محورهای OPD-2
این سیستم شامل 5 محور است
OPD-2 یا تشخیص روانپویشی عملیاتیشده، یک نظام تشخیصی چندمحوری است که توسط گروهی از رواندرمانگران و روانپزشکان آلمانی توسعه یافته است.
OPD-2 مخفف Operationalized Psychodynamic Diagnosis به معنی “تشخیص روانپویشی عملیاتیشده” است. این یک نظام تشخیصی روانپویشی ساختارمند است که برای درک عمیقتر و کلنگر از روان انسان طراحی شده، بهویژه برای رواندرمانگرانی که با رویکرد روانپویشی یا تحلیلی کار میکنند.
اهداف اصلی OPD-2 چیست؟
OPD-2 نمیخواهد جای DSM یا ICD را بگیرد، بلکه میخواهد چیزی را بررسی کند که آن نظامها بررسی نمیکنند:
- چرا بیمار اینگونه رنج میبرد؟ نه فقط، چه اختلالی دارد؟
- چه الگوهای عمیق درونی و رابطهای پشت مشکلات او پنهاناند؟
- چگونه میتوان با توجه به شخصیت، هیجانات، روابط و ساختار روانی بیمار، درمان را طراحی کرد؟
ویژگیهای مهم OPD-2
۱. ترکیب روانتحلیلی با ساختار علمی
در OPD-2 مفاهیم عمیق روانپویشی مانند تعارضهای ناخودآگاه، رابطهی انتقالی، تنظیم هیجان و تحولات درونروانی، به شکل قابل مشاهده، طبقهبندیپذیر و قابل آموزش فرموله شدهاند.
۲. تمرکز بر شخص، نه فقط نشانه
برای OPD-2 فقط مهم نیست فرد افسرده یا مضطرب است؛ بلکه مهم است چگونه این افسردگی را تجربه میکند، چرا دچار آن شده، و در چه بافت روانی-اجتماعیای قرار دارد.
۳. راهنمای عملی برای درمان
برخلاف DSM که فقط تشخیص میدهد، OPD-2 کمک میکند تا درمانگر بفهمد:
- بیمار از نظر روانی در چه سطحی قرار دارد؟
- انگیزه درمانیاش چقدر است؟
- بهتر است درمان کوتاهمدت باشد یا بلندمدت؟
- کجا باید روی رابطه کار کرد، کجا روی تعارض، و کجا روی ساختار روانی؟
در دنیایی که سیستمهای تشخیصی فقط برچسبگذاری بیماری را انجام میدهند، OPD-2، فردیت و درک عمیق روان انسان را به روان درمانی برمیگرداند.
محورهای ۵ گانه OPD-2
محور | عنوان | توضیح |
---|---|---|
محور ۱ | تجربه بیماری و شرایط درمان (Experience of Illness and Treatment Preconditions) | بررسی نگرش بیمار به بیماری، انگیزه برای درمان، و موانع یا تسهیلکنندههای روند درمان |
محور ۲ | روابط بینفردی (Interpersonal Relations) | تحلیل الگوهای تکراری رابطهای فرد (مشابه با CCRT) در قالب درک او از خود، دیگران و پاسخها |
محور ۳ | تعارضهای روانپویشی (Psychodynamic Conflicts) | شناسایی تعارضهای فعال درونی و ناخودآگاه که زیربنای مشکلات فرد هستند |
محور ۴ | ساختار روانی (Psychic Structure) | ارزیابی ظرفیتهای روانشناختی فرد در سطحهای مختلف (تنظیم هیجان، درک خود/دیگری، کنترل تکانه و…) |
محور ۵ | اختلالات روانی (Mental and Psychosomatic Disorders) | تشخیص رسمی مبتنی بر ICD-10 یا DSM |
محور ۱ در OPD-2: تجربه بیماری و شرایط درمانی(Experience of Illness and Treatment Preconditions)
هدف این محور: تحلیل اینکه بیمار چگونه بیماری یا مشکل خود را تجربه میکند و آیا شرایط روانی، شناختی و محیطی لازم برای وارد شدن به فرآیند درمان را دارد یا نه؟
۱. نگرش به بیماری : بیمار چگونه مشکل خود را درک میکند؟ به عنوان:
