فرانکل

ناخودآگاه متعالی به این معناست که انسان همیشه(حتی در سطح ناخودآگاه) در ارتباطی آگاهانه با تعالی قرار دارد. رابطه ناخودآگاه انسان با خدا، شخصی است.
ادامه مطلب …

خوشبختی از طريق رويارويی و مواجه با چالش های زندگی، مشکلات و نيازها بدست می آيد نه از طريق تفريح کردن و عدم داشتن هر گونه کشمکش و تعارض.
ادامه مطلب …

خوش بینی بـه یک انتظار تعمیم یافته، اشـاره دارد کـه فـرد بـر اسـاس آن احسـاس مـی کنـد هنگـام رویاروي با مشکلات نتایج خوشایند رخ می دهد.
ادامه مطلب …

از بزرگترین پرسش هاي بشر، پرسش از معناي هستی به نحو عام و معناي زندگی بشر به نحو خاص و معناي زندگی خود فرد به نحو اخص است. اینکه چه چیزي زندگی را معنا دار می کند، پرسش آشکار و مهمی است. اما چه چیزي مانع بسط و شکوفایی نظریه هاي مربوط به…
ادامه مطلب …

تجربه عشق ظاهرا در برگیرنده چهار ویژگی اصلی است: نیازمندی، علاقه مندی، اعتماد و تحمل خطاهای طرف مقابل.
ادامه مطلب …

اگر معنا عبارت از چیزی است که مطلوب و دلخواه ماست، پس بی معنایی شکاف و خلائی در زندگی ما است.
ادامه مطلب …

به نظر فرانکل، روان نژندی اضطراب، بر اضطراب وجودی، یعنی زخم دیدن وجدان مبتنی است.
ادامه مطلب …

آموزه معنا درمانی این است که این ما نیستیم که از زندگی می پرسیم، چرا؟ بلکه این زندگی است که از ما می پرسد و معنای لحظه ها را از ما می خواهد.
ادامه مطلب …

لوگوتراپی تلاش برای جستن معنایی در زندگی، و اولین نیروی محرکه و انگیزه هر فرد است. لوگوتراپی انسان را بیش از هر چیز بر مبنای مسئولیتش تعریف می کند
ادامه مطلب …

درمان وجودی نوعی روش فلسفی بر درمان است و بر این باور عمل می‌کند که کشمکش درونی یک فرد ناشی از مواجه وی با مفروضات مسلم هستی است.
ادامه مطلب …

بنا به گفتهٔ ویکتور فرانکل معنادرمانی عبارت است از: «درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معنا» یا «روان درمانی متمرکز بر معنا»
ادامه مطلب …

رنج، بخش غیرقابل انکار زندگی است، اگر چه به شکل سرنوشت و مرگ باشد. زندگی بشر بدون رنج و مرگ کامل نخواهد شد.
ادامه مطلب …

معنا درمانی نه آموزش ‏است نه نصحيت کردن. معنا درماني استدلال منطقي نيست و از توصيه ‏اخلاقي فاصله زياد دارد.
ادامه مطلب …

انسان در نهایت زمانی می تواند خود را متحول کند که یک معنا را در زندگی خود تحقق بخشد.
ادامه مطلب …