دانشنامه روانشناسی مردمی
روانکاوی، خودشناسی و رشد فردی با علیرضا نوربخش

انواع آگاهی

آگاهی چیست؟

آگاهی(هشیاری) لزوماً پیچیدگی های شناختی نمی‌خواهد، بلکه ریشه در عواطف (affect) و تجربه‌های بدنی دارد.

آگاهی

آگاهی(conscious / awareness) هم بدیهی‌ترین تجربه‌ی ماست، چرا که بدون آن اصلاً نمی‌توانستیم چیزی را تجربه کنیم و هم رازآلودترین پدیده‌ی هستی است، زیرا توضیح اینکه «چطور مغز فیزیکی می‌تواند تجربه‌ای ذهنی و درونی ایجاد کند» دشوار است. از فیلسوفان یونان باستان تا روان‌کاوان مدرن، از زیست‌شناسان تکاملی تا عصب‌پژوهان امروزی، هر یک کوشیده‌اند معنای آگاه بودن را روشن کنند.

رشته‌های مختلف علمی واژه‌های آگاه(هشیاری) و ناآگاه(ناهشیار) را به شیوه‌های متفاوتی به کار می‌برند، و همین مانع شکل‌گیری گفت‌وگویی منسجم میان این رشته‌ها می‌شود. در سطح کلی، هیچ تعریف استانداردی برای این اصطلاحات و مشتقات آن‌ها وجود ندارد. ما از دید عصب‌روان‌کاوانه (Neuropsychoanalytic) به این موضوع نگاه می کنیم.

آگاهی از منظر فلسفه، روانکاوی و علوم اعصاب

  • فلسفه: فیلسوفانی چون دکارت، آگاهی را اساس «سوژه بودن» دانستند؛ یعنی چیزی که امکان می‌دهد بگوییم «من می‌اندیشم، پس هستم».
  • روانکاوی: فروید میان «آگاه»، «پیش آگاه» و «ناآگاه» تمایز گذاشت. از این منظر، آگاهی لایه‌ای از روان است که بر امواج ناآگاه سوار است و بخشی کوچکی از فعالیت ذهنی را تشکیل می‌دهد.
  • علوم اعصاب: پژوهش‌های عصب‌شناختی نشان می‌دهند که آگاهی پدیداری ریشه در شبکه‌های زیرقشری مغز، به‌ویژه نواحی مرتبط با هیجان و بقا دارد. در این نگاه، عواطف بنیاد آگاهی‌اند و فرایندهای شناختی سطح بالاتر بر بستر همین زیربنای عاطفی شکل می‌گیرند.

آگاهی یعنی تجربه ذهنی‌ای که به خودِ سوژه تعلق دارد و می‌تواند (در سطوح بالاتر) موضوع شناخت، زبان یا بازتاب ذهنی قرار گیرد.

انواع آگاهی

۱. آگاهی عاطفی یا پدیداری (Phenomenal Consciousness)

این همون چیزی هست که ما به شکل «خام» و بی‌واسطه تجربه می‌کنیم. مثلاً وقتی درد حس می‌کنیم، یا گرسنگی داریم، یا شادی به سراغمون میاد، ما وارد یک وضعیت کیفی (qualia) می‌شیم. این نوع آگاهی نیازی نداره که ما بدونیم «من الان دارم درد می‌کشم»، فقط کافیه که خود درد رو حس کنیم. (تجربه کردن بدون فکر کردن درباره‌ تجربه). نوزاد، حیوان یا حتی فردی که زبان ندارد نیز می‌تواند واجد چنین تجربه‌هایی باشد.

از نظر عصب‌-زیستی، این سطح از آگاهی بیشتر به شبکه‌های زیرقشری (مثل ساقه‌ی مغز) وابسته است.

۲. آگاهی بازتابی یا شناختی (Reflexive / Higher-Order Awareness)

در اینجا، نه‌تنها شادی یا غم رو حس می‌کنیم، بلکه می‌فهمیم که داریم شاد یا غمگین می‌شیم. حتی می‌تونیم فکر کنیم: «من به خاطر فلان اتفاق غمگین شدم». این یعنی تجربه‌ی پدیداری با «بازتاب ذهنی» و «شناخت روابط» همراه می‌شه. در این سطح، تجربه نه تنها وجود دارد، بلکه به «سوژه» نسبت داده می‌شود.

این سطح نیازمند قشر مغز (cortex) و به‌ویژه زبان و حافظه‌ی کاری(Work memory) هست؛ چون ما باید بتونیم تجربه‌ها رو به‌صورت کلمات و مفاهیم بازنمایی کنیم.

