دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

نظریه تکامل یا فرگشت

ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺩﺍﺭﻭﯾﻦ، ﺗﻮﻫﻢ ﺧﻮﺩﺷﯿﻔﺘﮕﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ

نظریه تکامل در اثر انتخاب طبیعی، مجموعه ای از اصول و قوانینی است که می تواند سیر تحول صورت های حیات را در گذر زمان توضیح و پیش بینی کند. ژن‌ها کورند و ایده‌ای نسبت به آینده ندارند.

نظریه تکامل

فرگشت یا تکامل، نظریه ای علمی است که همه ما تا حدی با آن آشنایی داریم. با وجود گذشت بیش از ۱۶۰ سال از ارائه‌ی نظریه‌ تکامل توسط چارلز داروین، هنوز بدفهمی و اشتباهات زیادی در درک این نظریه برای عموم مردم وجود دارد. هنوز هم فرگشت در نظر بسیاری از جوامع، شگفت‌انگیز و غیر قابل درک می‌نماید. چارلز داروین معتقد است انسان تکامل یافته موجودات تک سلولی است در درازای زمان.

در بسیاری از بحث‌ها در مورد ریشه‌های موجودات زنده و به‌ خصوص انسان، با سؤالاتی مانند اینکه تکامل فقط یک تئوری است و کسی نتوانسته آن را ثابت کند، مواجه می‌شویم.

قانون - تئوریوقتی داروین در قرن ۱۹، نظریه انتخاب طبیعی خودش رو در کتاب منشأ انواع معرفی کرد، مخالفت های زیادی با وی شد. یکی از دلایلی که جامعه نمی توانست این نظریه رو بپذیرد، این بود که جایگاه یگانه انسان به عنوان اشرف مخلوقات رو به خطر می انداخت. دیگر انسان تافتهٔ جدابافته به حساب نمی آمد و با میمون ها، موش ها و حتی درخت ها، نیای مشترک داشت و به نوعی خویشاوند انها محسوب می شد.

نظریه تکامل در اثر انتخاب طبیعی، مجموعه ای از اصول و قوانینی است که می تواند سیر تحول صورت های حیات را در گذر زمان توضیح و پیش بینی کند. این نظریه کوتاه و منسجم است و به تبیین ها و پیش بینی هایی پرداخته که هم صحت و هم دقتشان به اثبات رسیده است. اما تکامل، برخلاف نظریه گرانش نیوتن، در قالب قانون های ریاضی توصیف نمی شود. داروین نشان داد که جهش ها و سازش ها روی می دهند، اما نتوانست قانون هایی ریاضی بدست آورد و نتوانست ساز و کاری برای تغییر و وراثت توصیف کند.

نظریه تکاملی داروینی مبتنی بر انتخاب طبیعی تلاش می‌کند تطابقات، تغییرات و تنوع در جهان هستی را بدون رجوع به «طراح» توضیح دهد.

تکاملدر کنار مفهوم انتخاب طبیعی، منشا مشترک، دیگر عنصر کلیدی در نظریه تکاملی داروین و یا همان داروینیسم به حساب می‌آید. مفهوم منشا/نیای مشترک در داروینیسم به‌ طور کلی بدین معناست که «تمام موجودات فرزندان اصلاح شده از یک منشأ مشترک هستند». دقیقا مانند زمانی که در مورد مفهوم انتخاب طبیعی بحث می‌کند، داروین بحث خود را پیرامون مفهوم منشأ مشترک از دنیای حیوانات اهلی آغاز می‌کند. وی بیان می‌کند که تمامی انواع کبوتر‌ها از کبوتر راک نشئت گرفته‌اند؛ سپس داروین ایدۀ منشأ مشترک را از دنیای اهلی به کل دنیای طبیعت تعمیم می‌دهد و اذعان می‌کند: «از طریق مقایسه به این نکته پی می‌برم که به احتمال زیاد تمامی موجودات زنده که تا به حال بر روی زمین زندگی کرده‌اند از نوعی نخستین به وجود آمده‌اند» (Darwin،۱۸۵۹). مفهوم داروینی منشأ مشترک، همواره دو ایده دیگر را به همراه دارد:

