فروید و زندگی روانی زن
فروید چه می گفت؟
دیدگاه فروید در مورد تفاوت بین زن و مرد، بیشتر از لحاظ زندگی روانی بود، نه به لحاظ جایگاه.
تقریبا در ۳ یا ۴ سالگی، کودکان سومین مرحله رشد کودکی، مرحله آلتی را آغاز می کنند و این زمانی است که من منطقه تناسلی ناحیه شهوانی اصلی می شود. این مرحله ای است که برای اولین بار با دوگانگی بین رشد مرد و زن مشخص می شود. تمایزی که فروید معتقد بود علت آن تفاوتهای کالبدشناختی بین دو جنس است. فروید (۱۹۶۱/۱۹۲۱، ص۱۷۸) از اظهار ناپلئون که «تاریخ سرنوشت است» استفاده کرد و آن را به «آناتومی سرنوشت است» تغییر داد. این اظهار نظر، زیربنای اعتقاد فروید به این است که تفاوتهای بدنی بین مردان و زنان، بسیاری از تفاوتهای روان شناختی مهم را توجیه می کند.
فروید، یک سال بعد از اینکه گفته بود «آناتومی سرنوشت است» ابراز تردید کرد و اعتراف نمود که آگاهی وی از دخترها و زنها ناقص بوده است «ما در مورد زندگی جنسی دختر بچه ها کمتر از پسر بچه ها می دانیم، اما نباید از این تمایز احساس شرمندگی کنیم، در مجموع زندگی جنسی زنان بزرگسال برای روانشناسی روشن نیست (فروید، ۱۹۵۹/۱۹۲۶، ص ۲۱۲).
درضمن، فروید (۱۹۶۴/۱۹۳۳،1955b/1920) با اصطلاح عقده الکترا که گاهی توسط دیگران در اشاره به عقده ادیپ زنانه مورد استفاده قرار می گیرد، مخالف بود. زیرا این اصطلاح از شباهت بین رشد پسر و دختر در مرحله آلتی حکایت دارد، فروید باور نداشت که چنین شباهتی وجود دارد و تفاوتهایی در آناتومی، روند رشد جنسی پسر و دختر را بعد از مرحله آلتی تغیین می کند.
فروید تاکید کرد که فرهنگ نمی تواند تفاوتهای روانی بین مردان و زنان را محو کند، زیرا این تفاوتها پیامدهای اجتناب ناپذیر اختلافات کالبدی بین زن و مرد هستند (فروید، ۱۹۶۱/۱۹۲۵).
این موضع قاطع درباره رشد زن باعث شد که جند تن از نویسندگان (بالماری، ۱۹۷۹/ ۱۹۸۲* برانون، ۱۹۹۹* چودورو، ۱۹۹۴،۱۹۹۱،۱۹۸۴* ایریگاری، ۱۹۸۶* کراز، ۱۹۹۴) او را طرفدار تبعیض جنسیتی علیه زنان بدانند و از وی انتقاد کنند. [اما] فروید تا زمانی که زنده بود در مورد اعتبار قطعی نظریه هایش در رابطه با زنان تردید داشت. فروید در اواخر عمرش، در نامه ای که به دوست خود ماری بوناپارت نوشت، از او پرسید: “زن چه می خواهد؟” (ای جونز، ۱۹۵۵، ص۴۲۱).
منبع: جس فیست و گریگوری جی فیست ، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی