دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

تعبیر رویا

رویا، شاهراه ورود به ناخودآگاه است.

رؤیا

یکی از پیشگامان موثر در زمینه تعبیر رویا زیگموند فروید است. او پدر علم روانکاوی است و با استفاده از تحلیل رویاھای بیماران روحی و روانی به معالجه آنھا می پرداخت. وی در سال ۱۹۰۰ کتابی به نام تعبیر خواب نوشت و در این کتاب به شرح تئوری ھای خود درباره عملکردھای خواب پرداخت. بخش عمده این کتاب به شرح رویاھای شخصی خود، نزدیکان، آشنایان و بیماران اختصاص دارد.

فروید معتقد بود محتوا و معنای ھر خواب در مورد تحقق آرزوھا و خواسته ھای سرکوب شده انسان است. آرامشی که به احتمال زیاد فرد در تحقق آرزوھای خود در رویایش حس می کند، در واقع بروز خواسته ھای سرکوب شده اش محسوب می شود؛ اما وقتی این رویاھا با ارضای واقعی خواسته ھا و تحقق آنھا در تعارض باشد، تبدیل به کابوس می شوند.

فروید رویاھا را مسیری به سمت ضمیر ناخودآگاه می دانست، به طوری که ھنگام خواب دیدن، مکانیزم های دفاعی در رویابین کم شده و برخی خواسته ھای سرکوب شده، مجال حضور می یابند، البته به شکلی پیچیده و تحریف شده وارد ضمیر خودآگاه فرد می شوند. از نظر فروید رویاھا در خدمت ضمیر ناخودآگاه بوده و در درک اینکه ناخودآگاهمان چگون کار می کند، راھنماھای با ارزشی محسوب می شوند.

فروید در سال ۱۸۹۵ رویایی دید و تئوری خود را بر مبنای آن گذاشت. او در مورد یکی از بیمارانش به نام ایرما که مراحل درمان را تکمیل نکرده بود، نگران بود و خودش را به این خاطر سرزنش می کرد و مقصر می دانست. سپس یک شب در رویای خود ایرما را در یک مھمانی دید و او را به گوشه ای از اتاق برد و بابت تکمیل نکردن مراحل درمانش سرزنش کرد و ایرما به او یاد آور شد، دردھای زیادی دارد. سپس یکی از ھمکارانش به ایرما به صورت غیربھداشتی دارویی تزریق کرد، فروید متوجه شد دردھای ایرما ناشی از این تزریق غیربھداشتی است و در ھمان حال احساس گناه فروید از میان رفت.

فروید این رویا را که نامش را تزریق ایرما گذاشت، نوعی تحقق یک آرزو دانست. فروید آرزو داشت در وضع بد ایرما او مقصر نباشد و این خواسته در رویای او با گفتن اینکه پزشک دیگر مقصر است، محقق شد. فروید براساس این رویا نظریه اش را مبنی بر اینکه رویاھا تحقق خواسته ھا و آرزوھای سرکوب شده ھستند، ارائه کرد.

او بین رویایی با محتوای آشکار (آنچه رویابین به یاد می آورد) و رویا با محتوای پنھان (مفھوم سمبلی رویا مانند چیزی که در آرزوی فرد نھفته است) تفاوتی قائل می شد. محتوای آشکار در واقع بر اساس حوادث روز فرد خواب بیننده است. پردازشی که یک آرزو و میل را به محتوای آشکار ترجمه می کند، کارکرد رویا نامیده می شود. ھدف از کارکرد رویا ترجمه کردن آرزوھای ممنوعه به شکلی امن است. فروید معتقد است کابوس ھا و خواب ھای آشفته ناشی از عملکرد نادرست کارکرد رویاست.

زیگموند فروید

از نظر فروید، برای تحلیل رؤیا باید هر یک از موارد زیر را به تفصیل مورد واکاوی قرار داد:

