پزشکی و قدرت
فوکو میگوید پزشکان در همهجا اعمال قدرت میکنند و درباره هر موضوعی که به نوعی با انسان و کالبد او در ارتباط باشد، نسخه میپیچند.
روشنفکر، ویران کننده باور و تعمیم است، کسى که در درماندگى ها و محدودیت هاى زمان حال، نقاط ضعف، خطوط قدرت و فضاهاى خالى را شناسایى و نشانه گذارى مى کند؛ کسى که دائما خود را تغییر مى دهد؛ نه مى داند دقیقا به کجا خواهد رسید، و نه اینکه فردا چگونه خواهد اندیشید؛ چرا که مراقب زمان حال است (میشل فوکو).
چند سال قبل که سازمان نظام پزشکی اعلام کرد برای اعتراض به سریال «در حاشیه» مهران مدیری، درخواست مجوز راهپیمایی خواهد کرد، فعالان دیگر اصناف، از جمله کارگران و معلمان، موضوع اعتراضهای خود را با پزشکان مقایسه کردند و ادعا کردند پزشکان چون درگیر مسائل حادی مثل معیشت و حقوق اولیه نیستند، سطح اعتراضشان در حد یک سریال طنز تلویزیونی است.
میشل فوکو، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی، معتقد بود از قرن ۱۸ با شکلگیری پزشکی مدرن، پزشکان دیگر تنها پیامبران شفابخش و معجزهگر نیستند، بلکه میتوانند صاحب ابزار اعمال قدرتی فراتر از شفا باشند. به گفته این فیلسوف، در طول تاریخ شدیدترین نوع اعمال قدرت بر انسانها، تصمیمگیری برای جسم آنها و زنده ماندن یا نماندنشان بوده است.
امروزه این پزشکان هستند که با احاطه بر کالبد انسان، اختیار چنین تصمیمگیریهایی را دارند. همچنین علاوه بر قدرتی که تسلط بر بدن انسان به پزشکان میدهد، آنها صاحب اقتداری هستند که به علت قداستی که شغلشان به عنوان نجاتدهندگان جان انسانها به ایشان داده و همواره از طریق گفتمان قوی پزشکی و ساز و کارهای پیچیده قدرت، در حال تقویت و بازتولید است، از مشروعیت بسیار بالایی برخوردار هستند.
در نظریات مارکسیستهایی همچون لویی آلتوسر، قدرت چیزی در تملک طبقات بالاست که به واسطه آن طبقات پایین را سرکوب میکنند. اما فوکو با تغییر دادن این دیدگاه، قدرت را جاری در تمام جامعه و در تمام امور روزمره و روابط افراد میداند. قدرت، نظامی از روابط است که در سرتاسر جامعه، خانواده، اداره و مدرسه و روابط زن و مرد، گسترده است و روابط افراد را تعریف میکند، نه این که صرفا در نهادهای خاصی مانند دولت و پلیس جای گرفته باشد و تنها نقش سرکوبگر داشته باشد.
فوکو میگوید که هر رابطه اجتماعی، یک رابطه قدرت است. اما، هر رابطه قدرت، الزاما به سلطه ختم نمیشود. از نظر او، قدرت در اجتماع مدرن، نظامی از روابط مبتنی بر دانش(شبکه دانش-قدرت) است که فرد را در درون خود جا میدهد. به این معنا که فرد، همزمان که شناخته میشود (از درون خود را مطابق هنجارها و دانش تحمیل شده از سوی اجتماع میفهمد و طبقهبندی میکند) یا تحت نظام دانشهایی چون پزشکی، روانشناسی یا آموزش قرار میگیرد، مرئی میشود و به این ترتیب، تحت سیطره قدرت قرار میگیرد (مراقبت و تنبیه، ۱۳۷۸).
قدرت، بدن افراد را نیز از طریق آموزش و نظم دادن به محیط زندگی تحت تأثیر قرار میدهد و به همین دلیل میتوان از زیست-قدرت یا زیست-سیاسی حرف زد که میخواهد بر بدن اعمال شده و آن را در نظم مورد نظر خود سازمان دهد (تاریخ جنسیت، ۱۳۸۴). فوکو با طرح عبارت های زیست قدرت و نظارت پزشکی نگاه ما به خدایان سفیدپوش را تحت تاثیر قرار داد.
فوکو همچنین در خصوص کنترلی بحث میکند که مراجع قدرت سیاسی بر پزشکی و پزشکان اعمال میکنند. نمونه آن در ایران، بازداشت تنها جراح عمومی شهر نورآباد است. همچنین گروه کوچکی از پزشکان بر اکثریت آنها تسلط دارند. قائم مقام وزیر بهداشت ایران در اردیبهشت ماه ۹۴ گفت که متوسط درآمد پزشکان متخصص دولتی (حدود ۷۰ درصد پزشکان متخصص ایران در بخش دولتی کار میکنند)، بین ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است. درحالی که یک پایاننامه دکترا در تهران نشان داده است پزشکان فوق تخصص جراحی پلاستیک و متخصص قلب، در سال هشت میلیارد تومان درآمد دارند.
فوکو میگوید پزشکان در همهجا اعمال قدرت میکنند و درباره هر موضوعی که به نوعی با انسان و کالبد او در ارتباط باشد، نسخه میپیچند. از لحظه تولد تا حتی پس از مرگ هم کالبد انسان را زیر نظر میگیرند. این که نوزاد چگونه به دنیا بیاید، چه طور نگهداری و تغذیه شود، و …. در پایان هم پزشکان هستند که زمان و حتی مکان و نوع مرگ بیمار را تعیین میکنند.
بیمار در بیمارستان و پس از آنکه پزشک کارهایی را که لازم میداند انجام داد، میمیرد. دانش پزشکی حتی به نوعی در مکان و چگونگی تدفین اجساد مردگان نیز صاحب نظر است. نحوه بهداشتی تدفین مردگان از سوی پزشکان تعیین و از سوی قانون بر اجرای صحیح آن نظارت میشود.
در ایران که نه دولت اراده و توانایی نظارت دقیق بر اعمال و رفتار اقشار مختلف را دارد و نه رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسی امکان انتقاد و طرح آزادانه مسائل را دارند، قدرت پزشکی، قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی در یکجا جمع میشود و بر مردم اعمال میشود.
بیماری های همه گیر
بیماری های همه گیر مثل کرونا، پدیده هایی جمعی و نیازمند نگاهی چندگانه هستند. درک این بیماری ها به شرح دقیق جزئیات آنها نیاز دارد. اما آنچه با وجود و شیوع بیماری های همه گیر پیش می آید نوعی پلیسی شدن و قوانینی است که برای جلوگیری از همه گیر شدن بیماری ها اجرا می شود. این جاست که پزشکی با همیاری قانون و پشتیبانی قدرت به عرصه های مختلف زندگی بیماران و غیر بیماران نفوذ می کند. مقررات بهداشتی تعیین می کنند که مردم چگونه غذا بخورند، لباس بپوشند، از بیماری و تماس با بیماران پرهیز کنند. پلیس به محل حفاری ها و قبرستان ها و حتی چگونگی انجام کفن و دفن نظارت می کند و پزشکی قوانین آن را تعیین می کند. خرید و فروش مواد غذایی و بهداشتی تحت نظارت قرار می گیرد و ابعاد مختلف زندگی فرهنگی و اجتماعی با پزشکی پیوند می خورد.
منابع :
- میشل فوکو، پیدایش کلینیک، ترجمه یحیی امامی
- میشل فوکو، دانش و قدرت