سبب شناسی اختلال احتکار
5 خطای شناختی در افراد مبتلا به اختلال احتکار
افراد مبتلا به اختلال احتکار، در کودکی به جای انسان به اشیاء و حفظ آنها دلبستگی پیدا کرده اند. این افراد با حفظ و نگهداری اشیاء به امنیت روانی می رسند
گزارش ها حاکی از آن است که اختلال ذخیره سازی معمولأ ریشه در محرومیت های کودکی دارد. شاید به خاطر همین مسئله است که بیماران مبتلا به این اختلال، رفتارهای انبار کردن خود را راهبردی در مقابل ترس از محرومیت های آینده می دانند. مدل های کنونی برای تبیین اختلال احتکار، بیشتر به نقص در فرآیند شناختی و الگوهای رفتاری تأکید دارند (فروست و تولین، ۲۰۰۸). علاوه بر این، شواهد تجربی از مکانیسم های عصب – روانشناختی در پدیدآیی و تداوم اختلال احتکار حمایت می کنند.
از عوامل دیگر در پدیدآیی این اختلال عوامل خلق و خویی و محیطی می باشد. دودلی ویژگی برجسته افراد مبتلا به اختلال ذخیره سازی و خویشاوندان درجه یک آنهاست. مطالعات ژنتیکی و فیزیولوژیکی نشان می دهند که، رفتار ذخیره کردن خانوادگی است، به طوری که تقریبأ ۵۰ درصد افرادی که ذخیره می کنند، خویشاوندی دارند که او نیز ذخیره می کند(انجمن روانپزشکی آمریکا،۲۰۱۳).
پنج خطای شناختی در افراد مبتلا به اختلال احتکار
الف) وابستگی هیجانی افراطی به اشیاء: ممکن است فرد مبتلا به وسواس احتکار فکر کند که این انباشته ها و وسایل بخشی از وجود اوست. در نتیجه فکر رها کردن برخی از آنها ممکن است برایش احساس تهدید ایجاد کند، انگار که قرار است بخشی از وجودش را از فرد جدا کنند.
افراد مبتلا به اختلال احتکار، در کودکی به جای انسان به اشیاء و حفظ آنها دلبستگی پیدا کرده اند. این افراد با حفظ و نگهداری اشیاء به امنیت و آرامش روانی می رسند، و با دور انداختن اشیا، احساس تنش و از دست دادن امنیت و از دست دادن جزئی از خود، به آنها دست می دهد(ربیعی، ۱۳۹۳).
ب) ترس از مشکلات حافظه: ممکن است این افراد نگران آن باشند که اگر چیزی دور از چشمان آنها باشد از ذهنشان هم بپرد و دچار فراموشی در مورد آنها می شوند. نگرانی در مورد حافظه ممکن است به این افراد این انگیزه را بدهد که چیزهای مختلف را جمع و جور نکنند، این کار به طور زیانباری باعث به هم ریختگی محیط اطرافشان می شود.
پ) نیاز مبالغه آمیز برای کنترل دارایی ها: ممکن است این افراد نیاز بسیار شدیدی به کنترل چیزهایی داشته باشند که جمع آوری کرده اند. وقتی کسی آنها را جابجا کند یا حتی به آنها دست بزند، ممکن است این احساس را داشته باشند که حق و حقوق شخصی شان پایمال شده است.
ت) تزلزل در تصمیم گیری: ممکن است برای تصمیم گیری در موارد جزئی نظیر اینکه برای شام چه چیزی خورده شود یا امروز چه لباسی پوشیده شود، با مشکلات زیادی مواجه باشند. در نتیجه، وقتی مجبور به اقدام در موردی می شوند، نمی خواهند که تصمیم اشتباهی بگیرند و چیزی را دور بریزند که بعدأ از دور ریختنش پشیمان شوند.
ث) مشکل طبقه بندی کردن: ممکن است برای مرتب کردن اشیا و اینکه کدام اشیاء باید نگهداری شود و کدام دور ریخته شود با مشکل مواجه شوند (اردن و دالکورسو، ۲۰۰۹؛ ترجمه جان بزرگی، ۱۳۹۴).
