی باشد. آنها ممکن است مانند افراد خودشیفته، برای جلب توجه، دست به رقابت و مسابقه بزنند تا از ارزشمندیشان اطمینان کسب کنند، اما خصوصیات تننمایی و رقابتی آنها محدود به قلمروی مسائل جنسی و جنسیتی است؛ در خارج از این عرصه ها، آنها قادر به صمیمیت و دلبستگیهای پایدار هستند.
نظریهپردازان تحلیلی اصطلاح هیستریکال را برای افراد با سازمان شخصیت نوروتیک بکار میبردند و اصطلاح هیستریونیک (کودکانه) را برای افراد با سازمان شخصیت مرزی بکار می بردند.
مدل سازمان شخصیت هیستریکال و هیستریونیک
اتو کرنبرگ در نظریه شخصیت خود، از اصطلاح سازمان شخصیت استفاده می کند. بر اساس نظریه کرنبرگ، سازمان شخصیت به معنای مسیرهایی است که به واسطه آن، افراد، خود و دیگران را درک میکنند، اهداف و رفتارهایی که از درونشان نشأت میگیرد را دنبال میکنند و در برابر احساسات ناخوشایند از خود دفاع میکنند. سازمان شخصیت میتواند در یک مسیر سالم و یا آسیبزننده ادامه پیدا کند. کرنبرگ فرض کرد که سازمان شخصیت از نرمال تا پاتولوژیک در سطوح مختلف، خود را در افراد نشان میدهد. از دیدگاه کرنبرگ، سالمترین سطح شخصیت در میان سازمانهای شخصیت، سطح نوروتیک است. در سطح نوروتیک، واقعیتآزمایی سالم است، فرد درک ثابتی از خود و دیگران دارد و در برابر اضطراب با مکانیسمهای دفاعی سطح بالا از خود دفاع می کند.
در مدل کرنبرگ، شخصیت هیستریکال، شخصیتی در سطح سازمان شخصیت نوروتیک قرار دارد، ولی شخصیت هیستریونیک (کودکانه) در سازمان شخصیت مرزی قرار دارد. تیپ هیستریکال که افرادی خوشایند و گرم هستند، کلینگر هستند و در کلامشان عمومیت بدون هیچ جزییاتی مشاهده میشود. احساسات خود را نشان میدهند و شاعرانه به نظر میرسند. برای آسیب ندیدن دیگران، دوست دارند احساساتشان را در میان بگذارند. رفتار مادرانه از خود نشان میدهند. افراد با شخصیت هیستریکال تأکید دارند که مهربانی خود را به همه نشان دهند. مکانیسمهای دفاعی که از خود نشان میدهند معمولا واپسروی، واپس رانی، جنسی سازی، سرکوب و تجزیه است. هیستریکال ها افرادی سرحال و خوشمشرب هستند و خاطرات خوبی به جا میگذارند، ولی وقتی به شخصیت هیستریونیک نزدیک میشوند این خوشایندی خطرناک خواهد بود.
- شخصیت کودکانه یا هیستریونیک شکل خفیف اختلال شخصیت مرزی است.
- شخصیت هیستریکال نسخه خفیف شخصیت کودکانه(هیستریونیک) است و در دامنه نوروتیک قرار می گیرد.
تفاوت شخصیت هیستریکال و هیستریونیک
افراد با شخصیت هیستریونیک زندگیشان پر از حواشی است و اگر داستانهای احساسی و دراماتیک درست نکنند، زندگی برایشان پیش نمیرود. رفتارهایی از جمله برونریزی، پرخاشگری، سلطه و حسادت شدید در آنها بارزتر است. در هیستریونیکها مشکلات بدنی بدون دلیل بیشتری وجود دارد اما در هیستریکال اینطور نیست. در هیستریکال حس رقابت و حسادت وجود دارد ولی به شدت افراد هیستریونیک نیست. در تیپ کودکانه(هیستریونیک) رفتارهای نمایشی، جسمانیسازی، علایم تبدیلی، غلو و علایم تجزیهای بیشتر دیده می شود.
