اعتماد کور به رهبران
تحلیل لایههای عمیقتر و ناخودآگاه پدیدههای اجتماعی-سیاسی
“اعتماد کور” کتابی است که به عمق روانشناسی گروههای بزرگ میرود و نشان میدهد که چگونه تجربیات تاریخی، تروماها و پویاییهای رهبری میتوانند بر رفتار ملتها و درگیریهای بینالمللی تأثیر بگذارند.
کتاب “اعتماد کور” (Blind Trust: Large Groups and Their Leaders in Times of Crisis and Terror) اثر وامیک وُلکان، به بررسی عمیق روانشناسی گروههای بزرگ و نقش رهبران در زمان بحران و ترور میپردازد. ولکان با رویکردی روانکاوانه، سعی در روشن کردن ریشههای عمیقتر درگیریها و خشونتهای جمعی دارد.
وامیک ولکان (متولد ۱۹۳۲) یک روانکاو ترکیهای-آمریکایی است که به خاطر کارهایش در زمینه روانشناسی گروهی بزرگ، روابط بینالملل و روانکاوی سیاسی شهرت دارد. ولکان بر مفاهیمی مانند “ترومای انتخابی” (chosen trauma) و “دوباره عزاداری کردن” (re-grief) در مقیاس گروهی تأکید دارد، که توضیح میدهد چگونه ملتها و گروهها تجربیات آسیبزای گذشته را در حافظه جمعی خود حفظ میکنند و چگونه این تجربیات بر روابط و درگیریهای کنونی تأثیر میگذارد.
هدف نهایی ولکان در این کتاب و سایر آثارش، نشان دادن این است که درک پویاییهای روانکاوانه گروههای بزرگ میتواند به دیپلماتها، سیاستمداران و میانجیگران در حل و فصل منازعات پیچیده بینالمللی کمک کند. او بر اهمیت توجه به ابعاد ناخودآگاه، احساسات و تاریخچه جمعی در مذاکرات صلح تأکید دارد.
مفاهیم و محورهای اصلی نظریه ولکان
۱. روانشناسی گروههای بزرگ (Large-Group Psychology):
هویت گروهی بزرگ: ولکان توضیح میدهد که چگونه افراد هویت خود را نه تنها در سطح فردی، بلکه در سطح گروهی (مانند هویت قومی، ملی، مذهبی) نیز شکل میدهند. این هویتهای جمعی میتوانند بسیار قدرتمند باشند و بر ادراکات، احساسات و رفتارهای افراد در مواجهه با “دیگری” (گروههای بیرونی) تأثیر بگذارند. ولکان مفهوم “گروه درونی” (Ingroup) و “گروه بیرونی” (Outgroup) را مطرح میکند و نشان میدهد چگونه افراد هویت فردی خود را با هویت گروهی گره میزنند. او همچنین به مرزهای نمادین گروهی اشاره میکند که به گروه کمک میکند خود را از دیگران متمایز کند و حس تعلق ایجاد کند. این مرزها به گروهها کمک میکنند تا هویت خود را حفظ کرده و خود را از دیگران متمایز کنند، اما در عین حال میتوانند منبع تنش و درگیری شوند.
- مثال
- هویت ملی/مذهبی: در ایران، هویت شیعی و ملی ایرانی (با پیشینه تاریخی غنی) دو جزء قدرتمند در هویت گروهی هستند. این هویتها میتوانند در مواقع خاص (مثل جنگ یا مراسم مذهبی خاص) بسیار پر رنگ شوند و حس همبستگی قوی ایجاد کنند.
- مرزها با دیگری : در بستر گفتمان نظام، “غرب” یا “استکبار جهانی” اغلب به عنوان “گروه بیرونی” یا “دشمن” تعریف میشوند. این تعریف به تقویت هویت “گروه درونی” و ایجاد همبستگی در مواجهه با تهدیدات فرضی کمک میکند؛ اما همچنین می تواند پتانسیلی برای تخریب، خشونت و نفرت فراهم کند.
۲. ترومای انتخابی (Chosen Trauma) :
این یکی از مهمترین مفاهیم ولکان است. در این فصلها، او توضیح میدهد که چگونه گروههای بزرگ، رویدادهای آسیبزای تاریخی (مانند جنگ، اشغال، انقلاب، قتلعام) را به عنوان “ترومای انتخابی” در حافظه جمعی خود نگه میدارند و آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند.
- ترومای انقلاب و جنگ: از دیدگاه سیستم سیاسی حاکم، انقلاب (به ویژه مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی پس از آن) و جنگ ایران و عراق، تروماهای عظیمی بودهاند که هویت سیستم را شکل دادهاند. خائنان و دشمنان داخلی (مانند سازمان مجاهدین خلق و گروههای مخالف) به عنوان تهدیداتی برای دستاوردهای این تروما و آرمانهای انقلاب تلقی شدند.
۳. عزاداری ناتمام (Unfinished Mourning) و دوباره عزاداری کردن (Re-grief):
ولکان معتقد است که گروهها نیز مانند افراد، برای از دست دادنها و آسیبهای بزرگ نیاز به عزاداری دارند. اگر این عزاداری به درستی انجام نشود و “ناتمام” بماند، میتواند منجر به انباشت خشم، کینه و نیاز به انتقام شود. این احساسات ناتمام میتوانند در نسلهای بعدی به اشکال مختلف (مانند خشونت، بنیادگرایی، یا حتی بیماریهای روانی) بروز پیدا کنند. او به اهمیت “دوباره عزاداری کردن” به عنوان یک فرآیند درمانی برای گروهها اشاره میکند تا بتوانند با ترومای گذشته خود کنار بیایند.
- مثال
- جنگ ایران و عراق : این واقعه قطعاً یک ترومای انتخابی مهم برای نسلهای مختلف در ایران است. تصاویر شهدا، جانبازان و ایثارگران به طور مداوم بازنمایی میشوند. اگرچه جنبههای حماسی و افتخارآمیز آن پررنگ است، اما بخش “عزاداری ناتمام” میتواند به معنای باقی ماندن خشم و کینهای باشد که ممکن است در مقاطعی در قالب نیاز به “مقاومت” یا “انتقام” در برابر دشمنان (داخلی یا خارجی) بروز کند.
- رویدادهای تاریخی مانند حمله مغول یا وقایع دوران استعمار: اینها نیز میتوانند به عنوان ترومای انتخابی در ناخودآگاه جمعی عمل کنند و حس قربانی بودن تاریخی یا نیاز به حاکم مطلق و مقابله با نفوذ خارجی را تقویت کنند.
۴. دینامیک رهبر-پیرو و پدیده اعتماد کور:
ولکان استدلال میکند که در چنین شرایطی، پیروان گروه حاکم، ممکن است به طور ناخودآگاه اعتماد کور به رهبران خود پیدا کنند. رهبر در این حالت به عنوان شیء پیوند دهنده (linking object) عمل میکند که گروه اضطرابها و آرزوهای خود را به او فرافکنی میکند. این اعتماد کور میتواند ناشی از نیاز گروه به امنیت، معنابخشی به رنجها و یا فرافکنی خشمهای درونی باشد. رهبر میتواند این پویایی را برای بسیج گروه به سمت اهداف خاص و مخرب استفاده کند.
- مثال
- رهبری کاریزماتیک در زمان بحران: در زمان انقلاب یا جنگ، رهبران کاریزماتیک میتوانند نماد قدرت و وحدت برای گروههای بزرگ شوند. این “اعتماد کور” میتواند به دلیل نیاز به یک راهنما در زمان آشفتگی، یا فرافکنی آرزوهای جمعی برای نجات و پیروزی باشد. هرگونه شک و تردید نسبت به رهبر در چنین شرایطی ممکن است به عنوان خیانت تلقی شود.
- نقش رهبری در هدایت ترومای انتخابی: یک رهبر میتواند با تأکید بر ترومای انتخابی خاص (مثلاً تحریمها یا تهدیدات خارجی)، حس قربانی بودن را در گروه تقویت کرده و از این طریق به اعتماد کور، دست یابد. این اعتماد به رهبر اجازه میدهد تا تصمیمات دشوار را توجیه کند و انتظار داشته باشد که گروه از او پیروی کند، حتی اگر این تصمیمات به ضرر افراد باشد.
