فروم
بشر دارای خود آگاهی است؛ او از خود و از همنوعانش، از گذشته و امکانات آینده اش آگاه است. آگاهی از خود به عنوان ماهیتی مستقل، آگاهی از کوتاهی عمر خود و از این حقیقت که بدون اراده خود به دنیا آمده و بر خلاف اراده خود نیز باید بمیرد. آگاهی به این که قبل از عزیزانش خواهد مرد، یا آنان پیش از او خواهند مرد، آگاهی از تنهایی و جدایی. تمام اینها هستی پیوند…
ادامه مطلب …
عشق فرزند آزادی است
اگر انسان فقط یكی را دوست بدارد و نسبت به دیگران بی اعتنا باشد، پیوند او عشق نیست، بلكه یك نوع وابستگی خودخواهانه است.
ادامه مطلب …
نظر اریک فروم درباره روانکاوی
روانکاوان غیر حرفه ای و حتی برخی از روانکاوان مجرب، روانکاوی را روشی برای مداوای نوروزها/Neurosis می دانند. در این روش، مداوای بیمار توسط برملا ساختن یادهای…
ادامه مطلب …
دوگانگی های وجودی انسان
از دید اریک فروم، جدایی انسان از دنیای طبیعی، احساس تنهایی و در نتیجه اضطراب بنیادی را به ارمغان میآورد.
ادامه مطلب …
نثار کردن، مظهر قدرت آدمی
در حین نثار کردن است که آدمی، قدرت خود، ثروت خود و توانائی خود را تجربه می کنم. تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی، که بدین وسیله به حد اعلای خود می رسد، مرا غرق در…
ادامه مطلب …
عوامل شکل گیری شخصیت از نظر فروم
نثـﺎر ﻛﺮدن یکی از عوامل شکل گیری شخصیت از نظر فروم است .
دﻟﺴﻮزي و ﺗﻮﺟﻪ ﺿﻤﻨﺎ ﺟﻨﺒﻪ دﻳﮕﺮي از ﻋﺸـﻖ را در ﺑﺮدارﻧـﺪ؛ و آن اﺣﺴـﺎس ﻣﺴـﺌﻮﻟﻴﺖ اﺳﺖ. اﻣﺮوز اﺣﺴﺎس ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﺑﺎ…
ادامه مطلب …
ریشه سادیسم و مازوخیسم
اریک فروم سادیم و مازوخیسم را از یک ریشه می داند و معتقد است که منشا هر دوی اینها احساس تنهایی و ناتوانی است.
ادامه مطلب …
انسان از دید مارکس
نیازهای واقعی انسان ریشه در طبیعت دارند. غالبا انسان نسبت به نیازهای غیرحقیقی خویش اگاهی دارد ولی نسبت به نیازهای حقیقی خود ناگاه است.
ادامه مطلب …
نافرمانی به عنوان مسئله روانی و اخلاقی
تاریخ انسان با نافرمانی آغاز گشت و غیر محتمل نمی نماید که این تاریخ با فرمانبری به انتهای خود برسد.
ادامه مطلب …