۱- تمایلات جنسی: شخصیتهای کودکانه(هیستریونیک) تمایل دارند با اغوای افرادی که آنها را صاحب جنسیت ارزشمندتر میدانند کسب قدرت کنند. چنین استفادهای از تمایلات جنسی کارکردی دفاعی داشته و برای دفع ضعف، نقص یا ترس و کسب احساس قدرت یا غلبه بر جنس مخالف که هیجان انگیز (اما قابل حسادت و ترسناک) است، بکار میرود. با این حال، به دلیل شرم ناهشیار از بدن فرد و ترس از آسیب دیدن توسط دیگری قدرتمندتر، صمیمیت جنسی برای آنها منشا تعارض است. افراد با تیپ هیستریونیک اغلب تمایلات جنسی خود را با تننمایی به رخ میکشند.
در تیپ هیستریکال ترکیبی از بازداری جنسی و بیش فعالی جنسی(pseudohypersexuality) دیده می شود. به عبارت دیگر این افراد سرد مزاج بوده یعنی در ظاهر رفتار تحریک آمیز جنسی دارند ولی در باطن دچار بازداری جنسی اند. هرج و مرج جنسی در بین این افراد کمتر از زنان دارای شخصیت کودکانه است. ارتباط جنسی این افراد جنبه ادیپال شدیدی دارد.
۲- خود آزاری: در تیپ هیستریکال یک سوپر ایگوی تنبیه کننده و جزمی وجود دارد(خود آزاری سطح بالا). در تیپ کودکانه (هیستریونیک)، سوپر ایگوی ضعیف تر و احساس گناه کمتر وجود دارد(خود آزاری سطح پایین).
۳- بی ثباتی هیجانی: تیپ هیستریکال اگرچه در ارتباط با پارتنر و یا شوهر، بحران های هیجانی را پشت سر هم تجربه می کند اما قادر است که در شغل خود کاملا باثبات و معقول باشد. ولی بی ثباتی هیجانی در تیپ کودکانه کاملا تعمیم یافته است و تقریبا تمام حوزه های زندگی آنها پر تعارض است؛ آنها توانایی کنترل تکانه و رفتارهای اجتماعی مناسب را ندارند.
در تیپ هیستریکال، ایگو و سوپر ایگو انسجام یافته تر است و تعارضات عمدتا ادیپال و بیشتر تناسلی است تا دهانی؛ ولی در شخصیت کودکانه تعارضات بیشتر پیش تناسلی و از نوع دهانی است.
انواع دیگر شخصیت نمایشی
- شخصیت نمایشی کودکانه : این گروه بهشدت به دیگران وابسته هستند و با رفتارهای فریبدهنده یا اغراقآمیزی مثل گریه شدید یا غش کردن آنهم به شکلی کودکانه سعی در جلب نظر دیگران دارند. شدت این رفتار کودکانه به این بستگی دارد که فرد از نظر روانی در چه سطحی باشد؛ هرچه بلوغ روانی کمتر باشد رفتار کودکانه بیشتر میشود. هیجان و احساسات این گروه سریعاً تغییر میکند، عشق پرشور و تند خیلی سریع به احساس گناه و خشم تبدیل میشود. در صورت مخالفت با آنها، بهسرعت کجخلق میشوند و نظرشان درباره فرد تغییر میکند.
- شخصیت نمایشی سرزنده : این افراد گرم و صمیمی هستند، به ویژه در روابط بین فردی خونگرم و خوشبین و مهربان هستند. نیازمند تحریک و هیجان هستند، سریع و بانشاط حرکت میکنند، سرحال وارد جمع میشوند یا آنجا را ترک میکنند، دیگران را به سادگی متقاعد میکنند.
- شخصیت نمایشی موافق : هدف زندگی این افراد این است که دیگران را دوست داشته باشند و به همین دلیل دیگران را تحسین و حتی چاپلوسی میکنند. به اطرافیان نشان میدهند که حاضرند هر کاری برای آنها انجام بدهند. مرتب سعی میکنند تا دیگران به آنها نظر مثبتی داشته باشند، اکثر اوقات مصالحه طلب و مهربان به نظر میآیند زیرا خشم و عصبانت خود را بروز نمیدهند و پشت نقاب مهربانی پنهان میشوند.
سبب شناسی
رویدادهای دوران کودکی و ژنتیک هر دو در ابتلا به اختلال نمایشی نقش دارند. برای مثال، تمایل این اختلال شخصیتی برای انتقال در اعضای یک خانواده امکان به ارث رسیدن آسیب پذیری ژنتیکی برای آن را نشان میدهد. البته، فرزندی با والد مبتلا به این اختلال شخصیتی ممکن است صرفا رفتار آموخته شده را تکرار کند. عوامل محیطی مانند عدم انتقاد و تنبیه در کودکی، تقویت مثبت تنها برای انجام رفتارهای خاص و توجه غیر قابل پیشبینی والد به فرزند، را شامل میشود.
متخصصان سلامت روان معتقدند که این اختلال شخصیتی میتواند نتیجه استرس، اضطراب و ترومای دوران کودکی باشد. افراد کم سنی که در معرض غفلت یا تعرض قرار دارند، باید برای مقابله با خاطرات و احساس شرم، بیکفایتی و ضعف بر تجربیات زندگی محدود تکیه کنند، اینجاست که این اختلال شخصیتی ممکن است به عنوان نوعی سازگاری یا جبران ایجاد شود. فرزندپروری بیش از حد لوس کننده یا ناهماهنگ نیز میتواند باعث اختلال شخصیت هیستریونیک شود. این گونه از مراقبان غفلت کننده با مشخص نکردن مرزها در تحول سالم هیجانی و روان شناختی فرزند اختلال ایجاد میکنند.
زنان با پویشهای شخصیتی هیستریونیک معمولا مادران خود را به شکل مادرانی سرد، افسرده یا بیکفایت و پدرانشان را بسیار مهم و جذاب توصیف میکنند. همچنین والد جنس مخالف حتی گاهی تا حد سوءاستفاده، ممکن است اغواگر یا از لحاظ جنسی نامناسب بوده باشد.
روابط بین فردی
افراد مبتلا به شخصیت هیستریونیک تمایل دارند اغواگر، تحریک کننده و نمایشی باشند و همین تمایل سبب بروز مشکلات در روابط نزدیک و نیز روابط غیرصمیمی آنها میشود. رفتار خودمحور و توجهخواهی دایمی آنها در نظر گرفتن چشمانداز بزرگتر در روابط را برایشان مشکل میسازد. افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی در ابتدا میتوانند جذاب به نظر برسند چراکه رفتارهای آنها سرگرم کننده و نمایشی هستند. با این حال، با گذشت زمان تحمل این رفتارها دشوار میشود.
از آنجا که افراد مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک قادر به در نظر گرفتن دیدگاه دیگری نیستند و نمیتوانند هیجانات دیگران را بخوانند، در همدلی یعنی در درک احساسات شخص دیگر، دچار مشکل میشوند. با این حال در موقعیتهایی که مرتبط با آنها نیست میتوانند به دیگران توجه کرده و برای آنها نگران شوند.
حفظ روابط عاشقانه به دلیل رفتار سردرگم کننده و متناقض این افراد میتواند دشوار باشد. از یک سو افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی ممکن است در رابطه به مثابه یک قربانی وابسته عمل کنند و از سوی دیگر بشدت اغواگر و کنترل کننده هستند. علاوه بر مشکل در حفظ روابط عاشقانه، افراد مبتلا اغلب در حفظ روابط دوستانه با همجنسان خود مشکل دارند، زیرا دوستان را تهدیدی برای روابط عاشقانه خود میدانند. همچنین رفتار این افراد اغلب سطحی و خودمحور به نظر میرسد و همین موضوع ارتباط با آنها را دشوار میسازد.
افراد دارای اختلال شخصیت نمایشی، به علت بی ثباتی در تعاملات خود، هیچگاه نمی توانند وارد رابطه معنادار و عمیقی شوند. بر همین اساس، این افراد، توانایی حفظ روابط را نداشته و در اغلب موارد روابطی کم عمق و در عین حال غیر واقعی با دیگران برقرار می سازند.
روند درمان
پیش آگهی افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی نسبتا مطلوب است و آنها به طور معمول در محل کار و حوزه های فعالیت خود عملکرد مطلوبی دارند. این افراد معمولا از مهارتهای اجتماعی مطلوبی برخوردارند که البته گاهی از این مهارتها برای مقاصد دستکاری کننده و توجه جویی سوءاستفاده میکنند؛ اما مساله واقعی در روبط بین فردی آنها با دیگران نهفته است. بنابراین، درمان این افراد بر بهبود و مدیریت واکنشها و انتظارات هیجانی آنان متمرکز است. درمان به آنها کمک می کند تا شیوههای سالم برای مقابله با احساساتشان و استراتژیهای موثر برای رفتارهای ناسازگارشان را بیابند و روابط محکمتری با دیگران برقرار کنند.
