علل گرایش زنان به روسپی گری

روسپی گری پدیده ای شایع در تمامی جوامع می باشد که تاریخچه ای بسیار طولانی دارد و در جوامع مختلف به اشکال متفاوت وجود داشته است. روسپی گری مشارکت در یک فعالیت جنسی در ازای به دست آوردن پول است. کسی که خدمات جنسی ارائه می دهد و در برابر آن پول دریافت می کند، روسپی نامیده می شود. روسپی گری تنها یک دلیل ساده ندارد.

نیاز جنسی یک امر غریزی است که در ذات هر انسانی وجود دارد، لذا پاسخگویی به آن یک ضرورت می باشد. در جوامع مختلف پاسخگویی به این غریزه طبیعی مطابق با فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی راه هایی وجود دارد. این راهکارها در فرآیند جامعه پذیری فرد به او آموخته می شود و چنانچه فرد از مسیر خلاف هنجارها و قواعد اجتماعی درصدد تامین یا عرضه جنسی برآید از منظر عمومی و قضاوت جامعه، فردی هنجارشکن شمرده می شود.

اساسا در بیشتر فرهنگ ها و جوامع، روسپی گری یک تابو محسوب می شود. اکثر افراد نسبت به آن بدبین هستند و آن را سرزنش می کنند. البته تفاوت های جنسیتی هم در این میان به چشم می خورد، مثلا زنی که روسپی است بدنام تر از مردی است که به روسپی مراجعه می کند.

در برخی از کشورها روسپی گری تحت سازوکار قانونی صورت می گیرد و برخی از کشورها به شکل کلی آن را ممنوع اعلام کرده اند. اما در هر صورت حتی در کشورهایی که غیر قانونی است، این پدیده همچنان حضور دارد.

شکل معمول روسپی گری یا کارگری جنسی، ارائه خدمات توسط یک زن به یک مرد مشتری می باشد. برخی از آن ها به شکل سازمان بندی شده در مراکز مشخصی خدمات خود را ارائه می دهند، در حالی که برخی دیگر در خیابان ها مشتریان خود را پیدا می کنند. با پیشرفت تکنولوژی و وجود شبکه های اجتماعی، فرایند جذب مشتری از طریق صفحات مجازی صورت می گیرد.

علل گرایش زنان به روسپی گری

از نظر اجتماعی-اقتصادی

هر نوع جرمی که به وقوع می پیوندد، محصول عامل اقتصادی است. بنابراین نباید تعجب کرد که تعداد بسیاری از بزهکاران و روسپی ها را مردمان بدبخت و تنگدست تشکیل دهند.

طبق یک قانون اقتصادی، تا زمانی که تقاضا نباشد، عرضه هم وجود ندارد. این قانون اقتصادی ممکن است علت زیر بنایی مجرم دانستن مردان مشتری و نه زنان روسپی در برخی از کشورها باشد. در واقع تا زمانی که مردان مشتری این حرفه هستند و بابت آن هر مقدار پولی می پردازند، زنان هم آن را عرضه می کنند.

شرایط سخت اجتماعی از قبیل فقر، باعث گرایش زنان به این عمل می شود. در واقع در این نگاه علت اصلی، فقر و شرایط اقتصادی است. در چنین نگاهی مسئولیت روسپی گری بر عهده مسئولین و کسانی است که شرایط اقتصادی جامعه را تعیین می کنند.

طبق نظر آلبرت کوهن، طبقه محروم در یک جامعه شیوه های خود را برای دستیابی به منزلت انتخاب می کند. در جامعه ای که می توان افرادی با ثروت و امکانات زیادی دید که در شرایط خوبی زندگی می کنند، احساس ناکامی در طبقه محروم به وجود می آورد، بنابراین کسب منزلت به هر شکل ممکن مشروع می شود. فحشا برای دختران طبقه محروم یکی از این شیوه ها برای کسب امکانات مادی و کسب منزلت است.

از نظر ریچارد کلووارد، محیط یادگیری به مثابه یک نهاد ثابت می تواند عامل همبستگی خلافکاران در سنین مختلف شود. بدین ترتیب کسانی که در محله های بزهکاران زندگی می کنند فرصت های بیشتری برای بزهکاری خواهند داشت. به عنوان مثال دخترانی که در محلاتی که روسپیگری رواج دارد حضور داشته باشند، امکان بیشتری برای روسپیگری دارند.

