اصول تکاملی داروین
حیات روی زمین، به یکدیگر مرتبط و متصل است
نظریه تکامل(فرگشت)، حاکی از کمال یافتن جانداران نیست. این واژه هیچ بار اخلاقی ندارد، بلکه تنها تغییر جانداران را برای انطباق بیشتر با محیطشان نشان میدهد.
نظریه تکامل(فرگشت)، حاکی از کمال یافتن جانداران نیست. این واژه هیچ بار اخلاقی ندارد، بلکه تنها تغییر جانداران را برای انطباق بیشتر با محیطشان نشان میدهد. این نظریه بیان می کند که نوع انسان، تکامل یافته جانداران تک سلولی اولیه است.
فرگشت توسط انتخاب طبیعی یکی از مستحکمترین نظریه های تاریخ علم محسوب میشود که توسط شواهد زیادی از زمینههای علمی مختلف مثل دیرینهشناسی، زمینشناسی، ژنتیک و زیستشناسی پشتیبانی شده است.
در طبیعت، افرادی که مزیتی هرچند اندک، بر دیگران داشته باشند، شانس بیشتری برای زنده ماندن و تولید مثل دارند. در دراز مدت نسل این افراد، جمعیت غالب گونه را تشکیل خواهد داد. داروین این فرایند را انتخاب طبیعی نامید.
داروین در کتاب منشأ انواع مطرح میکند که انتخاب مصنوعی بهترین موید اصل انتخاب طبیعی است. پرورشدهندگان گیاهان و حیوانات، گونهای را که دارای صفت خاصی است را از بین دیگر گونهها انتخاب میکنند و آنها را جداگانه و نسل به نسل وادار به جفتگیری میکنند و سرانجام نوع متفاوتی از نوع قبلی را به وجود میآورند. به عنوان مثال انواع سگ (خانگی، شکاری، گله) که متفاوت هستند، همگی از گرگ نتیجه شدهاند. داروین اینگونه استدلال میکند که در طبیعت جای پرورشدهنده به تنازع بقا داده شده است.
تمام حیات روی زمین، به یکدیگر مرتبط و متصل است.
اصولی که نظریه تکاملی داروین بر آن استوار است:
اصل علیت: در دنیای جاندار هیچ رویدادی بدون علت نیست.
اصل حرکت: دنیای جاندار پیوسته در حال دگرگونی است.
اصل تبدیل تغییرات کمی به کیفی: در دنیای جاندار تراکم تغییرات کمیتی منجر به تغییرات کیفیتی می شود.
اصل بقای ماده و انرژی: ماده جاندار جزئی از ماده موجود در عالم است نه تمام آن. حیات، ناشی از روابط ویژه ای است که مشتی از عناصر در آن داخل شده اند. در دنیای جاندار و بی جان، پیوسته تبادل ماده و انرژی روی می دهد، در این داد و ستد هیچ چیز از بین نخواهد رفت.
اصل اضداد: هر جز از دنیای جاندار، ضدی دارد که به آن هویت می بخشد. (آنتی تز)
اصل ترکیب: اضداد دنیای جاندار پیوسته با هم در کشاکش اند و سرانجام در هم ادغام می شوند. از این ادغام، ترکیب جدیدی پا به جهان هستی می گذارد که خود ضدی دارد. (تز و انتی تز)
اصل نفی در نفی: هر سیستم اعم از ارگانیسم فردی، نوع، جنس، تیره، واقعیتی است عینی که در طول زمان در اثر کشاکش اضداد از بین می رود و جایش را به واقعیت تازه ای می دهد. این نوع جدید، روزگاری منتفی خواهد شد و جایش را به واقعیت عینی دیگری خواهد داد. حاصل نفی در نفی سیر تکاملی است. (تز و انتی تز و سنتز)
جلوه های هیجانی چهره
بهنظر میرسد برخی جلوههای چهره معنایی جهانی دارند، صرفنظر از اینکه افراد در چه فرهنگی بزرگ شده باشند. برای مثال، جلوه همگانی خشم شامل چهره برافروخته، ابروان پایین افتاده و در هم کشیده، سوراخهای بینی گشاد شده، فک بههم فشرده و دندانهای نمایان است. در یک مورد وقتی مردمانی از پنج فرهنگ مختلف (ایالات متحده، برزیل، شیلی، آرژانتین و ژاپن) عکسهایی از جلوهی شادی، غم، بیزاری، ترس و شگفتی را تماشا کردند، چندان مشکلی در شناسایی حالت هیجانی چهرهها نداشتند(اکمن، ۱۹۸۲).
جهانی بودن برخی جلوههای هیجانی چهره، تأییدی است بر این ادعای داروین که اینها پاسخهایی است فطری با تاریخچه تکاملی. به نظر داروین بسیاری از جلوههای هیجان الگوهایی هستند موروثی که در اصل از لحاظ ادامه حیات سودمند بودهاند. برای مثال، جلوه بیزاری یا طرد، کوششی است برای رهایی از چیزی ناخوشایند که جاندار بلعیده است.
منبع: چارلز داروین، منشأ انواع، ترجمه نورالدین فرهیخته
دانلود کتاب منشا انواع نوشته چارلز داروین
سلام خسته نباشید لطفا امکان open link in new tab رو با استفاده از راست کلیک فعال کنید!