فرآیند شناختی ناسازگارانه و ناکارآمد
مطالعات افراد مبتلا به اختلال احتکار حاکی از آن می باشد که این بیماران سوگیری توجه به مسائل بی اهمیت و جزئی مانند اندوختن غیر ضروری اشیاء دارند(تولین و همکاران،۲۰۰۹). همچنین بعضی نتایج نشان داده است که این افراد در حافظه و عملکرد اجرایی نیز مشکل دارند (گریشام و همکاران، ۲۰۰۷).
مشکلات محتوایی در شناخت
مسئولیت پذیری زیاد در مورد حفظ اشیاء و کمال گرایی در حفظ و نگهداری اشیاء می تواند نقش مهمی در شروع و حفظ اختلال احتکار داشته باشد. مسئولیت پذیری افراطی، باعث می شود تا بیمار خود را وقف حفاظت از اشیاء و جلوگیری از هدر رفتن آنها کند. همچنین خیلی از این افراد بر این باورند که حفظ اشیاء و اموال احساس کنترل زندگی و دوری از مشکلات را برای فرد فراهم می کند.
خیلی از این بیماران بر خلاف بیماران OCD که به افکار و اعمال وسواسی خود بینش و آگاهی دارند، نسبت به وسواس احتکار خود آگاهی و بینش ندارند و فکر می کنند که این اعمال و افکارشان غیر منطقی نیست و حتی مفید هم هست. بعضی از محققان این ضعف بینش را در این بیماران به آسیب عملکرد در ناحیه پیش پیشانی و قشر پیشانی حدقه ای نسبت می دهند (ووگل و همکاران،۲۰۰۵؛ سالمون و همکاران،۲۰۰۶).
رفتارهای اجتنابی
بیماران مبتلا به اختلال احتکار، باورها و افکاری دارند که باعث احتکار و جمع آوری وسایل و اشیاء می شود و زمانی که این افراد سعی می کنند اشیاء و وسایل را دور بیندازند، دچار اضطراب و تنش می شوند و همین عامل باعث می شود که از این عمل اجتناب کنند.
از دیدگاه رفتاری، دلیل اصلی دوام اختلال احتکار رفتارهای اجتنابی در مورد دور انداختن اشیاء و لوازم غیر ضروری است. به عبارت دیگر، از منظر این دیدگاه بیماران مبتلا به وسواس احتکار از دور انداختن اشیای غیر ضروری، اجتناب و دوری می کنند و همین مسئله باعث تداوم بیماری و اصلاح نشدن افکار غیر منطقی در این افراد می شود.
رفتارهای افراطی خرید، ذخیره کردن و انبار کردن، از جمله رفتارهایی است که از بهبودی این افراد جلوگیری می کند. رفتارهای اجتنابی و وسواسی به طور موقت اضطراب و تنش را در این افراد کاهش می دهد ولی در دراز مدت باعث ماندگاری و دوام بیماری در این افراد می شود.
این افراد اغلب بعد از اعمال اکتساب و ذخیره کردن، احساس هیجانی مثبت می کنند. حتی گاهی اوقات این افراد نسبت به ذخیره سازی و احتکار دید مثبت دارند و بر این عقیده هستند که با این کار از بعضی مشکلات آینده جلوگیری می کنند.
در نظریه فراشناخت، این تجربه و دید مثبت نسبت به ذخیره سازی بی مورد که معمولأ می تواند شروع کننده اختلال احتکار در افراد باشد با عنوان باور مثبت فراشناختی شناخته می شود. نظریه پردازان فراشناختی بر این باورند که دید و باور مثبت به یک عمل و رفتار غیر ضروری می تواند باعث شروع و تداوم آن عمل شود(ربیعی، ۱۳۹۳).
برای مطالعه بیشتر به کتاب اختلال وسواس-اجباری و اختلالات مرتبط با آن (مهدی ربیعی ، کاظم خرمدل) مراجعه فرمایید.
بسیار عالی جناب دکتر.میخواستم بپرسم آیا پرسشنامه ای هم در رابطه با این اختلال در سایت موجوه؟
احساس میکنم همسرم تا حدودی گرفتار این مسئله ست ولی قبول نمیکنه.
با سپاس فراوان