دیدگاه مینوچین در تئوری سیستمی مربوط به خانواده به این مطلب اشاره دارد که هر عنصری وابسته به محیط خود و یا سایر عناصر سیستمی است که خود جزیی از آن است. در این دیدگاه باید هر موضوعی را برحسب رابطه اش با سایر موضوعات تعریف نمود. بنابراین برای بررسی عواملی که بر یک فرد اثر می گذارند تا به سمت روسپیگری گرایش پیدا کند توجه به عوامل خانوادگی بسیار حائز اهمیت می باشد، چرا که رفتارهای اعضای یک خانواده تابعی از رفتار سایر اعضای خانواده است.

از نظر روانکاوی

در نگاه روانکاوانه ی فروید زنان به طور طبیعی به نشانه تسلط مردان در جامعه رشک می برند. این موقعیت منجر به شکل گیری عقده اختگی در آنها می شود.

دلایل روسپی گری از دید روانکاوی :

1. در روسپی ها تمایل به همجنس گرایی واپس زده ای وجود دارد که روسپی گری پوششی بر آن می کشد.
2. در روسپی ها نوعی عقده اودیپ حل نشده وجود دارد که به صورت بی بند و باری و هوس بازی زنانه ظاهر می شود.
3. در روسپی ها عموما خصومتی نسبت به پدر وجود دارد که نسبت به مرد بروز می کند.

روسپیگری به عنوان یک انحراف رفتاری، نشانگر آن است که در میان زنان تمایل به همجنس گرایی زیادی وجود دارد. زنان با روسپی گری بر همجنس گرایی واپس زده خود غلبه می کنند. روسپی ها دچار تعارض دو جنس گرایی حل نشده ای هستند و با پناه بردن به زندگی ناجوری که سود آن ناچیز است می کوشند تا ترسی را که نتیجه خواست ناخودآگاه آنها برای همجنس بازی است پنهان کنند.

اکثر روسپی ها از خانواده هایی هستند که میان پدر و مادر عدم توافق و ناسازگاری وجود دارد. در دوران کودکی از محبت پدر و مادر محروم بوده اند. احساس عدم امنیت آنها را به جلب رضایت و تحت تاثیر قرار دادن زنان یا مردان وا می دارد.

روسپی ها به علت محرومیتی که داشته اند می کوشند تا احساس عدم امنیت خود را فراموش کنند و با جستجوی محبت در جنس موافق، تشنگی عاطفی خود را فرو نشانند. گاهی نقش دختری را بازی می کنند که از محبت محروم بوده و در جستجوی محبت زنی بر می آیند که بزرگتر از آنهاست و می تواند جانشین مادر شود و یا نقش مادری را که تمایل به بازی جنسی با دختر دارد به عهده می گیرند.

از نظر روانشناسی شخصیت

افراد با ساختار شخصیت خاص گرایش به روسپی گری پیدا می کنند. درست است که شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب فرد را در تنگنا قرار می دهد ولی هر کسی که در این تنگنای مالی قرار می گیرد، روی به روسپی گری نمی آورد. فردی که مراحل رشد روانی-جنسی خود را به صورت طبیعی طی کرده باشد، در شرایط بد اقتصادی هم روی به روسپی گری نمی آورد. در این نگاه مسئولیت از گردن جامعه برداشته می شود و فرد متهم می شود.

شاید بهترین نگرش به روسپی گری ترکیب نگاه های فوق باشد. یعنی افراد در طول جریان رشد و در زندگی خانوادگی خود ساختار شخصیت خاصی را پرورش می دهند که باعث می شود در این مورد آسیب پذیر شوند. نهایتا شرایط سخت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فرد را به سمت این پدیده سوق می دهد.

نکته مهم این است که اگر افراد در شرایط مناسب پرورش پیدا کنند و از همان ابتدا جامعه به بهداشت و سلامت روان اعضای خود توجه نشان دهد، از پرورش این امر جلوگیری به عمل می آید و میزان آن کم می شود.

علل گرایش مردان به زنان روسپی

1. نداشتن رضایت زناشویی
2. ازدواج نکردن و فشارهای جنسی
3. سخت بودن ازدواج
4. در دسترس نبودن شریک عاطفی
5. دوری از همسر
6. تنوع طلبی

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *