دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

ترومای دلبستگی

تاثیر ترومای دلبستگی دوران کودکی بر روابط بزرگسالی

ترومای دلبستگی حل نشده دوران کودکی، اغلب در روابط بزرگسالی ما به صورت پیوند آسیب‌زا و اجبار به تکرار ناخودآگاه زخم‌های حل‌نشده‌مان ظاهر می‌شود.

ترومای دلبستگی

ترومای دلبستگی (Attachment Trauma) اشاره دارد به رویدادهای اوایل زندگی، مانند بدرفتاری آشکار یا پنهان، بی اعتنایی یا فقدان که سبب آسیب به پیوندهای کودک با اشخاص مرتبط با دلبستگی اولیه او مانند والدین و همشیرها، می شود. تروما (Trauma) به عنوان هر رویدادی که برای ما اتفاق می­ افتد و به شدت ناراحت کننده است و خارج از توانایی­ های طبیعی ما برای مقابله است، تعریف می­ شود. هنگامی که تروما مبتنی بر دلبستگی است، این امر حاکی از پارگی در فرآیند پیوند والد-کودک در طول سال‌های شکل‌گیری است که ترمیم نمی‌شود اما از یک زخم دلبستگی به زخم دیگر تداوم می‌یابد.

بر اساس نظریه دلبستگی که توسط جان بالبی در دهه ۱۹۴۰ ایجاد شد و توسط ماری اینسورث در دهه ۱۹۵۰ توسعه یافت، کیفیت پیوندهای اولیه به طور قابل توجهی بر رشد عاطفی، اجتماعی، شناختی و مغزی کودکان تأثیر می‌گذارد. کودکان از نظر بیولوژیکی مستعد ایجاد دلبستگی با مراقبان خود برای بقا هستند.

مادر و کودکی را در نظر بگیرید، چهره به چهره؛ کودک، در پاسخ به مادری صمیمی و به همان میزان پذیرا، لبخندی تمام عیار می زند. شما با دیدن این صحنه احساس خوبی پیدا می‌کنید و دلبستگی بین مادر و کودک را مشاهده می کنید. دلبستگی، فواید زیست شناختی و روان شناختی زیادی دارد. کودکی که با این پیوند ناگسستنی با والد رشد می کند قادر خواهد بود بدون ترس، اضطراب یا دفاعی شدنِ بی جا با دیگران رابطه برقرار کند.

اما اگر این پیوند به دلیل بیماری، مرگ، بدرفتاری با جدایی از والد، گسسته شود، چه اتفاقی می افتد؟ این ترومای دلبستگی سبب ساز احساسات دردناکی می شود. اگر کودک بتواند این درد را با حضور فردی مورد علاقه پردازش کند، رشدش به صورت بهنجار ادامه پیدا می کند و بعدها، در زندگی، روابطی نزدیک خواهد داشت. اگر کودک قادر نباشد این احساسات را با فردی مورد علاقه پردازش کند، از احساسات و روابطی که آن‌ها را بر می‌انگیزند دوری خواهد کرد. این فرد هنگام نزدیک شدن و صمیمی شدن دچار اضطراب می شود.

درد شدید فقدان همچنین ممکن است خشم معطوف به والد از دست رفته، غایب یا بدرفتار را تحریک کند. کودک، که نمی تواند برای پردازش احساساتش به کمک والدش تکیه کند، با ذهن نابالغ اش چاره‌ای جز تکیه به دفاع هایش ندارد. از آنجایی که احساسات مملو از خشم خودآگاه باعث رنج می شوند، انجام آن‌ها را در ناخودآگاه دفن می‌کند، اما با این اعتقاد که احساساتش همان اعمالش هستند، طوری زندگی می‌کند که انگار خشمش را عملی کرده است به طوری که انگار به والدینش آسیب زده یا او را به قتل رسانده باشد.

در نتیجه، احساسات مرکب عشق، درد، خشم، اشتیاق و احساس گناه درباره خشم مدفون شده را در ذهنش نگه می دارد. حالا، از نزدیک شدن به احساساتش یا به افرادی که آن‌ها را بر می‌انگیزند می ترسد.

کودکی که احساسات مرکبش را خاموش می کند ممکن است در نوجوانی دچار اجتناب از رابطه با دیگران، خودتخریب، امراض فیزیکی، افسردگی، اضطراب یا بی اشتهایی شود. هرچه تروما زودتر اتفاق بیافتد، درد، خشم و احساس گناه شدیدتر و برهمین منوال دفاع‌ها و تخریب خود بیشتر است. ارتباط بین این تروما و مشکلات طولانی مدت، در تحقیقات متنوعی که در زمینه حوادث ناگوار کودکی انجام گرفته، اثبات شده است.

اگر والدی، به هر علتی، پذیرای کودک نباشد، اشتیاق کودک به دلبستگی ناکام خواهد ماند . کودک فاقد دلبستگی ایمن دچار الگوهای مرضی‌ای نظیر ساختار منش شکننده و یا سازمان شخصیتی مرزی خواهند شد. به خاطر بی نتیجه ماندن تلاش هایشان برای دلبستگی، دچار درد، خشم و احساس گناهی عظیم خواهند شد. آن‌ها به دفاع های بدوی شامل فرافکنی، جداسازی (split) و همانندسازی فرافکنانه تکیه می کنند که باعث ضعف در حفظ خویشتن یکپارچه می شود؛ یا اضطراب ناخودآگاه خودش را به صورت اختلال حواس و طیفی از نشانه های عصبی نشان می دهد و به ضعف در تحمل اضطراب منجر می شود.

چهار الگوی دلبستگی عبارتند از:

  • ۱. سبک دلبستگی ایمن
  • ۲. سبک دلبستگی مضطرب (ناامن)
  • ۳. سبک دلبستگی اجتنابی (ناامن)
  • ۴. سبک دلبستگی آشفته (ناامن)

ارتباط ترومای دلبستگی و روابط بزرگسالی

ترومای دلبستگی با والدین یا مراقبانی که سهل انگاری می­ کنند، سوء استفاده می­ کنند، از نظر عاطفی در دسترس نیستند یا رها می­ کنند، مرتبط است.

اگر ترومای دلبستگی را تجربه کرده باشیم، اثری از خود بر جای می گذارد. از آنجایی که سبک دلبستگی ما در چند سال اول زندگی مان شکل می گیرد و معمولاً پایدار می شود، نحوه دلبستگی ما به دیگران نیز یک الگوی نسبتاً پایدار است. ممکن است از این که نیازهای برآورده نشده ما ناخودآگاه رفتار ما را هدایت می کنند غافل باشیم، اما ممکن است در الگوهای روابط بزرگسالی ما دیده شود.

هنگامی که ترومای دلبستگی در ما وجود داشته باشد، ممکن است به طور تکانشی از یک رابطه به رابطه دیگر بپریم، سعی کنیم خودمان را پیدا کنیم، یا ممکن است سابقه دوستی ها، سرگرمی ها یا علایق آشفته ای داشته باشیم. بدون درک اینکه چه کسی هستیم ، در خطر تکرار زخم های دلبستگی خود در روابط بزرگسالی هستیم. در حالی که این زخم‌ها معمولاً در سطح ناخودآگاه تکرار می‌شوند، هر چه بیشتر بدون ترمیم، تکرار شوند، خطر آسیب رساندن به خودمان بیشتر می‌شود.

بسیاری از افراد آسیب دیده، خود را در معرض موقعیت هایی قرار می دهند که یادآور ترومای اصلی آنهاست. بنابراین، ما اغلب به سمت موقعیت هایی گرایش پیدا می کنیم که احساس راحتی و آشنایی داشته باشیم، حتی اگر آسیب های ما را تداوم بخشند. برای مثال، ممکن است سابقه روابط سمی داشته باشیم، که یک الگوی رفتاری است که اغلب با آسیب دلبستگی و ترس از رها شدن همراه است. در این الگو، ممکن است متوجه شویم که به سمت روابط سمی می رویم تا از تنها ماندن خودداری کنیم. این روابط ممکن است خیلی سریع حرکت کنند و ممکن است با چرخه های ایده آل سازی و ناارزنده سازی شناسایی شوند. به طور مشابه، ممکن است احساس مزمن کسالت یا بی‌تفاوتی، یا نیاز به دور شدن و فرار از صمیمیت داشته باشیم؛ یا ممکن است بین کشش و کنار زدن، دچار نوسان شویم.

بیماری زایی ترومای دلبستگی

بر پایه ISTDP، ترومای دلبستگی مبنای آسیب شناسی نوروتیک در تمامی بیماران به جز معدود بیماران با مقاومت کم است. ماهیت بیماری زایی این پدیده به ترتیب و توالی زیر است:

۱. احساسات عاشقانه و مثبت با پیوند میان کودک و اشخاص مرتبط با دلبستگی اولیه او همراه می‌شود.
۲. رویدادهای تروماتیک یک یا بیش از یکی از این پیوند ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
۳. درد ناشی از این آسیب
۴. غیظ و خشم واکنشی در پاسخ به تجربه درد؛
۵. گناه ناهشیار ناشی از تجربه غیظ، که پیامد آمیزه متعارض غیظ و عشق است

تجاربی که می‌توانند به آسیب دلبستگی منجر شوند:

  • آزار جسمی یا توهین کلامی
  • سوء استفاده عاطفی  یا سوء استفاده جنسی
  • غفلت عاطفی یا بی‌توجهی فیزیکی، سکوت و بی‌توجهی
  • درگیری‌های خانوادگی یا طلاق با تعارض بالا
  •  نادیده گرفتن نیازهای کودک
  • مرگ ناگهانی والدین یا بیماری تهدید کننده زندگی در والدین
  • خشونت خانگی
  • نقش‌آفرینی کنترل‌گر والدین

منبع : آنسوی مقاومت. آلن عباس

پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال

۴.۶ ۵ رای ها
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها