مکانیزم های دفاعی از دید فروید
محوریترین دفاع، سرکوب(Repression) است.
ویژگیهای اصلی دفاع های روانی: ۱- ناخودآگاه بودن ۲- کاهش اضطراب ۳- تحریف واقعیت
شناسایی مکانیزمهای دفاعی(Defense Mechanisms) یکی از دستاوردهای اولیه فروید بود. با این حال، تا زمان معرفی مدل ساختاری (Structural Model)، کارکرد و سازماندهی آنها بهطور کامل تبیین نشده بود (Freud, 1936). دفاعها راهبردهای ناخودآگاه (Unconscious Strategies) هستند که از فرد در برابر عواطف دردناک (مانند اضطراب یا احساس گناه) محافظت میکنند.
این عواطف ممکن است در نتیجه تعارض درونی (تعارض بین Ego و Superego، مانند ممنوعیت تقلب در امتحان) یا تعارض بیرونی (تعارض بین Ego و واقعیت بیرونی، مثلاً دعوای شدید والدین) بهوجود بیایند.
اولین مکانیزم دفاعی که فروید توصیف کرد، سرکوب (Repression) بود. سرکوب فرایندی است که طی آن یک تکانه یا اندیشه غیرقابلقبول به ناخودآگاه رانده میشود. گفته شده که سرکوب، شکل اصلی دفاع است و سایر دفاعها زمانی فعال میشوند که سرکوب ناکام بماند.
نمونههایی از مکانیزمهای دفاعی
- فرافکنی (Projection): افکار یا تکانههای نامطلوبی که از خود فرد سرچشمه گرفتهاند، به دیگران نسبت داده میشوند.
- واکنشوارون (Reaction Formation): فرد برای انکار یک میل، بهشدت برعکس آن عمل میکند. مثلا کسی که از تکانههای بیرحمانه نسبت به حیوانات رنج میبرد، عضو انجمنهای حمایت از حیوانات میشود و انرژی خود را صرف حفظ حیات میکند. گاهی شدت افراطی رفتار، سرنخی از ماهیت میل اولیه میدهد؛ مانند کسی که عاشق حیوانات است اما جزوهای درباره «۱۵ روش برای کشتن بدون درد خرگوش» منتشر میکند.
- انکار (Denial): فرد از پذیرش واقعیت، سر باز میزند.
- جابجایی (Displacement): انتقال هیجان از یک محرک به محرک دیگر.
- جداسازی (Isolation): وقتی احساسات از افکار جدا میشوند.
- سرکوبگری آگاهانه (Suppression): تصمیم آگاهانه برای نپرداختن به یک محرک.
- تصعید (Sublimation): ارضای یک میل با جهتدهی آن به سمت هدفی جامعه پسند.
- پسروی و سیر قهقرایی(Regression): بازگشت به سطحی از عملکرد که قبلاً رضایتبخش بوده است.
- عملی سازی (Acting Out): تکانه ناخودآگاه مستقیماً از طریق عمل بیان میشود.
- عقلانیسازی (Intellectualization): جداکردن یک تکانه تهدیدکننده از زمینه عاطفیاش و جایدادن آن در قالبی عقلانی.
پژوهشهای عصبروانشناسی نشان دادهاند پرسش اصلی این نیست که آیا مکانیزم های دفاعی مثل سرکوب وجود دارد یا نه، بلکه پرسش اصلی نقش آن در اختلال روانی (Psychological Disturbance) و درمان است. بسیاری روانکاوان معتقدند بازیابی خاطرات در درمان، تنها جنبهای جانبی دارد و خود درمان به عوامل دیگری وابسته است (Fonagy,1999).
ناخودآگاه شناختی (Cognitive Unconscious)
فرایندهای ناخودآگاه بخشی از عملکرد ذهن هستند. مفهوم “ناخودآگاه شناختی” (Cognitive Unconscious) که توسط جان کیلستروم (John Kihlstrom) در سال ۱۹۸۷ مطرح شد، شباهت زیادی به مفهوم فرویدی پیشآگاهی (Preconscious) دارد.
بهطور کلی حافظه انسان دو سیستم دارد:
- آشکار (Explicit): مربوط به یادآوری آگاهانه، مثلاً خاطرات دوران کودکی.
- ناآشکار / ضمنی (Implicit): در رفتار فرد دیده میشود اما فرد نمیتواند آن را بهطور ارادی بازیابی کند (Schachter,1992).
آزمایشها نشان دادهاند تجربهای که بهطور آگاهانه ثبت نشده یا در برابر یادآوری مقاومت میکند، همچنان میتواند بر رفتار فرد اثر بگذارد (Bowers & Schacter, 1990). فروید با مقایسه آگاهی به بخش کوچکی از کوه یخ که از آب بیرون است، تأکید داشت که ذهن عمدتا از رویههای ناخودآگاه–ضمنی برای سازگاری استفاده میکند. شواهد بیماران دچار آمنزی (Amnesia) یا بیماران مغز دوپاره (Split-Brain) نیز نشان میدهند که رفتار ما اغلب از سیستم های پیچیدهای ناشی میشود که هیچ آگاهی از آنها نداریم.
مطالعات آزمایشگاهی گستردهای شواهد قوی برای فرایندهای انگیزشی ناخودآگاه (Unconscious Motivational Processes) ارائه دادهاند که نگرشها و رفتارهای ما را شکل میدهند. اینها در تفاوت بین پاسخهای روانفیزیولوژیک (Psychophysiological Responses) و نگرشهای آگاهانه دیده میشوند. مثلاً افرادی که دیدگاهشان نسبت به همجنسگرایی بهشدت منفی بود، هنگام تماشای پورنوگرافی همجنسگرایانه بیشترین برانگیختگی جنسی را نشان دادند (Adams, Wright & Lohr, 1996).
مطالعات مشابه نشان میدهند نگرشهای ناخودآگاه میتوانند اثر قابلسنجش بر عملکرد داشته باشند، و نگرشهای آگاهانه همیشه پیشبینیکننده رفتار ناخواسته نیستند. شواهد دیگر نشان میدهند دفاع های افراطی(Excessive Defensiveness) پیشبینیکننده آسیبشناسی روانی است. مثلاً دفاع بزرگ منشی خودشیفته وار، با نوسانات خلقی و ارزیابی شدن بهعنوان فردی فریبکار و غیرقابلاعتماد همراه است (Colvin, Block & Funder, 1995).
مکانیزم دفاعی جابجایی
جابجایی عبارت است از جایگزین کردن یک “برطرف کننده نیاز” با یکی دیگر.
ایگو (ego) ، یک شی در دسترس را با شی ای که در دسترس نیست جایگزین می کند، یا ممکن است فعالیت یا شیئی را که اضطراب آور نیست، جایگزین فعالیت یا شی ای کند که اضطراب آور است. در جابجایی، آنچه فرد واقعاً میخواهد، واپس رانده شده و جای خود را به چیز دیگری میدهد. فرد برای مقابله با کشمکش های درونی، احساسات منفی خود درباره یک موضوع را، به طور ناخودآگاه به موضوع دیگری انتقال میدهد که معمولاً خطر آن کمتر است.
برای مثال، مردی که از رفتار کارفرمای خود در یک روز خاص ناراحت شدهاست، چند دقیقه بعد از رسیدن به خانه، از یک کار کوچک فرزند خود به شدت عصبانی میشود. خشم او از کار بچه اش افراطی است و با جرم مرتکب شده تناسبی ندارد. علت اصلی خشم وی رئیسش است اما چون کودک در دسترس است و کمتر از کارفرمای وی خطرناک است، او خشم خود از رئیسش را به فرزندش جابجا یا منتقل میکند. در فارس به این کار میگویند دق دلی خود را سر کس دیگری خالی کردن. محدودیتها و الزامات اجتماعی معمولاً افراد را مجبور میسازد خشم خود را نگه دارند و آن را سر کسانی خالی کنند که بیشتر از همه دوستشان دارند. همچنین، وقتی فرد به طور ناخودآگاه از عموی خود، که به کمک عصا راه میرود، متنفر است و به علت مکانیسم دفاعی و ناخودآگاهِ واپس رانی، از این موضوع خبر ندارد، ممکن است نفرت خود را به همه عصاها جابجا کند، و در نتیجه، از هر نوع عصایی بدش بیاید. در این مثال، نفرت فرد از عمویش ناخودآگاه است اما نفرتش از عصا خودآگاه خواهد بود.
فروید می گوید که کلّ تمدن به جابجایی انرژی لیبیدی از یک شی ای به شی ای دیگر وابستهاست. وقتی جابجایی به چیزی مفید برای جامعه منجر میشود، به آن والایش میگویند. مثلاً، تمایلات جنسی به فعالیت هایی مثل نقاشی، نویسندگی، معماری، یا صرفاً پُرکاری جابجا شده، اعتلا مییابند.
همه تمایلات میتوانند جابجا شوند حتی آنهایی که به غریزه مرگ ربط دارند. برای مثال، تمایل به خود-تخریبی به تخریب دیگران جابجا شود، یا تمایل به پرخاشگری به فردی خطرناک میتواند با پرخاشگری به اشیائی کمتر خطرناک، مثلاً به اتوموبیل های دیگر (به هنگام رانندگی به سوی خانه)، کودکان، و حیوانات خانگی جابجا شود. رقابت های ورزشی نمونهای از جابجایی هستند(والایش). همه اینها مثال هایی از پرخاشگری جابجا شده هستند که یکی از مهمترین مفاهیم فرویدی است.
منابع :
- Psychoanalytic Theories (2003): Perspectives from Developmental Psychopathology
Peter Fonagy و Mary Target
🌿 آیا نیاز به مشاوره دارید؟
در مقاطع مختلف زندگی، گفتوگو با یک مشاور میتواند مسیرتان را روشنتر کند.
جهت رزرو وقت مشاوره حضوری یا آنلاین، با ما در ارتباط باشید.