  1. مصالح رؤیا: رؤیا از هیچ به وجود نمی‌آید، بلکه شامل تصاویر، عناصر و حتی روایت‌هایی است. روان انسان ورودی‌هایی را که مصالح رؤیا را تشکیل می‌دهند، طی فرایندی تغییر شکل می‌دهد و رؤیا را می‌سازد. فروید عمده‌ترین مصالح رؤیا را حوادث پیش و پا افتاده روز قبل از رؤیاورزی، حوادث دوران کودکی و تأثیرات بیرونی، همچون درد و …. معرفی می‌کند.
  2. هدف رؤیا: کلیدی‌ترین، مرکزی‌ترین و بحث برانگیزترین ایده فروید در کتابش این است که تمامی رؤیاها معطوف به تحقق آرزوست. رؤیاها همگی با هدف تحقق آرزوهای فرد شکل می‌گیرند. در این میان، یک نقد مهم وجود دارد و آن اینکه رویاهای نگران‌کننده یا ناراحت‌کننده چگونه می‌توانند تحقق آرزوهای فرد قلمداد شوند. قاعدتاً شخص باید زمانی که رؤیا می بیند و به آرزوهایش می‌رسد، خوشحال باشد یا لذت ببرد، اما چگونه است که برخی رؤیاها باعث ناراحتی فرد می شود. او معتقد است که احساسات و عواطف منفی در رؤیا ناشی از آن است که رؤیا تحقق یک آرزوی نامشروع یا سرکوب شده است که خودآگاهی فرد نمی‌تواند آن را بپذیرد، در نتیجه در عین اینکه روان از تحقق آرزو ارضا می‌شود، عواطف ناراحت‌کننده سرپوشی بر آن می‌گذارد. به عبارت دیگر اضطراب در رؤیاها به دلیل واپس‌زنی پیش‌آگاهی در رویاست. از نظر فروید: «هیچ چیز ناراحت‌کننده‌ای نمی‌تواند در رؤیا ظاهر شود، مگر آنکه در عین حال به تحقق آرزویی لباس مبدل بپوشاند.»
  3. مکانیسم‌های شکل دهی به رؤیا: اگرچه رؤیا از مصالحی استفاده می‌کند و معطوف به هدفی است، اما به دلایل متعدد (از جمله نامشروع بودن هدف یا آرزو و نظایر آن) این آرزو مستقیما در رویا شکل نمی‌گیرد و مصالح با مکانیسم خاصی با هم ترکیب می‌شوند و تغییر شکل می‌دهند. فروید به برخی از این مکانیسم‌ها اشاره می‌کند.

مکانیسم تراکم

یکی از آن‌ها مکانیسم تراکم است به این معنا که چندین رویداد، تصویر یا واژه با هم ترکیب و در یک تصویر متراکم می‌شوند. مثلا اینکه تصویر عموی خود را در خواب می‌بینم در عین اینکه می‌پنداریم او مثلا معلم کودکستان ماست. در اینجا دو تصور «عمو» و «معلم کودکستان» اینگونه با هم ترکیب می‌شوند که تصویر عمو است و پندار یا تجربهٔ معلم کودکستان.

مکانیسم جابه‌جایی

مکانیسم جابه‌جایی به معنای جابه‌جا شدن مرکز ثقل افکار رؤیا در محتوای رؤیا است. فروید معتقد است که آنچه هدف و کانون رؤیا را تشکیل می‌دهد در حاشیه قرار می‌گیرد و حوادث پیش پاافتاده زندگی، مرکز ثقل آن را تشکیل می‌دهند تا خودآگاه به آن حساس نشود و بگذارد از سانسور عبور کند. از این رو، فروید میان «رویا-افکار» و «رویا-محتوا» تفاوت قائل می‌شود. رویا-محتوا آن چیزی است که ما می‌بینیم، در حالی که رویا-افکار، افکاری است که پشت رؤیا قرار دارند، به گونه‌ای اعوجاج یافته آن را بازنمایی می‌کند.

فروید ۴ قاعده را در رویاھا شناسایی کرد :

  1. عامل تراکم که به معنی فشرده سازی و خلاصه کردن خواسته ھاست. مثلا دیدن رویایی در مورد خانه ممکن است خلاصه ای از نگرانی ھایی در مورد امنیت و ھمچنین در مورد ظاھر فرد در برابر دیگران باشد.
  2. عامل تغییر مکان یا انتقال و جابه جایی که بر اساس آن بار عاطفی و احساسی از ھدف اصلی به یک ھدف غیر واقعی منتقل می شود. مثلا یکی از بیمارھای فروید بشدت از خواھر شوھرش ناراحت بود و در رویایش او را به شکل یک سگ سفید سرگردان دیده بود. در واقع خواست واقعی او کشتن خواھر شوھرش بود، اما اگر او در رویا می دید که او را واقعا کشته است، مسلما احساس گناه می کرد؛ بنابراین ضمیر ناخودآگاھش برای محافظت از او، فقط آن زن را به یک سگ تبدیل کرده بود.
  3. ویژگی نمایشی رویاست که مفاھیم انتزاعی ذھنی را به صورت تصاویر در می آورد. در واقع ھنگام تحلیل مشکل روحی و روانی بیمار، فروید سعی می کرد افکار پس رانده شده بیمار را با کمک شرح تصاویر به ضمیر خودآگاه وی آورده و او را درمان کند.
  4. چھارمین عامل نیز خاصیت تمثیل سازی خواب است. در واقع به جای یک عمل، فرد یا ایده ای را به صورت سمبلی می سازد. مثلا پلکان، خندق، خیابان، خانه، اتاق، خودرو، آشپزخانه، زردچوبه، دندان، املت، بادمجان، بادکنک، دستھا و پاھا و غیره ھمه نماد و رمزی است که می توان آنھا را کشف کرده و به کمک آن راز خواب را گشود.

کارل یونگ

کارل یونگ گرچه مدل تعبیر رویای فروید را کاملا رد نمی کند، اما معتقد است نظریه رویاھای فروید درباره بروز آرزوھای محقق نشده رویابین ساده و خام است. او می گوید فرآیند جمع آوری تداعی ھای یک رویا می تواند در مورد پیچیدگی ھای ذھنی و روانی فرد، آگاھی و بینشی به دست آورد؛ اما این روش ضرورتا معنای رویا را به طور کامل بیان نمی کند.

بنابر اعتقاد یونگ، دامنه تعبیر خواب بسیار وسیع تر از چیزی است که فروید به آن پرداخته بود و بیانگر کل پیچیدگی ھای ضمیر ناخودآگاه رویابین است. کارل یونگ برای تعبیر و تحلیل رویا دو روش عینی و ذھنی پیشنھاد کرد.

در روش عینی اگر رویابین اشخاصی را می بیند مفھوم دیگری ندارد و آن اشخاص دقیقا ھمان ھایی است که دیده می شوند. مثلا مادر ھمان مادر و دوست ھمان دوست است. اما در روش ذھنی اشخاصی که به خواب فرد می آیند، در واقع قصد نشان دادن یک جنبه از وجود رویابین را دارند.

یونگ معتقد است پذیرفتن حقیقت رویا در روش ذھنی برای خواب بیننده سخت تر از روش عینی است. اما در بیشتر مواقع رویابین به این حقیقت می رسد که شخصیت ھای درون رویاھایش می توانند نشان دھنده یک جنبه تائید نشده از وجودشان باشد. مثلا اگر فردی خواب ببیند که از سوی یک قاتل دیوانه تحت تعقیب است، ممکن است در نھایت پی ببرد در اعماق وجودش به کشتن کسی متمایل است.

گشتالت درمانی که نوعی روش درمان روانشناختی است و بر تجربه ھای فعلی نه گذشته بیمار تاکید دارد، روش ذھنی تعبیر کارل یونگ را به کار می برد و مدعی است حتی اشیای بی روح و جان در یک رویا می توانند بیانگر جنبه ھای مختلف شخصیت رویابین باشند.

کارل یونگ به الگوھای اصلی و اولیه معتقد است که طرح ھای دیگر از آن سرمشق می گیرند و این الگوھا جھانی بوده و در ھمه جا یکسانند. در حقیقت ھر یک بیانگر نوعی تفکر ناخودآگاه است که بشدت در ضمیر خودآگاهمان پنھان شده است و در رویاھایمان به صورت مستقل و آشکار درک می شوند.

آشنایی با این الگوھای موجود در رویاھای فرد می تواند به او کمک کند که طرز تفکر ضمیر ناخودآگاه خود را شناخته و بخش ھای مجزای ذھن خود را به یکدیگر متصل کرده و درکی کامل از خود واقعی اش به دست آورد. یونگ ھشدار می دھد نباید بدون شناخت و درک صحیح از وضع بیمار روحی، معانی خاصی به سمبل ھای موجود در رویاھای او نسبت داد و ھمچنین شرح جزئیات رویاھا لازم نیست و باید به صورت کلی به آنھا نگریسته شود.

