اختلال کنترل تکانه
شش طبقه اختلالات کنترل تکانه، عبارتند از: اختلال انفجاری متناوب، جنون دزدی، جنون آتش افروزی، قماربازی بیمارگون، وسواس کندن مو و اختلال کنترل تکانه ای مشخص نشده.
الف) انفجاری متناوب
اختلال انفجاری متناوب به صورت دوره های مجزای فقدان کنترل تکانه های پرخاشگرانه بروز می کند. این دوره ها ممکن است با حملات جدی به دیگران یا تخریب اموال همراه باشد. میزان پرخاشگری ابراز شده با هر عامل استرس زایی که ممکن است در برانگیختن دوره ها موثر بوده باشد کاملاً نامتناسب است. نشانه هایی که بیمار ممکن است آنها را به صورت دوره یا حمله توصیف کند ظرف چند دقیقه یا چند ساعت بروز می کنند و صرف نظر از طول مدت آنها خود به خود و به سرعت از بین می روند. بیمار پس از هر دوره معمولاٌ دچار تاسف واقعی می شود یا خویشتن را ملامت می کند و در فواصل بین دوره ها نشانه های پرخاشگری یا رفتار تکانشی فراگیر وجود ندارد.
تشخیص اختلال انفجاری متناوب وقتی مطرح می شود که شرح حال بیمار نشان دهنده چندین دوره فقدان کنترل همراه با حملات پرخاشگری باشد. یک دوره واحد برای تشخیص گذاری کافی نیست. سوابق بیمار نشان می دهد که دوران کودکی او در جَوی از اعتیاد به الکل، خشونت و بی ثباتی هیجانی سپری شده است. سوابق کاری بیماران ضعیف است و اغلب اظهار می کنند که شغلشان را از دست داده اند و دچار مشکلات زناشویی و درگیری با قانون هستند. اکثر بیماران قبلاً در جستجوی کمک روانپزشکی برآمده اند ولی بی فایده بوده است. اضطراب احساس گناه و افسردگی معمولاً پس از حملات انفجاری رخ می دهد ولی همیشه این گونه نیست.
روشهای درمان بیماری
دارو درمانی: داروهای ضد تشنج مدت ها برای درمان این بیماران به کار رفته و نتایج متفاوتی به بار آورده است. گزارشات نشان می دهد که لیتیوم در کاستن از رفتار پرخاشگرانه مفید بوده است. کاربامازپین، والپروات یا دی والپروئکس و فنی توئین نیز مفید گزارش شده است. پروپروانول و سایر آنتاگونیست های گیرنده بتا- آدرنرژیک و مهار کننده های کانال کلسیم نیز در برخی موارد موثر بوده اند.
روان درمانی: رویکرد مرکب دارودرمانی و روان درمانی در درمان بیماران احتمال موفقیت بیشتری دارد. ولی روان درمانی مبتلایان انفجاری متناوب دشوار است چون ممکن است حمله های خشم به آنها دست دهد. گروه درمانی ممکن است فوایدی داشته باشد. همین طور خانواده درمانی نیز بخصوص در مواردی که بیمار نوجوان یا جوان است مفید می باشد.
ب ) جنون دزدی kleptomania
خصوصیت اصلی جنون دزدی، ناتوانی مکرر برای مقاومت درمقابل تکانه های دزدی اشیایی است که برای مصرف شخصی ضرورتی نداشته یا ارزش مادی خاصی ندارند. اشیای دزدیده شده اغلب دورانداخته، به طور پنهانی بازگردانده یا در خفا و پنهان نگهداری می شوند. مبتلایان به جنون دزدی معمولاً توانایی خرید اشیایی که به طور تکانشی می دزدند را دارند. در جنون دزدی مانند سایر اختلالات تکانشی شخص قبل از ارتکاب عمل تنش قابل ملاحظه ای دارد و پس از انجام آن احساس رضایت و کاهش تنش می کند و ممکن است با احساس گناه، پشیمانی یا افسردگی همراه باشد یا نباشد.
دزدی برنامه ریزی شده نبوده، شخص کسی را در آن درگیر نمی کند. هرچند سرقت ها درمواردی که احتمال دستگیری فوری وجود دارد روی نمی دهد ولی مبتلایان به احتمال گرفتار شدن خود نمی اندیشند، حتی اگر دستگیری های مکرر منجر به رنج و تحقیر شود. مبتلایان ممکن است پس از ارتکاب دزدی دچار اضطراب یا گناه شوند ولی احساس خشم یا انتقام نمی کنند. هر گاه شی دزدیده شده هدف باشد، تشخیص جنون دزدی گذاشته نمی شود. در جنون دزدی نفس دزدی هدف است.
روشهای درمان بیماری
روان درمانی: از آنجا که جنون دزدی واقعی نادر است، گزارش های درمان محدود به موارد انفرادی یا گروه کوچکی از موارد است. روان درمانی بینش گرا و روان کاوی موفقیت آمیز بوده اند ولی این امر بستگی به انگیزه بیمار دارد. درمواردی که بیمار دچار احساس گناه و شرم شده است، به دلیل انگیزه قوی او برای تغییر رفتار می توان با روان درمانی بینش گرا به او کمک کرد.
رفتار درمانی: رفتار درمانی از جمله حساسیت زدایی تدریجی، شرطی سازی اجتنابی و ترکیبی از شرطی سازی اجتنابی و تغییر وابستگی های اجتماعی حتی در مواردی که انگیزه ای وجود نداشته است موفقیت آمیز بوده اند.
دارو درمانی: مهار کننده های بازجذب اختصاصی سروتونین نظیر فلوکستین و فلووکسامین در برخی بیماران مبتلا به جنون دزدی مفید بوده اند.
ج ) وسواس کندن مو
خصوصیت اساسی در وسواس کندن مو، کندن مکرر مو است که سبب از دست دادن محسوس مو می شود. سایر نشانه های بالینی عبارت است از؛ احساس تنش فزاینده پیش از کندن مو، احساس لذت و رضایت یا تسکین پس از آن. اگر کندن مو در نتیجه یک اختلال روانی دیگر (نظیر اختلالاتی که با هذیان یا توهم همراهند) یا یک اختلال طبی عمومی (مثل یک ضایعه پوستی قبلی) باشد این تشخیص نباید گذاشته شود. پیش از اقدام به کندن مو، بیمار دچار حس فزاینده ای از تنش می شود و با کندن مو احساس رضایت یا تسکین به وی دست می دهد. در این اختلال همه مناطق بدن ممکن است درگیر شود و کندن موی سر شایعتر از همه است. سایر نواحی درگیر عبارتند از؛ ابرو، پلک، ریش. تنه، زیر بغل و ناحیه عانه کمتر هدف کندن مو قرار می گیرند. وجه مشخصه این نوع کاهش مو، وجود موهای کوتاه و شکسته در کنار موهای بلند و طبیعی در نواحی درگیر است. هیچ گونه ناهنجاری پوست بدن یا سر دیده نمی شود. کندن مو دردناک نیست، هر چند خارش و سوزش در نواحی مبتلا ممکن است وجود داشته باشد.
مو خواری(trichophagy)، یا در دهان گذاشتن مو ممکن است، متعاقب کندن مو دیده شود. عوارض مو خواری عبارتند از: سوءتغذیه و انسداد روده. بیماران اغلب رفتار خود را انکار کرده و سعی می کنند طاسی حاصل را پنهان کنند. کوبیدن سر، جویدن ناخن، خراشیدن، گاز زدن، کندن پوست و سایر اعمال خودزنی ممکن است دیده شود.
روشهای درمان بیماری
دارو درمانی: در مورد بهترین روش درمان وسواس کندن مو اتفاق نظر وجود ندارد. درمان معمولاً با همکاری روانپزشک و متخصص پوست انجام می شود. روش های روانی- دارویی که برای درمان اختلالات روانی- پوستی به کار رفته است، عبارتند از: استروئیدهای موضعی و هیدروکسی زین هیدروکلراید، یک داروی ضداضطراب با خواص آنتی هیستامینی، داروهای ضدافسردگی، داروهای سروتونرژیک و داروهای ضد جنون.
رفتار درمانی: درمان های رفتاری موفق مثل؛ پسخوراند زیستی (بیوفیدبک)، نظارت بر خود، حساسیت زدایی پنهان و معکوس کردن عادت نیز گزارش شده است. وسواس مزمن کندن مو با روان درمانی بینش گرا به طور موفقیت آمیزی درمان شده است. در درمان اختلالات پوستی که عوامل روانی در آنها دخالت دارند، از هیپنوتیزم و رفتار درمانی به عنوان روش های بالقوه موثر یاد شده است.
ه ) جنون آتش افروزی pyromania
جنون آتش افروزی عبارت است از؛ بر پا کردن حریق به صورت مکرر و هدفمند. خصوصیات مرتبط با آن عبارتند از؛ احساس تنش یا انگیختگی عاطفی پیش از آتش افروزی، شیفتگی، علاقه یا کنجکاوی و مجذوبیت نسبت به آتش، فعالیت ها و تجهیزات مرتبط با آتش نشانی، احساس لذت، رضایت یا تسکین هنگام آتش افروزی یا هنگام مشاهده حریق یا شرکت در پیامدهای آن. بیماران ممکن است پیش از شروع آتش افروزی تدارکات پیشرفته قابل ملاحظه ای درنظر بگیرند. جنون آتش افروزی با ایجاد حریق از این نظر متفاوت است که حالت دوم به منظور نفع مالی، انتقام گیری یا سایر دلایل انجام می شود و از قبل برنامه ریزی شده است.
مبتلایان به جنون آتش افروزی از تماشاگران همیشه حاضر حریق درحوالی منزل خود هستند، به کرات زنگ های خطر را به دروغ به صدا در می آورند و نسبت به احضار آتش نشانی علاقه نشان می دهند. کنجکاوی آنها بسیار مشهود است ولی نسبت به اعمال خود هیچ گونه احساس پشیمانی ندارند و نسبت به پیامدهای حریق برای زندگی انسانها و اموال آنها بی تفاوت هستند. آتش افروزها ممکن است از تخریب ناشی از حریق احساس رضایت کنند و اغلب سرنخ های آشکاری برجا می گذارند. خصوصیات شایع همراه عبارت است از: مسمومیت الکلی، کژکاری جنسی، ضریب هوش کمتر از حد طبیعی، ناکامی های شخصی مزمن و نفرت از صاحبان قدرت. در برخی موارد آتش افروزها با آتش دچار تحریک جنسی می شوند.
روشهای درمان بیماری
رفتار درمانی: در درمان جنون آتش افروزی مطالب چندانی نوشته نشده است. درمان مبتلایان به دلیل فقدان انگیزه در آنها مشکل است. تا زمانی که نتایج تحقیقات موفقیت هیچ درمان منفردی را نشان نداده است، رویکرد مناسب استفاده از چند روش مختلف و از جمله رویکردهای رفتاری است. به علت ماهیت عودکننده بیماری، برنامه درمان می بایست شامل نظارت بر بیمار جهت جلوگیری از تکرار دروه های آتش افروزی باشد. زندانی کردن ممکن است تنها روش پیشگیری از تکرار عمل باشد. پس از زندانی کردن می توان رفتار درمانی را در موسسات تأدیبی انجام داد.
و ) قماربازی بیمارگون pathological gambling
ویژگی اصلی قماربازی بیمارگون، رفتار قماربازی ناسازگارانه عود کننده و مداوم است که مشکلات اقتصادی به بار می آورد و آشفتگی قابل ملاحظه ای را در کارکردهای فردی، اجتماعی یا شغلی سبب می شود. جنبه های این رفتار ناسازگارانه عبارتند از: اشتغال ذهنی به قماربازی، احساس نیاز برای قمارکردن با مقادیر فوق العاده پول برای کسب هیجان مطلوب، تلاش های مکرر ناموفق برای کنترل، کاهش یا ترک قمار، قماربازی به قصد فرار از مشکلات یا قماربازی برای بازگرداندن باخته ها، دروغگویی به قصد پنهان کردن وسعت قماربازی، ارتکاب اعمال غیرقانونی برای بدست آوردن پول قمار، به خطر انداختن یا از دست دادن روابط شخصی و حرفه ای به دلیل قماربازی و تکیه بر دیگران برای باز پرداخت بدهی ها. علاوه بر خصوصیاتی که ذکر شد، قماربازان بیمارگون اغلب مغرور، تاحدی خشن، ولخرج و پر انرژی بوده و علایم آشکار استرس شخصی، اضطراب و افسردگی دارند.
این افراد معمولاً معتقدند که پول هم علت و هم حلال همه مشکلات آنهاست. با افزایش میزان قماربازی، معمولاً ناچار می شوند به منظور تامین پول قمار دروغ بگویند و ضمن تداوم قماربازی وسعت آن را پنهان کنند. اینان هیچ وقت اقدامی جدی برای صرفه جویی و پس انداز نمی کنند و وقتی منابع وام دهنده محدود شود، برای تامین پول قمار ممکن است دست به اقدامات ضداجتماعی بزنند. هر گونه رفتار مجرمانه بیماران بدون خشونت صورت می گیرد، مثل جعل اسکناس و اسناد یا کلاهبرداری و معمولاً آگاهانه قصد دارند پول را باز پرداخت کنند. عوارض اختلال عبارت است از: بیگانه شدن از خانواده و آشنایان، از دست دادن موفقیت های زندگی، اقدام به خودکشی و پیوستن به گروه های غیرقانونی و اقلیت. دستگیری به علت جرایم بدون خشونت ممکن است منجر به زندانی شدن فرد شود.
روشهای درمان بیماری
روان درمانی: مبتلایان به ندرت داوطلبانه در پی درمان برمی آیند. مشکلات قانونی، فشارهای خانواده یا سایر شکایات روانپزشکی، قماربازان بیمارگون را به سمت درمان سوق می دهد. روان درمانی بینش گرا، خانواده درمانی و درمان شناختی- رفتاری با موفقیت هایی همراه بوده است.
منبع : متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی. چاپ چهارم (۲۰۰۰)