سیمای بالینی طرحواره رهاشدگی
چنین افرادی همیشه انتظار دارند نزدیکترین افراد خود را از دست بدهند و معتقدند بالاخره افراد نزدیکشان، بیمار می شوند و می میرند و یا به خاطر یک نفر دیگر آنها را ترک می کنند. هیجان معمول این افراد در قبال فقدان، اضطراب و افسردگی است، چه این فقدان واقعی باشد چه خیالی.
طرحواره رهاشدگی به احتمال زیاد با طرحواره های دیگری مانند طرح واره اطاعت ارتباط پیدا می کند. در چنین موقعیتی، بیمار معتقد است اگر کارهایی را که دیگران از او می خواهند انجام ندهد، بدون شک او را تنها می گذارند. علاوه بر این، طرح واره رهاشدگی می تواند با طرح واره وابستگی / بی کفایتی نیز ارتباط داشته باشد. در این صورت، بیمار معتقد است اگر دیگران او را تنها بگذارند، نمی تواند به تنهایی از پس زندگی برآید. نهایتاً این که طرح واره رهاشدگی می تواند با طرحواره نقص ارتباط پیدا کند. در چنین حالتی، بیمار معتقد است دیگران به نقص ها و کمبودهای او پی می برند.
اهداف درمان
یکی از اهداف درمان، این است که به مراجع کمک کنیم تا به نگرشی واقع بینانه تر نسبت به ثبات روابط بین فردی دست یابد. افرادی که روند درمان را با موفقیت سپری کرده اند، از اینکه افراد مهم زندگی شان چند روزی آنها را ترک کنند، زیاد نگران نمی شوند و به آنها اعتماد می کنند. یکی دیگر از اهداف درمان این است که فرد بتواند بدون اینکه افسرده یا مضطرب شود، تنها بماند و سعی نکند با فرد دیگری ارتباط برقرار کند.
راهبردهای مهم درمانی
هرچه شدت طرح واره رهاشدگی بیشتر باشد، رابطه درمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند. طرح واره رهاشدگی معمولاً یکی از طرح واره های اصلی در اختلال شخصیت مرزی است، بنابراین رابطه درمانی، منبع اولیه بهبود بیمار است. طبق رویکرد ما، درمانگر باید به عنوان “نماد گذرای والدین” عمل کند تا بیمار بتواند براساس آن، به خودش جرأت بدهد و روابط باثبات دیگری با سایرین برقرار کند.
بیمار ابتدا یاد می گیرد در بطن رابطه درمانی بر این طرح واره غلبه کند، سپس این یادگیری را به رابطه با افراد مهم زندگی در خارج از حوزه درمان منتقل می کند. درمانگر از طریق بازوالدینی حدّ و مرزدار، برای بیمار رابطه ای با ثبات فراهم می کند تا به تدریج یاد بگیرد که درمانگر را به عنوان یک ابژه ثابت بپذیرد. در این زمینه، کار بر روی ذهنیت، بسیار مفید و مثمرثمر خواهد بود. درمانگر با استفاده از رویاروسازی همدلانه، تحریف های بیمار راجع به اینکه درمانگر او را رها می کند، تصحیح می نماید. علاوه بر این، درمانگر به بیمار کمک می کند تا بدون “فاجعه سازی” و واکنشهای افراطی، مرخصی ها، تعطیلات و در دسترسی نبودن درمانگر را بپذیرد. از آن جایی که بیمار نمی تواند همیشه به درمانگر به عنوان یک ابژه ثابت، وابسته بماند، درمانگر به او کمک می کند که شخصی را برای جانشینی درمانگر پیدا کند که آدم باثباتی باشد و قصد ترک کردن او را نداشته باشد.
هدف عمده راهبردهای شناختی، تغییر دیدگاه اغراق آمیز بیماران است، زیرا چنین بیمارانی معتقدند نزدیکانشان بالاخره آنها را ترک کرده، می میرند و یا این که به گونه ای غیرقابل پیش بینی رفتار می کنند. بیماران یاد می گیرند که به هنگام جدایی موقت افراد مهم زندگی، دست از فاجعه سازی بردارند. علاوه براین، راهبردهای شناختی، انتظار غیر واقع بینانه بیمار مبنی بر این که افراد مهم زندگی باید مدام در دسترسی باشند و همیشه به یک شیوه رفتار کنند را تغییر می دهند. بیماران یاد می گیرند، بپذیرند افراد حق دارند برای خودشان محدودیت هایی قایل شوند. علاوه براین، راهبردهای شناختی، تمرکز وسواس گونه بیمار درباره اطمینان از این که همسرشان همیشه در کنار آنها می ماند را تغییر می دهند.
نهایتاً این که راهبردهای شناختی به شناختواره های مرتبط با سایر طرحواره ها نیز می پردازند. به عنوان مثال، این که بیماران باید هرکاری که دیگران می خواهند انجام دهند تا انها را ترک نکنند یا این که بیماران بی کفایت هستند و نیازمندند که دیگران مراقب انها باشند و یا این که بیماران انسانهای ناقصی هستند و دیگران بدون شک این را می فهمند و انها را ترک خواهند کرد. تمام این موارد، از طریق تکنیک های شناختی، آماج تغییر قرار می گیرند.
در تکنیک های تجربی، بیمار تجارب رهاشدن یا بی ثباتی را در ذهن خود تجسم می کند و از طریق تصویرسازی ذهنی، خاطرات خود از رهاشدن توسط والدین بی ثباتی که گاهی در دسترس بودند و گاهی اوقات نبوده اند را دوباره تجربه می کند. درمانگر، وارد تصویر ذهنی بیمار شده و برای کودک او همچون یک چهره با ثبات عمل می کند. درمانگر خشم خود را نسبت به والدین بی مسوولیت بیان می کند و سپس کودک رها شده را دلدادی می دهد. در نتیجه بیماران به تدریج در تصویر ذهنی خود مانند یک بزرگسال سالم رفتار می کنند.
بیماران از نظر رفتاری، توجه خود را بر انتخاب افرادی جلب می کنند که بتوانند به تعهداتشان عمل کنند. آنها همچنین یاد می گیرند رفتارهایی نظیر حسادت زیاد، وابستگی افراطی، خشم یا کنترل کردن را کنار بگذارند چون همین رفتارها باعث می شوند دیگران آنها را رها کنند. به تدریج یاد می گیرند تنهایی را تحمل کنند و به سرعت خود را از روابط بی ثبات کنار بکشند و در روابط با ثبات، امنیت و راحتی بیشتری را تجربه کنند. این امر مستلزم آن است که با جذب خود به روابط بی ثبات که نوعی رفتار طرحواره خاست می باشد، مخالف ورزی کنند. همچنین یاد می گیرند طرحواره های مرتبط با رهاشدگی را بهبود ببخشند مثلا اجازه نمی دهند دیگران آنها را کنترل کنند و یا کاری کنند که کمتر احساس نقص در آنها پیدا شود.
مشکلات ویژه این طرح واره
اغلب اوقات، طرح واره رهاشدگی وقتی در فرآیند درمان مشکلی ایجاد می کند که درمانگر برای مدتی از بیمار جدا شود، مثل پایان جلسه، به مسافرت رفتن یا تغییرات زمان جلسه درمان. در این قبیل موارد، طرح واره بیمار فعال شده و بیمار وحشتزده و عصبانی می شود. چنین موقعیتهایی، فرصتی عالی برای بیمار فراهم می کند تا برای غلبه بر طرحواره خود گامی بردارد. درمانگر با رویاروسازی همدلانه، بیمار را در انجام این کار کمک می کند.
مشکل دیگر این است که بیماران برای ادامه رابطه با درمانگر، امکان دارد در فرآیند درمان بیش از حدّ، فرمانبرداری کنند. ممکن است بیماران خیلی خوبی به نظر برسند، اما این کار آنها از روی صداقت نیست. ممکن است اینگونه بیماران با اطمینان طلبی مداوم یا زنگ زدن بین جلسات درمانگر را کلافه کنند. بیماران اجتنابی ممکن است وقت جلسه را فراموش کنند و از آمدن منظم به جلسات خودداری کنند.
همچنین ممکن است بیمارانی که طرح واره رهاشدگی دارند، مدام درمانگر را امتحان کنند، به عنوان مثال تهدید کنند که درمان را رها می کنند یا از درمانگر به خاطر قطع درمان، گله و شکایت کنند.
یکی دیگر از خطرات احتمالی در درمان بیمارانی که طرح واره رهاشدگی دارند، این است که درمانگر به جای آنکه در نقش پیوندهای اولیه و ثابت عمل کند، به چهره اصلی زندگی بیماران مبدل شود. در صورت چنین وضعیتی، بیمار مایل به پایان دادن درمان نیست و می خواهد ارتباط خود را با درمانگر به صورت یک رابطه ثابت و دائمی ادامه دهد. وابسته شدن به درمانگر، راه حلی ناکارآمد برای این طرح واره است. هدف نهایی درمان، برقراری ارتباط بیماران با سایر افراد، خارج از حوزه درمان، است به گونه ای که بتوانند نیازهای هیجانی خود را ارضاء کنند.
منبع : طرحواره درمانی(جلد۱) / راهنمای کاربردی برای متخصصین بالینی / نویسنده: جفری یانگ، ژانت کلوسکو، مارجوری ویشار / مترجم: دکتر حسن حمیدپور، دکتر زهرا اندوز