دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

طرحواره معیارهای سرسختانه

هیچ وقت از هیچ چیز راضی نیستم

افرادی که تله معیارهای سرسختانه را دارند، خودشان را افرادی تلاشگر و بی نقص گرا جلوه می دهند. آنها معتقدند که باید برای رسیدن به معیارهای بلندپروازانه، مدام تلاش کنند.

تله معیارهای سرسختانه

افرادی که در دام این تله زندگی افتاده اند، احساس اصلی شان این است که تحت فشارند. هیچ گاه روی آرامش را نمی بینند و از زندگی لذت نمی برند. همیشه به خودشان سخت می گیرند که پیشرفت کنند. دائم می جنگند که در هر کاری (ورزشی، تحصیلی، خانوادگی، تفریحی) بهترین باشند. حتی برای انتخاب شریک زندگی نیز معیارهای سخت گیرانه دارند و انگار در جستجوی ناکجا آباد هستند.

آنها باید در همه چیز بهترین باشند؛ بهترین خانه، بهترین کار، بهترین لباس، بهترین فرزند. نظم و ترتیب برای این افراد جایگاه خاصی دارد . همه چیز باید مرتب و منظم باشد.

دیگران وقتی با چنین افرادی روبرو می شوند به معیارهای سخت گیرانه آنها پی می برند. خود این افراد از سخت گیرانه بودن معیارهایشان چندان آگاه نیستند. از نظر این افراد چنین تلاش سخت گیرانه ای فقط تلاش معمولی است. کسانی که گرفتار این تله زندگی شده اند، موفقیت های زیادی کسب کرده اند. جالب اینکه اطرافیان از موفقیت شما بیشتر خوشحال می شوند تا خودتان. دیگران فکر می کنند که شما خیلی موفق هستید، اما شما کسب این موفقیت ها را کاری معمولی و پیش پا افتاده می دانید.

معیارهای سخت گیرانه می توانند به طیف وسیعی از هیجان های منفی دامن بزنند. مدام به دلیل ناتوانی در رسیدن به معیارهای دلخواه، احساس درماندگی و ناراحتی می کنید. وقتی قرار است دست به کاری بزنید ممکن است سخت دچار اضطراب شوید. دغدغه اصلی شما زمان است، انگار با زمان مسابقه گذاشته اید. کارهای زیادی دارید، اما وقت ندارید. دائم وقت از دست شما می رود و شما مدام به ساعت نگاه می کنید. از پوچی و بی معنایی زندگی، افسرده هستید.

شاید این سوال به ذهنتان خطور کند که چرا من اینقدر به خودم سخت می گیرم؟ دلیل ان را باید در تله زندگی معیارهای سخت گیرانه جستجو کنید.

تله زندگی معیارهای سخت گیرانه شکل های مختلفی دارد. حداقل این تله به سه شکل ممکن است متجلی شود. ممکن است در ذهن شما یک نوع آن نقش بسته باشد یا شاید هر سه شکل آن دامن شما را گرفته باشد.

انواع تله زندگی معیارهای سخت گیرانه:

  1. وسواسی
  2. موفقیت طلب
  3. منزلت طلب

وسواسی
آدم وسواسی کسی است که برای او همه چیز باید در بهترین حالت باشد. اگر شما جزو این دسته از افراد هستید مدام به جزئیات کم اهمیت و پیش پا افتاده توجه می کنید. سخت از اشتباه کردن می ترسید. مهم نیست که کار شما جزیی باشد یا بزرگ، در هر صورت شما از بروز اشتباه می ترسید. اگر کاری طبق معیارهای شما انجام نشود، ناکام و آشفته می شوید.

اگر محیط و شرایط طبق معیارهای شما نباشد، به شدت عصبانی می شوید. اما همه افراد وسواسی از محیط و شرایط عصبانی نمی شوند. برخی از این افراد از دست خودشان عصبانی می شوند و خودشان را مقصر قلمداد می کنند. افراد وسواسی، سخت خویشتن دار هستند. در واقع مشکل اصلی افراد وسواسی را باید در کنترل گری دنبال کرد. وقتی سایر جنبه های زندگی تان ( مثلا به دلیل تله های زندگی آسیب پذیری و اطاعت) را نمی توانید کنترل کنید، وسواس می تواند به کمک شما بیاید تا بتوانید خودتان، اطرافیان و شرایط را کنترل کنید.

پست های مرتبط

موفقیت طلبی
این افراد معتاد به کار هستند. شما سعی می کنید که بیشتر ساعات شبانه روز را کار کنید و استراحت برای شما بی معناست و برای کسب عالی ترین موفقیت ها، ارزش زیادی قائل می شوید. سایر نیازهای زندگی تان، فدای نیاز به موفقیت طلبی می شود. شما باید همیشه بهترین و عالی ترین باشید. به هیچ عنوان نمی توانید توقعات خودتان را کم کنید.

در تله زندگی معیارهای سخت گیرانه، شما در مقایسه با افراد همسن و سال خود موفق هستید اما مدام تلاش می کنید به معیارهای سخت گیرانه تری، دست پیدا کنید. افراد گرفتار تله زندگی شکست پس از انجام کار به خودشان می گویند: من نمی توانم هیچ کاری را درست انجام بدهم، دیدی گند زدم. اما افرادی که تله زندگی سخت گیرانه در ذهنش نقش بسته است می گوید: خوب انجامش دادم اما می توانستم بهتر عمل کنم.

منزلت طلبی
افرادی که گرفتار این شکل از تله زندگی معیارهای سخت گیرانه شده اند ذهنشان سخت درگیر منزلت طلبی، ثروتمندی، زیبایی و شأن و جایگاه است. دنبال کردن افراطی این موارد حاکی از ان است که شما طبق خواسته های خویشتن غلط در حرکت هستید. خویشتن غلط به شما آدرس اشتباه می دهد.

اغلب منزلت طلبی نوعی حمله برای جبران احساس بی ارزشی و طرد اجتماعی است. منزلت طلبی می تواند راهی برای سرپوش گذاری بر احساس محرومیت هیجانی باشد. شما سعی می کنید با کسب ثروت، شهرت، قدرت، احساس کمبود عاطفی خودتان را جبران کنید.

تله معیارهای سرسختانه

سیمای بالینی طرحواره معیارهای سرسختانه / عیب جویی افراطی:

افرادی که این طرحواره را دارند، خودشان را افرادی تلاشگر و بی نقص گرا جلوه می دهند. آنها معتقدند که باید برای رسیدن به معیارهای بلندپروازانه، مدام تلاش کنند. این معیارها درون سازی شده اند، بنابراین برخلاف طرحواره‌ی پذیرش جویی / جلب توجه، افرادی که طرح واره‌ی معیارهای سرسختانه دارند، انتظارات و رفتارهای خود را بر اساس واکنشهای دیگران تغییر نمی دهند.

چنین افرادی برای رسیدن به معیارها تلاش می کنند چون باید این کار را انجام دهند، نه به این دلیل که خواهان توجه دیگران هستند. حتی اگر کسی هم متوجه کارهای آنان نباشد، اغلب این افراد، روند رسیدن به معیارها را ادامه می دهند. طرحواره های معیارهای سرسختانه، پذیرش جویی / جلب توجه و استحقاق به راحتی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته قابل مشاهده اند (اگر چه این طرحواره ها، جبران افراطی طرحواره های محرومیت هیجانی و نقص هستند).

تحت فشار بودن، شایعترین هیجانی است که این افراد تجربه می کنند. تحت فشار بودن، تمامی ندارد و از آن جا که بی نقص بودن غیرممکن است، فرد باید همیشه تلاش بیشتری انجام دهد. زیربنای همه‌ی این کارها، اضطراب شدیدی است که بیماران در خصوص شکست کارها احساس می کنند. شکست از نظر آنها یعنی به جای رسیدن به ۱۰۰ درصد معیارها، رسیدن به ۹۵ درصد معیارها.