- چیزی که از بیرون آمده؟
- نشانهای از ضعف شخصی؟
- توجیهناپذیر و بیمعنا؟
- یا بخشی از خودش که نیاز به درک دارد؟
۲. علتیابی بیماری از دید بیمار : آیا بیمار علت را:
- درونی (روانی) میبیند؟
- بیرونی (دیگران، اتفاقات) میبیند؟
- جسمی یا زیستی میداند؟
- کاملاً انکار میکند؟
۳. انگیزه برای درمان
- آیا بیمار واقعاً میخواهد درمان شود؟ یا صرفاً تحت فشار دیگران است؟
- تمایل دارد درونی کار کند یا فقط دنبال حذف علامت است؟
۴. توانایی برای درمان : آیا فرد:
- ظرفیت بینش روانپویشی دارد؟
- میتواند با درمانگر رابطهای پایدار برقرار کند؟
- دچار اختلالات شناختی شدید یا روانپریشی است که مانع درمان میشود؟
۵. عوامل محیطی
- آیا شرایط زندگیاش اجازه درمان را میدهد؟ (حمایت اجتماعی، ثبات مالی، زمان، محیط خانوادگی و…).
مثال : محمد، ۲۸ ساله
شکایت اصلی: حملات پانیک
محمد میگوید:«یههو تو خیابون یا مترو حالم بد میشه، انگار دارم سکته میکنم. دکتر گفت مشکلی نیست، ولی هنوز میترسم. مادرم منو فرستاد رواندرمانی. خودم زیاد مطمئن نیستم که این چیزا فایده داره.»
بخش | تحلیل محور ۱ |
---|---|
نگرش به بیماری | تهدیدکننده و ترسناک، ولی بیشتر بهعنوان یک پدیدهی جسمی تجربه میشود. |
علتیابی بیماری | بیشتر زیستی یا جسمی؛ هنوز رابطهی روان و علائم را باور ندارد. |
انگیزه درمانی | پایین تا متوسط – بیشتر به خاطر فشار مادر آمده. |
ظرفیت درمانی | میتواند صحبت کند، ولی هنوز بینش عمیق ندارد. لازم است درمان تدریجی جلو برود. |
عوامل محیطی | حمایت خانوادگی دارد؛ زمان دارد؛ پس موانع محیطی کم است. |
نتیجه: محمد فعلاً نیاز به کار ابتدایی برای افزایش انگیزه و اصلاح درک از بیماری دارد. تا بعد بتوان به محورها ۲، ۳ و ۴ پرداخت.
محور ۲ در OPD-2: روابط بینفردی (Interpersonal Relations)
این محور بررسی میکند که فرد چگونه با دیگران رابطه برقرار میکند و چه الگوهای تکرارشوندهای در روابطش دیده میشود. این الگوها معمولاً ناخودآگاه هستند و ریشه در دوران کودکی، رابطه با والدین و سبک دلبستگی دارند. در OPD-2، روابط بینفردی به شکل زیر تحلیل میشوند:
- ۱. برداشت فرد از خودش در رابطه : من در رابطه چگونه هستم؟ آیا احساس میکنم دوستداشتنیام؟ ناتوانم؟ ترسناکم؟ بیارزشم؟ قربانیام؟ قویام؟
- ۲. برداشت فرد از دیگران : دیگران را چگونه میبینم؟ قابل اعتماد؟ طردکننده؟ قضاوتگر؟ سرد؟ خطرناک؟ کنترلگر؟
- ۳. رفتار فرد با دیگران : من چطور رفتار میکنم؟ وابسته، کنترلگر، کنارهگیر، انتقادگر، خوشایندساز، انفعالی یا تهاجمی؟
الگوی تکراری روابط: مثلث رابطهای OPD (مشابه CCRT)
من | دیگری | رفتار |
---|---|---|
مثلاً: احساس بیارزشی دارم | دیگری را قضاوتگر میبینم | پس انزوا میگیرم، یا بیشازحد جلب محبت میکنم |
مثال : نرگس، ۳۲ ساله
شکایت اصلی: افسردگی و احساس تنهایی مزمن
در مصاحبه، نرگس میگوید: «هر وقت به کسی نزدیک میشم، بعد یه مدت حس میکنم دیگه منو نمیخواد. برای همین قبل از اینکه طردم کنه، خودمو کنار میکشم. از بچگی هم همیشه فکر میکردم باید خیلی خوب باشم که مامانم دوستم داشته باشه.»
بُعد | محتوای رابطهای |
---|---|
برداشت از خود | نالایق برای دوست داشتن؛ باید کامل باشم تا پذیرفته شوم |
برداشت از دیگران | سرد، قضاوتگر، طردکننده |
رفتار بینفردی | تلاش بیش از حد برای جلب محبت؛ کنارهگیری سریع در مواجهه با خطر طرد |
نتیجه: این الگوی تکراری باعث تنهایی مزمن و بیاعتمادی در روابط میشود. در درمان، باید روی این الگو کار شود؛ نه فقط علائم افسردگی.
چرا این محور اهمیت دارد؟
- بخش بزرگی از رنج روانی افراد از روابطشان با دیگران ناشی میشود.
- الگوهای رابطهای اغلب در رابطه با درمانگر تکرار میشوند(انتقال)، و شناخت آنها برای کار درمانی اساسی است.
- در برخی موارد، تنها با تغییر الگوی رابطهای فرد است که میتوان پیشرفت واقعی در درمان دید.
محور ۳ در OPD-2: تعارضهای روانپویشی (Psychodynamic Conflicts)
در این محور، تمرکز بر تعارضهای ناخودآگاه درونی فرد است. یعنی کشمکشهایی که معمولاً از دوران کودکی شکل گرفتهاند و فرد هنوز در بزرگسالی با آنها درگیر است، بدون اینکه خودش کاملاً آگاه باشد.
ویژگی این تعارضها:
- درونی هستند (میان دو میل یا ارزش متضاد)
- ناهشیارند
- اغلب باعث اضطراب، نشانههای روانی، مشکلات بینفردی و دفاعهای ناپخته میشوند.
تعارض ها | پرسش درونی | محور مشکل |
---|---|---|
۱-فردیت/وابستگی | آیا میتوانم هم خودم باشم و هم با کسی صمیمی باشم؟ | استقلال هیجانی |
۲-تسلیم/کنترل | من قدرت دارم یا باید اطاعت کنم؟ | قدرت و سلطه |
۳-مراقبت/خودبسندگی | آیا میتونم نیازمند باشم؟ یا فقط باید قوی باشم؟ | دلبستگی و مراقبت |
۴- خود ارزشمندی | آیا واقعاً با ارزشم یا فقط تظاهر میکنم؟ | عزت نفس |
۵-گناه | آیا میتونم برای خودم زندگی کنم بدون اینکه بد باشم؟ | اخلاق/وظیفه |
۶-ادیپال | آیا خواستههای جنسی و عشقی من خطرناکند؟ | صمیمیت، حسادت |
۷-هویت | من کی هستم واقعاً؟ | انسجام شخصیت |
هر تعارض میتواند در دو حالت دیده شود:
- فعال (Active Mode)
- منفعل (Passive Mode)
مثال: لیلا، ۲۵ ساله – شکایت اصلی: اضطراب، وسواس، مشکل در روابط عاطفی
در مصاحبه میگوید: «وقتی با کسی وارد رابطه میشم، یهدفعه حس میکنم دارم خودمو از دست میدم. همه چیز میشه اون آدم. ولی بعد یه مدت حس خفگی دارم و فرار میکنم. بعدش احساس گناه میکنم و دلم برای اون آدم میسوزه. همیشه یه طرف رابطهم میلنگه.»
تعارض اصلی: وابستگی در برابر استقلال
لیلا در یک تعارض ناهشیار بین نیاز به نزدیکی (وابستگی) و ترس از دست دادن استقلال گیر کرده. وقتی نزدیک میشود، احساس امنیت میکند، اما بعد، ترس از دست دادن خود و خفگی فعال میشود، پس فاصله میگیرد، سپس احساس گناه و تنهایی می کند.
نتیجه: تا زمانی که این تعارض بهدرستی پردازش نشود، روابط لیلا دائماً دچار این چرخه میشوند.
محور ۴ در OPD-2: سطح سازمان شخصیت (Personality Structure)
محور چهارم، ساختار روانی فرد را بررسی میکند؛ یعنی تواناییهای درونی فرد برای تنظیم هیجانات، حفظ انسجام خود، ایجاد روابط پایدار، تحمل اضطراب و شناخت خود و دیگران. محور ۴ به ما میگوید که فرد چقدر ظرفیت داره خودش رو بفهمه، هیجاناتش رو مدیریت کنه، مرز بذاره، روابط باثبات داشته باشه و از پس چالشهای روانی بربیاد؟
سطح ساختار | توضیح | سبک درمان |
---|---|---|
سازمانیافتگی بالا (سالم یا نوروتیک) | توانایی بالا در تنظیم هیجان، شناخت خود و دیگری، آزمون واقعیت خوب | رواندرمانی تحلیلی یا بینشمحور مناسب است |
سازمانیافتگی متوسط (مرزی) | نوسان در روابط، کنترل هیجانی ضعیف، تصویر ناپایدار از خود و دیگران | درمان ساختارمحور، درمانهای مبتنی بر رابطه، تمرکز بر تنظیم هیجانی |
سازمانیافتگی پایین (سایکوتیک) | مشکلات جدی در تفکیک خود و دیگری، قطع ارتباط با واقعیت، دفاعهای ابتدایی | مداخلات حمایتی، ساختدادن، تنظیم واقعیت |
مثال بالینی: امیر، ۲۷ ساله – شکایت: نوسانات خلقی شدید، روابط عاطفی بیثبات
در جلسه میگوید: «وقتی با دوستم دعوام میشه، انگار یا میخوام بکشمش یا خودمو بکشم! یه لحظه عاشقشم، لحظه بعد ازش متنفرم. خودمم نمیفهمم کیام… گاهی حس میکنم دارم از هم میپاشم…»
تحلیل محور ۴:
- ادراک ناپایدار از خود: گاهی “هیچی نیستم”، گاهی “باید همه چی رو کنترل کنم”
- عدم تفکیک خود و دیگری: نمیتونه بفهمه احساسات خودش از دیگری جداست
- ناتوانی در تنظیم تکانه: نوسانات شدید خشم و غم
نتیجه: ساختار در سطح مرزی (borderline)
محور ۵ : تشخیص روانپزشکی یا روانتنی
این بخش از محور پنجم در OPD-2 برای کدگذاری تشخیص روانپزشکی/روانتنی بیمار طراحی شدهاست، مشابه آنچه در DSM-5 یا ICD-10/11 انجام میشود. OPD یک مدل روانپویشی است اما برای هماهنگی با سیستمهای تشخیصی رایج (مثل DSM یا ICD)، این بخش را اضافه کرده تا تشخیص ساختاری (OPD) با تشخیص رسمی همزمان باشد.
مورد | توضیح |
---|---|
اختلال اصلی | بر اساس DSM-5 یا ICD-10/11 (مثل افسردگی، اضطراب، PTSD و….) |
اختلال همراه (در صورت وجود) | سایر تشخیصهای روانپزشکی یا شخصیتی |
اختلال روانتنی (در صورت وجود) | مانند سندرم روده تحریکپذیر (IBS)، سردرد تنشی، اگزمای روانزاد، آسم عصبی و… |
منبع : ارزیابی تعارض ها بر اساس تشخیص روان پویشی عملیاتی شده OPD-2
🌿 آیا نیاز به مشاوره دارید؟
در مقاطع مختلف زندگی، گفتوگو با یک مشاور میتواند مسیرتان را روشنتر کند.
جهت رزرو وقت مشاوره حضوری یا آنلاین، با ما در ارتباط باشید.