افراد با پویشهای شخصیت هیستریونیک میتوانند از جنبههای رابطهای و تفسیری روان درمانی بهره ببرند. در این نوع رابطه درمانی، درمانگر غیر همجنس نه اغواکننده و نه اغوا شونده است و درمانگر همجنس نه رقابت کننده، نه فاقد قدرت و بی تاثیر است. بیماران با سازماندهی نوروتیک به خوبی به جنبههای تفسیری و بینش دهنده درمان پاسخ میدهند. درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت هیستریونیک(کودکانه) به مدیریت مرزها، رویارو کردن وی با اعمال تخرب کننده خویش و آموزش روانی صریح نیازمند است.
باید توجه داشت که درمان اختلال شخصیت نمایشی اگرچه میتواند موفقیت آمیز باشد، اما اغلب چالش برانگیز است، چراکه بیماران ممکن است در ابراز علائم و توانایی عملکردی خود اغراق کنند. همچنین اغلب از لحاظ هیجانی ضعیف هستند و مرزهای رفتاری تعیین شده از سوی درمانگر را به چالش میکشند. این بیماران معمولا سعی در افسون کردن و اسیر کردن درمانگر غیر همجنس و یا آزار دادن درمانگر هم جنس هستند. اما در نهایت با پیشرفت درمان، بیماران مبتلا به این اختلال شخصیتی میتوانند بر رفتارها و واکنشهای هیجانی خود، تا سطح قابل قبولی کنترل یابند.
منابع
- ارزیابی اختلالات شخصیت بر اساس راهنمای تشخیصی روان پویشی(PDM) / ترجمه و تالیف محمد امین شریفی
- خلاصه روان پزشکی کاپلان و سادوک، بر اساس DSM-5
- برداشتن صورتک: اختلال شخصیت نمایشی و مرزی، اثر جفری داوسون، ترجمه مهرداد فیروزبخت و وحیده عرفانی
سلام. بسیار عالی و مطلوب بود. بطور منطقی و استدلالی توانستم بعضی از تطابق های رفتاری را در این متن تشخیص دهم. چقدر خوبه وقتی انسان شفاف خودش را در یک توضیح یا متن علمی آیینه وار می بیند. چقدر خوبه بجای انتقاد از یکدیگر بطور کاملا علمی خودمان را می خوانیم و تحلیل می کنیم. هیچ ویژگی در آدمی نیست که قابل تغییر نباشد. بشرط آنکه خوب شناخته شود.
متشکرم.
درود و خسته نباشید. پیشنهاد می کنم به سایت ما هم سر بزنید
سلام و تشکر فراوان از پژوهشگر و نویسنده محترم این مقاله. طی سالها جستجو در باره اختلال شخصیت نمایشی،که غالباََ سطحی و کم عمق توسط دیگران عرضه شده بود؛ اما این مقاله عمیق که با جزئیات به انواع شخصیت نمایشی و همپوشی اش با شخصیت مرزی نگاشته شده، اولین و بهترین نوشتاری علمی است که تا کنون دیده ام و بسیاری از سئوالاتم را پاسخ داد. لذا از زحمات محقق فرزانه این مقاله و نیز سایت public_psychology.ir نهایت قدردانی را دارم.
درود. خواهش می کنم
سلام و احترام به شما محقق گرانقدر این مقالات روانشناختی.
درباره انواع اختلالات خلقی و شخصیتی ، مقالاتی توسط دیگران اما کم مایه و سطحی نوشته شده است که کنجکاوی مخاطبان را به درستی تامین نمیکند. لیکن نوشته های شما بسیار وسیع و عمیق است و جزئیات و دقایق هر اختلال را چنان عمیق و ظریف میشکافید و انواع هر اختلال را دسته بندی و تشریح مینمایید که مرزهای افتراق اختلالات همپوش برای خواننده تاحد ممکن تبیین میشود. باتشکر