نقش احساسات در تبلیغات انتخاباتی
تبلیغات انتخاباتی که باعث می شود مردم به فردی رای دهند، تنها در یک کلمه خلاصه می شود : احساسات. بله تعجب نکنید. مطالعات نشان می دهد که مردم به احساسات شان بیش تر اکتفا می کنند تا به اطلاعات.
محققان ۶ احساس اصلی را پایه گذاری کرده اند که آنها را شادی، ترس، غم، خشم، حیرت و انزجار می نامیم(اکمان، ۲۰۰۳، ایزارد، ۱۹۹۴). احساسات روش بنیادین فهم دنیا است. آنها به ما می گویند که چه می خواهیم و چه نمی خواهیم. تکامل احساس را در اختیار ما گذاشته است که خودمان را سازماندهی کنیم.
جامعه ی ایران به لحاظ فرهنگی و رفتاری، مردمی به شدت احساسی و هیجانی است. شاید بتوان صحت این ادعا را در تعداد شعرا و گرایش و علاقه ی مردم به طبع شعر و شاعری دانست. در طول تاریخ چند هزار ساله ایران تعداد فلاسفه و دانشمندان از شعرا بیشتر نبوده است، در حالی که در غرب درست برعکس این جریان است. همین ویژگی مردم شناسی و فرهنگی منجر به این شده است که در تصمیمات و انتخاب های خود چه در عرصه ی زندگی فردی و چه فعالیت های اجتماعی و سیاسی باز به صورت احساسی عمل کنیم. می توان جامعه ایران را مشابه سیستم لیمبیک مغزی و جوامع غربی را مشابه کورتکس مغز، دانست.
در فرایند انتخابات هر یک از کاندیداها معمولا با سبک و سیاق خاصی تبلیغ می کنند. نکته ی قابل ذکر این است که در انتخابات شورای شهر و روستا به سبب مقیاس محلی بودن و برخوردهای نزدیک نامزدها با مردم و شهروندان معمولا از شیوه هایی که رنگ و بوی احساسی تر دارد و برانگیزاننده ی عواطف و هیجان شهروندان باشد، بیشتر استفاده می کنند. برخی با پوشیدن لباس های محلی و ویژه همان شهر سعی می کنند خود را از بطن مردم بدانند. در حالی که در طول عمرشان حتی یکبار هم لباس عشایر و بومیان را نپوشیده اند.
در انتخابات ریاست جمهوری برخی با آهنگ و موسیقی محلی و قومی و با تکلم به گویش های محلی مردم را به هیجان وا می دارند. برخی با تحریک احساسات ناسیونالیستی و قومی و شعارهای متعصبانه ی قومی به طور غیر مستقیم و ناخودآگاه به ناسیونالیسم منفی دامن می زنند، که به همبستگی ملی خدشه وارد می کند و گروه ها و اقوام را روبروی هم قرار می دهند. نامزدها با شعارهای پوچ و بی پشتوانه (بعضا متضاد با مواد قانون اساسی)، و دادن وعده های متعدد و شام و ناهار، افکار عمومی و کم سواد جامعه را به به بازی گرفته و رای آنان را به نوعی می دزدند.
برخی نامزدهای ریاست جمهوری با سو استفاده از اقشار کم درآمد و آسیب دیده ی جامعه سعی می کنند با تحریک عواطف شهروندان چهره ی مثبتی از خود در میان جامعه ی هدف ایجاد کنند، که عملی قبیح و دور از انسانیت است. این که با پوشیدن لباس رفتگران شهرداری و کارگران معدن و یا حتی عکس گرفتن و سر زدن به معلولان جسمی و ذهنی جامعه و رفتن به نهاد بهزیستی در تلاش هستند آرا را به سمت خود جذب کنند، این درست ریشخند به دموکراسی حقیقی و خرد جمعی و به مسخره گرفتن شعور و فهم شهروندان است. این کار باعث می شود مردم از روی احساسات اقدام به انتخاب نماینده ی منتخب کنند که پیامدی بس بد به دنبال دارد .