مکانیسم والایش
والایش یک نوع مکانیسم دفاعی بالغانه است
والایش، فرایند هدایت کردن مجدد انرژی های روانی از هدف های جامعه ناپسند به هدف های سازنده و جامعه پسند است.
والایش(Sublimation) عبارت است از فرایند ناخودآگاه حل آرزوهای ناکام، از طریق فعالیت هایی که از نظر اجتماعی مقبول و مورد پذیرش است. والایش جنسی(Sexual sublimation)، تلاشی است برای انتقال یا تبدیل(transference) انگیزه های جنسی(انرژی جنسی) به انرژی خلاقیت.
اولین متفکری که از کلمه والایش استفاده نمود، فردریش نیچه بود. نیچه نوشت: والایش نه رفتاری خود خواهانه است و نه نقطه نظری کاملا بی غرضانه و بی طرفانه.
والایش، فرایند هدایت کردن مجدد انرژی های روانی از هدف های جامعه ناپسند به هدف های سازنده و جامعه پسند است. عشق، کار، نوع دوستی و شوخی شامل اینگونه هدایت تکانه های خام جنسی و پرخاشگرانه هستند.
به اعتقاد فروید عشق شکل بسیار قدرتمند والایش است، زیرا به افراد امکان می دهد تا در یک زمینه جامعه پسند به ارضای جنسی دست یابند. با این حال عشق ورزیدن بطور همزمان انسان را در برابر طرد شدن یا مرگ عزیزان آسیب پذیر می سازد. بنابراین ارضای عشق و کار اغلب اضطراب هایی را که آنها ایجاد می کنند به همراه دارند.
از دید فروید والایش به همان اندازه که سازنده است شکننده نیز می باشد.
در تئوری روانکاوی، بیان انرژی شهوانی(libido)، به میزان کمی مجاز است. این مقدار محدود مجاز، با توجه به محدودیت های جامعه و تمدن خود انسان است. والایش بسیار سودمندتر از سایر مکانیسم های دفاعی برای تبدیل میل جنسی به فعالیت های دیگر است. والایش(تصعید)، روند تبدیل میل جنسی انسان به دستاوردهای مفید اجتماعی است.
فروید بر این باور بود که می توان هنر، موسیقی، رقص، شعر، تحقیق علمی و دیگر فعالیت های خلاقانه را برای کانالیزه کردن انرژی های مختلف در جهت رفتارهای سازنده به کار برد. مثلا اشخاص بسیار پرخاشگر ممکن است به ارتش بروند و یا به ورزش بوکس روی بیاورند و یا به دیگر ورزش های رزمی بپردازند.
به باور فروید تقریبا همهٔ ارزوهای قوی ممکن است والایش شوند. والایش در سطح ناخوداگاه روی می دهد. کسانی که شخصیت مضطرب دارند، ممکن است ترس از انتقاد شدن و تحویل گرفته نشدن را با تلاش های خود برای خشنود ساختن دیگران، والایش نمایند.
مکانیزم افلاطونی کردن
افلاطونی کردن در واقع یکی از انواع مکانیزم دفاعی والایش (Sublimation) محسوب میشود. در افلاطونی کردن، انرژی هیجانی یا تمایلات ناخودآگاه، به شکل احساسات پاک، معنوی یا تحسین خالصانه بیان میشود. برای مثال، عشق به فردی خاص میتواند به شکل خلق اثر هنری یا نوشتن شعر بروز پیدا کند. مکانیزم دفاعی افلاطونی کردن (Platonic Defense Mechanism) در روانتحلیلی به معنای تبدیل احساسات یا تمایلات ناخودآگاه به شکلهای غیرجنسی و معنوی است.
ویژگیهای مکانیزم افلاطونی کردن:
- تبدیل احساسات: احساسات شدید یا تمایلات ناخودآگاه به شکلهای معنوی، هنری یا فکری تبدیل میشوند.
- کاهش اضطراب: این مکانیزم به کاهش اضطراب ناشی از تعارضات درونی کمک میکند.
- ارتباط با سوپرایگو: این مکانیزم معمولاً با ارزشها و اخلاقیات فرد هماهنگ است و به تقویت سوپرایگو کمک میکند.
مثال هایی از والایش
- فردی با تمایل فراوان به درگیریهای فیزیکی و استفاده از سلاح سرد، ممکن است تبدیل به یک جراح شود.
- فردی با تمایل فراوان به جنایت ممکن است تبدیل به یک پلیس یا قاضی بسیار سختگیر شود و با صدور احکام شدید برای مفسدان، تمایلات خود را تصعید کند.
- فردی که بالقوه استعداد تبدیل شدن به یک دیکتاتور بد ذات را دارد، تبدیل به رئیس شرکت بزرگ اقتصادی میشود.
- فردی با تمایلات قوی جنسی و ناپسند، تبدیل به یک هنرمند و نویسنده بزرگ می شود.
- کودکی که می خواهد توجه والدین خود را جلب کند، شاگرد ممتاز مدرسه می شود
- دختری که مجبور است برای لاغر شدن رژیم های سخت بگیرد به نقاشی علاقه مند شده و بیشتر تصاویر میوه ها را نقاشی می کند.
در کتاب مرگ در ونیز اثر توماس مان، قهرمان داستان یعنی گوستاو فن آشنباخ در پیری، دچار یک شهوت پذیرفته نشده در سفری به ونیز میشود. وی سعی میکند این تمایل را با شاعری، تصعید کند.
یونگ معتقد بود که والایش، طبیعتی عرفانی دارد، بنابراین مفهوم والایش در نظر یونگ با نظر فروید متفاوت است.
منابع :
- زمینه روانشناسی اتکینسون و هیلگارد
- آسیب شناسی روانی، سلیگمن