  1. نفی خلقت یکباره و مستقل
  2. رد وجود هرگونه تفاوت ماهوی و بنیادی بین گونه‌ها
  • داروینیسم: انتخاب طبیعی را در طبیعت توصیف می کند (نظریات داروین).
  • نئو داروینیسم: نظریه تکامل و ژنتیک را با پیشرفت‌های جدید علم زیست‌شناسی ادغام می‌کند. علوم انسانی را هم زیر چتر تکامل می برد و ما شاهد رشته هایی مثل روانشناسی تکاملی، رفتارشناسی تکاملی و جامعه شناسی تکاملی هستیم. 

تکامل چیست؟

تکامل به این سؤال که چگونه زندگی آغاز شده است پاسخ نمی‌دهد. فقط به این پاسخ می‌دهد که زندگی چگونه مقاوم شده، سازگار شده و تغییر می‌کند. فقط کافی است حیات یکبار آغاز شود تا تکامل رخ دهد.

پست های مرتبط

مم چیست؟

تکامل به ما می‌گوید که تمام گونه‌های روی زمین از نیاکان مشترکی زاده شده اند. انسان گونه‌ای منحصر به فرد از موجودات زنده است، اما ما از صفات مشترک زیادی با دیگر موجودات بهره می‌بریم. ۹۰ تا ۹۹ درصد DNA انسان مشابه با گونه‌های دیگر پستانداران است.

امروزه ما تکامل را به صورت فراوانی ژن ها در طول زمان تعریف می‌کنیم. اگر بتوانیم فرم‌های متفاوتی از ژن‌ها (آلل ها) را در میان یک جمعیت و پس از گذشت چند نسل پیدا کنیم، فرگشت رخ داده است.

اصل بقای اصلح

ارگانیسم های سازگارتر زنده می مانند و ژن های آنها سهم بیشتری را در نسل های بعدی خواهند داشت. بنابراین موجودات زنده ای که اکوسیستم ما رو تشکیل می دهند باید بازماندگان آنهایی باشند که برای زنده ماندن و تولید مثل صرفاً خودشان تلاش کرده اند.

به نظر می رسد همه موجودات باید خودخواه باشند و خودخواهی مزیت به حساب می‌آید. اما در مقابل شاهد نمونه هایی هستیم که نمی شود با این تفسیر توضیح داد. همکاری بین اعضای یک خانواده و یک گونه، حشره های اجتماعی مثل مورچه ها و زنبورها که تقریباً همه اعضای یک کلونی از تولید مثل صرف نظر می کنند، فداکاری مادر برای بچه ها به خصوص در پستانداران، همکاری و همزیستی بین گونه های مختلف، نشان می دهد که طبیعت خیلی هم خودخواه نیست.

بقای اصلح

نقش ژن در انتخاب طبیعی

یک ژن بخشی از توالی DNA هست. یک ژن، واحد پایه انتخاب طبیعی است و طبق تئوری داروین باید خودخواه باشد. ما و همه موجودات زنده دیگر صرفاً وسیله حمل ژن‌ها هستیم، ما صرفاً کمک می‌کنیم که ژن‌ها منتقل بشوند. ما فانی هستیم و ژن‌ها جاودان.

ژن‌ها کورند و ایده‌ای نسبت به آینده ندارند و صرفاً حریصانه سعی در افزایش سهمشون در محیط هستند. این کوته‌نظری و خودخواهی، باعث میشه که گاهی شانس موفقیت حمل‌کننده و گونه رو به خطر بیندازند. 

تصویر انسان به منزلهٔ یک موجود خودخواه با دیدگاه بسیاری از افراد نمی خواند و بسیاری را هم از اصلاح جامعه بشری ناامید می کند. اما باید توجه کرد با فرض‌ خودخواهانه بودن ژنها، ممکن است همکاری شکل بگیرد و رشد کند. ما به عنوان یک گونه ثابت کردیم کاملاً در قید و بند ژن‌ها نیستیم، (مثلا شیوه‌های جلوگیری از بارداری).

باید سعی کنیم که جوانمردی و فداکاری را بیاموزیم، از آن رو که خودخواه به دنیا آمده‌ایم.

نظریه تکامل

بنیان های فلسفی داروینیسم

داروینیسم از منظر هستی‌شناسی بر دو پایۀ ماتریالیسم و پوزیتیویسم بنا گذاشته شده است. ماتریالیستی‌ بودن تفکر داروینی بدین دلیل است که این تفکر، منشأ و مکانیسم تمامی پدیده‌ها را به ماده و فرایند‌های مادی تقلیل می‌دهد. علاوه بر این، داروینیسم در بستر نگرش پوزتیویستی به وجود آمده است که اعتبار داده‌ها را منحصر در داده‌های حاصل از تجربه می‌داند. در همین راستا، داروینیسم با ارائۀ نظریه‌ای که نقش امر قدسی را در به‌ وجود آمدن جهان هستی نفی می‌کند، به گسترش و قوت‌گرفتن نگاه پوزتیویستی کمک شایانی کرده است.

داروین، سرآمد دانشمندان جهان

چارلز رابرت داروین، مشهورترین طبیعی دان انگلیسی است که با نظریه خویش انقلاب فکری عظیمی را در زمان خود به وجود آورد. بر خلاف آموزه‌های دینی که معتقد بودند انسان از همان ابتدا به صورت امروزی، آفریده شده است، داروین اظهار داشت که کل حیات از یک نیای مشترک سرچشمه گرفته است. بر طبق اعتقاد داروین، انسان همانند دیگر موجودات زنده، تکامل یافته است.

ژنتیک مدرن بر نظریه‌ی داروین حکم تأیید می زند. دکتر جیمز واتسون(James Watson)، که خود موفق شد به همراه فرانسیس کریک (Francis Crick) ساختار مارپیچ دو رشته‌ای «دی ان ای» را کشف کند، داروین را مهم‌‌ترین انسانی می‌داند که جهان تاکنون به خود دیده است. DNA مولکولی دو رشته‌ای است که اطلاعات ژنتیکی یا ارثی همه‌ی موجودات زنده را با خود حمل می‌کند. واتسون و فرانسیس کریک در سال ۱۹۵۳ مطرح کردند که ساختمان DNA متشکل از رشته‌های مارپیچی دوگانه‌است. این مدل حاوی اطلاعاتی است که تکامل هر موجود زنده را برنامه‌ریزی می‌کند. واتسون و کریک به خاطر کشف ساختار داخلی مولکول DNA موفق شدند جایزه‌ نوبل پزشکی ۱۹۶۲ را از آن خود سازند.

ما ژن مخصوص به انسان نداریم. ما ۲۱ هزار ژن داریم‌، درست به اندازه‌ی ژن‌های یک موش. وجه افتراق انسان و موش یا دیگر گونه‌ها ترکیب خاص ژنتیکی یا فعال بودن این یا آن ژن است. دستکاری‌ و اصلاح ژنتیکی و کلون کردن ژن یا همانندسازی ژنتیکی همه تحقیقاتی‌اند که بر پایه‌ی نظریه‌ داروین شکل گرفتند. کریک ونتر(Craig Venter)، محقق برجسته‌ی علم ژنتیک، معتقد است که طراحی‌ها و ترکیب‌های ویژه‌ ژنتیک روزی ‌چنان پیش خواهد رفت که جای نظریه‌ تکامل داروین را خواهد گرفت.

دانلود کتاب : تکامل چیست؟ (ارنست مایر)

دانلود کتابهای داوکینز‬ : 

  1. ژن خود خواه
  2. ساعت ساز نابینا
۴.۱ ۱۷ رای ها
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

24 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها