انواع انتقال متقابل از دید کرنبرگ
انتقال متقابل می توانند سرنخ های مفیدی برای درمانگر باشند
اوتو کرنبرگ، انتقال متقابل را بهطورکلی برای همه احساساتی که درمانگر در مورد مراجع خودش تجربه میکند، مطرح کرد. وی سه نوع انتقال متقابل را پیشنهاد می کند
درمانگر و بیمار هر دو انسان هستند، همان طور که مراجعین انتقال (transference) را تجربه می کنند، درمانگران هم انتقال متقابل (Countertransference) را تجربه می کنند. هر رابطه فعلی، چیزی شبیه روابط پیشین ماست. انتقال متقابل در درمانگر و انتقال در بیمار، فرایند همسانی است، یعنی هر یک ناخودآگاه دیگری را به عنوان فردی در گذشته خود تجربه می کند.
هیجانات مرکب مربوط به ترومای دلبستگی در روابط فعلی بیمار، به ویژه در روان درمانی، برانگیخته می شوند. درمانگر با نگاه کردن به چشم های درمانجو، دلبستگی های آغازین، دلبستگی های از دست رفته و تلاش های شکست خورده دلبستگی را به یادش می آورد. این فرایند فعال کردن هیجانات، اضطراب و دفاع ها در رابطه درمانی، انتقال نامیده می شود. این انتقال همان T مثلث شخص مالان است.
فروید انتقال متقابل درمانگر به بیمار را ناشی از سر بر آوردن تعارضات حل نشده از ناخودآگاه درمانگر می داند. وینیکات اصطلاح احساس بیزاری برونی را به کار می برد چون آن را واکنشی که ریشه در تعارضات ناخودآگاه درمانگر دارد، نمی دانست، بلکه بیشتر یک واکنش طبیعی به رفتار نامتعارف و شرم آور بیمار به حساب می آورد. این جنبه بیرونی دارد یعنی در واقع هر کسی به این رفتار تحریک آمیز بیمار به شکلی مشابه پاسخ خواهد داد.
اوتو کرنبرگ (۱۹۶۵)، انتقال متقابل را بهطور کلی برای همه احساساتی که درمانگر در مورد مراجع خودش تجربه میکند، مطرح کرد. اتو کرنبرگ سه نوع انتقال متقابل را پیشنهاد می کند:
۱- انتقال متقابل عینی(Objective) : بیمار واکنشهای هیجانی را که بیشتر افراد دارند به درمانگر بر میگرداند. برای مثال، اگر بیمار دائما دشنام بدهد، بیشتر درمانگران و دیگران بهصورت عینی در چنین برخوردهایی خشمگین میشوند.
۲- انتقال متقابل ذهنی(Subjective) : بیمار با گفتن مطلبی در مورد زندگی درونی خود، احساسی را به درمانگر بر میگرداند. کرنبرگ دو نوع انتقال متقابل ذهنی را توضیح میدهد:
- الف- انتقال متقابل موافق (concordant): در این انتقال متقابل، درمانگر با تجربه بیمار همانندسازی می کند. این روند، نتیجه هم سویی همدلانه است که منجر به این میشود که درمانگر آنچه را که بیمار احساس میکند، حس کند. ما بهعنوان افرادی اجتماعی، میتوانیم هیجانات افراد دیگر را حس کنیم و میتوانیم همان تجربیات درونی فرد را به شکل مشابهی و بهطور مفصل، تجربه کنیم. برای مثال، اگر شما درمانگر هستید، ممکن است احساس کنید خشم به قفسه سینه شما میرسد و به شما میگوید که خشم بیمار در حال بیرون آمدن است.
- ب- انتقال متقابل مکمل : درمانگر بنا به مقاومت بیمار، احساسات بیمار را حس می کند. برای مثال، بیمار شما را پس میزند، چون خود پسزده شده است و شما احساس خشم میکنید، زیرا او در گذشته به خاطر پس زده شدن، احساس خشم کرده است.
۳- انتقال متقابل روان نژندانه (Neurotic): درمانگر بنا به ضربه ترومای دلبستگی حلنشده خودش، نسبت به بیمار احساساتی پیدا میکند. بهویژه وقتی که احساسات حل نشده گذشته درمانگر به هنگام ارتباط با مراجع، فعال شوند و بهصورت ترکیبی از حالت دفاعی و اضطراب ناخودآگاه، نمود می یابد.
منبع : کتاب آنسوی مقاومت: تکنیکهای پیشرفته رواندرمانی، اثر آلن عباس.
درمان مبتنی بر انتقال (TFP)
اتو کرنبرگ نوعی از روانکاوی متمرکز و فشرده به نام روان درمانی متمرکز بر انتقال را طراحی نمود که برای درمان بیماران سازمان شخصیت مرزی بسیار کارآمد تلقی می شود. بیماران سازمان شخصیت مرزی در اصطلاح دوپاره سازی در تفکر و عاطفه را تجربه میکنند و هدف درمان، تمرکز بر به هم رساندن بخش های دوپاره شده خود و بازنمایی های موضوعات (objects) است.
انتقال سایکوتیک
از دید اتو کرنبرگ، عبارت است از شروع زود هنگام انتقال در روابط موضوعی تعارض آمیز بسیار بدوی. انتقال سایکوتیک در واقع نوعی باز تولید تعارضات و روابط موضوعی آشفته و ناهشیار دوران کودکی است. در فرایند درمان یک فرد مبتلا به نوروز، واپس روی تدریجی بوده و انتقال به کندی صورت می گیرد و به روابط بیمار و درمانگر آسیب جزئی وارد می کند؛ اما در بیماران مرزی انتقال به سرعت شکل گرفته و ماهیتی آشفته و منفی دارد؛ واپس روی، روابط موضوعی بدوی و نامنسجم را به سرعت فعال می کند.
سازمان شخصیت، انتقال و نتیجه
سازمان شخصیت | مصاحبه ساختاری | روانکاوی یا رواندرمانی متمرکز بر انتقال | نتیجه |
نوروتیک | هویت طبیعی، واقعیتآزمایی عالی | بدون واپسروی سایکوتیک | بهبود منشی |
مرزی | پراکندگی هویت، واقعیت آزمایی به صورت محدود شده وجود دارد | احتمال انتقال سایکوتیک وجود دارد | احتمال حل پراکندگی هویت و واقعیت آزمایی |
سایکوتیک | پراکندگی هویت، فقدان واقعیت آزمایی | احتمال سایکوز انتقال وجود دارد | کاهش آهسته سایکوز انتقال با درمان معلق |