۵. دشمنان انتخابی(Chosen Enemies) و متحدان انتخابی(Chosen Allies):
گروهها اغلب نیاز دارند تا یک دشمن خارجی را تعریف کنند تا بتوانند خشمها و اضطرابهای درونی خود را بر آن فرافکنی کنند و از این طریق، هویت و انسجام داخلی خود را تقویت کنند. این دشمن لزوماً یک تهدید واقعی نیست، بلکه یک نماد برای آن چیزی است که گروه از آن میترسد یا از آن متنفر است.
- مثال
- استکبار جهانی و دشمن خارجی: در گفتمان نظام، مفاهیمی مانند “استکبار جهانی” (که اغلب به آمریکا و اسرائیل اشاره دارد) به عنوان دشمن انتخابی عمل میکنند. این تعریف از دشمن، به تقویت وحدت داخلی، توجیه سیاستهای دفاعی و همچنین جهتدهی به خشمهای عمومی در مواقع بحران کمک میکند.
- توجیه مشکلات داخلی: همچنین، مشکلات داخلی نیز به دشمن خارجی نسبت داده می شوند؛ که این کار به حفظ “اعتماد کور” به رهبر و سیستم کمک میکند، زیرا منبع مشکلات را خارج از کنترل داخلی نشان میدهد.
- قتلهای زنجیرهای: این پدیده میتواند ادامه منطق “دشمنان انتخابی” باشد، اما در یک لایه پیچیدهتر. در اینجا، “دشمن” دیگر یک گروه مسلح مشخص نیست، بلکه شامل روشنفکران، نویسندگان و منتقدان داخلی میشود که از دیدگاه برخی، به هویت و امنیت گروه بزرگ (نظام) از طریق “تهاجم فرهنگی” یا “براندازی نرم” آسیب میرسانند. حذف آنها به نام حفظ نظام و امنیت گروهی توجیه میشود.
۶. پدیده بنیادگرایی، تروریسم و خشونتهای جمعی:
ولکان نشان میدهد که چگونه ترومای انتخابی، عزاداری ناتمام و اعتماد کور به رهبران، می توانند به عنوان کاتالیزورهایی برای خشونتهای جمعی و اقدامات افراطی عمل کنند.
- مثال
- پدیده شهادتطلبی و مقاومت: از منظر روانکاوی گروهی، این پدیدهها میتوانند با مفاهیم ترومای انتخابی (مانند مظلومیت تاریخی شیعه یا تجربه جنگ تحمیلی) و اعتماد کور به رهبرانی که این تروما را معنا میبخشند، مرتبط باشند. شهادتطلبی میتواند راهی برای پردازش نمادین ترومای انتخابی و فائق آمدن بر مرگ و رنج باشد.
- حفظ آمادگی در برابر تهدیدات: تأکید مداوم بر تهدیدات خارجی و داخلی (مانند نفوذ فرهنگی یا توطئههای دشمن) میتواند به حفظ یک فضای بحرانی کمک کند که در آن، “اعتماد کور” به رهبر توجیهپذیرتر به نظر برسد و هرگونه مخالفت داخلی به عنوان خائن و همدست با دشمن تلقی شود.
۷. پسرفت گروهی بزرگ (Large-Group Regression)
در دوران بحرانهای شدید (مانند جنگ یا تهدیدات امنیتی)، جامعه ممکن است دچار قهقرای گروهی شود؛ به این معنی که از تفکر منطقی و فردی فاصله گرفته و به سطوح ابتداییتر تفکر گروهی (شبیه تفکر کودکان که به دنبال والد قدرقدرت هستند) بازگردد. در این وضعیت، اعتماد کور به رهبر یا ساختارهایی که ادعای “حفظ امنیت” و “پاکی گروه” را دارند، شکل میگیرد. این اعتماد میتواند هرگونه عمل خشونتآمیز علیه دشمنان انتخابی را توجیه کند، زیرا فرض بر این است که رهبران بهترینها را برای “ما” میخواهند. عدم شفافیت، پنهانکاری و فقدان پاسخگویی در چنین سیستمهایی، اعتماد کور را تقویت میکند، زیرا اطلاعات جایگزین وجود ندارد و حقیقت به انحصار گروه حاکم در میآید.
- کشتارهای دهه ۶۰: در این دوره، گروههای مخالف، بهویژه سازمان مجاهدین خلق، به عنوان دشمنان انتخابی یا منافقین تعریف شدند. این تعریف به حدی قاطع و مطلق بود که هرگونه “همدلی” یا “همکاری” با آنها میتوانست به معنای خیانت به آرمانهای انقلاب و مردم تلقی شود. در شرایط قهقرای گروهی (زمان جنگ و بحران وجودی)، توانایی تفکیک و تمایز در ذهن گروه کاهش مییابد و هر کس که در “ما” نباشد، به “آنها” تبدیل میشود. این دوقطبیسازی (splitting) شدید، فضای لازم برای حذف دشمنان را فراهم میکند.
جنبش های جامعه ایران در چارچوب نظریه ولکان:
این جنبشها را میتوان به عنوان بروز “عزاداری ناتمام” و “ترومای انتخابی” از سوی بخشهای بزرگی از جامعه ایران تحلیل کرد. همچنین، این جنبشها نشاندهنده بحران هویت گروهی و تلاش برای “عزاداری مجدد” یا ترمیم زخمهای جمعی هستند.
- عزاداری ناتمام و ترومای انتخابی (از دیدگاه معترضان):
- کشتارهای دهه ۶۰ و قتلهای زنجیرهای: از دیدگاه بخش بزرگی از مردم و به ویژه فعالان این جنبشها، این وقایع خود به عنوان یک “ترومای انتخابی” عمل میکنند. این نسلها به دنبال پاسخگویی، عدالت و عزاداری برای “از دست رفتگان” و “سرکوبشدگان” هستند. عدم شفافیت و پنهانکاری در مورد این وقایع، مانع از عزاداری کامل شده و خشم و رنج را در طول نسلها منتقل کرده است.
- انقلاب ناتمام و وعدههای محقق نشده: برای برخی، انقلاب ۱۳۵۷ خود میتواند به نوعی “ترومای انتخابی” باشد، به دلیل اینکه آرمانها و وعدههای اولیه (آزادی، عدالت) به طور کامل محقق نشدهاند. این میتواند منجر به “عزاداری ناتمام” برای “آینده از دست رفته” شود.
- بحران هویت گروهی و تلاش برای “هویتسازی مجدد”:
- جنبش ۸۸: این جنبش نمادی از یک شکاف عمیق در هویت ملی و سیاسی بود. بخشهایی از جامعه احساس کردند که هویت “شهروندی” و حق انتخاب آنها نادیده گرفته شده است. شعار “رأی من کجاست؟” بازتابی از نقض اعتماد میان مردم و سیستم بود. این جنبش تلاش برای “مجدد تعریف کردن” هویت ملی و حقوق شهروندی بود.
- جنبش زن، زندگی، آزادی: این جنبش نیز یک “بحران هویت گروهی” را منعکس میکند، اما با تمرکز بر حقوق زنان، آزادیهای فردی و اعتراض به ساختارهای اقتدارگرا. شعار “زن، زندگی، آزادی” بیانگر یک “ترومای انتخابی” (سرکوب و ستم بر زنان، فقدان آزادیهای فردی و اجتماعی) است که نسلها آن را تجربه کردهاند و اکنون به دنبال “عزاداری” و “جبران” آن هستند.
- این جنبشها نشان میدهند که چگونه بخشهایی از جامعه دیگر حاضر به پذیرش “اعتماد کور” به رهبران موجود نیستند و به دنبال رهبران جایگزین یا مدلهای جدیدی از رهبری و سازماندهی هستند.
منبع : کتاب اعتماد کور اثر وامیک ولکان (۲۰۰۴)
🌿 آیا نیاز به مشاوره دارید؟
در مقاطع مختلف زندگی، گفتوگو با یک مشاور میتواند مسیرتان را روشنتر کند.
جهت رزرو وقت مشاوره حضوری یا آنلاین، با ما در ارتباط باشید.