حیوانات و نوزادان آگاهی عاطفی-پدیداری دارند (می‌توانند درد، لذت یا ترس را تجربه کنند). بسیاری از حیوانات(مثلاً پستانداران) دارای انبوهی از تجربه‌های آگاهانه‌ی پدیداری (یعنی تجربه‌های حسی و هیجانی واقعی) هستند، گرچه توانایی بازتاب (reflect) یا بیان نمادین این تجربه‌ها را ندارند. انسان بالغ، علاوه بر آگاهی پدیداری، آگاهی بازتابی-شناختی نیز دارد: می‌تواند درباره تجربه‌اش فکر کند، آن را با کلمات بیان کند و به روابط علت–معلولی‌اش بیندیشد.

آگاهی نه صرفاً یک فرایند شناختی و نه یک تجربه‌ عاطفی است، بلکه ترکیبی پویا از هر دو می باشد. در سطح بنیادی، آگاهی همان «احساسِ بودن» است؛ تجربه‌ی خامی که هر موجود زنده در ارتباط با جهان دارد. در سطوح بالاتر، این تجربه می‌تواند موضوع بازنمایی، زبان و اندیشه شود و بدین ترتیب، آگاهی به سرچشمه‌ی زندگی ذهنی انسان بدل می‌گردد.

کاربرد انواع آگاهی در روانکاوی

در روان‌کاوی، تمایز بین آگاهی عاطفی و شناختی شبیه تفاوت بین نهاد (Id) و من(Ego) هست.

  • اید: جاییه که آگاهی پدیداری و عاطفی جریان دارد (خام، غریزی، فوری).
  • ایگو: جاییه که بازتاب و سازمان‌دهی روی این تجربیات انجام می‌شود (فکر کردن درباره‌ی آنها، وارد کردنشون به کلمات).

مثال: اضطراب اجتماعی

فرض کن مراجع می‌گه: «وقتی می‌خوام تو جمع صحبت کنم، یه حس خیلی بدی بهم دست می‌ده.»

۱. سطح آگاهی عاطفی – پدیداری (Phenomenal) : اینجا فقط یک تجربه‌ی خام وجود داره: دل‌تنگی، تپش قلب، عرق کردن، فشار در معده. مراجع نمی‌تونه توضیح بده چی پشت این حس هست. در سطح نهاد (Id)، فقط یک «affect» یا «انرژی هیجانی» جریان داره که خودش رو به شکل اضطراب بدنی نشون می‌ده.

۲. سطح آگاهی شناختی – بازتابی (Reflexive) : در جریان روان‌درمانی، درمانگر کمک می‌کنه این تجربه‌ی خام به سطح بازتابی بیاد. «به نظر میاد وقتی قراره در جمع باشی، یک ترس درونت بیدار می‌شه. انگار می‌ترسی قضاوت بشی یا طردت کنن.»

وقتی اضطراب از حالت «خام و مبهم» به سطح کلامی میاد، مراجع می‌تونه در موردش فکر کنه. این یعنی حرکت از نهاد به من؛ از affect خام به بازتاب کلامی و شناختی.

  • سطح پدیداری (خام) همیشه شروع‌کننده است. بدون اون هیچ چیزی برای آگاهی بازتابی وجود نداره.
  • سطح بازتابی باعث می‌شه مراجع بتونه «اضطراب» رو معنا بده، بفهمه، و به‌تدریج کنترل کنه.

مثال: افسردگی

مراجع ممکنه فقط بگه: «هیچ حسی ندارم.» یا: «یه درد توی دلم هست که نمی‌دونم چیه.»

۱. سطح آگاهی عاطفی – پدیداری (Phenomenal) : تجربه‌ی خام: «سنگینی در بدن»، «بی‌انرژی بودن»، «احساس تهی بودن»، «اشک بی‌دلیل». اینجا نهاد (Id) داره affect منفی (سوگ، ناامیدی، بی‌پناهی) رو تولید می‌کنه، اما بدون معنا و بازتاب.

۲. سطح آگاهی شناختی – بازتابی (Reflexive) : در روان‌درمانی، وقتی درمانگر این حس خام رو به کلمات پیوند می‌ده، آگاهی بازتابی فعال می‌شه.

  • درمانگر: «به نظر میاد انگار توی درونت یه صدایی می‌گه همه‌چی بی‌معناست، درسته؟»
  • مراجع: «آره… انگار هیچ امیدی به آینده ندارم.»

حالا مراجع می‌تونه بفهمه که اون «سنگینی در بدن» در واقع احساس بی‌ارزشی و درماندگی بوده.

وقتی عاطفه خام افسردگی (غم بدنی) به سطح کلامی میاد، می‌شه ریشه‌هاش رو بررسی کرد:

  • فقدان یا از دست دادن در کودکی؟
  • تجربه‌ی طردشدگی یا محرومیت از محبت؟

حرکت از سطح خام به سطح بازتابی باعث می‌شه افسردگی از یک حالت مبهم بدنی به یک روایت روانی قابل فهم تبدیل بشه. این همان کاریه که روان‌درمانی انجام می‌ده: پل زدن بین آگاهی عاطفه خام و آگاهی بازتابی.

آگاهی سلسله‌مراتبی است

یک نگاه تکاملی و سلسله‌مراتبی به آگاهی به ما کمک می‌کند وضعیت‌های پیچیده را بفهمیم. به عنوان مثال: ممکن است یک موجود حالت عاطفی شدیدی (مثل ترس یا لذت) را تجربه کند، بی‌آنکه بتواند آن احساس را به‌طور شناختی شناسایی کند یا حتی بپذیرد.

در مغز، سطوح بالاتر و پایین‌تر می‌توانند یکدیگر را مهار کنند. بنابراین، برخی تجربه‌های پدیداری (مانند درد یا غم) ممکن است موقتاً به خاطر بازداری ها به ناخودآگاه رانده شوند(سرکوبی). هیجان‌های بسیار قوی نیز می‌توانند فرایندهای شناختی را مختل کنند؛ نتیجه‌اش این است که فرد در لحظه دچار طوفان عاطفی می‌شود، اما بعداً هیچ بینشی یا حتی هیچ خاطره‌ای از آن تجربه ندارد.

«آگاه بودن» یا «ناخودآگاه شدن» فقط یک برچسب ساده نیست، بلکه حاصل تعاملات چندلایه‌ای در مغز است.

سه سطح آگاهی 

اندل تولوینگ(Endel Tulving) سه سطح آگاهی را معرفی کرده است :

  1. آنوئتیک (Anoetic): آگاهی ابتدایی و بی‌تفکر. می‌تواند از نظر هیجانی بسیار شدید باشد (مثل لذت یا ترس خام)، اما هنوز «شناخته‌شده» یا بازتابی نیست. حق طبیعی همه‌ی پستانداران است.
  2. نوتیک (Noetic): شکل‌های فکری و شناختی آگاهی است. (پیوندخورده با ادراک بیرونی، شناخت و یادگیری). در این سطح، موجود می‌تواند تجربه‌ها را به‌طور ابتدایی تشخیص دهد و با محیط بیرون ارتباط برقرار کند.
  3. اوتونوئتیک (Autonoetic): سطح انتزاعی و بازتابی آگاهی است. اینجا فرد می‌تواند به تجربه‌های خود فکر کند، و از طریق حافظه‌ی اپیزودیک یا خیال‌پردازی به آن‌ها بازگردد. این سطح ویژه‌ی انسان و شاید نزدیک‌ترین خویشاوندان تکاملی ماست.

این سه سطح آگاهی با مسیرهای تکاملی مغز نیز هم‌پوشانی دارند:

  • ساقه‌ی مغز تا ناحیه‌ی سپتال: بستر تجربه‌های آنوئتیک.
  • گانگلیاهای زیرقشری و سیستم لیمبیک بالاتر : بستر یادگیری و آگاهی نوتیک.
  • نئوکورتکس : بستر آگاهی اوتونوئتیک، بازنمایی ها و جریان آگاهی روزمره.
مرحله آگاهیویژگی اصلیپیوند با تفکر عینی یا انتزاعیمثال
آنوئتیک (Anoetic)

آگاهی پدیداری

تجربه‌های خام عاطفی و ادراکی، بدون بازتابکاملاً عینی، پاسخ‌های ساده به محیطنوزاد گرسنه گریه می‌کند؛ حیوان درد را حس می‌کند
نوتیک (Noetic)

آگاهی شناختی

معنا دادن به تجربه‌ها، دسته‌بندی، یادگیری ، حافظه معناییغالباً عینی: شناخت اشیا و روابط سادهکودک می‌گوید «این سیب است»، می‌فهمد غذا گرسنگی را رفع می‌کند
اوتونوئتیک(Autonoetic)

آگاهی انتزاعی

توانایی بازتاب، حافظه اپیزودیک، تخیل، خودآگاهی، آینده‌نگری، نمادپردازیاوج تفکر انتزاعی: مفاهیم اخلاقی، فلسفی، اجتماعینوجوان درباره‌ی عدالت فکر می‌کند یا به گذشته (آینده) خودش فکر می کند

منبع : Neuropsychoanalytic and Primal Consciousness Perspectives

۵ ۲ رای ها
رأی دهی به مقاله

🌿 آیا نیاز به مشاوره دارید؟

در مقاطع مختلف زندگی، گفت‌وگو با یک مشاور می‌تواند مسیرتان را روشن‌تر کند.
جهت رزرو وقت مشاوره حضوری یا آنلاین، با ما در ارتباط باشید.

📱 ارتباط با واتساپ: ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها