دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

انواع حافظه در روان درمانی

در روانکاوی، مفهوم حافظه، شامل حافظه بدنی، عاطفی و ناخودآگاه نیز می‌شود.

در روان درمانی، مراجع گذشته‌اش را فقط به شکل خاطره گفتنی به یاد نمی‌آورد، بلکه آن را در بدن، رفتار و هیجاناتش، به اتاق درمان می‌آورد.

انواع حافظه

در روان درمانی تمرکز فقط روی خاطرات آگاهانه و گفتنی مراجع نیست، بلکه  گذشته فرد به صورت زنده، در اتاق درمان دوباره تجربه می‌شوند. وقتی فرد وارد اتاق درمان می‌شود، گذشته‌اش فقط به شکل خاطره‌ی آشکار (explicit memory: اپیزودیک یا معنایی) بازگو نمی‌شود. تجربه‌ها، احساسات و واکنش‌های گذشته در بدن و روان بیمار دوباره ظاهر می‌شوند، گویی آن لحظات هنوز زنده‌اند. درمانگر این رفتارها، احساسات و واکنش‌ها را مشاهده می‌کند و به آن‌ها معنا می‌دهد؛ این چیزی فراتر از فقط یادآوری خاطرات است. در این مقاله به تفصیل انواع حافظه در اتاق درمان بررسی می کنیم.

در روانکاوی، “گذشته بیمار زنده می‌شود”، یعنی بیمار فقط خاطره نمی‌گوید، بلکه:

  • احساسات و هیجانات گذشته دوباره تجربه می‌شوند (حافظه عاطفی)
  • واکنش‌های بدنی و عادات گذشته ظاهر می‌شوند (حافظه رویه‌ای و بدنی)
  • دفاع ها و مقاومت‌های ناخودآگاه آشکار می‌شوند (حافظه ناخودآگاه)

به این ترتیب، تحلیل روانکاوی فراتر از گفتار است و شامل کل تجربه ذهنی، عاطفی و بدنی مراجع می‌شود.

نوع حافظه نقش در تجربه مراجع در درمان
حافظه اپیزودیک خاطرات شخصی گذشته که بیمار به یاد می‌آورد و بازگو می‌کند؛ مثال: “روز اول مدرسه خیلی ترسیدم”. این بخش آگاهانه است و می‌تواند به تحلیل منجر شود.
حافظه معنایی دانش و حقایق زندگی که فرد می‌داند اما تجربه احساسی کمی با آن دارد؛ مثال: دانستن اینکه “مادرم همیشه سختگیر بود”. این کمک می‌کند بیمار چارچوبی برای تجربه‌اش داشته باشد، اما تجربه زنده نیست.
حافظه رویه‌ای (Procedural) مهارت‌ها، عادات و رفتارهایی که از کودکی شکل گرفته‌اند، اما فرد ممکن است آن‌ها را آگاهانه توضیح ندهد. در اتاق درمان، رفتارهای تکراری، نحوه حرکت بدن، طرز نشستن یا پاسخ‌های خودکار بیمار می‌تواند به این نوع حافظه مربوط باشد.
حافظه عاطفی (Emotional ) هیجانات گذشته که هنوز فعال هستند و در موقعیت‌های مشابه دوباره تجربه می‌شوند؛ مثال: اضطراب شدید یا شرم که هنگام بحث درباره یک خاطره تروماتیک بازمی‌گردد.
حافظه بدنی (Somatic ) تجربه‌هایی که در بدن ذخیره شده‌اند؛ ممکن است بیمار هنگام صحبت کردن درباره گذشته، تنش عضلانی، تغییر تن صدا، یا واکنش‌های فیزیکی نشان دهد. تجربه‌ها و هیجانات گذشته در بدن افراد نیز ثبت می شوند.
حافظه ناخودآگاه بخش‌هایی از تجربه که کاملاً از آگاهی دور هستند و فقط از طریق دفاع ها، مقاومت‌ها، لغزش‌های زبانی یا رویاها خود را نشان می‌دهند. روانکاو این‌ها را کشف و تحلیل می‌کند.

در روانشناسی شناختی، حافظه بلندمدت به ۲ دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شود: حافظه صریح و آشکار (Explicit Memory) و حافظه ضمنی (Implicit Memory). حافظه صریح خودش دو زیرشاخه مهم دارد: حافظه اپیزودیک و حافظه معنایی.

۱- حافظه صریح / آشکار (Explicit Memory) : حافظه‌ای که فرد آگاهانه و عمداً به یاد می‌آورد. برای یادآوری اطلاعات نیاز به تلاش آگاهانه است. مثال: یادآوری تاریخ تولد یک دوست، یا آنچه در امتحان خوانده‌ایم.

  • حافظه اپیزودیک (Episodic Memory) : مربوط به رویدادها و تجربه‌های شخصی است. شامل زمان، مکان و جزئیات تجربه می‌شود. مثال: خاطره اولین روز مدرسه، تعطیلات تابستان گذشته، لحظه دریافت یک جایزه. فرد می‌تواند آن را به شکل یک «داستان شخصی» بازگو کند. عمدتا به هیپوکامپ (Hippocampus) و  قشر تمپورال میانی (Medial Temporal Cortex) و قشر پیشانی مرتبط است.
  • حافظه معنایی (Semantic Memory) : مربوط به دانش عمومی و مفاهیم است که مستقل از زمان و مکان خاص هستند. مثال: دانستن پایتخت کشورها، معنی کلمات، قوانین ریاضی. شامل اطلاعاتی است که می‌دانیم، اما لزوماً تجربه شخصی از آن نداریم. عمدتا به قشر تمپورال جانبی (Lateral Temporal Cortex) و قشر پیشانی (Prefrontal Cortex) مرتبط است.

۲-حافظه ضمنی / ناآشکار (Implicit Memory) : منظور آن نوعی حافظه است که فرد به طور ناآگاهانه و غیرکلامی از آن استفاده می‌کند. فرد نمی‌تواند این نوع حافظه را به راحتی در قالب کلمات بازگو کند، اما آن را زندگی می‌کند.

  • حافظه رویه‌ای (Procedural): ذخیره‌ی مهارت‌ها و عادات حرکتی یا شناختی، مثل دوچرخه‌سواری یا رانندگی. نیاز به تمرین و تکرار دارد، اما پس از یادگیری به صورت خودکار اجرا می‌شود. عمدتاً به مخچه و اجسام مخطط(Striatum) و قشر حرکتی اولیه مرتبط است.
  • حافظه عاطفی (Emotional Memory): تجربه‌های هیجانی گذشته در ذهن و بدن ثبت می‌شوند و بعدها در موقعیت‌های مشابه دوباره، ناخودآگاه فعال می‌شوند. مثال‌: اضطراب هنگام ورود به جایی که یادآور حادثه‌ای تلخ است. بیشتر با سیستم لیمبیک مغز (به‌ویژه آمیگدال) مرتبط است.
  • حافظه بدنی (Somatic Memory): حافظه‌ای که در بدن و سیستم عصبی ذخیره می‌شود و شامل حس‌ها، حرکات، تنش‌ها و واکنش‌های فیزیکی مرتبط با تجربه‌های گذشته است. اغلب با تجربه‌های عاطفی شدید یا تروما گره خورده است. می‌تواند باعث تنش عضلانی، تغییر تن صدا، حالت‌های بدنی خاص یا رفتارهای خودکار شود. مثال‌: وقتی فرد رخداد تروماتیک گذشته را دوباره تجربه می‌کند، تنش شانه‌ها یا لرزش دست‌ها را حس می‌کند. حافظه بدنی عمدتاً به قشر حسی و حرکتی مغز (به ویژه مخچه و نئو استریاتوم) مرتبط است.
پست های مرتبط
نوع حافظه توضیح مثال سطح آگاهی
حافظه آشکار/صریح (Explicit) اطلاعات و خاطراتی که فرد به طور آگاهانه قادر به یادآوری آن‌هاست و معمولاً نیاز به تمرکز و تلاش دارد. داستان وار است. پاسخ به سؤالات امتحان، یادآوری تاریخ تولد دوستان، خاطره‌ای که می‌توان با جزئیات دقیق بازگو کرد، مانند سفر تعطیلات اخیر. آگاهانه
حافظه اپیزودیک (Episodic) نوعی حافظه صریح که شامل تجربه‌های شخصی و رویدادهای زندگی است و معمولاً شامل زمان، مکان و جزئیات احساسی می‌شود. به فرد اجازه می‌دهد رویدادها را به شکل یک داستان شخصی به یاد آورد. اولین روز مدرسه، لحظه دریافت یک جایزه، ازدواج یا تولد فرزند، تجربه سفر به یک کشور جدید. آگاهانه
حافظه معنایی (Semantic) نوعی حافظه صریح که شامل دانش عمومی و مفاهیم است و مستقل از زمان و مکان خاص است. فرد ممکن است این اطلاعات را بدون تجربه شخصی مستقیم بداند. دانستن پایتخت کشورها، معنی کلمات، قوانین ریاضی، اطلاعات علمی یا تاریخی، دستورالعمل‌های عمومی و تعریف مفاهیم. آگاهانه
حافظه ضمنی (Implicit) شامل خاطرات و مهارت‌هایی است که فرد آن‌ها را بدون تلاش آگاهانه یاد می‌گیرد و می‌تواند در رفتار و واکنش‌هایش ظاهر شود. این حافظه معمولا از تجربه‌های مکرر یا شرطی‌سازی ناشی می‌شود. ریشه الگوهای ناهشیار در این حافظه قرار دارد. ترس، شرم، اضطراب. شرطی شدن به واکنش‌های خاص (مثلا ترس از صداهای بلند). وقتی فرد بدون دلیل مضطرب می شود و یا نسبت به درمانگر واکنش شدید هیجانی نشان می دهد. ناخودآگاه
حافظه رویه‌ای (Procedural) حافظه‌ای است که مهارت‌ها و عادات را بدون نیاز به تفکر آگاهانه ذخیره می‌کند. این حافظه با تکرار و تمرین شکل می‌گیرد و فرد بدون اینکه دقیقاً فکر کند، قادر به اجرای مهارت‌هاست. دوچرخه‌سواری، رانندگی، تایپ کردن بدون نگاه به صفحه کلید، نواختن ساز یا حرکات ورزشی پیچیده. الگوهای رابطه ای هم نوعی حافظه رویه ای است مثلا، فردی که همیشه به طور ناخودآگاه نقش مراقب دیگران رو به عهده می گیرد. ناخودآگاه عملی
حافظه بدنی (Somatic) خاطراتی که در بدن ذخیره می‌شوند و می‌توانند به صورت واکنش‌های فیزیکی، تنش عضلانی یا درد ظاهر شوند. این حافظه معمولاً با تجربه‌های آسیب‌زا یا استرس شدید مرتبط است. احساس تنش در شانه‌ها یا گردن هنگام یادآوری یک تجربه استرس‌زا، واکنش فیزیکی هنگام مواجهه با محیط یا بوهایی که یادآور خاطره‌ای خاص هستند. بسیاری از واکنش های انتقالی بیماران ریشه در همین حافظه دارد. نیمه‌آگاه/ناخودآگاه
حافظه ناخودآگاه فرویدی (Unconscious) شامل خاطرات، تمایلات و انگیزه‌هایی است که از آگاهی پنهان شده‌اند و ممکن است رفتار، احساسات و تصمیمات فرد را تحت تأثیر قرار دهند. شامل امیال و تعارضات سرکوب شده است. ترس‌های کودکی که فرد آن‌ها را به یاد نمی‌آورد، اما هنگام مواجهه با موقعیت مشابه احساس اضطراب می‌کند؛ یا انگیزه‌هایی که در انتخاب شغل یا روابط شخصی تاثیر می‌گذارند. ناخودآگاه

منبع : Squire, L. R. (2004) . Memory systems of the brain: A brief history and current perspective

۵ ۱ رای
رأی دهی به مقاله

🌿 آیا نیاز به مشاوره دارید؟

در مقاطع مختلف زندگی، گفت‌وگو با یک مشاور می‌تواند مسیرتان را روشن‌تر کند.
جهت رزرو وقت مشاوره حضوری یا آنلاین، با ما در ارتباط باشید.

📱 ارتباط با واتساپ: ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها