رضایت از زندگی
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکند.
هر چه شکاف بین سطح آرزوهای فرد و وضعیت عینی وی بیشتر گردد، رضایتمندی او کاهش می یابد.
یکی از شاخص های بهداشت روانی میزان رضایت از زندگی است. رضایت از زندگی به شیوه های گوناگون تعریف شده است، مثلا رضایت از زندگی را به عنوان تفاوت بین آنچه که شخص می خواهد و آنچه که هست تصور کرده اند. در حقیقت یک تفاوت بین واقعیت و ایده آل را مطرح کرده اند. رضایت از زندگی، نگرش فرد، از ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبه های زندگی همچون زندگی خانوادگی و تجربه آموزشی است.(زکی ۱۳۸۵). رضایتمندی از زندگی بیانگر میزان ارضای تمایلات و نیازهای اساسی انسان است. رضایتمندی را می توان به عنوان ارضای نیازهای اساسی و تلقی مثبت و احساس خوشایند افراد به قلمروهای مختلف زندگی بیان کرد.
هر چه میزان رضایت از زندگی در افراد بالاتر باشد، درک احساس خوشبختی بیشتر خواهد شد. اما رضایت از زندگی، یک فاکتور درونی است و می تواند در هر فردی متفاوت باشد. شاید با دیدن زندگی لوکس و مدرن بعضی افراد، به حال و زندگی آن ها غبطه بخورید و فکر کنید، که زندگی شاد و خوشی را تجربه می کنند. اما آیا این افراد به همان میزانی که شما می نگرید، در درون خود رضایت و خوشبختی را احساس می کنند؟
رضایت از زندگی عبارت از ارزیابی شناختی – عاطفی فرد از زندگی خود است. این ارزیابی ها از واکنش های احساسی نسبت به وقایع به علاوه قضاوت های شناختی از رضایت و برآورده شدن خواسته ها تشکیل شده اند. رضایت از زندگی نشانگر آن است که پاسخ دهنده چگونه زندگی اش را در کل ارزیابی و برآورد می کند و بر ارزیابی دامنه داری که فرد از زندگی اش به عمل می آورد متمرکز است. اصطلاح رضایت زندگی می تواند به عنوان همه حیطه های زندگی فرد در مقطع خاصی از زمان یا به عنوان یک قضاوت یکپارچه در مورد زندگی شخص از بدو تولد تعریف شود. رضایت از زندگی ارزیابی های فردی از زندگی کنونی و سال های قبل را نیز در بر می گیرد. این ارزیابی ها شامل واکنش هیجانی افراد به حوادث، حالات روانی و قضاوت های آنها در خصوص میزان رضایتشان از زندگی، کمال گرایی و رضایت از زمینه هایی مانند کار و ازدواج است (داینر ، لوکاس و اویشی ، ۲۰۰۳، به نقل از گنجی و فراهانی، ۱۳۸۸).
رضایت از زندگی یک مفهوم ذهنی و منحصر به فرد برای هر انسان است که جزء اساسی بهزیستی ذهنی را تشکیل میدهد و عمومأ به ارزیابیهای شناختی یک فرد از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم شامل یک ارزیابی کلی از زندگی بوده و فرایندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسهای بین ملاکهای فرضی شخص با زندگی واقعیاش صورت گرفته و هر چه واقعیت زندگی با این ملاکهای فرضی نزدیک به هم باشند، فرد احساس رضایت بیشتری از زندگی میکند (دلاهایج، گیلارد و وان دام ، ۲۰۱۰).
اگر چه رضایت از زندگی ، در احساس هر فرد نسبت به عملکرد و شرایط زندگی خودش خلاصه می شود، اما فاکتور های زیر نقش مهمی در بهبود سطح رضایت از زندگی افراد دارد، که البته با توجه به محیط و فرهنگی که در آن زندگی می کنیم، ممکن است متفاوت باشد:
- وضعیت سلامت جسمانی
- وضعیت سلامت روان
- میزان ارتباطات اجتماعی سالم
- میزان استقلال فردی
- باورها و ارزش های ذهنی
تفاوت های بومی در زمینه رضایت از زندگی
در انگلیس و بسیاری از کشورهای توسعه یافته سطح رضایت از زندگی بالاست و همچنین رضایت از زندگی پایدار بوده و طی ۳۰ سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. با این حال استثناهایی وجود دارد. در دانمارک درصد افرادی که بسیار رضایتمند بودند از ۵۱ درصد در سال ۱۹۷۳ به ۶۴ درصد در سال ۲۰۰۱ رسیده است، اما به نظر می رسد که در بلژیک از ۴۶ درصد به ۱۸ درصد رسیده باشد. اغلب کشورهای توسعه یافته و کم توسعه یافته، سطح پایین تری از رضایتمندی نسبت به کشورهای پیشرفته دارا می باشند.
دیدگاه های مربوط به رضایت از زندگی
دیدگاه سلیگمن :
سلیگمن عنوان کرد که روانشناسی باید علاوه بر معالجه بیماری های روانی، اهداف دیگر آسان سازی یک زندگی خوب را بهبود بخشد و استعداد و نبوغ را تغذیه کند. بر طبق گفته سیلگمن، هدف های روانشناسی مثبت باعث قدرت مند شدن انسان و اجتماعی شدن ارزش ها شده است . سلیگمن پیشنهاد کرد که زمینه های روانشناسی به تعادل بهتر ما با تمرکز بر گسترش شکوفایی مثبت نگری نیاز دارد. رضایت از زندگی یکی از قدرتمندیها و در برگیرنده سرفصل روانشناسی مثبت است که به سلامت شخصیتی و سلامت روابط منجر می شود .
رضایت از زندگی مفهومی پایدار و فراگیر است، که احساس و نظر کلی مردم یک جامعه نسبت به جهانی که در آن زندگی می کنند را منعکس می کند. رضایت از زندگی محصول سلامت روان و ارثی است ولی با بالا رفتن سن باعث ثابت ماندن در ناخشنودی از زندگی نیست. این نشانه پویایی رضایت از زندگی است. اندرزو و وایتی نشان داده اند رضایت فرد از کل زندگی بازتاب رضایت وی در زمینه های گوناگون همچون درآمد، مسکن، شغل، فعالیت های فراغت، زندگی خانوادگی و مانند آن است . رضایت حالتی هیجانی است که با رسیدن به یک هدف پدید می آید .
رضایت مفهومی است که می تواند معانی متفاوتی را در افراد متفاوت داشته باشد، لغت نامه وسترن رضایت را به عنوان انجام شدن آنچه نیازمند آنیم یا می خواهیم، معنا کرده است . یک ارزیابی از اوضاع و احوال کلی زندگی به عنوان شاخه ای از مقایسه ی بین آرزوها و اشتیاقات یک فرد و آنچه واقعا بدست آورده است .
دیدگاه مزلو :
به نظر مزلو، در همه انسانها تلاش یا گرایشی فطری برای تحقق خود است، انگیزه آدمی نیازهایی مشترک و فطری است که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیف ترین نیاز قرار می گیرد . می توان سلسله مراتب نیازهای مزلو را چون نردبانی پنداشت که باید پیش از رفتن به پله دوم باید پای خود را روی پله اول و پیش از پله سوم روی پله ی دوم گذاشت . بدین ترتیب شرط اولیه ی دست یافتن به تحقق خود، ارضای چهار نیازی است که در سطوح پایین تر این سلسله مراتب قرار گرفته اند. مزلو درباره ی انگیزش به تفضیل بحث کرده است، و رضایت آدمی را بر پایه ی رفع نیازهای او استوار می داند.
این دیدگاه بر دو فرضیه اساسی استوار است:
۱- رفتار هر شخص در جهت ارضای نیازهای اوست. فرد برای رفع نیازها بصورت معینی رفتار می کند، به همین خاطر نیازها یکی از عوامل اساسی تعیین کننده رفتار هستند.
۲- شخص نیازهایی دارد که به صورت سلسله مراتب مشخصی هستند. در این سلسله مراتب ابتدا باید نیازهای سطح پایین (نیازهای جسمانی) برطرف شوند و سپس نوبت به ارضای سطوح بالاتر می رسد. نیازهای بالاتر موجب رفتار خاص نمی شود. ویژگی نیازهایی که شخص را بسوی رفتار مشخصی سوق می دهند به درجه ارضای آنها بستگی دارد. رضایت از رفتار و اعمال فردی با دو متغییر عزت نفس و اعتماد به نفس و همین طور امید به زندگی و قدرت زندگی سنجیده می شود.
۳ راهکار برای افزایش میزان رضایت از زندگی
- از مقایسه کردن خود با دیگران بپرهیزید
- بخشندگی را در زندگی افزایش دهید
- از لحظات خود لذت ببرید و با طبیعت آشتی کنید