یکی دیگر از احساسات شایع این بیماران، عیب جویی افراطی از خودشان و دیگران است. بیشتر این بیماران احساس می کنند که زمان به سرعت می گذرد، کارهای آنها زیاد است، اما وقت کمی دارند. نتیجه‌ی معمول این حالت، فرسودگی است. معیارهای سرسختانه نه تنها برای خود افراد، مشکل ساز هستند، بلکه برای کسانی که با انها زندگی می کنند نیز پیامدهای مشکل آفرینی ایجاد می کنند. (یکی از بیمارانی که معیارهای سرسختانه داشت در مورد همسرش گفت: خوب نیست، اصلاً خوب نیست. به درد هیچ کاری نمی خورد.)

یکی دیگر از احساسات معمول چنین افرادی، تحریک پذیری است. وقتی که نمی توانند به سرعت کار کنند یا کارشان را خوب انجام دهند، تحریک پذیر می شوند. یکی دیگر از احساسات آن ها، رقابت جویی است. اغلب این بیماران در زمره‌ی افراد تیپ A طبقه بندی می شوند که به دلیل داشتن این طرحواره، زیر فشار مزمن زمان هستند. آنها اغلب افرادی متخاصم و رقابت طلب جلوه می کنند.

آنها در بسیاری از حوزه های زندگی مثل معیارهای اخلاقی، فرهنگی یا مذهبی، قواعد غیرقابل انعطافی دارند. تفکر آنها تقریبا حالت همه یا هیچ دارد؛ بیماران معتقدند که یا دقیقا به معیارهایشان می رسند یا این که کاملا شکست می خورند. آنها به ندرت از موفقیت لذت می برند، چون از قبل برای کاری که باید خیلی خوب انجام بدهند، به شدت برنامه ریزی می کنند.

ریشه های تحولی طرحواره معیارهای سخت گرانه :

  1. والدین عشق خود را مشروط به شما داده اند. اگر به معیارهای آنها دست می یافتید، آنگاه از عشق و محبت والدین برخوردار می شوید.
  2. یکی از والدین یا هر دوی آنها معیارهای بلندپروازانه و نامتعادل داشته اند.
  3. شما معیارهای سخت گیرانه را انتخاب کرده اید تا بتوانید حس بی ارزشی، طرد اجتماعی، محرومیت هیجانی یا شکست را جبران کنید. به عبارتی از چاله به در آمده اید و در چاه افتاده اید.
  4. زمانی که شما نمی توانستید به انتظارات ایده آل پرستانه والدین دست یابید، یکی از آنها یا هر دو، شما را شرمسار می کردند و شما را از انتقادهای بی رحمانه بی نصیب نمی گذاشته اند.

نشانه های تله زندگی معیارهای سرسختانه:

  1. به دلیل استرس های روزمره(مثل پرمشغله گی) سلامتی شما به خطر افتاده است
  2. تعادل بین کار و تفریح را از دست داده اید. انگار زندگی برای شما در حکم فشار کار و استرس دائمی و بدون تفریح و آرامش است.
  3. به نظر می رسد کل زندگی شما حول محور موفقیت، کسب موقعیت اجتماعی و ثروت اندوزی می گذرد. ارتباط با خویشتن واقعی را از دست داده اید و در حال حاضر نمی دانید که چه چیزی شما را خوشحال می کند.
  4. انرژی شما صرف نظم و انضباط زندگیتان می شود. وقت زیادی را صرف برنامه ریزی، سازماندهی و تمیز کردن می کنید و باطبع فرصتی برای خلاقیت و آرامش ندارید.
  5. به دلیل پرکاری و پرمشغله گی شما، روابطتان آسیب دیده است.
  6. دیگران در کنار شما احساس بی کفایتی و ناآرامی می کنند، زیرا نگران هستند نتوانند انتظارات شما را برآورده سازند.
  7. به ندرت از موفقیت های خود لذت می برید. بعد از هر موفقیتی، بلافاصله کار بعدی شما شروع می شود.
  8. چون مدام در حال تلاش برای کسب موفقیت هستید، احساس می کنید از پا افتاده اید. دائم با کمبود وقت، مشکل دارید.
  9. معیارهای شما چنان ایده آل نگرانه هستند که بسیاری از فعالیت ها برای شما در حکم کار سخت جلوه می کنند. از کار لذت نمی برید چون به خودتان سخت می گیرید.
  10. بسیار اهمال کار هستید. از آنجا که معیارهای سخت گیرانه ای دارید در هرکاری احساس بدبختی و ناامیدی می کنید.
  11. از آنجا که اطرافیان نمی توانند معیارهای سخت گیرانه ی شما را برآورده کنند، سخت عصبانی و آشفته هستید.

نشانه های خطر در روابط عاطفی و عاشقانه:

  • ۱. شما جذب کسانی می شوید که بسیار موفق، پولدار، صاحب مقام و منزلت اجتماعی می باشند.
  • ۲. شما جذب کسانی می شوید که دقیقاً مثل خودتان بسیار دقیق و وسواسی باشند.
  • ۳. شما جذب کسانی می شوید که بسیار سختگیر و ایده ال گرا باشند.
  • ۴. شما جذب کسانی می شوید که مثل خودتان عاشق کار و تلاش هستند و استراحت نمی کنند.
  • ۵. شما و همسرتان به دلیل کار زیادی که دارید، فرصت چندانی برای با هم بودن ندارید.
  • ۶. ممکن است رابطه شما برای دیگران الگو باشد، اما خودتان چندان راضی نیستید.
  • ۷. شما جذب کسانی می شودی که از لحاظ مالی و حرفه ای از شما پایینتر باشند تا بتوانید به آنها فخرفروشی کنید.
  • ۸. شما جذب کسانی می شوید که بسیار بی نظم و شلخته باشند.
  • ۹. شما جذب کسانی می شوید که مثل والدین تان، عشق خود را مشروط به شما ابراز می دارند.
  • ۱۰. شما جذب کسانی می شوید که در برابر معیارهای سختگیرانه تان کوتاه بیایند.
  • ۱۱. شما جذب کسانی می شوید که در برابر معیارهای شما کوتاه نیامده اند و از این بابت به او افتخار می کنید.
  • ۱۲. شما جذب کسانی می شوید که تحصیلات عالی دارند زیرا تحصیل برای شما از اهمیت خاصی برخوردار است.
  • ۱۳. شما جذب کسانی می شوید که برخلاف شما آدمهای راحت و آسانگیری هستند.
  • ۱۴. شما جذب کسانی می شوید که بتوانند در کاهش فشارهای زندگی به شما کمک کنند.

مراحل تغییر تله زندگی معیارهای سخت گیرانه:

  • ۱- حوزه هایی از زندگی تان را مشخص کنید که زیر سیطره معیارهای سخت گیرانه یا نامتعادل قرار گرفته اند.

ابتدا باید دقت کنید که شما به کدام یک از انواع معیارهای سخت گیرانه گرفتار شده اید؛ وسواسی، موفقیت طلبی یا منزلت طلبی. آنگاه می توانید حوزه های زتدگی را که زیر سیطره بی رحمانه این معیارها قرار گرفته اند، مشخص سازید: کار، ثروت، زیبایی، ورزش، محبوبیت، شان اجتماعی، شهرت، نظافت.

  • ۲- مزایای تلاش برای رسیدن به این معیارهای سخت گیرانه را بنویسید.

ادامه یک رفتار، بستگی به پاداش های آن رفتار دارد. به دلیل اینکه شما کماکان به دنبال تحقق معیارهای خود هستید پس به احتمال زیاد از این رفتارها نفع می برید. موفقیت، جلب توجه دیگران و تحسین شدن، کم مزایایی نیستند؛ مخصوصا اینکه برخی از فرهنگ ها به تقویت این معیارهای سخت گیرانه می پردازند.

  1. پول زیادی در می آورم.
  2. در حوزه کاری خودم، جز بهترین ها محسوب می شوم.
  3. جوایز زیادی گرفته ام و می گیرم.
  4. خانه تمیز و زیبایی دارم.
  5. خانه ام مرتب و منظم است.

کیست که نخواهد از این مزایا برخوردار باشد. داشتن یک خانه تمیز و مرتب و بی عیب و نقص به بهای ناراحتی دیگران و رفتارهای خشن و دل آزار، چه ارزشی دارد؟ داشتن شغل پردرآمد به بهای نداشتن یک روز یا حتی یک ساعت آرامش خیال، چه ارزشی دارد؟ تامین وسایل رفاهی، به بهای لذت نبردن از آنها، چه ارزشی دارد؟

  • ۳- معایب تلاش برای رسیدن به معیارهای سخت گیرانه را بنویسید.

تمام معایب و مشکلاتی را که در راستای دست یابی به این معیارهای سخت گیرانه تجربه کردید، فهرست کنید، بیماری های جسمی و روانی، از دست دادن آرامش، از دست دادن شادی و نشاط واقعی، به هم خوردن روابط انسانی، نداشتن روابط صمیمی. به کیفیت زندگی عاطفی خود دقت کنید. ببینید که این معیارهای سخت گیرانه چگونه کیفیت روابط عاطفی شما را تحت تاثیر قرار داده اند.

  1. مریض شده ام.
  2. خسته شدم و از پا افتاده ام.
  3. هیچ تفریح و سرگرمی ندارم.
  4. از روابط عاطفی خودم راضی نیستم.
  5. بسیاری از روابط دوستانه و صمیمانه ام را از دست داده ام.

حال باید به سبک و سنگین کردن مزایا و معایب بپردازید و تصمیم بگیرید. آیا تمام این مزایا، ارزش آن را دارند که حاضرید تمام معایب را برای خودتان بخرید؟

  • ۴- تلاش کنید که به تصور خود بال و پر بدهید و زندگی رها از این معیارها را تجسم کنید.

برخی اوقات که به شدت تحت فشار هستید یک لحظه تجسم کنید که همه این فشارها از دوش شما برداشته می شوند. ببینید که آن لحظه چه احساسی دارید؟ دقایقی چشمان خود را ببندید و در یک جای راحت و آرام بنشینید. به خیال خود مجال پرواز بدهید. در دنیایی سیر کنید که تمام این فشارها به حداقل ممکن رسیده اند. تمرین تصویرسازی ذهنی به شما کمک می کند که مستقیما به اثار معایب این معیارهای سخت گیرانه پی ببرید و لذت واقعی ناشی از تعدیل این معیارها را درک کنید.

  • ۵- ریشه های تحولی و دلایل شکل گیری تله زندگی تان را درک کنید.

آیا والدین با محبت و عشق مشروط با شما رفتار می کردند؟ آیا خود والدین نمونه اعلای معیارهای سخت گیرانه بودند؟ چه کسی این معیارها را در ذهن شما کاشته؟ آیا قاعده خانوادگی شما این بود که “باید بیشتر تلاش کنیم تا شرمنده خودمان و دیگران نشویم؟  ممکن است این تله زندگی با سایر تله های زندگی شما گره خورده باشد. شاید معیارهای سخت گیرانه، نوعی مسکن موقت برای درد و رنج حاصل از سایر تله های زندگی مثل نقص/شرم، طرد اجتماعی یا محرومیت هیجانی باشند.

  • ۶- تصور کنید که اگر توقعات خود را کم کنید، چه اتفاقی می افتد.

شما به دلیل گرفتار شدن در چنگال بی رحم معیارهای سخت گیرانه، اصلا راضی نمی شوید دست از تفکر دوقطبی بردارید. ذهن شما همه چیز را سیاه و سفید می نگرد: خوب یا بد، باارزش یا بی ارزش، موفق یا ناموفق، باکفایت یا بی کفایت. ابتدا باید یقه این تفکر دوقطبی را بگیرید که آتش بیار معرکه است. باید به تدریج یاد بگیرید که از سیاه و سفید اندیشی فاصله بگیرد و به موضع متعادلی برسید. دست از قضاوت های بی رحمانه و صدور حکم های ناعادلانه درباره ی خودتان، دیگران و شرایط بردارید تا راه درست اندیشی برای شما هموارتر شود. کم کردن توقعات مساوی است با استرس کمتر، سلامت جسمانی، استراحت، آرامش و روابط بهتر.

  • ۷- میزان زمانی را که صرف حفظ این معیارها می کنید ، مشخص سازید.

می توانید از مهارت تنظیم وقت استفاده کنید. جدولی تهیه کنید و برای هر کار، وقت معینی را در نظر بگیرید. بیشتر از زمان معین به آن کار نپردازید. اگر وقت شما برای آن کار تمام شد، کار را در هر مرحله ای که هست متوقف کنید. با این کار به ستیز با تله زندگی رفته اید. زمانی که تصمیم گرفتید برای هر کاری چقدر وقت بگذارید، مطمئن باشید که در زندگی در راه تعادل گام برداشته اید. افرادی که گرفتار تله زندگی معیارهای سخت گیرانه شده اند، اغلب درک درستی از زمان و اهمیت دهی به کارها ندارند. به همین دلیل برای این تیپ افراد همه کارها ارزش یکسان دارند و نمی توانند ضرورت، فوریت و اهمیت کارها را با توان و زمان خود تطبیق دهند. احتمالا تمام هم و غم شما صرف کار بهتر می شود و چندان برای شما اهمیت ندارد که چقدر این کار بر سایر ابعاد زندگی شما سایه می اندازد.

  • ۸- با نظرخواهی از افراد معقول، دیدی دقیق تر و منطقی تر نسبت به این معیارها پیدا کنید.

این کار برای افرادی که معیارهای سخت گیرانه دارند بسیار سخت است. با این کار می خواهیم از یک سو، شما به دیدگاه منطقی تری درباره این معیارها برسانیم و از سوی دیگر به شما کمک کنیم تا از نظرات دیگران نیز مطلع شوید. این کار از این جهت اهمیت دارد که شما را به سمت رعایت تعادل در زندگی سوق می دهد. به این دلیل قصد داریم شما از نظرات دیگران مطلع شوید تا پی ببرید که بسیاری از افراد در عین تلاشمندی و نظم، آرامش و آسایش را نیز تجربه می کنند. اگر در اطرافیان خود کسی را می شناسید که زندگی متعادلی دارد(تعادل بین کار و تفریح) از او بپرسید که چگونه وقتش را بین کار، استراحت، ورزش، ملاقات دوستان و خانواده صرف می کند.

  • ۹- با برنامه ریزی تدریجی یا تغییر رفتار، در راستای ارضای نیازهای اصلی تر گام بردارید.

به تدریج سبک زندگی تان را تغییر دهید تا به زندگی متعادل تری دست یابید. برای هر کاری وقت معینی صرف کنید. برخی از مسئولیت ها را به دیگران محول کنید. مجبور نیستید همه کارهایتان را بدون عیب و نقص انجام دهید.

منابع

  1. یانگ، جفری؛ کلوسکو، ژانت. زندگی خود را دوباره بیافرینید(ترجمه حسن حمید پور، الناز پیرمرادی و ناهید گلی زاده). تهران: انتشارات ارجمند.
  2. یانگ، جفری؛ کلوسکو، ژانت و مارجوری، ویشار. طرحواره درمانی(ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز). تهران: انتشارات ارجمند.
۳.۸ ۶ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

3 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
علی
۱۳۹۸/۰۷/۲۱ ۱۲:۰۳

مراحل تغییر در انتهای متن عالی بود.

Eliazp
۱۴۰۰/۱۱/۰۲ ۰۱:۳۱

بینظیره مطالبتون 🙏

پری
۱۴۰۰/۱۱/۱۰ ۱۲:۱۲

Memnun jenab dr