تعریف چند اصطلاح در تعبیر رویا

محتوای آشکار رؤیا: آنچه پس از بیدار شدن به عنوان رؤیا به یاد می آوریم. محتوای آشکار رؤیا در واقع فرایند واقعی رؤیا نیست بلکه یک صورت ظاهری از آن است.

محتوای نهفته رؤیا:  فرایند واقعی رؤیاست که در پس محتوای آشکار رؤیا پنهان مانده است.

کارکرد رؤیا:  آن فرایندی است که محتوای نهفته رؤیا را به محتوای آشکار آن تبدیل می کند.

تحریف رؤیا: مواد و مصالح ناخودآگاه (هم آنچه از بدو امر ناخودآگاه بوده و هم آنچه با سرکوبی ناخودآگاه شده) است که به زور وارد ایگو می شود و پس از آگاه شدن، به سبب سانسور، دچار دگرگونی ای می شود که ما آن را تحریف رؤیا می نامیم.

ادغام در کارکرد رؤیا: ضمیر ناخودآگاه گرایش بارزی به ادغام دارد، یعنی تمایل به ایجاد وحدت های تازه از عناصری که به هنگام بیداری، مجزا از یکدیگر می دانیمشان. در نتیجه ادغام، یک عنصر واحد در رؤیای آشکار، غالبا مظهر تعداد زیادی از اندیشه های نهفته رؤیاست؛ گویی که این عنصر حکم تلمیحی مشترک به تمام آن اندیشه ها دارد.

مصالحه در کارکرد رؤیا: در این وضعیت سامانه ایگو هنوز از کار نیفتاده است و تاثیر آن را در مواد و مصالح ناخودآگاه و نیز در تلاش های غالبا بی ثمری آن می توان دید؛ مصالحه با این هدف عمل می کند تا شکل نهایی رؤیا از نظر ایگو، بیش از حد ناپذیرفتنی نشود.

جابجایی در کارکرد رؤیا: نیروگذاری های روانی از یک عنصر به عنصر دیگر جا به جا می شوند؛ به گونه ای که غالبا عنصری که در اندیشه های رؤیا واجد اهمیتی نازل است به صورت واضح ترین و مهمترین وجه رؤیای آشکار جلوه می کند، و بر عکس یعنی عنصر ماهوی اندیشه های رؤیا صرفا با تلمیحاتی کم اهمیت در رؤیای آشکار بازنمایی می شود.

دو عاملِ متفاوت سازنده رؤیا:

  • ۱- تکانه غریزی که معمولا سرکوب می شود(آرزویی ناخودآگاهانه). آنها در ضمن خواب، توانایی ابراز پیدا می کنند.
  • ۲- یک میل وافر که از حیات فرد در هنگام بیداری باقی مانده است، در ضمن خواب توسط یک عنصر ناخودآگاه تقویت می گردد.

شواهدی دال بر سهم داشتن ناخودآگاه در شکل گیری رؤیا:

  • ۱- حافظه در رویا بسیار فراگیرتر از هنگام بیداری است. رؤیا یادهایی را زنده می کند که رؤیابین فراموش کرده است، یا به بیان دیگر در بیداری برای او دسترس ناپذیرند.
  • ۲- در رؤیا استفاده نامحدودی از نمادهای زبانی به عمل می آید. نمادهایی که معنای اغلبشان برای رؤیابین نامشخص است ولی بر حسب تجربه می توانیم مفهومشان را تایید کنیم. این نمادها احتمالا از مراحل قبلی رشد گفتار در انسان نشأت می گیرند.
  • ۳- در بسیاری موارد، حافظه در رؤیا برداشت هایی را که رؤیابین در اوان طفولیت داشته است برای او باز تولید می کند. در خصوص این برداشت ها می توان گفت که نه فقط فراموش شده بوده اند، بلکه به سبب سرکوب، به ضمیر ناخودآگاه راه یافته اند.

منابع:

  1. زیگموند فروید، رئوس نظریه روانکاوی، ترجمه حسین پاینده
  2. زیگموند فروید، تفسیر خواب
۱ ۱ رای
رأی دهی به مقاله

🌿 آیا نیاز به مشاوره دارید؟

در مقاطع مختلف زندگی، گفت‌وگو با یک مشاور می‌تواند مسیرتان را روشن‌تر کند.
جهت رزرو وقت مشاوره حضوری یا آنلاین، با ما در ارتباط باشید.

📱 ارتباط با واتساپ: ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸

2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها